حکمت؛ وجه برتر رهبران جمهوری اسلامی در مقایسه با دیگر رهبران جهان
خبرگزاری تسنیم: صلحمیرزایی معتقد است که انقلاب اسلامیمان تا کنون برخوردار از رهبری دو حکیم مدبّر بودهاست.حکیم کسی است که همهی افعال و گفتارهایش دارای چنان استحکامیاست که میتوان از آن به عنوان نسخه درد و نقشهی راه تکامل بهره گرفت.
خبرگزاری تسنیم- صلح میرزایی:
امام با سخنان خود، با رفتار خود یک هدایت مستمرى را براى امت خود- براى ما مردم- به جاى گذاشته است. یعنى دست امام، انگشت اشارهى امام در همهى پیچوخمهاى زندگى ما را راهنمائى مىکند و یکى از قوىترین و بهترین مواریث معنوى امام، همین وصیتنامهى اوست. جا دارد در برهههاى مختلف، مردم، مسئولان گوناگون، جوانها این وصیّتنامه را بازخوانى کنند؛ در این تدبر کنند. من امروز به مناسبت این اجتماع عظیم و به مناسبت دلهاى آگاه و بیدار شما، چند نکته از وصیتنامهى پرنکتهى امام را اینجا مطرح میکنم.
در این سخنرانیهاى ما هم گاهى حرفهاى خوبى در گوشه کنار هست؛ منتها غالباً دقّت نمیشود و همینطور ناپدید مىگردد!
نظام مقدس جمهوری اسلامی نتیجهی زحمات و رنجها و تبعیدهای حضرت امام خمینی (ره) و علمای بزرگوار مجاهد و خون مطهر شهدای گرانقدر انقلاب است. قانون اساسی نیز تبلور اندیشههای آن پیر سفرکرده و بزرگان و پیشگامان انقلاب اسلامی است.
آسیاب مشروعیت قوانین و ارکان و قوای این نظام هم بر گرد محور رکین و مستحکم ولی معظم فقیه میگردد.
بر کسانی کهشناختی هرچند اجمالی از ویژگیهای ممتاز امام راحل (ره) و رهبر معظم انقلاب دامعزّه داشتهباشند، پوشیده نیست که این بزرگواران علاوه بر جایگاه قانونی و شرعی که بر آن قرار گرفتهاند، دارای صفات حمیدهی اخلاقی و گسترهی عمیق و متنوع اطلاعات علمی و تجربی نیز میباشند. وگرنه چگونه میتوانستند سی و دو سال کشتی انقلاب را از میان گردابها و طوفانهای سهمگین گذر دهند؟
اسقاط حکومتی که از پشتیبانی ابرقدرت جهانی برخوردار بود، تدوین قانون اساسی و تشکیل نهادهای مدنی در کمترین زمان ممکن پس از انقلاب، غلبه بر فعالیتهای گروهکهایی که آرزوی جدایی طلبی را در سر میپروراندند، ادارهی بزرگترین جنگ کلاسیک قرن و دهها مورد چون اینها از اهمّ موفقیتهایی است که در سایهی رهبری امام راحل عظیم الشأن (ره) حاصل گشت.
امامی که اجتهاد مسلّم او سالها پرآوازه بود و در عین حال محل اتصال علوم وحیانی به علوم عقلانی بود. در عرفان نظری و مهمتر از آن، در عرفان عملی و اخلاق اسلامی سرآمد بود. در حیطهی زهد آن چنان بود که گویی پای از خانه برون ننهاده و در عرصهی سیاست آنقدر توانمند بود که انگار سالها مدرّس علوم سیاسی بودهاست. او عملا به شبههی سکولاریستی منافات دین با سیاست پاسخ داد. اگر چه که به صورت نظری نیز سالها قبل در نجف اشرف، درسهای حکومت اسلامیاش را در بالاترین سطح علمی حوزه یعنی درس خارج مطرح کردهبود.
چهاردهم خردادماه 1368 فرا میرسد و دوستان و دشمنان انقلاب خبر ارتحال او را میشنوند. سکوت سنگینی حاکم است که چه خواهدشد. آیا راه امام به پایان خواهد رسید؟ اینجاست که باز عنایت خداوند شامل حال امت اسلامی میشود و خبرگان ملت به کشف ولی فقیهی موفق میشوند که از نعمات الهی بر این امت خواهد بود.
تسلط بر عرصههای مختلف علوم اسلامی از جمله: فقه، تفسیر، رجال، کلام، اخلاق، از سویی و آشنایی با برخی عرصههای دیگر همچون ادبیات و هنر، تاریخ ایران و اسلام و تاریخ معاصر ایران و غرب، آشنایی با احوالات جوامع اسلامی در سدهی اخیر، اطلاع از علوم نوظهور در زمینههای علوم انسانی، تجربی و علوم پایه از سوی دیگر و در کنار همهی اینها تجربهی کار مجاهدانه از عضویت در شورای انقلاب و حزب جمهوری و نمایندگی حضرت امام (ره) در وزارت دفاع تا امامت جمعه، نمایندگی مجلس، حضور مستقیم در عرصهی جنگ و ادارهی قوهی مجریه در هشت سال تاریخی مصادف با جنگ تحمیلی همه و همه از ایشان که به شهادت اساتید و هم درسیهایشان دارای هوش و حافظهی فوق العاده هستند فردی ممتاز را ساختهاند.
و اوج کمال ایشان در برخورداری از سجایای اخلاقی همچون توانمندی در مدارای مخالف، صبر جمیل، توکل به حضرت پروردگار و ایمان به وعدههای او، شجاعت منحصر به فرد، توسل مدام داشتن با اهل بیتعلیهم السلام و.... تجلی مییابد.
البته هدف نگارنده از تذکر این نعمات صرفا ارائهی زندگینامه و بیان ویژگیهای حضرت امام (ره) و نائب ایشان نیست بلکه هدفی بس بالاتر از این دارد. آنچه در بالا بدان اشاره رفت یادآوری این نکته به خوانندهی فرهیخته بود که انقلاب اسلامیمان تا کنون برخوردار از رهبری دو حکیم مدبّر بودهاست. حکیم کسی است که همهی افعال و گفتارهایش دارای چنان استحکامیاست که میتوان از آن به عنوان نسخه درد و نقشهی راه تکامل بهره گرفت. مدبّر نیز کسی است که پیامدها و نتایج کارها را میبیند و بعد سخن میگوید و یا عملی را انجام میدهد.
کسانی که ارتباط مستمر و هدفمندی را با بیانات این دو قائد عظیمالشأن داشتهاند عرایض نگارنده را در این زمینه بیشتر درمییابند. نگارنده پس از تورّق فرمایشات ایشان به چند نکته زیر رسیدهاست:
الف. در احادیث اهل بیتعلیهمالسلام آمده است که اگر مردم محتوای نیکوی کلام ما را میدانستند از ما پیروی میکردند. بدون آنکه بخواهیم مقایسهای بین مقام منیع عصمت و علم آن انوار الهی با مقام هر چند بلند حضرت امام (ره) و رهبر معظم دام عزّه نماییم باید توجه شود که اگر راه استفادهی از کلام این دو بزرگوار برای بسیاری از بیخبران باز شود تغییر گستردهای در دیدگاه آنان نسبت به این دو حکیم مدبّر ایجاد خواهدشد.
ب. بسیاری از طرفداران حق و کسانی که در سلک نیروهای حزب اللهی قرار دارند نیز برای تعمیق معارفشان نسبت به انقلاب نیازمند بهروز نمودن اطلاعات خود از فرمایشات این دو بزرگوارند.
ج. برای استفادهی بهتر و هدفمندتر از فرمایشات ایشان، لازم است آثاری با نگرش موضوعی در مورد نظامات مختلف فکری ایشان تدوین شود. البته آثار متعددی توسط موسسات مختلف ایجاد شدهاست که محتاج معرفی آن به علاقمندان است.
اما هدف اصلی نگارنده باز هم خلاصه به مطالب بالا نمیشود. هدف اصلی نگارنده بیشتر انتقادی سازنده و گلایهای از سر سوز با متولیان رسانهای و مسؤولین محترم کشور است.
ابتدا به سراغ رسانهی ملی با برخورداری از نزدیک به سی شبکهی مختلف تلویزیونی و رادیویی میرویم. هنگامی که پیچ رادیو را باز میکنیم و یا به برنامههای مختلف تلویزیونی نگاه میکنیم کمترین چیزی که به گوش و چشم میخورد برنامهها ایست که با هدف تبیین اندیشههای این دو رهبر فرزانه تهیه شده باشد. البته از این مورد برنامههای خبری و شبه آن، استثناء میشود. باید صبر کرد تا دههی فجر یا ایام ارتحال حضرت امام (ره) فرا رسد که رسانه مجبور به پخش چند ساعت برنامه تحلیلی در این باره گردد.
در سریالها و فیلمها نیز نه اشارهای به ایشان و نه به طور غیر مستقیم به مبانی فکری ایشان اشاره میشود. متاسفانه گاهی که سریال یا فیلمی در مناسبتهای انقلابی آماده میشود گویا تعمدی در حذف نام این بزرگواران از فیلمنامهها وجود دارد. البته نویسنده با روشهای انتقال پیام بیگانه نیست و میداند که تبلیغ غیر مستقیم اثر بهتری دارد ولی از این مقوله نیز خبری نیست.
تا بحال دقت کردهاید که در هیچ خانهای از خانههای مربوط به لوکیشنهای فیلمها و سریالها عکسی از امام و رهبری را نمیبینیم. یعنی مردم ایران عکس مقتدای خود را در منازل و محل کارهایشان نصب نمیکنند؟ راهپیماییهای ملی قدس و 22 بهمن در فیلمنامهها نمیآید و هرگاه که به سمت معرفی معارف انقلاب میروند آنقدر مایههای عاطفی و غیره را در آن تقویت میکنند که نقض غرض شود. گویی از تبلیغ نام ولی فقیه و مبانی آن واهمه داریم یا آنکه میترسم که مخاطبانمان را از دست دهیم. آیا یادمان رفته که مخاطب شماری خود را باید در نهم دی و روز قدس و 22 بهمن انجام دهیم؟ یا آنکه ماموران نظرسنجی ما به چند محلهی اطراف جام جم میروند و با کسانی گفتگو میکنند که علقههای زیادی با انقلاب ندارند؟
طبیعی است که با این حال نوجوانان و جوانان کشور اسلامی به تدریج و به سبب فاصله گرفتن از معارف انقلاب، صرفا مرید بیاطلاع یا مخالف بیخبر شوند. اوضاع سینما و تئاتر نیز آنقدر از این جهت دردناک است که قضاوت در مورد کوتاهی یا عدم آن را در مورد مسؤولین وزارت ارشاد به مخاطب محترم واگذار میکنم.
از نهادهای رسانهای که بگذریم آیا نهادهای آموزشی ما خود را وامدار امام و رهبری میدانند؟ آیا شرط بقای مقام خود را ماندگاری انقلاب نمیدانند و آیا بقای انقلاب جز از راه ترویج تفکر آنکه متبلور در فرمایشات ولی فقیه است حاصل میشود؟
آیا آموزش و پرورش، دانشگاهها و حوزههای علمیه سهم خود را در آشنا کردن دانشآموزان، دانشجویان و طلاب با فرمایشات و هندسهی فکری امام و رهبری ایفاء کردهاند؟ در آخر به سراغ قوهی مجریه و مقننه و قضاییه میرویم؛ آیا این قوا تلاشی برای همراستایی با منویات امام و رهبری نمودهاند؟
امیدوارم که این عبارات، واگویهای صرف نباشد. باید ابتدا باور کنیم که سالهاست که از بیانات گهربار ولی فقیه بیبهرهایم. باید بپذیریم که در انتقال معارف انقلاب به نسلهای بعد کوتاهی کردهایم. بیدلیل نیست که رهبر عزیز انقلاب، خود عَلَم ترویج معارف انقلاب را بر دوش گرفتهاند.
انتهای پیام/