رسانه‌ها حرف اصلی شهاب مرادی را نشنیدند و سراغ فرعیات رفتند

رسانه‌ها حرف اصلی شهاب مرادی را نشنیدند و سراغ فرعیات رفتند

خبرگزاری تسنیم: دریغ و افسوس که بخش عمده‌ای از رسانه‌های مجازی از تمام سخنان شهاب مرادی با محوریت «قرآن و نقش آن در زندگی»، که در همایش عمری با قرآن مطرح شد، گذشتند و چنین عنوانی را برگزیدند: «چه دلیلی دارد ما برای موسیقی هزینه کنیم؟»

خبرگزاری تسنیم - امیر عبدالحسینی:

آنچه در ادامه می‌آید یادداشت امیر عبدالحسینی، معاون هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران است که برای انتشار اختصاصا به خبرگزاری تسنیم سپرده شده است؛ این یادداشت با موضوع قرآن و سبک زندگی، با نگاهی به سخنان حجت‌الاسلام شهاب مرادی در همایش عمری با قرآن نگاشته شده است.

قرآن و سبک زندگی، شعارها و اخلاق رسانه‌ای

خسته‌ایم از ملال تکرار و کسالت شعار، خسته‌ایم از حرف‌های مکرر و وعده‌های بی‌فرجام. اما هستند هنوز اندک چیزها که به رغم آغشته شدن به شائبه‌ی شعار، همواره همچون حقیقتی روشن پیش روی ما هستند. نمونه‌اش این سخن که «قرآن کتابی انسان‌ساز است». این دیگر شعار نیست و اگر ظاهر آن بدل به شعار شده است، به این دلیل است که ما - همه‌ی ما - این حکمت را به شعور بدل نکرده‌‌ایم و به زیست و زندگی خود راهش نداده‌ایم. این بخشی از دغدغه‌ای بود که رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در همایش «عمری با قرآن» مطرح کرد. او در آن روز حرف‌ها و تلنگرهای فراوانی زد در باب اینکه قرآن از سبک زندگی ما حذف شده است و اگر روزی روزگاری این کتاب مقدس در هر جشن و مناسبت و سفری همراه و روشنی‌بخش زندگانی ایرانیان بود، اکنون دیگر نیست؛ دیگر خانه‌ها حتی رف و طاقچه‌ای ندارند که قرآن حکیم بر آن قرار گیرد. دیگر نسل پیشینی که سواد خواندن و نوشتن نداشتند، اما «سواد قرآنی» داشتند به یادها و خاطره‌ها پیوسته‌اند. حجت‌الاسلام شهاب مرادی در آن همایش، بی‌آنکه شعار بدهد، همه‌ی این دغدغه‌های نجیب هر مومن واقعی را به زبان آورد و تاکید کرد که فراتر و مهم‌تر از حفظ و قرائت قرآن، جاری ساختن آیات شریفه‌ی آن در بطن و متن زندگی است. بعد هم به این موضوع پرداخت که تا قرآن در صحنه‌ی زیست و زبان و ذهن ما کمرنگ شده است، سازمان فرهنگی هنری همه‌ی همّ و غمّ خود را به این موضوع ضروری معطوف خواهد کرد تا مثلاً آموزش موسیقی که بیش از 300 آموزشگاه در تهران، به انجامش می‌رسانند.

اما دریغ و افسوس که بخش عمده‌ای از رسانه‌های مجازی حرف اصلی او را برجسته نساختند و به سراغ فرع رفتند. آنها از تمام سخنان مهم مرادی که با محوریت قرآن و نقش آن در زندگی بود، گذشتند و چنین عنوانی را برگزیدند: «چه دلیلی دارد ما برای موسیقی هزینه کنیم؟»

فردای آن روز، رسانه‌های مکتوب هم به استقبال همین تیتر و تیترهای مشابه رفتند و هیچ از دغدغه‌ها و سخنان قرآنی مرادی بازتاب ندادند. قرار نبود و نیست که به دام شعار بیفتیم، اما  این واقعیتی است که اگر آموزه‌های قرآنی بر رفتار و منش ما حاکم شود، می‌توان سایه‌افکنی اخلاق را در همه‌ی جنبه‌ها و جلوه‌های زندگی دید؛ اخلاق به شکل و شمایل‌های مختلف آن که از جمله‌اش اخلاق رسانه‌ای است. این همان اخلاقی است که فراتر از هیاهوها و جنجال‌ها به دنبال حقیقت‌هاست و به بهای یافتن و انتخاب تیتری پربازدیدتر، واقعیت را به محاق نمی‌برد. این همان اخلاقی است که حکم می‌کند مهم‌ترین حرف یک سخنران یا مصاحبه‌شونده به عنوان تیتر انتخاب شود، نه آن بخشی که صرفاً می‌تواند هیجانی کاذب در مخاطب ایجاد کند.

در این باب، سخن بسیار می‌توان گفت که آن را به استادان علم ارتباطات و پیشکسوتان رسانه واگذار می‌کنیم و برمی‌گردیم به سخنانی که شهاب مرادی در همایش عمری با قرآن عنوان کرد. اگر او در آن روز به دلیل شأنیت و محتوای مجلس و برنامه، خیلی کمتر به موسیقی و بیشتر به قرآن پرداخت، حالا مجالی است که نسبت بین این دو در سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به صراحت عنوان شود؛ در این تردیدی نیست که موسیقی، در کنار هنری مانند خوشنویسی، تجلی هنر ایرانی است و بازتاب‌دهنده‌ی بخش عمده‌ای از جهان‌بینی، رویاها، اندیشه‌ها و آرزوهای ایرانیان. نگارنده‌ی این سطور هم به عنوان کسی که دستی به ساز دارد، نوای خوش را با همه‌ی جانش دوست می‌دارد. با این همه، نمی‌توان از هشدار جدی رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران غافل شد که قرآن از سبک زندگی ما حذف شده است. به همین روی، سازمان بخش عمده‌ای از توان و امکان خود را معطوف به این امر ضروری خواهد کرد که آیات مبارکه‌ی قرآن مجید، بار دیگر با زندگی ما آمیخته شود و سرلوحه‌ی همه‌ی افعال و اندیشه‌هایمان قرار گیرد. طبیعی است که پس از این اولویت اساسی است که مسائل دیگر، از جمله آموزش هنر، در دستور کار ما  قرار می‌گیرد. چون قرآن و آموزه‌های بزرگ آن برای ما اصل است و هرچه می‌آید، در پی  آن است. همین عبارت ساده را ببینید: «موسیقی کلام قرآن». طبیعی است که  چنین عبارتی نشان می‌دهد موسیقی به عنوان جزئی از یک کل عظیم است که قرآن نام دارد و تنها یکی از جلوه‌های زیبایی‌اش همین موسیقی گوش‌نواز و اعجاب‌انگیز آن است.

در همین جا  و برای رفع شائبه‌ها باید به بخش دیگری از سخنان مرادی هم اشاره کنم، به همان بخش که او از تعدد آموزشکده‌ها و مراکز تعلیم موسیقی در پایتخت خبر داد. این هم واقعیتی غیرقابل کتمان است که رسالت سازمان فرهنگی هنری را در پرداختن به آموزش موسیقی کمتر می‌کند و نشان می‌دهد که کار به اهلش سپرده شده است. حال ممکن است این سئوال پیش بیاید که در همین تهران هم مراکز عدیده‌ای به آموزش روخوانی و تجوید و قرائت قرآن برای گروه‌های سنی مختلف مشغول هستند. همین گونه است و نباید در برابر واقعیت، پافشاری کرد. این جاست که باز هم سخنان مرادی راهگشاست، سخنانی که می‌توانست  از سوی رسانه‌ها تیتر و برجسته شود، اما نشد؛ اینکه الزاماً حفظ یا قرائت قرآن به معنای آوردن و آمدن آن به زندگی و رفتار ما نیست. این واقعیتی است که نزدیک شدن به قرآن تا این مرحله، به رغم ارزشمندی و اهمیت چنین رویکردی، نتوانسته آن را دلیل راه و سبک زندگی ما قرار دهد. فراموش نکنیم و به یاد بیاوریم که قرآن از ریشه‌ی «قرا» گرفته شده و به متنی خواندنی اشاره می‌کند. طبیعتاً هم حکمت خداوند به این بسنده نمی‌کند که متنی با این عظمت و روشنی‌بخشی تنها خوانده شود. این جاست که باید پس از این خواندن، به فکر عمل بود و سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران می‌کوشد تا بدون افتادن به ورطه‌ی بخشنامه و شعار، همین اتفاق مهم را رقم بزند.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران