۱۵ خرداد ۴۲، آغاز مبارزه ملت بیدار ایران علیه صهیونیسم


15 خرداد 42، آغاز مبارزه ملت بیدار ایران علیه صهیونیسم

خبرگزاری تسنیم: نیمه خرداد ۴۲ نه تنها در تاریخ معاصر ایران و امت اسلام بلکه در تاریخ بشریت به عنوان نقطه عطف به شمار می رود.چون در آن روز مبارزه ملت بیدار ایران علیه ظلم و بیداد استکبار علنی شد و به گوش همه جهانیان رسید.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از شیراز، 15 خرداد 42 نه تنها در تاریخ معاصر ایران و امت اسلام بلکه در تاریخ بشریت به عنوان نقطه عطف به شمار می رود.

15 خرداد 42 درواقع آغاز مبارزه علیه صهیونیسم بین الملل است هرچند مبارزه علیه صهیونیسم از سال های پیش از آن به اشکالی خود را نشان می داد اما هیچ کدام نتوانستند همچون 15 خرداد 42 چونان مشتی محکم بر سرصهیونیسم بین الملل فرودآورد.

جریانی که با تشکیل رژیم غاصب و جعلی صهیونیستی در خاک فلسطین اشغالی و نفوذ در کشورهای دیگر قصد داشت تا امپراطوری بزرگ صهیونیستی را در دنیا ایجاد کند، در حالی با مشت خونین 15 خرداد 42 مواجه شد که توانسته بود به انواع مختلف مخالفان خود را از میدان بیرون کند.

مبارزه امت اسلامی ایران که با بیدارگری های سید جمال الدین اسدآبادی آغاز شده بود، در مسیر خود بارها کند و تند شد.

فعالیت‌های ضدصهیونیستی در ایران با پیروزی دکتر مصدق و نخست وزیری او رنگ و بویی دیگر یافت.

مسافرت ها و تبلیغات فداییان اسلام و تعطیلی سفارت‌خانه اسرائیل و کنسولگریی‌های انگلیس از سوی دولت را می توان از این جمله فعالیت‌ها دانست.

شاید بتوان گفت بزرگ‌ترین حرکت ضدصهیونیستی را آیت الله کاشانی انجام داد که البته به دلیل اختلافات میان جبهه ملی و جریان مذهبی در نطفه خفه شد.

با سقوط مصدق، ورق برگشت، فداییان تحت تعقیب قرار گرفته و آیت ا... کاشانی تبعید شد. و هم‌زمان با آن خفقان سال‌های دهه سی شروع شد.

آغاز این خفقان، فریاد بیدارگر حوزه علمیه قم یعنی حاج آقا روح الله را به اشکال مختلف به دنبال داشت.

امام خمینی (ره) از هر فرصتی برای افشاگری علیه صهیونیسم بین الملل استفاده می‌کرد، در همین دهه بود که به امام موسی صدر و یارانش کمک کرد تا نشریه مکتب اسلام را منتشر سازند و او بود که به بهترین شاگردش یعنی امام موسی صدر تکلیف کرد تا برای رهبری شیعیان لبنان به لبنان برود.

با فوت آیت الله بروجردی جبهه صهیونیستی به خیال خام اینکه شیعیان رهبری نخواهند داشت، سعی کرد تا با منحرف ساختن عزاداری‌های محرم و صفر راه خود را برای پیشروی باز کند.

از این رو رژیم طاغوتی شاهنشاهی پهلوی در بخشنامه‌ای از هیئت‌های عزاداری خواست تا در این ایام در مورد مسئله فلسطین سخن نگویند، این مساله سبب شد تا روح خدا فریادش را بلندتر از همیشه از نای برکشد و علیه طاغوت طغیان کند.

شب پانزده خرداد 42 یعنی چند روز پس از طوفان عاشورایی امام خمینی (ره) در فیضیه، نیروهای مزدور پهلوی با حمله به خانه امام شبانه او را دستگیر و به تهران منتقل کردند و دوران حبس امام بدین گونه آغاز شد.

آشنایی من با انقلاب و حضرت امام (ره) دقیقاً از ظهر 15 خرداد 42 رقم خورد

سردار حاج حسین مختاری از انقلابیون کازرون در گفت‌و‌گو با تسنیم از خاطره خود درباره  قیام  15 خرداد 42 و آشنایی با امام خمینی (ره) و نهضت ایشان می‌گوید:

آشنایی من با انقلاب و حضرت امام (ره) دقیقاً از ظهر 15 خرداد 42 رقم خورد، من دوم دبیرستان را تمام کرده بودم.

آن روز بازاریان، بازار را تعطیل کرده و در امامزاده سید محمد متحصن شده بودند، اما با یک بلاتکلیفی زیاد به خاطر عدم‌وجود کسی که مردم را رهبری کرده و حرکت آنها را سازماندهی و نظم دهد برای تظاهرات مواجه بودند.

با همه این وجود مردم دسته دسته به سید محمد می‌رفتند، نیروهای شهربانی هم در بازارها مردم را تعقیب کرده و درگیری بین مردم و نیروهای شهربانی پیش آمده بود.

بنده هنوز با آیت الله پیشوا آشنا نشده و آن زمان شاگرد مغازه مرحوم نوروز پور بودم، در محله بازار وقتی اوضاع را این گونه دیدم از آن مرحوم پرسیدم: چه خبر است؟ چرا شهربانی دارد این کارها را می‌کند و چرا مردم بازار را بسته‌اند؟

مرحوم اشاره کرد به تقویم روی دیوار مغازه و گفت: این آقا را گرفته‌اند و به همین دلیل مردم ناراحتند، گفتم: این آقا کیست؟ گفت: خب برو خودت بخوان، رفتم نزدیک و برای نخستین‌بار نام امام را دیدم.

گفتم: این آقا را گرفته اند؟ گفت: بله، گفتم: چه کسی ایشان را گرفته است؟ گفت: شاه، شیوه گفتن شاه توسط او کینه شدیدی از شاه در دل من ایجاد کرد.

آن لحظه رادیو داشت اذان می‌گفت، تا آن روز هیچ شناختی از امام نداشتم، تازه تا آن زمان شاه در دل ما خیلی هم محبوب بود که در آن روز  روحانیت امام خمینی (ره) جایگزین آن محبوبیت شد و به قول معروف دیو چو بیرون رود فرشته درآید محقق شد.

پس از آن به تعقیب مسائل همت داشتیم تا این که کم کم پای ما به مسجد نو (شهدای فعلی کازرون) باز شد و با آیت الله پیشوا آشنا شدیم، ایشان روحانی بسیار سیاسی و روشنفکر بود و تنها کسی بود که در کازرون به صورت علنی از حضرت امام خمینی (ره) حمایت می‌کرد که دستیارش هم در آن موقع واقعاً شهید دانشجو رضوان الله تعالی علیه بود، کسی که از حرف‌های آیت الله پیشوا حمایت می‌کرد.

مرجعیت امام خمینی (ره) مورد تایید همه علمای فارس بود

در همان روزهای ابتدایی آشنایی بنده با آیت الله پیشوا، یعنی تابستان 42 که تازه وارد بلوغ شده بودم، روزی به بنده گفت: چند سال داری؟ گفتم 16سال، گفت وقت آن است که تقلید کنی، بیا مقلد آقای خمینی شو که از همان موقع بنده مقلد امام خمینی (ره) شدم.

به عنوان مثال می‌گویم مراسم آیت الله حکیم عده‌ای از علما با کمک رژیم شاه مراسمی در مسجد وکیل ترتیب داده بودند و قرار بود که در این مراسم علیه مرجعیت امام اقدام کنند.

عده‌ای از دوستان برای دفع این توطئه دست به کار شدند، بچه ها یک مقداری از حشرات را آماده کردند و زنان و دختران مبارز آن‌ها را با خود به مراسم بردند و در مراسم آنها را رها کردند، جیغ و داد زنان و سپس مردان بالا رفت و جلسه به هم خورد، سخنران هم جلسه را ترک کرد و به این صورت توطئه رژیم خنثی شد.

اما بعد از آن، جلسه مفصلی از سوی علمای بزرگ شیراز مثل مرحوم آیت الله آقا شیخ بهاءالدین محلاتی (که در جایگاه مرجعیت بودند)، آقا شیخ مجدالدین محلاتی، شهید آیت الله سید عبدالحسین دستغیب، آیت الله ملک حسینی و بقیه علما و خود مرحوم آیت الله سید احمد پیشوا که در مسجد آیت الله پیشوا یعنی مسجد نو برگزار شد و آیت الله پیشوا از طرف علما برای معرفی امام خمینی (ره) به منبر رفت.

مسجد مملو از جمعیت بود، این مراسم با فاصله شاید 10 روزه از فوت آیت الله حکیم برگزار شد، آیت الله پیشوا در سخنان‌اش مطلب را رساند، ایشان بدون اینکه اسم امام خمینی (ره) را بیاورند به تعریف جایگاه شخصیتی امام پرداخت و خصوصیات برجسته امام را برشمرد.

در همان جا از طرف علمای حاضر اطلاعیه‌ای صادر شد و سیدعلی محمد دستغیب آن را قرائت کرد.

این اطلاعیه به امضای علما هم رسیده بود از جمله آیت الله محلاتی که جایگاه مرجعیت داشتند و این نکته بسیار مهمی بود و پس از سخنان آیت الله پیشوا قرائت شد.

در این بیانیه به اسم، مرجعیت امام تایید شده بود، با خوانده شدن این اطلاعیه هیجان عجیبی در میان مردم به وجود آمد و ذکر صلوات زنیت بخش مجلس شد.

این مساله باعث شد تا نیروهای شهربانی و ساواک به مسجد حمله کرده و عده‌ای را کتک بزنند و چند تن از طلبه‌ها را نیز دستگیر کنند، البته سید علی محمد دستغیب توسط مردم فراری داده شد و البته جرات تعرض به علمای بزرگ را نداشتند.

پس از این حادثه بود که مساله مرجعیت امام مثل بمبی در شیراز و استان فارس منفجر شد، البته لازم به ذکر است که عامل اصلی تشکیل این جلسه مهندس طاهری و دوستان ایشان به ویژه آقای سید جعفر عباس زادگان بودند.

قضیه کاپیتولاسیون را آیت الله پیشوا به امام خمینی (ره) گفتند

زمانی که امام در زندان بود حدود 100 نفر از علما در تهران متحصن شدند که آیت الله پیشوا به عنوان نماینده مردم کازرون نیز از آن جمله بودند، این تحصن باعث شد تا رژیم جرات تعرض به امام را نداشته باشد و در این تحصن مرجعیت امام را اعلام کردند.

جالب است بدانید که قضیه کاپیتولاسیون را هم آیت الله پیشوا به امام گفتند که خودشان از آقای مرحوم طباطبایی نماینده وقت مردم کازرون در مجلس شورای ملی شنیده بودند.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon