ملکی: هیچ چیز بهتر از شعرهای قیصر، شخصیت و منش او را معرفی نمیکند
خبرگزاری تسنیم: مراسم بزرگداشت قیصر امین پور به مناسبت تولد این شاعر عصر روز گذشته با حضور همسر و دخترش و جمعی از شاعران و نویسندگان در شهر کتاب مرکزی برگزار شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مراسم بزرگداشت قیصر امین پور چهارشنبه شب 3 اردیبهشت با حضور بیوک ملکی، فریدون عموزاده خلیلی و حسن احمدی شاعر و نویسنده در شهرکتاب مرکزی برگزار شد.
بیوک ملکی شاعر و روزنامهنگار در ابتدای این مراسم درباره قیصر گفت: طی سالهایی که قیصر از دنیا رفته و در میان ما نیست همیشه یادآوری کردم که هیچ چیز همانند اشعار زندهیاد امینپور نمیتواند شخصیت و منش بزرگ او را نشان دهد.
این شاعر و روزنامه نگار اذعن کرد: بهترین کار برای اینکه بتوانیم به درکی از دنیای قیصر، جهانبینی و نگاه او نسبت به هستی برسیم این است که اشعار او را مرور کنیم به همین دلیل هم تصمیم گرفتم هیچ خاطرهای از او تعریف نکنم و تنها گزیدهای از اشعار او را بخوانم.
وی ادامه داد:اگرچه همه جا در کتابشناسی قیصر، از کتاب «تنفس صبح» به عنوان اولین کتاب وی یاد میکنند ولی در حقیقت کتاب «در کوچه آفتاب» قیصر برای اولین بار منتشر شد ولی او هم مانند تمام شاعران و نویسندگانی که کتاب اولخود را نمیپسندند و آن را نادیده میگیرند، «در کوچه آفتاب» را دوست نداشت اما برخی از شعرهای این مجموعه شعر را در کتاب «تنفس صبح» گنجاند.
ملکی افزود: کتاب «تنفس صبح» در سال 63 منتشر شد و با مرور کتابهای بعدی قیصر به خوبی میتوان متوجه سیر کمال اشعار او شد.همه ما در اوایل انقلاب و آغاز به کار نویسندگی تجربه چندانی در نوشتن نداشتیم ولی به جرات میگویم قیصر در همان شعرهای اولیه هم خوب و پخته بود.
ملکی مجموعه «آینههای ناگهان» را نقطه عطف کارهای قیصر دانست و اضافه کرد: از این مجموعه به بعد است که میتوانیم شاهد اوج کارهای او باشیم. قیصر، استاد به کار بردن «ایهام» در شعر است و کمتر اتفاق افتاده که ببینم شاعران معاصر، این مهارت را به زیبایی و ظرافت به کار ببرند.
قیصر در نقد شعر خبره بود
در ادامه این مراسم فریدون عموزاده خلیلی دیگر شاعر حاضر در جمع در خصوص قیصر تشریح کرد:گفتگو از شخصیت قیصر کار سادهای نیست چون او فقط یک شاعر نبود، بلکه در کار نقد شعر و شعرشناسی هم خبره بود.در حالی که ما شاعران معاصر بزرگی داریم که اگرچه در شعرسرایی خوبند اما در امر نظریهپردازی و تجزیه تحلیل شعر سررشتهای ندارند.
وی ادامه داد: قیصر معلم خوبی هم بود. انسانهایی هستند که افکار و اندیشههای خوبی دارند اما نمیتوانند آن را منتقل کنند، در حالی که قیصر به خوبی میتوانست در مواجهه با دانشجویان، نظریهها و مسائل ادبی را به بحث بگذارد و این ها را به دانشجویان آموزش دهد.
عموزاده خلیلی عنوان کرد: منهای امتیازات علمی و هنری،او نمونه یک انسان شریف بود. هرچند که آنقدر طی این سالها از این واژه استفاده شده که بار معنایی خود را از دست داده و در ذهن شنونده و خواننده تاثیری ندارد و بیخاصیت است ولی باز هم تاکید میکنم که قیصر یک انسان شریف و کامل بود.
وی در ادامه به بیان خاطرهای از دوران دانشجویی خود با زندهیاد امینپور پرداخت و گفت: من در دوران دانشجویی، برای نوجوانان مرکز اصلاح تربیت کلاسهای شعری برگزار میکردم و قیصر هم در جریان کارها و نوشتههای بچههای آن مرکز بود و همه را به اسم میشناخت. بعد از اینکه مدتی از برگزاری کلاس گذشت و عید نوروز فرارسید، قرار شد کلاسها به پس از عید موکول شود ولی بچهها ناراحت بودند و دوست داشتند کلاسها ادامه پیدا کند. وقتی من ناراحتی آنها را دیدم، تصمیم گرفتم زودتر به تهران برگردم و کلاس را برای بچهها برگزار کنم و قیصر را هم در جریان گذاشتم و پس از اینکه بعد از دو روز از گذشت عید نوروز به خوابگاه رفتم، قیصر هم به تهران بازگشت.
عموزاده خلیلی افزود: من متوجه شدم که قیصر برای اینکه من در خلوتی و کسالت خوابگاه تنها نباشم به تهران برگشته بود ولی هیچوقت کلامی در این خصوص به من نگفت و هنوز این شرافت و حجب و حیای او در ذهن من باقی مانده است.
این نویسنده اظهار کرد: زمانی که میخواستیم با مهدی فیروزان و باقی همکاران، مجله سروش نوجوان را راهاندازی کنیم، قیصر به شدت مخالف بود و معتقد بود کارهای مطبوعاتی، از عمق کارهای ادبی میکاهد. درواقع اگر میدان دیگری برای فعالیت در آن سالها فراهم بود، قیصر هرگز سروش راراهاندازی نمیکرد ولی امکان دیگری برای ما وجود نداشت و با همه این مسائل وقتی قیصر کار سروش نوجوان را آغاز کرد، انرژی بسیار زیادی برای آن به کار بست.
عموزاده خلیلی در پایان صحبت های خود بیان کرد: قیصر چنان انرژی برای این مجله صرف کرد که به جلسه مجزایی برای بیان تغییرات و نوآوریهای آن نیازمندیم؛ چون او در مجله سروش نوجوان، یک سبک نثرنویسی جدید و نگاه متفاوت و تازه به نوجوانان را پایهگذاری کرد؛ چیزهایی که پیش از او وجود نداشت و حتی با فراگیر شدن آن هم مخالفت میشد.
قیصر همیشه در من زنده است
حسن احمدی شاعر وروزنامهنگار و یکی دیگر از همدورهایهای قیصر امینپور که در راهاندازی «سروش نوجوان» نیز همکاری داشت، از دیگر میهمانان بزرگداشت قیصر امینپور بود و درباره وی توضیح داد: شانس بزرگ زندگی من این است که در محلهای زندگی میکنم که میدانی به نام قیصر امینپور دارد و هر روز صبح که از خانه خارج میشود، با دیدن این میدان، به یاد قیصر میافتم و به او سلام میکنم، شب هم که به خانه برمیگردم حالش را میپرسم ولی به عنوان کسی که با این شاعر دوست و همکار بودهام؛ تندیسی را که از قیصر ساختهاند، دوست ندارم و فکر میکنم شخصیت زلال و مهربان او را نشان نمیدهد.
وی افزود: در زمانی که قیصر زنده بود، دو بار با شایعه فوت او مرا آزردند که جزو تلخترین خاطرات من به حساب میآید.
این شاعر در پایان گفت: قیصر همیشه در من زنده است و با او زندگی میکنم. او را از یاد نمیبرم چون همیشه درد مردم برایش اهمیت داشت و هرگاه برای کسی مشکلی پیش میآمد، تمام تلاشش را برای حل و فصل آن انجام میداد. در حالی که اطرافیان و دوستانش بارها به من و دیگر دوستانش تلفن میکردند و میخواستند واسطه شویم تا قیصر برای دریافت یک کلیه راضی شود ولی او هیچوقت راضی نشد و همیشه میگفت امکان ندارد کلیه کسی را قبول کنم که او را میشناسم.
زیبا اشراقی همسر و آیه امین پور دختر قیصر امین پور در این مراسم حضور داشتند.
انتهای پیام/