روزی به نام شیراز؛ چرا شیرازی‌ها را فرهنگ‌مدار می‌دانند؟


روزی به نام شیراز؛ چرا شیرازی‌ها را فرهنگ‌مدار می‌دانند؟

یکی از ویژگی‌های شیراز که در طول تاریخ مشاهده می‌شود، پذیرندگی یعنی وجود فرهنگ مدارا در شهر شیراز است، این فرهنگ در طول تاریخ شیراز را تبدیل به خاستگاه و زایشگاه حوزه‌های فکری و فرهنگی کرده است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از شیراز، در سال 81 با تصویب شورای اسلامی شهر، نیمه بهار یعنی 15 اردیبهشت به نام شیراز نامگذاری شد و به دنبال آن مجلس شورای اسلامی نیز آن را تصویب کرد. در آن زمان شیراز تنها شهری بود که یک روز را به نام خود ثبت کرد. 

در داستان‌های اساطیری ایران آمده است که شیراز را تهمورث دیوبند ساخت. از آن زمان تاکنون در جای جای تاریخ ایران زمین می‌توان نام و نشانی از شیراز پیدا کرد. شیرازی که امروز بسیاری از جهانیان حتی ایران را نیز به نام شیراز می‌شناسند. 

به مناسبت روز شیراز با مهدی پارسایی، پژوهشگر و مدرس دانشگاه که سال گذشته در همین روز 2 کتاب وی با نام «بر آسمان شیراز» و « رخداد مرگ به روایت هنر» رونمایی شد و سال‌هاست در زمینه بافت تاریخی و میراث شیراز تحقیق و پژوهش می‌کند، به گفت‌وگو نشستیم. وی وجه جدیدی از ویژگی‌های شیراز و شیرازی‌ها را در این گفت‌وگو بیان کرد. 

تسنیم: روزی به نام شیراز نامگذاری شده، فارغ از برنامه‌های دستگاه‌های اجرایی چگونه می‌توان حق روز شیراز را به درستی ادا کرد؟ 

ماهیتا وقتی روزی را به یک نام می‌خوانیم باید به دنبال 2 وجه باشیم. یک وجه برای معرفی در فضای عمومی است مثل روز معلم، روز پرستار و غیره که برای پاسداشت و معرفی بیشتر نامگذاری شده اما وجه دیگر که مهم‌تر است و بسیاری از اوقات نیز حلقه مفقوده به حساب می‌آید این است که کسانی که این روز را دارند چه نقشی در جامعه دارند و جامعه چه توقعی از اینان دارد. 

درباره روز شیراز نیز باید به این سوال پرداخت که توقع جهانیان از شیراز چیست. شیراز چه نقشی دارد. حوزه نفوذ نام شیراز تا کجاست و قرار است شیراز و شیرازی کدام بخش از پازل فرهنگ بشری و دیگر برساخته‌های جهان را پر کند. 

یک شهر ساحت‌های مختلف دارد اما اگر از این منظر نگاه کنیم که ایرانیان، فارسی زبانان و جهانیان چه توقعی از شیراز می‌توانند داشته باشند تا این شهر خودش را با این انتظارات تنظیم کند، تکلیفمان روشن می‌شود. 

تسنیم: چگونه باید این موضوع را دریافت به عبارتی از کجا به نقش شیراز پی ببریم تا براساس آن انتظارات را با این نقش تنظیم کنیم. 

بعضی از شهرها عمر کوتاهی دارند و در مقیاس ملی یا جهانی شناخته شده نیستند اما شیراز هم قدمت دارد و هم در سطح جهانی و ملی شناخته شده است. شیراز همواره در طول تاریخ هم اثرگذار بوده و هم نقش آفرین و این امر موضوع دیگری است که باید به آن توجه کرد. شیراز کانونی بوده که در خلق چشم‌انداز برای تمدن ایرانی همیشه نقش داشته است. 

همین اثرگذاری سبب شده که امروز بی‌توقع از این شهر نباشیم؛ این توقعات را باید پژوهشگران در ساحت‌های مختلف بررسی کنند. اینکه شیراز در طول تاریخ چه نقش‌هایی را پذیرفته و از عهده آن برآمده است. یکی از ویژگی‌های شیراز که در طول تاریخ مشاهده می‌شود، پذیرندگی یعنی وجود فرهنگ مدارا در شهر شیراز است. 

این فرهنگ در طول تاریخ موجب دگرپذیری شیرازی‌ها شده و همین امر شیراز را تبدیل به خاستگاه و زایشگاه حوزه‌های فکری و فرهنگی کرده است. این دگرپذیری سبب شده که فکر، فرهنگ و هنر در شیراز زایش داشته باشد و شیراز تولیدکننده باشد و از یک سمت شیرازی‌ها به صفت میانداری و میدان‌داری متصف شوند.

همه اینها متاثر از جغرافیایی شیراز است بخشی متاثر از جغرافیای سیاسی و بخشی جغرافیای اقلیمی. این دو موضوع یعنی جغرافیایی سیاسی و اقلیمی شیراز، شرایطی برای این شهر فراهم کرده که شیراز را به سمت فرهنگ مدارا ببرد. این فرهنگ مدارا موجب می‌شود که شیرازی‌ها و شهر شیراز دگرپذیر باشند و این دگرپذیری نسبت به دیگر شهرها در سطح بالایی باشد. 

تسنیم: رهاورد این فرهنگ مدارا برای شیراز چه بوده است؟ 

وجود دیگران و حضور دیگران در شهر شیراز موجب این می‌شود که تضارب آرا و گفتمان شکل بگیرد و شیراز محل بروز گفتمان‌ها، محل برگزاری رویدادها و هم نشینی‌ها شود.  اینها ویژگی‌های خود شهر است، حال این ویژگی شیرازی‌ها را در چه مقامی می‌نشاند؟ شیرازی‌ها در حکم یک خان‌سالار، در حکم یک میاندار بازی‌گردان این عرصه هستند.

تسنیم: به عبارتی شیراز به واسطه ویژگی‌هایی که دارد و محل تضارب آرا بودن در کنار روحیه دگرپذیری مردم سبب شکل‌گیری فرهنگ و هنر شیراز می‌شود، درست است؟ 

بله و بالاتر از آن سبب شکل‌گیری فرهنگ و هنر ایران می‌شود و به کل جهان صادر می‌شود. از درون این فرهنگ حافظ و سعدی و ملاصدرا در می‌آید. ملاصدرا را همه جا نفی می‌کنند اما شیراز وی را می‌پذیرد و از آن دارالعلم شیراز، مکتب فکری ملاصدار بیرون می‌آید که هنوز روی دست آن نیامده است. 

سعدی همه جای دنیا را می‌گردد، «در اقصی عالم بگشتم بسی / به سر بردم ایام با هر کسی/  چو پاکان شیرازی خاکی نهاد / ندیدم که رحمت بر این خاک باد». یا در جای دیگری می‌گوید: « سعدی به پا رفت و به سر باز آمد/ مفتی ملت اصحاب نظر باز آمد/ چون مسلم نشدنش ملک هنر چاره ندید/ به گدایی در اهل هنر باز آمد». 

سعدی همه دنیا را می‌گردد اما در نهایت به شیراز بازمی‌گردد چون شیراز جایی است که امکان گفتگو به شما می‌دهد یعنی در آن تعصب، خشک مغزی وجود ندارد. اهل مدارا هستند. در بقیه شهرهای ایران این تنوع و تکثر را به این معنا نمی‌بینید. 

در حوزه ادیان شما در شیراز زرتشتی‌ها، یهودی‌ها، مسیحی‌ها جمعیت دارند و در کنار مسلمان‌ها زندگی می‌کنند. شاخه‌های مختلف عرفانی همه حضور دارند و یک همزیستی مسالمت‌آمیز دارند. در شیراز در یک کوچه 4 دین زرتشتی، یهودی، مسیحی و مسلمان مرکز عبادت دارند، این امکان شیراز است و این صفت شیرازی است.

ما اگر قرار است در روز شیراز به چیزی بپردازیم باید در لایه اول این وجوه را شناسایی و به روز کنیم. جهان این توقع را از شیراز دارد که شیراز میزبان خوبی باشد سفره‌اش را خوب پهن کند و بتواند در این مقام میزبانی به خوبی بنشیند. 

در روز شیراز باید این فرهنگ را شناسایی و احیا کنیم. این وجه مهمی است که مغفول مانده اما وجه معروفترش هم این است که شیراز را معرفی کنیم. اهل شیراز با فرهنگ شیراز با آثار تاریخی شیراز با مسئله‌های شیراز آشنا بشوند. جمعیت مهاجرینی که تازه آمدند و حاشیه شهر نشستند با فرهنگ شهروندی آشنا شوند.

این نوع برنامه‌ها روتین است و سال‌ها هم به روش‌های مختلف انجام می‌شود اما بحث مهم این است که نگاه استراتژیک به شیراز این باشد که شیراز قرار است چه نقشی را در روز خودش بپذیرد. مسئولان و شهروندان باید دگرپذیری را بالا ببرند. 

گفت‌وگو از حلیمه زارع 

انتهای پیام/ ش

اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon