شیخ صفیالدین اردبیلی، ولایت عرفانی و شیعی را باهم جمع کرد
خبرگزاری تسنیم: رئیس انجمن فلسفه و حکمت ایران گفت: شیخ صفیالدین ولایت عرفانی و ولایت شیعی را در کنار هم جمع کرد؛ ولایت اساس عرفان و حلقه اتصال عرفان و شیعه است که به نظر همه عرفا ولایت مطلقه به حضرت علی(ع) میرسد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نخستین همایش بینالمللی بزرگداشت شیخ صفیالدین اردبیلی امروز دوشنبه 16 دیماه با حضور مقامات لشکری و کشوری برگزار شد. غلامرضا اعوانی رئیس انجمن فلسفه و حکمت ایران یکی از سخنرانان این همایش بود که طی سخنانی گفت: شیخ صفیالدین اردبیلی حق بزرگی به گردن ایران دارد، با وجود اینکه بعد از گذشت سی و چند سال و برگزاری کنگرههای بسیار، تشکیل بزرگداشت شیخ صفی به تاخیر افتاده، اما هماکنون این خلأ پر شده و این همایش برگزار میشود و جا دارد تا از این حرکت تقدیر شده و مصدر خدمات بزرگ فرهنگی کشور واقع شود و همچنین فرهنگ اسلامی و ایرانی کشور، با برگزاری چنین همایشهایی احیا شود.
وی در تبیین علل عظمت شخصیت شیخصفی عنوان کرد: شیخ صفیالدین انسان بزرگی بود که توانست استعدادهای بالقوه جامعه عصر خود را به فعلیت برساند. او خواستههای درونی حضرت رسول را در زمان خود اجابت کرد. محبت اهلبیت یکی از مواردی بود که شیخ صفیالدین در عصر خود احیا کرد که در قرآن نیز تاکیدات فراوانی بر آن شده است. حضرت رسول(ص) در ازای ادای رسالت خود یک چیز را از امت خود میخواهد و آن محبت اهلبیت(ع) است که راهی به سوی خداوند است که در حدیث ثقلین و آیات بسیاری از قرآنکریم بر آن تاکید شده است.
وی ادامه داد: تحقق وعده خداوند در مورد مودت اهلبیت در زندگی شیخ صفیالدین جاری و ساری بود. از موارد دیگری که شیخ صفیالدین آن را محقق کرد، وعدههای حضرت رسول در مورد ایرانیان بود. پیامبر در موارد بسیاری نکاتی را در مورد ایرانیان متذکر شدهاند. همانطور که در مورد سلمان فرمودند او از یاران اختصاصی ما و از اهلبیت ما به شمار میآید. یکی از دستاوردهای حکومت صفویه که موجب عزت ایران بود حب اهلبیت و تحقق وعدههای حضرت رسول و خداوند است.
اعوانی احیای مذهب جعفری را از جمله اقدامات دیگر شیخ صفیالدین دانست و افزود: مذهب جعفری در ایران برای نخستین بار به صورت مذهب رسمی درآمد. شیخ صفیالدین ولایت عرفانی و ولایت شیعی را در کنار هم جمع کرد. هیچ دینی بدون ولایت امکانپذیر نیست. اساس همه دینهای ابراهیمی و غیرابراهیمی ولایت است. هر دینی دو جنبه دارد: جنبه خلق و جنبه حق. اگر دین به سوی حق وجهی نداشته باشد ساخته انسان بوده و از جنبههای الهی دور است. ولایت اساس عرفان و حلقه اتصال عرفان شیعه است. باید در مورد عرفان دقتهای بیشتری صورت بگیرد. ولایت از فروع نیست که مورد غفلت واقع شود، بلکه یک اصل اعتقادی به شمار میآید و به نظر همه عرفا ولایت مطلقه به حضرت علی(ع) میرسد. شیخ صفیالدین در حکومت صفویه این دو معنا را در کنار هم گرد آورد.
وی در ادامه سخنانش افزود: توجه به علوم از ویژگیهای دیگر شیخ صفیالدین است. در بخشی از پیام مقام معظم رهبری آمده شیخ صفیالدین اردبیلی بین علوم ظاهری و باطنی شریعت و طریقت را در کنار هم جمع کرد و بدون حقیقت دین این کار میسر نیست. طریقت، سلوک الیالله و شریعت احکام دین است. اگر شریعت به تنهایی موجود باشد، قابل قبول نیست و طریقت و حقیقت راهی به سوی حق است که در عرفان شیخ صفیالدین ظاهر میشود. در دوره شیخ صفیالدین علمای بزرگی مانند علامه حلی، سیدابنطاووس، علاءالدوله سمنانی و خواجه نصیر زندگی میکردند که همهشان در تشیع سهمی داشتند. خصوصیت دیگر شیخ صفیالدین اردبیلی فتوت و مردانگی بود که شرط عرفان و تشیع است. ولایت با فتوت آغاز میشود و رأس تاریخ فتوت حضرت علی قرار دارد.
رئیس انجمن حکمت و فلسفه ایران اظهار داشت: احیای علوم و فنون، هنرها و صنایع از جمله دستاوردهای شیخ صفیالدین و دولت صفویه است. در زمان صفویه هنرها اوج گرفت و مساجد در نهایت شکوه ساخته شد. دین بدون هنر وحیانی تکمیل نمیشود. در این دوره احیایی در فرهنگ ایران پدید آمد و حکمای بزرگی در قزوین و اصفهان ظهور کردند. در زمان شیخ صفیالدین عرفان که متشکل از شریعت، طریقت و حقیقت است متوازن بود، اما در سالهای بعد گرایشاتی پیدا شد که عرفان و حکمت را زیر سوال برد و به زوال حکومت صفویه منتج شد. اینجا بود که جنبه فقهی بر عرفان و حکمت غلبه کرد. بزرگانی پیدا شدند که ملاصدرا را تکفیر کردند. شریعت و فقه هر دو در کنار هم لازم است و افراد نباید بدون حقیقت به آن بپردازند.
اعوانی اظهار داشت: شاه اسماعیل به همراه حکومت صفویه به تاسیس حکومت مغولان در هند کمکهای بسیاری کردند. این اقدام از دستاوردهای دیگر ظهور صفیالدین در ابران بود. بابر بود که حکومت مغولان را در هند تاسیس کرد و از طریق نزدیکی با حاکمان صفویه مذهب تشیع را پذیرفت و به دنبال آن برخی از پادشاه مغول به ایران پناه آوردند. این کنگرهها در پیشبرد فرهنگ ما میتواند موثر واقع شود. علوم انسانی بعد از انقلاب ضعیف شده است. باید به این موارد توجه کرد و علومی مانند علم تاریخ را تقویت کرد. پرداختن به عرفان راستین مورد غفلت واقع شده و عرفان که بخشی از باطن دین را تشکیل میدهد مظلوم و مهجور باقیمانده است.
انتهای پیام/