یک نگاه "ارتجاعی عقبمانده" راهحل مشکلات اقتصادی را ارتباط با آمریکا میداند
خبرگزاری تسنیم: دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی با تأکید بر لزوم اجرای اقتصاد مقاومتی میگوید: علیرغم برخی نظرها، مردم کوچه و بازار هم میدانند که رفع تحریمها راهحل مشکلات اقتصادی نیست.
به گزارش خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری تسنیم، حسین فدایی یکی از اعضای مؤسس جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و دبیرکل کنونی این جمعیت است. جمعیت ایثارگران از تشکلهای اصولگرا محسوب میشود که در انتخاباتهای اخیر مجلس و ریاستجمهوری حضور فعال در عرصه انتخابات و جریانهای سیاسی داشته است.
با حسین فدایی درباره موضوعات متعددی از جمله اقتصاد مقاومتی، نظریات خاص برخی نظریهپردازان نزدیک به دولت، انتخابات 88، انتخابات 92 و انتخابات مجلس دهم و نحوه ورود اصولگریان به این انتخابات به گفتوگو و بحث پرداختیم. بخش اول این گفتوگو را ذیلاً میتوانید بخوانید:
او میگوید: باید مراقبت کنیم و رسانهها روشنگری کنند تا این افراد (چهرههای مرتجع ) نتوانند جولان دهند. برخی از آنها هرزه سیاسی و برخی فاسد اقتصادی و برخی وابسته و برخیها منافع ملی برایشان مهم نیست.
فدایی، اصلاح سبک زندگی را پیشزمینه تحقق اقتصادی مقاومتی میداند اما تأکید میکند که، حوزه اصلاح سبک زندگی فقط معطوف به حوزه اقتصادی نیست بلکه حوزههای زیادی را دربر میگیرد.
*** مشروح این گفتوگو بهشرح ذیل است:
** تسنیم: آیا خبرگزاری تسنیم توانسته است با عنوان تسنیم (چشمه جوشان جاری در بهشت) ارتباط برقرار کند؟
ــ فدایی: دنیا، دنیای اطلاعات است و حجم اطلاعات بسیار بالا است و این انبوه حجم اطلاعات شاید ضداطلاعات نیز باشد یعنی اینکه برای مخاطب در جهتگیریها و مسیر، مشکل ایجاد کند و مخاطب نتواند بفهمد.
در این فضا، آنچه میتواند برای مخاطب اعتماد ایجاد کند و باورپذیر باشد، قول سدید است؛ قولی که از روی صدق و با مبنای محکم و جهتدار و هدفدار باشد لذا جنس خبرگزاریهایی که برای خود رسالت مکتبی، ارزشی و خدمت به مردم قائل هستند، با خبرگزاریهای غوغاسالار و خبرگزاریهایی که جنس تولید خبرشان کاسبکارانه است، خیلی تفاوت دارد.
فصل تمایز خبرگزاری مثل شما با سایر خبرگزاریها ظاهراً مبتنی بر پایبندی به ارزشها، خدمت به مردم و آرمانهای انقلاب و نظام است و دنبال غوغاسالاری و تولید خبر کاسبکارانه نیستید.
منظور من از واژه کاسبکارانه فقط بحث اقتصادی نیست بلکه بند و بسطهای سیاسی و کثیف قدرت است. اگر این مقدمه را قبول کنیم طبعاً جایگاه و موقعیت خبرگزاری تسنیم برای اینکه در جامعه بهحد شأن و منزلت مورد نظرتان برسید، نیاز به زمان، استقرار کار، مجاهدت خبرنگاران دارد ولی اجمالاً تصور میکنم جای خبرگزاری تسنیم میان خواص آرام آرام باز میشود و امیدواریم جایگاه و منزلت خبرگزاری تسنیم با سرعت بیشتر در متن جامعه و توده مردم منعکس شود.
** تسنیم: با توجه به ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی توسط مقام معظم رهبری و اشکالات موجود در خصوص اجرای اسناد بالادستی در کشور، این سیاستها به چه میزان میتواند در توسعه و پیشرفت کشور کمک کند؟
ــ فدایی: برای اینکه تصویر روشنی نسبت به سیاستهای اقتصاد مقاومتی پیدا کنیم، ابتدا باید به چرایی آن بپردازیم و باید پرسید که چرا این سیاستها ابلاغ شد؟
ما در شعارهای کلان و اصول و مبانی انقلاب بر سه موضوع تأکید داشتیم که شامل استقلال، پیشرفت و عدالت است. استقلال، عدالت و پیشرفت جزو شعارهای اصلی انقلاب بوده و جزو آرمانهای ما محسوب میشود و این سه موضوع نیز منحصر به بحث اقتصادی نمیشود، یعنی اگر میگوییم استقلال، عدالت و پیشرفت فقط منحصر به حوزه اقتصادی نیست.
البته مسئله اقتصادی آنقدر اهمیت دارد که ما باید نسبت به این موضوع به جمعبندی روشنی میرسیدیم. وقتی سیاستهای اصل 44 ابلاغ شد، انتظار بود که دولت، امکانات و ظرفیتهای کشور، انقلاب و تحول جدی را دنبال کند؛ متأسفانه آنگونه که مورد نظر و انتظار بود، عمل نشد.
*** در حوزه اقتصاد نتوانستیم کارهای رضایتبخشی انجام دهیم
نکته مهم دیگر این است که ما بهلحاظ ماهیت انقلاب که سه شعار استقلال، عدالت و پیشرفت را داریم، در حوزه اقتصاد چه دستاورد قابل توجهی داشتیم که این دستاورد ما الگویی برای کسانی که طرفدار جمهوری هستند، باشد. من فکر میکنم در این زمینه هرچند کارهای بسیار زیادی صورت گرفته ولی رضایتبخش نیست و نتوانستیم کارهای رضایتبخشی در حوزه اقتصادی انجام دهیم.
سه گفتمان استقلال، عدالت و پیشرفت که جزو شعارها و اصول اصلی انقلاب هم بوده است، در حوزه اقتصاد ظهور و بروز آن و بازتاب این سه گفتمان چه بوده است؟ سرمایهگذاری دشمنان نظام هم همینجا بود، یعنی ما هم اکنون با جنگ اقتصادی تمامعیار از ناحیه نظام سلطه علیه جمهوری اسلامی مواجه هستیم.
آیا شما باور میکنید که ما در حال جنگ هستیم؟ من فکر میکنم خیلی از افراد چنین حسی ندارند و اگر چنین حسی داشتیم، زندگی معمولی ما فرق میکرد. زمانی که ما میگفتیم جنگ نظامی داریم، افراد متعهد و پای کار انقلاب لباس رزم میپوشیدند و آموزش میدیدند و آماده میشدند تا بتوانند خوب بجنگند. من، شما، دانشگاهیان، فرهنگیان، نظام آموزشیاران، سیاستهای بینالمللمان، حوزه فیلم، هنر، تئاتر، هنرمندانمان و خواص و نخبگان مهیای جنگ تمامعیار میشدند که دشمن علیه ما سامان داده است، اما امروز چقدر در این مورد دغدغه ذهنی وجود دارد؟
شما از تمام جلسات تصمیمسازی و تصمیمگیری در کشور و در سطوح مختلف از یک شهرداری شهر کوچک و بخشداری تا سطح هیئت دولت گزارش تهیه کنید و ببینید که میزان دستوراتی که در خصوص مسئله اقتصادی و مهیا شدن برای مقابله با جنگ تمامعیاری که دشمن علیه ملت ایران سامان داده است، مربوط به آمادگی برای جنگ اقتصادی است و برای آن به چه میزان زمان و انرژی اختصاص میدهیم و چقدر هنر، سینما، صدا و سیما، نخبگان و دانشگاهیان، مراکز علمی، آموزشی، اتاق فکر و جلسات مختلف در اختیار این کار است.
من فکر میکنم، متأسفانه این نیاز، حس و مطالبه همهگیر نیست و با آن، "سطحی" برخورد میشود. شما و من اگر میگوییم برای اینکه مطلبی را گفته باشیم، وگرنه زندگیمان تنظیم نیست. در جنگ اقتصادی تمامعیاری که نظام سلطه علیه ما تحمیل کرده، میزان رشد زندگی ما در شاخصهای مختلف چگونه است و چقدر مدیریت میشود؟
*** چرا باور نداریم که در جنگ اقتصادی هستیم؟
پس ما سطح ظاهری باورمان را نسبت به اینکه جنگ اقتصادی علیهمان در حال وقوع است ابراز میکنیم ولی این موضوع عمیق نشده است، یعنی در عمق وجود ما نرفته است. چرا باور نداریم که جنگ اقتصادی است؟ این مسئله مهمی است و همه اندیشمندان، سیاستمداران و تصمیمسازان و تصمیمگیران ما باید به این سؤال پاسخ دهند.
وقتی که قبول کردیم جنگ اقتصادی تمامعیاری علیه ملت ایران سازماندهی شده است، طبعاً الزامات متناسب با آن را رعایت خواهیم کرد. وقتی میگویید جنگ نظامی است و دشمن هواپیما یا ماشین را در شهر میآورد و بمباران میکند، خودتان را آماده میکنید برای اینکه از ناحیه دستگاههای اطلاعرسان، آژیر خطر کشیده شود و مردم به پناهگاهها بروند تا در معرض بمباران دشمن قرار نگیرند.
هر نظامی وقتی با جنگ نظامی مواجه شود، آماده میشود که در توزیع کالا چگونه آن را توزیع کند یا اینکه با اقشار مختلف اجتماعی، چگونه سلوک داشته باشد. در جنگ اقتصادی که حوزهاش وسیعتر است و آثار آن بر زندگی بیشتر است، چرا این کار را نمیکنند؟ خیلی مهم است، نمیدانم چقدر توانستم منتقل کنم.
آیا رفتن به بازارها، خریدها و زندگی معمولی ما فرق کرده است؟ شاخصها، کاهش میزان مصرف را نشان نمیدهد، شاخصی که بگوید خرید، میزان مصرف آب، انرژی و وسایل صوتی و تصویری و وسایل متعارف در زندگی ما کاهش یافته، نداریم. جایی نداریم که در آن گفته شود که ما بهخاطر جنگ اقتصادی تصمیم گرفتیم مصرف خود را مدیریت کنیم و وقتی مصرف را مدیریت کردیم، باعث استقلال و پیشرفت و تحقق عدالت شد، آیا داریم؟
*** باید الگوسازی کنیم
اگر داریم به ما بگویید. پس یک بحث این است که ما باید شعارها را عملیاتی کنیم و یک بحث اینکه الگوسازی کنیم و یک بحث این است که نظام سلطه جنگ تمامعیاری را علیه ما آغاز کرده است. ما چقدر آماده شدهایم؟ این زمینههایی است که منجر به شکلگیری سیاستهای کلی مربوط به موضوع اقتصادی مقاومتی و در دستور کار جدی قرار گرفت و مقام معظم رهبری چند سال است که تأکید میکنند و به این دستورالعمل منتهی شد.
** تسنیم: آیا منظور شما این است که اصلاح سبک زندگی پیشزمینه اقتصاد مقاومتی است؟
ــ فدایی: بله، مقام معظم رهبری موضوع اصلاح نظام اقتصادی کشور را بیش از 5 تا 6 سال است که مستمراً تأکید دارند، البته به یک معنا از ابتدای انقلاب چنین چیزی وجود داشته ولی آقا از اوایل دولت آقای هاشمی، دغدغه و تذکر دادند و در دوره آقای خاتمی همچنین و در ابتدای دولت آقای احمدینژاد جدیتر و بیشتر و در این 7 تا 8 سال نیز جنس نامگذاری سالها اقتصادی است تا اینکه بحث وسیعتری را تحت عنوان سبک زندگی مطرح کردند که حوزهاش بسیار وسیع است و فقط منحصر به مباحث اقتصادی نمیشود.
این سیاستها، درست است که مربوط به اقتصاد است اما در عین حال که بحث، اقتصادی است ولی جهت بینالمللی، فرهنگی، علمی، اقتصادی و اجتماعی هم دارد یعنی جهات مختلفی دارد که باید به آن پرداخته شود. بهتعبیری مربوط به سطوح مختلف سبک زندگی میشود.
** تسنیم: سؤالی مطرح است، اینکه بین برخی چهرههای مشاور نزدیک به دولت نظری هست که شاید بتوان مشکلات اقتصادی را از مسیر کمکهای مالی بیرونی، رفع تحریم و ورود بیشتر سرمایهگذاران به کشور حل کرد، اما برخی چهرهها مثل آقای باهنر معتقدند 70 درصد مشکلات ناشی از ندانمکاری است و 30 درصد مربوط به تحریمها، نظر شما چیست؟
ــ فدایی: اجازه دهید دو بحث را تفکیک کنیم؛ یک بحث دیدگاهی و نظری و یک بحث، اجرا و عمل؛ در صحنه نظری بعضیها فکرشان این است که چون مناسبات بینالمللی جهانی شده و دیواری وجود ندارد و دنیا دهکده کوچکی است که همه ارتباطات با هم سرعت گرفته و مرزی وجود ندارد و اطلاعات است که جهتگیریها را سامان میدهد، پس اساساً ما سخن از اینکه استقلال، عدالت و پیشرفت را برای خودمان تعریف کنیم، معنا ندارد.
*** نگاه اول به حوزه اقتصاد
برخی میگویند، ما باید در مناسبات بینالمللی هضم شویم و هنجار بینالمللی باید بر ما حاکم باشد و لذا حوزه اقتصاد چیزی است که میتواند مزیت نسبی بوده و باید برایمان اصل باشد. باید سهم بازار را در عرصه اقتصاد به دست آوریم و طبعاً محاسبه میکنیم که اگر تولید کالایی برای ما در داخل سود داشت، تولید میکنیم و اگر سود نداشت نیازی به تولید نیست و آن را از خارج وارد میکنیم یعنی کالایی و فعلی برای ما اقتصادی است که سود بیشتری داشته باشد و وقتی که سود بیشتر داشته باشیم، منافع ما تأمین میشود و ما بر اساس تأمین منابع خود، برای اقتصاد سیاستگذاری میکنیم؛ تأمین منافع ما این است که در داخل یا خارج هر کالایی تولید کنیم، سود بیشتری داشت آن را تولید کنیم.
این یک نوع نگاه است؛ ما باید ببینیم: این نگاه که تقویت منافع فردی و گروهی را بر منافع ملی ترجیح میدهد، درست است یا خیر؟ ما با این حرف میگوییم که انقلاب، نظام و مردم ما منافعی دارند که منافع ملی است و آن منافع ملی بر منافع فردی و گروهی ترجیح دارد و ما باید برای آن اولویت قائل باشیم.
بحث دوم این است که اگر بحث بر سر تأمین منافع ملی است، با چه وسیلهای میتوان این منافع را تأمین کرد. گرایشات دو دسته میشوند؛ برخی تصورشان بر این است که ما با استفاده از الگوهای تجربه شده دنیا میتوانیم مدل بسازیم و برای نجات اقتصادی راهکار تعیین کنیم و برخیها میگویند ما نیاز به الگوهای ملی، اسلامی و بومی خودمان داریم و باید از این استفاده کنیم، من طرفدار نظر دوم هستم.
** تسنیم: برخی مشاوران دولت در کتابهای خود رسماً نوشتهاند که ما استقلال کشورمان را از 20 تا 30 سال قبل تثبیت کردهایم و الآن به فکر توسعه هستیم؛ توسعه نیز هم اکنون مطلقاً در اختیار غرب است و میگوید که ما برای پیشرفت باید بر مدار غرب حرکت کنیم، چون ملاک قطعی توسعه آنها هستند و اگر زیر سایه آنها نرویم و توسعه نیابیم، ممکن است به استقلالی هم که داریم لطمه بخورد؛ نظر شما چیست؟
ــ فدایی: این در ذیل حرفهایی است که قبلاً گفتم، بیشتر بازش میکنم. ما مفاهیمی در ادبیات بینالمللی داریم که این ادبیات در افکار عمومی دنیا مقدس است؛ تقریباً مکاتب مختلف هم این ادبیات را به کار میگیرند ولی آنها آن ادبیات را در راستای اهداف و برنامههای خود مصادره میکنند، بهطور مثال آزادی مفهوم مقدسی است که همه مکاتب و دیدگاهها این مفهوم را قبول دارند و استقلال و پیشرفت نیز چنین است، ولی تعریف ما از آزادی با تعریف غرب از این واژه یکی است؟ تعریف ما از عدالت و پیشرفت با غرب یکی است؟ پس تفاوتهایی وجود دارد. باید در مورد کسانی که این حرفها را میزنند، ببینیم که چه تعریفی از استقلال، عدالت، آزادی و پیشرفت دارند.
*** نباید گفتمان فلان نظریهپرداز یا جریان قدرتطلب در کشور حاکم شود
ما در ادبیات سیاسی کشورمان منهای مباحث آکادمیک و علمی، موضوع را روشن کردهایم، یعنی درست است که این مسئله باید در محافل علمی به بحث گذاشته شود، ولی در هرم سیاسی کشورمان درباره این ادبیات، آن تعریفی ملاک عمل قرار میگیرد که از ناحیه خود انقلاب تعریف شده باشد. این را رهبری انقلاب تعریف میکنند، یعنی گفتمان رهبری است که باید گفتمان حاکم باشد نه گفتمان فلان آقا، نظریهپرداز، گروه سیاسی و جریان قدرتطلب.
ما که گفتمان آنها را نمیخواهیم. گفتمان رهبری ملاک عمل است چه در زمان امام خمینی(ره) و چه در زمان مقام معظم رهبری، پس وقتی میگوییم آزادی، عدالت و پیشرفت و هر مفهوم دیگری که گفتمان عمومی ما را تشکیل میدهد، با تعریف رهبری انقلاب است لذا ما برای نظریه پردازان دیگر احترام قائل هستیم ولی در مباحث علمی و دانشگاهی به بحث بگذارند و وقتی به جمعبندی رسیدند، نظام از آن بهره برداری خواهد کرد و الّا هیچ دلیلی ندارد که کسی نظریهاش را مطرح کند و نظام را به چالش بکشاند بهخاطر اینکه این آقا چنین حرفی زده است، حالا هر کسی که میخواهد، باشد.
*** فتنهگران 88 قدرتطلب بودند
اتفاقاً حرفمان با فتنهگران هم این است و میگوییم شما گفتمان انقلاب را به چالش کشیدید چون خودتان دنبال چیزی هستید و میخواهید قدرتطلبی کنید و دنبال گفتمان امام(ره)، رهبری و ملت ایران نیستند. این حرف را در همه مباحث اساسی کشور از جمله اقتصادی میزنیم. پس تعریف ما از استقلال، تعریف وسیعی است که منحصر به مسئله اقتصادی نیست و ما استقلال در مسائل فرهنگی، علمی، اقتصادی، مرزی، امنیت، فناوری، کرامت انسانی و عزت اسلامی و ملی را جزو شعائر استقلال میدانیم.
پیشرفت نیز همینگونه است، وقتی میگوییم پیشرفت میخواهیم، باید پیشرفت فرهنگی، انسانی، اجتماعی، اقتصادی، علمی و در عرصه بینالملل داشته باشیم؛ این نگاه ها با برخی نگاههای محدود و تنگنظرانه که برخیها ابراز میکنند، تفاوت دارد.
** تسنیم: برخی کارشناسان معتقدند که این تفکرات در حواشی دولت وجود دارد و آن را حلقه منحرفی دانسته که در حال رشد است و مسیر آن ایجاد شبهه و متفاوت معنی کردن مفاهیم مبنایی نظام میدانند؛ این تفکر انحرافی یا منحرف تا چه اندازه در آینده میتواند خطرناک باشند؟
ــ فدایی: همواره دولتها نیازمند بهرهبرداری از نظرات و دیدگاههای مختلف هستند؛ اینکه دولتها با صاحبنظران و افکار مختلف ارتباط داشته باشند و از نظرات آنها بهره بگیرند، اشکال ندارد حتی اگر نظری مخالف نظام جمهوری، آزادی، عدالت، استقلال و پیشرفت کشور باشد. تصمیم گیران و مدیران کشور این نظرات را بدانند، اشکال ندارد مهم این است که کدام نظر ملاک عمل قرار میگیرد یعنی باید ظرفیت مدیر اجرایی و مدیران کشور آنقدر بالا باشد که بتوانند همه نظرات را بگیرند و نظر اصلی را که نظر نظام است پیاده کنند.
*** مسئلهدارها در همه دولتها حضور داشتهاند
ما از اینکه از این نظرات نسبت به این دیدگاهها مطلع شوند، این را اشکال نمیدانیم، آنجایی محل اشکال قرار میگیرد که اگر مدیری بخواهد مبنای تصمیم گیری و عملیات خود را مبتنی بر نظری که انحراف، اشکال و یا با انقلاب اسلامی زاویه دارد، قرار دهد لذا در همه دولتها این نحلهها، افکار و آدمها بودهاند که مسئله داشتند و بهمیزان قوت و توانایی دولتها و مدیران بوده است که توانستند مسیر را جلو ببرند.
اگر دولتها خودشان ضعف فکری داشتند و توانایی نداشتند که گفتمان اصلی انقلاب را مدیریت کنند، تحت تأثیر آنها قرار گرفتند ولی اگر تفوق فکری داشته و به گفتمان اصلی انقلاب باور و ایمان داشتند و بهلحاظ فکری توانایی داشتند، توانستند از آن نظرات هم استفاده کنند ولی در مسیر انقلاب کار را جلو ببرند.
** تسنیم: گفته میشود، در این موضوع، نظراتی از این جنس در دولت حاکم شده است، مثلاً در حوزه ارتباط با آمریکا یا رفع تحریمها، خیلی از دولتیها میگویند غالب مشکلات ما از طریق رفع تحریمها حل میشود، در حالی که اگر تحریمها هم رفع شود، ما هنوز به ساخت درونیمان نپرداختهایم که اگر هم تحریمها هم رفع شد، بتوانیم اقتصاد شکوفا داشته باشیم. در حال حاضر این نظریات در بخشهایی از دولت حاکم شده و بهعنوان راهبرد و سیاست آن را بیان میکنند. نظر شما چیست؟
ــ فدایی: خیر آنچه حاکم شده با آنچه بیان میشود، تفاوت دارد. بهنظر من آقای روحانی متولی اصلی است و با صراحت روی گفتمان و اصول انقلاب اسلامی تکیه کرده و اعلام میکند که راه نجات را هم در این مسیر میداند. ولی ما شاهد این هستیم که عدهای حتی ممکن است برخی مسئولان روی نقص یا غفلت از کلام یا سهل انگاری جملاتی گفته باشند که مبین این مطلب شما باشد، ولی جایی که بحث روی دقت بوده، صراحتاً روی مواضع اصلی انقلاب ایستادگی و حرف زده شده است و آقای روحانی نیز سردمدار بوده و حرف زده است.
هم نسبت به اقتصاد مقاومتی و هم نسبت به مذاکرات این حرفها را زدند و آقای روحانی صریح بیان کرده: ما خطوط قرمز و منافع ملی را رعایت میکنیم و فناوری هستهای را جزو حقوق حقه ملت میدانیم، از آن کوتاه نخواهیم آمد، زیربار ظلم نمیرویم و نسبت به نظام سلطه تمکین نخواهیم کرد، و این مواضع رسمیای است که بارها آقای روحانی ابراز کرده و صریح و شفاف میگوید که ما باید ذیل گفتمان انقلاب اسلامی و گفتمان رهبری کارهایمان را پیش ببریم و این بیان و موضع صریح آقای روحانی است.
*** مردم کوچه و بازار هم میدانند که راه نجات اقتصاد ملی در گروی موفقیت در مذاکرات هستهای نیست
در صحنه اجرا و عمل برخی گفتهها و موضعگیریها دغدغه و نگرانی به وجود میآورد. موضوع دیگر، اصل راهبرد است و اینکه راه نجات اقتصاد ملی ما در گروی موفقیت در مذاکرات هستهای است؛ این قطعاً حرف غلطی است و آنقدر غلط بودنش بداهت دارد که افراد کوچه و بازار ما هم این را درک میکنند. این مسئله برای هر کسی که میخواهد روی تشک کشتی برود، قابل لمس است که باید خود توانایی داشته باشد و تا توانایی نداشته باشد، نمیتواند با رقیب مبارزه داشته باشد.
این اصل بدیهی است و بداهت آن، آنقدر زیاد است که عامه ملت ما میفهمند که عزت، قوت، قدرتش در درون کشور است و کشور باید آن را به وجود آورد تا در مقابل زورگوییها و زیاده خواهیها و تمامیت خواهیهای نظام سلطه، بتواند مقاومت کند.
*** نگران نگاه ارتجاعی کسانی هستم که نظام سلطه را دشمن ندانسته میگویند باید مشکلمان را با آمریکا حل کنیم
بهنظر من آقای روحانی نسبت به این موضوع توجه دارد؛ گاهی تاکتیک در بیان برخی کلمات یا رفتار ما برای پیشبرد این هدف بهگونهای سامان مییابد که شبهه ما را تقویت کند و باید مراقبت و مواظبت کرد ولی در عین حال من هم مثل شما و مردم نگرانم از اینکه افرادی که نظام سلطه را دشمن نمیدانند و برخیها که میگویند تنها راه ما این است که باید مشکلمان را با آمریکاییها حل کنیم. این نگاه ارتجاعی، سطحینگری و عقبگرد است و مردم و انقلاب اسلامی از این عبور کردند.
باید مراقبت کنیم و رسانهها روشنگری کنند تا این افراد نتوانند جولان دهند. برخی از آنها هرزه سیاسی و برخی فاسد اقتصادی و برخی وابسته هستند و برخیها منافع ملی برایشان مهم نیست. برخیهایشان مزدور هستند و برخیهایشان منافع فردیشان بر منافع ملی آنها ارجحیت دارد. این افراد نباید جولاندار صحنه باشند و انشاءالله دقت لازم در مردم و مسئولان است و خود آقای روحانی هم بیش از هر کسی توجه دارد و امیدواریم اینگونه باشد که این تیپ فکرها جا باز نکنند. البته ما استفاده از نظرات مختلف را اشکال نمیدانیم؛ فکر، اصول و محکمات اصل انقلاب و گفتمان رهبری باید ملاک باشد.
** تسنیم: شما گفتید آقای روحانی بر اصول ایستاد و با صراحت از آن دفاع میکند، بهنظر شما این خوشبینی نیست و اظهار امیدواری نیست که اینگونه باشد؟ چون عدهای صراحتاً معتقدند که رویکردی در دولت مشاهده میشود که معتقد است حتی برای توسعه، مسئله ما با غرب باید حل باشد، پس مسئله هستهای در هر شرایطی باید رفع شود، یعنی در حال حاضر بخشی از دولت که چنین نظریهای دارد، قطعاً خود موضوع هستهای را مسئلهای میان ما و غرب میداند که باید به هر صورتی که شده مرتفع شود و برای همین چنین توافقنامهای از مذاکرات بیرون میآید که خیلیها نمیتوانند از آن دفاع کنند، دیدگاه شما در مورد آقای روحانی خوشبینانه است یا واقعبینانه؟
ــ فدایی: هم خوشبینانه است و هم آرزوی من است و هم وظیفه میدانم اینگونه بگویم و هم قانوناً باید عمل کنم و هم مصلحت عمومی ما این است که اینگونه عمل کنیم و هم خلاف آن از ایشان باید برایمان کاملاً محرز شود. من بین آقای روحانی و آنگونه از افراد تفکیک قائل هستم، حتی با نزدیکترین افراد خودشان، یعنی مراتب دارد و درست هم میدانم اگر بخواهید بحث میکنم که چرا درست است، فکر میکنم شما اجمالاً این موضوع را قبول داشته باشید.
من نمیخواستم از بحث اقتصاد مقاومتی بیرون برویم و سیاسیاش کنیم. دوم این است که ما ماهیت نظام سلطه و انقلاب اسلامی را باید تبیین کنیم که ما در دو جبهه هستیم، با دو ماهیت کاملاً متفاوت، ما جبهه حق هستیم و آمریکاییها سردمدار جبهه باطل هستند، سوم اینکه آمریکاییها تمام تلاششان را میکنند تا چند مفهوم را در ادبیات سیاسی بینالملل تا تودهها و مردم جا بیندازند و آن ایران هراسی، اسلام هراسی و هراس از جمهوری اسلامی ایران است تا همه دولت و ملتها روی این، وحدت و اجماع کنند.
*** باید ایرانهراسی را بشکنیم
ما باید باطل بودن این روش نظام سلطه را اثبات کنیم و این وحدت را هرجا شکل گرفته، بشکنیم و هرجا شکل نگرفته است، نگذاریم به وجود بیاید و بازدارنده شویم و بلکه بهعکس باید بتوانیم جریانی پیشبرنده در عرصه بینالملل مدیریت، رهبری و اداره کنیم.
ما اگر در مذاکرات هستهای بتوانیم اجماع نظام سلطه را بشکنیم، دستاورد است و اگر بتوانیم همکاری برای خود ایجاد کنیم، دستاورد است منهای مفاد جزئی توافقات صورت گرفته و من فراتر از آن عنوان میکنم. مسئله دیگر در نوع انعکاس مواضع است؛ اگر مسئولی جایی در این سطح از دیپلماسی خراب کرد و نقص داشت و اشکال او نقطهای بود، نه جریانی و نه خطی ما نباید بزرگنمایی کنیم و به دشمن کمک نکنیم. اگر دیدیم آنجا بهصورت جریانی و خطی عمل میکنند، یعنی نیروی خودمان جایی باید گل به حریف میزد، ولی ناآگاهانه به خودمان گل زد و اشتباه کرد، توی سرش نزنیم، ولی اگر دیدیم برنامه او این است که میخواهد به خودمان گل بزند تا ببازیم، این حرف دیگری میشود که در واقع خیانت به ملت است و راه برخورد تغییر میکند.
انتهایپیام/*