موشک پاسخ لبخند/ آمریکا جواب روحانی را داد
خبرگزاری تسنیم: بدون شک، نخستین مخاطب سخنان شب گذشته باراک اوباما رییسجمهور آمریکا حسن روحانی بود. ظاهراً اوباما در حال سخن گفتن درباره سوریه بود اما در واقع با کسی جز ایران سخن نمیگفت.
متن یادداشت اختصاصی تسنیم با عنوان «موشک پاسخ لبخند» بهقلم مهدی محمدی بهشرح ذیل است:
بدون شک، نخستین مخاطب سخنان شب گذشته باراک اوباما رییس جمهور آمریکا حسن روحانی بود. ظاهراً اوباما در حال سخن گفتن درباره سوریه بود اما در واقع با کسی جز ایران سخن نمیگفت. چند جای صحبت، آداب دیپلماسی و پردهپوشی را هم کنار گذاشت و بهصراحت گفت به سوریه حمله میکند تا کشورهایی که «مقررات بین المللی را مراعات نمیکنند»، «خط قرمزها را زیر پا میگذارند» و «قصد ساخت سلاح اتمی را دارند» حساب کار دستشان بیاید.
این ادبیات و اساساً طراحی امریکا برای حمله به سوریه را باید بهمثابه پاسخ روشن و سرراست امریکا به استراتژی اعتدال آقای دکتر روحانی به حساب آورد، چرا؟
آقای روحانی در مبارزات انتخاباتی، و از روزی که انتخابات را برده، در تمامی سخنانش تلاش کرده آدرسهای مثبت به غرب ارسال کند. جواد ظریف وزیر خارجه وی هم ــ کنار همه سخنان سنجیده و عالمانهای که گفته ــ در موارد متعدد همین پروژه را تعقیب کرده است. آقای دکتر روحانی گفته است که قصد دارد
دربرنامه هستهای ایران اعتماد سازی و شفاف سازی کند،
قصد دارد نگرانیهای غرب را رفع کند،
با سلطان قابوس و جفری فلتمن که عملاً فرستادگان امریکا بودهاند مذاکره کرده،
در نامه به آژانس اعلام کرده که راهاندازی راکتور اراک به تأخیر میافتد،
پرونده هستهای را از شورای عالی امنیت ملی به وزارت خارجه برده،
کسی را بهعنوان وزیر خارجه انتخاب کرده که امریکاییها میگویند بهتر از هرکس دیگری در ایران زبان آنها را میفهمد
و دستآخر هم استفاده از سلاحهای شیمیایی در سوریه را بدون نام آوردن از فاعل آن محکوم کرده است.
همه اینها علامتهایی برای نشان دادن این موضوع به غرب بوده است که در ایران کشتیبان را سیاستی دیگر آمده و غرب بهویژه امریکا میتواند روی آغاز شدن دوران جدیدی از تعامل و دیپلماسی با ایران حساب کند.
منطقاً انتظار این بود که امریکا حتی اگر از این روند استقبال نمیکند، لااقل برای مدتی صبر پیشه کند و اجازه بدهد تا این روند جدید در ایران جان بگیرد و نضج پیدا کند. عملاً اما امریکا نشان داده است که کوچکترین علاقهای به این پالسها ندارد و ارزش و اهمیتی برای آن قائل نیست. از دید امریکا ــ همانطور که از قبل هم قابل پیشبینی بود و مکرراً هم گفته شد ــ همه این آدرسها نشانههای ضعف و استیصال، علامت اثرپذیری از فشارهای گذشته و علامت نگرانی از فشارهای آینده ارزیابی شد و نتیجهای هم که در پی داشت چیزی جز این نبود که پس باید تا ممکن است به فشارها افزود.
به همین دلیل امریکاییها ــ از لفاظیهایشان که بگذریم ــ عملاً فقط چند کار کردند:
1- نخست اعلام کردند که حرفهای روحانی و ظریف برای آنها مهم نیست و برای اینکه این سخنان را جدی بگیرند منتظر خواهند بود تا ببینند دولت روحانی تا چه حد عملاً و واقعاً آماده دادن امتیازهای اساسی است.
2- در روز اول تیر ماه تحریمی را که طبق آن عملاً سیاست نفت در برابر کالا درباره ایران اعمال میشد، به اجرا گذاشتند.
3- یک ماه بعد در مجلس نمایندگان قانونی را تصویب کردند که هدف آن به صفر رساندن درآمد ناشی از فروش نفت ایران است.
4- و اکنون رسماً و صریحاً گفتهاند که به سوریه مهمترین و بزرگترین متحد منطقهای ایران حمله خواهند کرد و بهصراحت اضافه کردهاند این کار را میکنند تا ایران گستاخ نشود و خطوط قرمز آنها را جدی بگیرد.
آیا امریکا در حال سخن گفتن با کسی جز حسن روحانی است؟ سیاست ارسال آدرسهای مثبت در دو ماه به این نتایج انجامیده است. بیشک نیت آقای روحانی خیر است؛ آن که نیت خیر ندارد و اساساً نه علاقه و نه انگیزهای به آغاز یک تعامل سازنده و حل مسائل دارد امریکاست. هنوز دیر نشده برای اینکه دوستان ما در داخل کشور ــ خصوصاً آنها که دائماً این طرف و آن طرف مینشستند و میگفتند که با بایدن و هاگل رفیقند و قبلاً با هم در جلوگیری از جنگافروزی لابیهای تندرو در واشنگتن موفق بودهاند ــ دریابند که با دشمن عنود و غیرقابل اعتمادی مواجهند و ادامه روند تأکید بر اعتماد سازی و تعامل و اعتدال یکطرفه در مقابل دشمنی مانند امریکا جز به افزایش سوءتفاهمها و تبدیل موشک به سلاحهایی مخربتر نخواهد انجامید.
اگر دولت آقای روحانی اشتباهات محاسباتی امریکا را تصحیح نکند، در کوتاهمدت هزینههای بسیار گزافی خواهد پرداخت. دولت و شخص رییس جمهور اگر خواهان اجتناب از فشارهای بیشتر است، باید این مسئله را شفاف کند و عملاً نشان بدهد که رفتار ایران تابع تهدید نیست، ایران را برای مقابله با تهدیدها و توطئههای غرب بهاندازه کافی قدرتمند میداند، قصد دارد برای پیشرفت کشور هزینه کند و منظورش از تعامل و اعدال هم هرگز تعدیل خطوط قرمز یا ارائه دادن تفاسیری سازشکارانه از اصول و انقلاب اسلامی و منافع حیاتی ایران نبوده است.
غربیها که از روحانی سکانداری سازش را نپذیرفتهاند، پرچمداری مقاومت را خواهند پذیرفت.
انتهای پیام/*