کمک به فلسطین، لبنان و تمام مظلومان عالم مورد قبول ملت ایران است
خبرگزاری تسنیم: حجتالاسلام سید علی خمینی نوه حضرت امام(ره) میگوید: . من گمان نمیکنم سیاست نظام که کمک به فلسطین و لبنان و تمام مظلومان عالم باشد مورد قبول ملت نباشد.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، حجتالاسلام سیدعلی خمینی در یادداشتی که با عنوان «اینهمانی شادی و غم انسانی؛ درباره شادی در شرع و ادبیات» منتشر شده است، ارتباط شاد نبودن جامعه با دینی بودن جامعه و همچنین نظر امام راحل در این رابطه را بررسی کرده است.
وی با بیان مقدمهای دینی- فلسفی که در آن هم نگاه اسلام را و هم نگاه عقل تنها را به مقولات این جهان توضیح میدهد، نوشت: اول باید به روح جاری در گزارههای اسلامی نظر پیدا کنیم. بهنظر من مهمترین کاری که اسلام کرده و مهمترین کاری که پیامبر عظیمالشأن اسلام انجام داده، رنگ بخشیدن به رفتار و اعمال انسان است. این کار انقلابهای شگرفی را ایجاد کرده است.
نوه امام راحل با اشاره به منش پیامبر اسلام(ص) پیرامون رنگبخشی به افعال، این اقدام ایشان را بزرگترین کار پیامبر اسلام(ص) دانست که نمونهای از آن، انقلاب اخلاقی یاری مظلوم در جامعه جاهلی است.
حجتالاسلام سیدعلی خمینی با اشاره به مساله شادی ادامه داد: من معتقدم شادی هم رنگ دارد، میتواند رنگ انسانی داشته باشد و میتواند رنگ جاهلی داشته باشد. آنچه انسان بما هو انسان باید به دنبالش باشد شادی انسانی است؛ شادیای که چهبسا با غم عجین باشد، شادیای که بهوضوح با سرخوشی جاهلانه متفاوت است!
وی افزود: یکی از اینها، بحث لبخند و گریه است و رابطه آنها با شادی و غم. لبخند و گریه، شادی و غم نیستند، بلکه مبرز آنها هستند، آنهم مبرز مشترک یعنی گاهی در شادی بهکار میآیند و گاه در غم. همه خندهها از شادی نیست که: ایبسا خنده که از گریه غمانگیزتر است. یا به قول شاعر: پشت این نقاب خنده پشت این نگاه شاد، چهره خموش مرد دیگری است، مرد دیگری که سالهای سال ناامید ناامید ناامید زیسته، مرد دیگری که پشت این نقاب خنده، هر زمان به هر بهانه با تمام قلب خود گریسته.
نوه امام راحل خاطرنشان کرد: همینطور است گریه؛ مگر ما گریه شوق نداریم، اشک است اما اشک شادی. بنابراین خنده و گریه دو مبرزند؛ آنهم مبرز مشترک مثل اشتراک لفظی در الفاظ و وضع آنها. با این تفاوت که دلالت مشترک لفظی بر مدلول خود وضعی است، اما دلالت این دو علامت و دال بر مدلول خود طبعی است، همچنانکه علمای منطق اصل این تقسیمبندی را دارند که دال یا عقلی است یا طبعی است و یا وضعی.
حجتالاسلام سید علی خمینی با طرح این سوال که انسان بما هو انسان در این جهان مادی که از در و دیوارش حوادث غمآلود میبارد چگونه میتواند شاد باشد؟ تصریح کرد: شما از من بخواهید که سیاهیهای این دنیا را به شما نشان دهم. مگر کم است؟! انسان اگر انسان باشد وقتی از در خانه بیرون میآید صحنههای رقتآور را میبیند؛ از کودک کار، از معلول رها شده، از آسمان تیره، از خبرهای ناگوار قتل و غارت و تجاوز، از غزه و عراق، از دریای آبی سابق و سیاه امروز! از دوری از معبود، از یلگی و رهایی استبداد و استعمار.
وی با بیان اینکه اینها از در و دیوار این جهان میریزد، ادامه داد: اینها که گفتم کافی است که انسان بما هو انسان غم بر غم بیفزاید؛ اضافه کنید غم عزیزان را که چون کوه انباشته میشود و کاهکاه فراموش میگردد! غم فقدان پدر، مادر، برادر سهل است که حتی مرگ هرکس انسان و روحیه انسانی را غم اندود میکند!
نوه امام راحل با اشاره به غم انسانی و غم غیر انسانی و همچنین شادی انسانی و شادی غیر انسانی که آنها را «شادی و غم متعالی» و «شادی و غم غیر متعالی» نامید، خاطرنشان کرد: ادعای من در این گفتار که تلاش میکنم آن را تبیین کنم و از دل این پراکندهگوییها بدان نائل شوم، بحث اینهمانی شادی و غم انسانی و اینهمانی شادی و غم غیر انسانی است. میخواهم بگویم که غم انسانی، همان شادی است و شادی غیر انسانی همان غم است. ممکن است اشک غم متعالی از دیده کسی جاری باشد، اما من او را شادی مینامم نه آنکه لبخند جهل میزند و با قرص روانگردان قهقهه سر میدهد.
حجتالاسلام سید علی خمینی با اشاره به فراوانی کلمه غم در آثار شرعی و ادبی، نوشت: من ادعا میکنم که قاطبه غمهایی که در دیوان حافظ شما میبینید عین شادی است و غم نیست. غم انسانی همان شادی است. آزادی همان شادی است، اشک جاری بهخاطر مظلوم اگرچه تلخ است، اما شادی چیزی غیر آن نیست. از این منظر، هرچه جامعه انسانیتر شود شادتر میشود و هرچه جامعه حیوانیتر شود غمناکتر میشود. غم حقیقی غم دوری از انسانیت است. اشک برخاسته از انسانیت، عین شادی است.
وی افزود: من نمیخواهم بگویم غمهای انسانی به شادی منجر میشود، من نمیخواهم بگویم این دنیا را در غم بسر ببر تا در دنیای دیگر شادی را تجربه کنی، نه؛ حرف من این است که اصلا شادی و غم اگر انسانی باشند یکی هستند. حرف من این است که همانطور که وقتی میبینی کودکی دارد به زمین میخورد و ناگاه به کمک دست پدرش نجات مییابد شاد میشوی و این شادی حقیقی است، میگویم اگر آن کودک زمین خورد و تو از سر انسانیت گریستی اینهم شادی است؛ شادی انسانی و شادی انسان بودن.
نوه امام راحل با بیان اینکه این غمها منجر به شادی نمیشود، بلکه اصلا شادی چیزی غیر از این غمها نیست و غم واقعی غم پوچی است، خاطرنشان کرد: هرکس در زندگیاش ممکن است لحظهای به سرش بزند و فکر خودکشی کند، بعضی از اینها صرف تصور است. عصبانیتی زودگذر است، اما وقتی غم حقیقی باشد و دست در دست پوچی بدهد، خودکشی از روی عصبانیت به سراغ آدم نمیآید بلکه در شکل عاقلانهاش رخ مینمایاند.
حجتالاسلام سید علی خمینی با بیان اینکه با برنامه طنز و با لباس قرمز و آبی و در شکل پستتر با قرص و افیون نمیتوان شادی آورد و گفت این کشور شاد است یا نه، تصریح کرد: اسلام با آن رویکرد رنگبخشی و متعالی خود بهدنبال شادی و غم متعالی است. دنبال انسانیت است که همان شادی است، بهدنبال غمی است که همان شادی است. بهدنبال هویتی است که همان شادی است. این انقلاب معنایی است که به شادی و غم رنگ میدهد.
وی افزود: ما بارها و بارها شنیدهایم که امامحسین(ع) هرچقدر به ظهر عاشورا نزدیکتر میشد برافروختهتر می شد. یعنی چه؟ این شادی انسانیت است. تأکید میکنم غمی نیست که به شادی منجر شود، بلکه شادی چیزی نیست غیر از همین انسان شدن؛ انسان بودن و فهم انسان بودن شادی است. آزادی شادی است، آزادی بله، اما آزادی آویخته، آزادی از دل لاجبر و لاتفویض بیرون آمده، آزادی همانسان.
نوه امام راحل با تاکید بر اینکه حکومت دینی حکومت شادی متعالی است ادامه داد: از نگاه معلول به علت، اگر شادی متعالی در جامعهای هست آن جامعه، جامعه اسلامی است والا آن جامعه، جامعه کفر است.
حجتالاسلام سید علی خمینی با بیان اینکه ملاک جامعه مطلوب میزان رضایتمندی جامعه است، نه آزادی و اقتصاد، تصریح کرد: جامعه آرمانی معجونی است که در آن میزان رضایتمندی مردم بالاتر است. [پیش از این] گفتم که بیایید، دو مقطع را باهم بسنجیم: چند سال قبل از انقلاب و چند سال بعد از انقلاب را. از نظر اقتصادی آمارها گویای این است که دوران قبل از انقلاب با همه مشکلات اقتصادی و... که بود، وضع کشور از نظر اقتصادی بهتر از مثلا سال 60 است که کشور تازه تأسیس شده و با مشکلات اقتصادی عدیده روبهرو است و با جنگی تمامعیار دست به گریبان است، اما میزان رضایتمندی قاطبه مردم، چیز دیگری است.
وی بیان اینکه مردم بههردلیل و صد دلیل در دوران پهلوی راضی نبودند، و لذا انقلاب کردند، خاطرنشان کرد: اما در سال 60 مثلا میزان رضایتمندی مردم به مراتب بالاتر است. رضایتمندی، فرع شادی انسانی و شادی متعالی است؛ لذا هرچقدر جامعه انسانیتر باشد شادتر است ولو یک برنامه طنز هم از صداوسیمایش پخش نشود، ولی هرچقدر جامعه از انسانیت دور شود و به منیت شیطانی دچار شود غمبارتر شده و رضایتمندی مردم هم از آن پایینتر میآید. حال هرچه میخواهید فیلم طنز بسازید و شعر طنز چاپ کنید و لباس رنگی را در میان مردم رواج دهید.
نوه امام راحل با تاکید بر اینکه هنر امام این بود که نگاهها را عوض کرد، دلها را دگرگون کرد و غم خود و دیگران داشتن را به ما آموخت، نوشت: همین پدیده پردامنه صدور انقلاب برخاسته از روح حاکم بر مردم آن دوران است. این چقدر شریف است که مردمی خود، بدون زور و پول حکومت، دغدغه کشورهای غریبه دیگر را داشته باشند. این چقدر نجیبانه است که مردم یک کشور بدون آنکه داعیه استکباری و استعماری داشته باشند بهدنبال اشتراکگذاشتن فهم نوین خود از زندگی باشند.
حجتالاسلام سید علی خمینی با بیان اینکه انقلاب ما یک انقلاب اسلامی و انسانی بود. انسان متعالی در آن پررنگ بود، ادامه داد: هنر امام، بخشیدن نگاه انسانی جدید به مردم بود یا بهتر بگویم بسیج انسانها بود. امام بهدنبال انسان بود، بهدنبال ساختن انسان و چه خوشبخت بود که توانست در دورهای، ثمره تلاش خود را ببیند و آدمهایی را ببیند که به مرز انسانیت نائل شدهبودند، خود را نمیدیدند انسانیت را میدیدند.
وی افزود:حالا ببینید چقدر مرده است و غمبار و غمافزاست اندیشهای که در پی شکم خود و خانواده و محله و استان و کشور خویش است. من گمان نمیکنم سیاست نظام که کمک به فلسطین و لبنان و تمام مظلومان عالم باشد مورد قبول ملت نباشد، بلکه ممکن است برخی انتقاد داشته باشند که برخی شعار میدهند و عمل نمیکنند و مقاصد دیگری دارند والا اصل غم انسانی داشتن و با نداری به کمک مظلوم رفتن، از بالاترین مصادیق انسانیت است که ملت ما در جایجای تاریخ خود آن را اثبات کرده است.
منبع: نسیم بیداری
انتهای پیام/