خیلی‌ از سینماگران چون انقلاب را نمی‌فهمیدند از ایران رفتند و حالا هم پشیمان شده‌اند

خیلی‌ از سینماگران چون انقلاب را نمی‌فهمیدند از ایران رفتند و حالا هم پشیمان شده‌اند

خبرگزاری تسنیم:مسعود کیمیایی سرانجام به برنامه «هفت» آمد. او در بخش مهمی از صحبت‌هایش گفت:در شروع انقلاب اصلا معلوم نبود اتفاق چیست و خیلی‌ها آن را نمی‌فهمیدند و چون نمی‌فهمیدند از ایران رفتند. البته بعد هم به شدت پشیمان شدند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، برنامه «هفت» در آخرین روز از گرم‌ترین ماه سال میزبان مسعود کیمیایی و دو تن از منتقدان سینمای ایران؛ رضا درستکار و مهرزاد دانش برای نقد فیلم «فرشته‌ها با هم می‌آیند»، بود.

در سکانس اولیه برنامه سینمایی هفت در سی و یکمین روز مرداد ماه، مدیریت و مسائل مربوط به آن در سینمای ایران در مرکز توجه قرار گرفت و محمود گبرلو در سرمقاله ابتدایی این مجله تصویری درهمین راستا اذعان داشت: مدیریت در سینمای ایران هرگاه به دور از حواشی و رویکرد‌های سیاست زده توانسته تامین منافع سینمای ایران و مخاطبان بی‌شمارش را هدف قرار دهد جنگ و جدل‌های بی‌نتیجه را به آرامش بدل کرده و سبب شده است سینمای ایران در تولید فیلم و ارتباطش با مخاطب روزهای خوبی را پشت سر بگذارد.

وی افزود: اهمیت دادن به دیجیتال شدن سالن‌های سینمایی، توجه ویژه به سینمای دفاع مقدس، چینش مطلوب شورا‌ها، توجه ویژه به حضور فیلم اولی‌ها، تشکیل جلسات مفید با مدیران کشور، تغییر شیوه‌های حمایتی و طراحی سینما کارازجمله فعالیت‌های مثبت مدیران سینمایی بوده است که نباید مغرضانه آن‌ها را نادیده گرفت و باید بر گام‌های درست مدیران سینمای درجاده تدبیر و امید صحه گذاشت.

گبرلو بیان کرد: ما همچنان از تک تک مدیران سینمایی خواستاریم تا به طور شفاف از فعالیت‌های خودشان حرف بزنند، نقد پذیر باشند تا با برقراری آزادانه دیالوگ، با مردم و افکار عمومی حرف بزنند.

سردبیر هفت با بیان اینکه سینمای ایران درتلاقی همه نگاه‌ها با شفافیت، صداقت و همدلی می‌تواند به اوج خود برسد اظهار داشت: برای رسیدن به عزت و سربلندی این سینما، خلاقیت و توانمندی هنرمندان فقط در فضای آرام و همدلی می‌تواند شکوفا شود و هنرمندان باید نگاه مهربان خود را نسبت به همدیگر بیشتر کنند.

در سوی دیگری از برنامه شب گذشته هفت، افتتاحیه فیلم شهرموش‌ها، گزارش کوتاهی از حضوربرخی هنرمندان در مراسمی در ژاپن به مناسبت سالگرد هیروشیما و گزارشی از هفت تا هفت که به رویداد‌های سینمایی در هفته‌ای که گذشت می‌پردازد نمایش داده شد.

اما مهمان برنامه هفت،  مسعود کیمیایی کارگردان مشهور سینمای ایران بود.

مسعود کیمیایی در گفتگوی هفت با این جمله که من از طایفه مردم پایین شهرهستم در خصوص «قیصر» اذعان داشت: «قیصر» به معنای عکس العمل است و سینمای من سینمای عکس العمل است و هنوز بر این عقیده استوارم که هنری که عکس العمل نباشد و خاموش باشد مهری بدان ندارم. و این عکس العمل نشات گرفته از سال‌هایی است که «قیصر» در آن ساخته شد. چرا که روزگار سختی حاکم بود و التهابی در میان مردم وجود داشت که به هر جهت عکس العمل بود و مردم با این عکس العمل زندگی کردند.

وی ادامه داد: «قیصر» فیلمی بود که صدا و شعر من را مشخص می‌کرد، آن گونه که من کجا هستم و چه چیزی را باید ادامه دهم و این فیلم ادامه خود من و در من بود. چرا که به این مسئله که چه فیلمی فروش دارد یا ندارد توجه نداشتم و هنوز هم‌‌ همان است و عقاید و اجرای وصله‌ای ندارم و اگر هم صاحب احترام شدم در جاهایی بوده است که در میان مردم و از آن‌ها بوده‌ام.

خالق« قیصر» سینمای ایران افزود: ملتهب بودن فیلم‌ها و قهرمان‌های فیلم‌های من برگرفته از سال‌های 10 یا 12 سالگی زندگی من بود که پر بود از حزب‌ها و سازمان‌های سیاسی و ماجراهایی که سیاسی بودند و اخبار را تنها در خیابان از طریق رایو در جمع کثیری از مردم مطلع می‌شدیم که این زمان، دوره ملتهبی بود و مطمئنا می‌تواند بر یک کودک 10 ساله تاثیر گذارد وجریانی را که اطرافش است را به او یاد دهد که این نیز جریان خاموشی نیست. بنابراین زمانی که من فیلمساز می‌شوم از بیان یک جریان خاموش پرهیز می‌کنم و این جریان منجر به ساخت قیصر، گوزن‌ها می‌شود و تا ساخت جرم ادامه دارد.

کیمیایی در صحبت‌های خود در بیان روشنفکر سینمای ایران اظهار کرد: بسیاری از واژه‌ها و حقایق هستند که اساسا جایگاه مشخصی ندارند و روشنفکر نیز در این سال‌ها دچار فراز و فرود بسیاری بوده است؛ گاهی مبارز و گاهی کافه نشین بوده است و گاهی اسلحه در دست داشته و گاهی فقط در پی خوابیدن بود و به همین دلیل است که جای معینی در دهه‌های مختلف بدست نیاورده است و من نیز نمی‌توانم بگویم کجای این هندسه هستم. اما به هر جهت روشنفکر با عیار درست، بار سنگینی دارد.

کارگردان «سرباز‌های جمعه» گفت: یکی از خصوصیات روشنفکر در پلان بندی اجتماعی این است که روشنفکر ازمردم فاصله دارد و این فاصله را حفظ می‌کند و البته در تعریف دیگری روشنفکر با مردم است. این دو تعریف خود گویای این است که حقیقت وجودی روشنفکر جایگاه معینی ندارد.

وی با تفکیک میان هنرمند روشنفکر و روشنفکر صحبت خود را این گونه ادامه داد: اثر هنرمند روشنفکر همه چیز را متفاوت می‌کند و اینکه هنرمند کجا ایستاده است را مشخص می‌کند. اما روشنفکر به تنهایی به شغل و یک کارت ویزیت تبدیل می‌شود و آن هم تفاوت زیادی دارد و در میان آن‌ها نیز مردمی و غیر مردمی دیده می‌شود. در هر حال هنرمندی که روشنفکر است و در عین حال هنرمند است احتیاج ندارد که خود و جایگاه خود را ثابت کند.

کیمیایی در پاسخ به سوالی در خصوص ارتباطش با مردم اذعان داشت: آدمی که در بافت تفکر جامعه حضور دارد، اتفاق دور یا نزدیک شدن از مردم برای او نمی‌افتد. اما در ارتباط با فیلم اخیرم، «متروپل» باید بگویم که پیش از آن پنج فیلمنامه من پذیرفته نشد که این نیز نامه نبود که به سرعتی نوشته و تحویل داده شود و باید به درستی گفت فیلم نوشت نه فیلمنامه و با این اتفاق در هر فیلمنامه‌ای که پذیرفته نمی‌شود و فیلنامه بعدی از سر گرفته می‌شود دائم از مردم دور و فکر فیلمنامه نویس ساییده می‌شود و تبدیل به فیلم «مترو پل» می‌شود.

کارگردان فیلم «جرم» در پاسخ به سوالی که علت وجود غم غربت را در فیلم‌های وی خواستار شده بود اشاره داشت: غربت و غم غربت از ریشه‌های طبقاتی است که در هنرمند شکل می‌گیرد و من معتقدم انسان در هر شرایطی تنها است. حتی در زمانی که میلیون‌ها انسان برایت دست تکان می‌دهند در‌‌ همان لحظه نیز تنها هستیم.

کیمیایی در آخرین صحبت‌های خود در باب وضعیت سینمای ایران گفت: جوانان در سینمای فعلی و سینمایی که جا افتاده است نباید به حرف 90 درصد منتقدان گوش دهند و باید به دنبال استعداد خود باشند. چرا که منتقدان راه درست را نشان نمی‌دهند و خیلی از این منتقدان با جدیت با جریان سینمای ایران مواجه نمی‌شوند و بسیاری دیگر نیز فکرشان در جریان دیگری شریک است.

کیمیایی درباره‌ی غم غربتی که در فیلم‌هایش وجود دارد،‌ بیان کرد: این موضوع از همان ریشه‌های طبقاتی که در یک هنرمند شکل می‌گیرد،‌ ایجاد می‌شود. انسان در هر شرایطی تنها است و من خیلی دلگیر کسانی هستم که خارج از ایران هستند.

او اضافه کرد: در شروع انقلاب اصلا معلوم نبود اتفاق چیست و خیلی‌ها آن را نمی‌فهمیدند و چون نمی‌فهمیدند از ایران رفتند. البته بعد هم به شدت پشیمان شدند و من با خیلی از آنها صحبت کردم و این موضوع را می‌دانم.

کارگردان «گوزن‌ها» در این‌باره اظهار کرد: یکی از کسانی که با او صحبت کردم رفیق من بود که گفت، بی‌خودی از ایران بیرون آمده است، به همین دلیل فکر می‌کنم باید شرایط طوری باشد که وقتی آنها می‌گویند اشتباه کرده‌اند بتوانند برگردند، مخصوصا هنرمندان باید‌، بتوانند به کشور بازگردند. اصلا مگر قرار است هنرمندان بتوانند تصمیمات درست سیاسی بگیرند؟

کیمیایی در پاسخ به اینکه چرا خودش از ایران نرفت‌، گفت: من عاشق سرزمینم هستم و نمی‌توانم از اینجا دور شوم. من اینجا نفس می‌کشم و فیلم می‌سازم پس برای چه موضوعی بروم. من در اینجا به تربیت دانشجویانی مشغول هستم و معلمی را شریف‌ترین کاری می‌دانم که انجام می‌دهم چون هر آنچه بلدم را آموزش می‌دهم.

اما آخرین پرده از برنامه سینمایی «هفت» به نقد فیلم «فرشته‌ها باهم می‌آیند»، ساخته حامد محمدی اختصاص داشت که با حضور دو منتقد، رضا درستکار و مهرزاد دانش به تیغ نقد کشیده شد.
مهرزاد دانش در این میزگرد، دیدگاه خود را با در نظر گرفتن اولین فیلم بلند حامد محمدی این گونه بیان داشت: مشکل اصلی این فیلم بیشتر به فیلمنامه آن بر می‌گردد تا اجرای آن و به این خاطر که فیلمنامه این فیلم جز چندمین فیلمنامه‌های نوشته شده توسط محمدی است بنابراین در این زمینه او را باید حرفه‌ای دانست که درنحوه بیان اصول و موازین فیلمنامه نویسی خوب به کار گرفته نشده است اگرچه به لحاظ برخی ایده‌ها، فیلم قابل توجهی است.

وی ادامه داد: فیلم یک روایت چند پاره است که نمی‌دانیم از چه پیرنگی پیروی می‌کند و این دو پارگی باعث شده است انسجامی که باید بر یک فیلم سینمایی حاکم شود، وجود نداشته باشد.

رضا درستکار در گوشه دیگری از نقد شب گذشته با تایید برخی گفته‌های دانش در خصوص مشکلات فیلمنامه این اثر اظهار کرد: این فیلم نیز مشکلات فیلم اول را دارا می‌باشد اما فیلم مقبولی است چرا که همین که فیلم اول است دست و پای کارگردان را از بسیاری جهات می‌بندد. امادر هر حال پنجمین فیلم روشنی است که در مورد یک صنف روشن که صنف روحانیت را مطرح می‌سازد ساخته می‌شود و راجع به بخشی از جامعه ایران صحبت می‌کند که بیان آن خیلی سخت است چرا که بخش اعظمی از مدیران و حاکمیت ایران را همین بخش تشکیل می‌دهند و نمی‌تواند نگاه انتقادی داشته باشد و باید در یک جغرافیای مشخص قدم بردارد. وی بیان کرد: فیلمنامه نیز مشکل دارد و کشش لازم در درام و نقطه روشنی که باید در درون آن باشد را ندارد که البته فقدان اصلی آن به نظر عامدانه می‌آید. به این علت که اگر با جزئیات وارد این موضوع می‌شد به یک موضوع ترو خشک وارد می‌گشت که در ‌‌نهایت اجازه اکران نمی‌گرفت. بنابراین بخشی از این فیلم به بینش تماشاگر واگذار شده است.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل