نظام جمهوری اسلامی با ۴ مقاله انتقادی نمی‌لرزد/ آمریکا رسانه منتقد را با «بایکوت» زمین می‌زند

نظام جمهوری اسلامی با 4 مقاله انتقادی نمی‌لرزد/ آمریکا رسانه منتقد را با «بایکوت» زمین می‌زند

خبرگزاری تسنیم: خبرنگار سابق ایران در نیویورک و نویسنده کتاب «خیابان۴۲» معتقد است که نظام جمهوری اسلامی با ۴ مقاله انتقادی نمی‌لرزد. او درباره شیوه مواجهه آمریکا با رسانه‌های منتقد می‌گوید: دولت آمریکا رسانه منتقد را با «بایکوت» زمین می‌زند.

مرتضی غرقی خبرنگار کنونی صدا و سیما که به‌گفته خودش به بیش از 70 کشور دنیا سفر کرده است یکی از خبرنگارانی است که هیچ‌گاه ارائه خاطرات خود به مخاطبین را فراموش نکرده است. وی در جدیدترین کتاب خود با نام «خیابان 42» به ارائه خاطرات چند سال حضور خود در کشور آمریکا و شهر نیویورک پرداخته است.

به‌بهانه‌ انتشار این کتاب و اتفاقات و مسائلی که در آمریکا مورد توجه رسانه‌ها نیست با مرتضی غرقی به گفت‌و‌گو نشستیم و نظر او را درباره برخی از این اتفاقات جویا شدیم.

او در بخش اول این گفت‌وگو (کلیک کنید) با اشاره به نحوه برخورد دولت آمریکا با فرهنگ داخلی آن کشور گفت: فرهنگ یک موضوع عام است، شما هیچ‌گاه در آمریکا و بسیاری از شهرهای آن فاحشه‌گری نمی‌بینید چرا که این کار در آنجا ممنوع است. تلویزیون‌های داخلی کشور آمریکا اصلاً یک فیلم مبتذل آمریکایی را پخش نمی‌کنند. این فرهنگ بی‌بندوباری و ابتذال، از فرهنگ‌های صادراتی آمریکاست که در داخل خود کشور آمریکا این‌گونه نیست؛ اگر پلیس آمریکا از کسی مواد مخدر بگیرد به‌شدت با او برخورد می‌کند اما همین پلیس آمریکا و انگلیس با طالبان زد و بند می‌کنند که در افغانستان مواد مخدر بکارند و در ایران و دیگر کشورهای دنیا توزیع کنند.

غرقی در مورد جایگاه رسانه‌های ایران در جهان گفت: ما یک پدیده جدید به‌عنوان رسانه‌ جمهوری اسلامی ایران هستیم، ما حرف‌های زیادی در دنیا داریم که بگوییم، همین مسئله باعث شده است که حرف‌های ما اگرچه اندک و بلندگوی‌مان ضعیف است اما در وجدان‌های بیدار آمریکا تأثیر بگذارد؛ البته آمریکایی‌ها هیچ‌گاه نمی‌خواهند این اتفاق رخ دهد.

این خبرنگار صدا و سیما با اشاره به اینکه آمریکا مسلمانان را از کشورهای مختلف به‌بهانه تروریست ربوده و به گوانتانامو می‌برد، افزود: این اتفاقات باعث شده است که مسلمانان داخل آمریکا جرئت ارتباط با مسلمانان خارج از کشور را نداشته باشند و یا اکنون در بحث گوانتانامو کسانی وجود دارند که تحت تسلط آمریکا هستند. اینها مسلمانانی از دنیا هستند که از کشورهایی مانند الجزایر، لیبی، مصر و عراق تحت عنوان تروریست و انسان خطرناک ربوده شده و به زندان گوانتانامو برده شده‌اند. این امر خود نقض حاکمیت و نقض حقوق شهروندی تلقی می‌شود.

بخش دوم این گفت‌و‌گو را در ذیل می‌خوانید.

تسنیم:  شما مسائلی را مطرح کردید که رسانه‌های ما در ایران توجهی به ضرورت پرداخت به آن ندارند. علت اصلی اینکه رسانه‌های ما به این مقولات نمی‌پردازند، چیست؟

تمام مشکلات و مسائل دست به دست یکدیگر داده‌اند. پیگیری یک سوژه خبری، انگیزه، هزینه و بلندگوی قوی برای پخش آن خبر می‌خواهد. اگر ما بتوانیم شرایط را برای برخی از خبرنگاران به‌شکلی فراهم کنیم که به دنیا بروند و موشکافی کنند و برگردند و شرایط آنجا را با ایران مقایسه‌ای کنند، این باعث حل بسیاری از مسائل خواهد شد.

شاید بشود گفت که یکی دیگر از مشکلاتی که جامعه رسانه‌ای ما دارد که باعث می‌شود خبرنگاران ما کمتر عمقی باشند و کمتر به مسایل مهم بپردازند این است که رسانه‌های ما از گذشته دولتی بوده‌اند و نیازی نداشتند که برای تأمین معاش خود مسائل را خیلی عمقی و شفاف مطرح کنند. البته دولت‌ها نیز در این زمینه ایراداتی را داشته‌اند چرا که آنها کمکی نکرده‌اند تا خبرنگاران ما عمیق شوند و از عهده مسائل بین‌المللی بربیایند.

ما اکنون خبرنگاران کنجکاوی را داریم که اگر از آنها حمایت لازم و آموزش‌های لازم در قبال آنان صورت گیرد آنها می‌توانند با خبرنگاران بین‌المللی رقابت کنند. نظام جمهوری اسلامی جایگاهی دارد که با چهار تا مقاله نمی‌لرزد و هیچ اتفاقی برایش نمی‌افتد، ما قوی‌تر از این حرف‌ها هستیم. امروز ما به‌عنوان جریان حاکم رسالتی را بر دوش داریم که رسانه را به‌گونه‌ای مدیریت کنیم که در جهت منافع ملی باشد. ما اگر هنر داریم باید خبرنگار و رسانه را مدیریت کنیم.

تسنیم: در خصوص اخباری که شنیده می‌شود مبنی بر دستگیری خبرنگاران آمریکایی توضیح بفرمایید، این‌ها واقعیت دارد؟ چقدر اثرگذار است؟

آمریکا رسانه‌ها را با بایکوت خبری رسانه زمین می‌زند

در آمریکا خبرنگاران دستگیر نمی‌شوند بلکه آنها را بایکوت خبری می‌کنند، برای مثال روزنامه نیویورک تایمز یا واشنگتن‌پست را که بخشی از هزینه‌هایش از طریق آگهی‌ها تأمین می‌شود در یک نشست خبری که اوباما سخنرانی می‌کند دعوت نمی‌کنند و یا دیگر با آن رسانه‌ مصاحبه نمی‌کنند و این موضوع باعث می‌شود که آن رسانه این خبر را نداشته باشد و خبر دست‌دوم داشته باشد و آن خبر را دیرتر منتشر کند.

این مسئله و مسائلی از این دست باعث کاهش اعتبار آن رسانه و مخاطبانش می‌شود و در نتیجه مخاطبینی که به این‌گونه رسانه‌ها آگهی می‌دادند کم می‌شود و در نتیجه روزنامه یا آن رسانه سقوط می‌کند.

تسنیم: برخی از گروه‌ها در واقعه 11 سپتامبر حضور و تأثیرگذاری داشته‌اند. اینها تبدیل به یک جریان منتقد جدی در برابر این واقعه و آنچه در آن اتفاق افتاده است شده‌اند، سایت‌های زیادی به راه انداخته‌اند، اجازه مواجهه با این گروه‌ها را به شما می‌دادند؟

هنوز سؤالات بسیار زیادی در مورد 11 سپتامبر وجود دارد که دولت آمریکا به آنها پاسخی نداده است. اینها سؤالاتی اساسی هستند که اگر در پاسخ دادن به آنها همکاری شود، قطعاً معمای 11 سپتامبر حل خواهد شد. من شاهد بودم که در آمریکا گروه‌هایی حضور داشتند که در مسئله 11 سپتامبر فعال بودند و زمانی که با آنها صحبت می‌کردیم می‌گفتند: ما یک کمیته مستقل و ویژه را تشکیل دادیم و تحقیقاتی را هم آغاز کردیم اما جلوی کار ما را گرفتند.

به‌شکل مستقیم یا غیرمستقیم نیز نمی‌گذارند که با بسیاری از آدم‌ها مصاحبه کنیم. حتی به مقامات دولتی و آتش‌نشانان نیز اجازه صحبت با ما را نمی‌دهند تا بتوانیم از این طریق برای مردم شفاف‌سازی انجام دهیم. این سؤالات همچنان باقی است و دولت، سنا و کنگره آمریکا هیچ‌گاه همکاری نکرده‌اند که این قضیه موشکافی شود و می‌گفتند که ما یک کمیته مستقل را تشکیل دادیم تا بتوانیم روی این مسائل کار کنیم اما دولت آمریکا با ما همکاری نکرد و ما بیشتر از این نتوانستیم ادامه دهیم.

تسنیم: اگر رسانه‌های ما به این‌گونه مباحث ورود کنند تا چه‌میزان می‌توانند که تأثیرگذار باشند؟

مسائل جدی و زیادی برای ورود رسانه جمهوری اسلامی وجود دارد، برای مثال در راستای حمایت از اتفاقاتی که در بحرین و عربستان و یا عراق، افغانستان و سوریه صورت می‌گیرد. اگر بخواهیم که عمقی به این موضوعات بپردازیم کافی است که چهره واقعی دولت آمریکا را نمایش دهیم.

برخی از رسانه‌های ما حتی حاضر نیستند هزینه سفر یک خبرنگار را برای تهیه خبر پرداخت کنند

شاید برای مسئله 11 سپتامبر که یک مسئله داخلی تلقی می‌شود به ما اجازه ورود به آن را ندهند اما در مورد مسائل و مشکلات کشورهای منطقه قطعاً می‌توانیم ورود کنیم، البته متأسفانه تاکنون این اتفاق صورت نگرفته است و شاید یکی از دلایلی که باعث شد خبرنگاران ایران مانند خبرنگاران آمریکایی تا این حد مطرح نشوند این باشد که رسانه‌های ما محدود و هزینه‌های‌مان نیز محدود است.

زمانی که در ایران اتفاقی می‌افتد آنها حاضر هستند که به هر خبرنگار روزی 200 دلار بدهند تا اینکه به ایران آمده خبر تهیه کند، ولی آیا رسانه‌های ما حاضر هستند که خبرنگار خودشان را تا این حد تغذیه کنند؟ برخی از رسانه‌ها حتی حاضر نیستند بلیط هواپیمای خبرنگار را بدهند که تا اینکه از سفر و اتفاقات آن گزارش تهیه کند. با این شرایط ما چگونه می‌توانیم شاهد رقابت جدی با رسانه‌های بین‌المللی باشیم؟ شما اگر می‌بینید یک رسانه مانند وال استریت یا نیویورک تایمز یک جریان بزرگ تبلیغاتی را راه‌اندازی و مدیریت می‌کنند به این علت است که دولت‌ها هزینه‌های سنگین اقتصادی را متحمل می‌شوند.

ما این بودجه و قدرتمندی بنیه اقتصادی را نداریم و در تربیت نیروی انسانی هم ضعف داریم، برای مثال اینکه در برخی از کشورها که با جغرافیای ما نزدیکی ندارند اتفاقاتی داخلی صورت می‌گیرد و ما و رسانه‌های ما به آنها ورود می‌کنند با رسالت ما همخوانی ندارد، مثلاً در یک کشور دور اتفاقی می‌افتد و ما به‌شکل جدی به آن ورود می‌کنیم اما مسائلی مانند افغانستان و عراق را که به منافع ملی ما هم مربوط است توجه نمی‌کنیم و به آنها ورود پیدا نمی‌کنیم.

رسانه‌های آنها هیچ‌گاه از روی مسائلی که سوژه‌های مناسبی برای استفاده هستند به‌راحتی عبور نمی‌کنند. اگر ما می‌خواهیم مرگ بر آمریکا بگوییم باید در این‌گونه مسائل بگوییم. این مسئله بسیار منطقی است که ما از بس شعار «مرگ بر آمریکا» را سطحی مطرح کرده‌ایم که در برخی فضاها جواب عکس به ما داده است. ما باید عمیق به جلو برویم، اگر که با بچه‌های ایرانی که در آمریکا متولد شده‌اند صحبت کنید آنها بسیار از کسانی که در ایران زندگی می‌کنند ضدآمریکایی‌تر هستند، چرا که از نزدیک تهاجماتی را که علیه‌ کشورشان صورت می‌گیرد می‌بینند. اما متأسفانه در ایران این‌گونه نیست، ما متأسفانه تا آن حد سطحی با شعار مرگ بر آمریکا برخورد کرده‌ایم که این شعار خاصیت خود را از دست داده است.

آمریکا با اقداماتی که در دنیا انجام داده است حق مطرح‌کردن مسائل حقوق بشر را ندارد

اگر ما می‌خواهیم مرگ بر آمریکا بگوییم باید منبع آن را مشخص کنیم، برای مثال رسانه‌های ما از حادثه حمله به ایرباس ایرانی که یک حرکت ضدانسانی بود به‌راحتی عبور می‌کنند، اما 444 روز گروگان‌های آمریکایی در دستان ما بودند اما یک قطره خون هم از بینی آنها نیامد.

ما شاید در بحث حقوق بشر اشکالاتی را به خودمان وارد بدانیم اما آمریکا با اقدامات خودش دیگر حق ندارد در مورد حقوق بشر حرفی بزند. بسیاری از معضلاتی که ما در حوزه حقوق بشر داریم به‌دلیل اقداماتی است که آمریکا با حمایت از حکومت شاهنشاهی برای ما صورت داد. آنها با تحمیل حکومت شاهنشاهی کشور را 100 سال عقب انداختند.

تسنیم: آمریکا از کنار بسیاری از موضوعات به‌راحتی عبور می‌کند، برای مثال ناو USS‌ که توسط اسرائیلی‌ها مورد حمله واقع می‌شود یکی از خبرهای سوخته این رسانه‌ها تلقی می‌شود، چرا آمریکا روی این موضوعات کار نمی‌کند؟ آنها این ترس را دارند که اگر این اخبار کار شود مردم خودشان ضداسرائیلی می‌شوند؟

از هنرمندان تا رئیس‌جمهور آمریکا همه باید به اسرائیل احترام بگزارند

عمده جریانات فکری به‌لحاظ اقتصادی، رسانه‌ای و سیاسی دست صهیونیست‌ها است و آنها دوست ندارند که مسئله مطرح شود. لابی AIPAC یکی از قوی‌ترین مجموعه‌ها در دولت و کنگره آمریکا است. این یک واقعیت است که هر نماینده‌ای که می‌خواهد انتخاب شود باید به بیت‌المقدس رفته کلاه بگذارد و تعظیم کند. این مسئله حتی برای رئیس جمهور و هنرمندان یکسان است. آنها حتی به یک سؤال کوچک نیز واکنش نشان می‌دهند. پیرزنی را که ده‌ها سال خبرنگار کاخ سفید بود به‌خاطر پرسیدن یک سؤال ضداسرائیلی از فردای همان‌روز از محل کارش اخراج می‌شود. یا دو فیزیکدان که جایزه صلح نوبل را برده بودند و جزو رتبه‌های یک آمریکا بودند که به‌دلیل مطرح کردن بحث فشار صهیونیست‌ها به ملت فلسطین هردوی آنها از دانشگاه اخراج می‌شوند، از این دست مثال‌ها بسیار است.

تسنیم: شما در کتابتان مطرح کرده‌اید که بارها برای گفت‌وگو با جیمی کارتر درخواست داده‌اید اما هر بار درخواست شما را رد کرده‌اند. او بنیادی را به‌نام «بنیاد کارتر» تشکیل داده بود، اطلاعی از فعالیت‌های آن بنیاد داشتید؟ می‌خواستید درباره آن سؤال کنید؟

کارتر، رایس و بولتون درخواست ما برای مصاحبه را به‌خاطر سؤال‌های جدی ما رد کردند

می‌خواستم با کسی صحبت کنم و حرف‌های او را بشنوم که بخشی از تاریخ قبل از انقلاب کشور ما به او مربوط بوده است. من قصدی برای اینکه علیه آمریکا حرفی بزنم نداشتم بلکه فقط می‌خواستم به‌عنوان یک خبرنگار موضع کارتر را در مورد انقلاب اسلامی بدانم و اینکه او تا چه‌حد انقلاب اسلامی ما را به رسمیت شناخته است.

البته این بار اولی نبود که برای مصاحبه با یکی از مسئولان ایالات متحده تلاش کردم. من از رایس، وزیر امور خارجه آمریکا، خلیل‌زاد سفیر آمریکا در سازمان ملل و حتی جان بولتون که یکی از افراد تند صهیونیستی است نیز درخواست گفت‌وگو کردم که آنها نیز درخواست من را رد کردند. یکی از علت‌هایی که آنها با ما گفت‌وگو نکردند این بود که آنها از سؤالات و حقوق منطقی که رسانه‌های ایرانی از آنها مطرح می‌کنند، نگران هستند.

تسنیم: مقام معظم رهبری در یکی از سخنرانی‌های خود به کتابی تحت عنوان «تقاضایی برای اقدام» نوشته جیمی کارتر اشاره می‌کنند که در این کتاب به مسائل حقوق زنان، خشونت و مذهب در دنیا اشاره شده بود. کارتر در این کتاب آمار وحشتناکی از تجاوز به زنان را مطرح کرده بود و در بخش دیگری از کتاب آمده بود که موضوع تجاوز به زنان در دانشگاه و ارتش اگر اتفاق بیفتد رسانه اجازه انتشار اخبار آن را ندارند. در کتاب اشاره شده بود که از هر 3 زن در ارتش آمریکا، یک زن مورد تجاوز قرار می‌گیرد، در این خصوص توضیح بفرمایید.

هیچ‌کس در دنیا نمی‌داند که قانون آمریکا حقوق زنان را 20 درصد کمتر از مردان تعیین کرده است

حقوق و دستمزد زنان در آمریکا 20 درصد کمتر از مردان است چرا که قانون این مسئله را تعیین کرده است، این یعنی زن و مرد وقتی با هم کار مشابهی را انجام دهند باز هم زنان 20 درصد کمتر از مردان حقوق دریافت می‌کنند و این موضوع را هیچ‌کس در دنیا نمی‌داند.

غربی‌ها آن‌چنان بحث فمینیسم و بها دادن بی‌محابا به حقوق زنان را مطرح کرده‌اند که زن‌ها نسبت به مردان به‌شدت احساس برتری می‌کنند و در زندگی با کوچک‌ترین ناملایمتی تقاضای طلاق می‌کنند و فرزند خانواده بدون سرپرست و در مهدکودک یا توسط دایه بزرگ می‌شود، آنها با ترویج فمینیسم کانون خانواده را از هم پاشیدند.

توجه بیش از حد به فمینیسم کانون خانواده آمریکایی را نابود کرده است

بچه‌ای که در کانون خانواده و در دامن مادر و پدر، بزرگ نشود، آن انسانیت مادری و پدری و احساس عاطفی را هیچ‌وقت به‌طور واقعی درک نخواهد کرد و برای همین است که بچه آمریکایی زمانی که بزرگ می‌شود با کوچک‌ترین ناراحتی دست به اسحه می‌برد و اطرافیان خود را می‌کشد، چرا که احساس ندارد و تبدیل به یک ماشین شده است. همه این مسائل ناشی از بحث فمینیسمی بوده که در غرب رواج پیدا کرده است. کانون گرم خانواده از هم پاشیده و احساس گرم اعضای خانواده بین آمریکایی‌ها وجود ندارد.

اگر بتوانیم به‌سمت قدرتمند شدن هم به‌لحاظ نیروی حرفه‌ای هم به‌لحاظ گستردگی رسانه برویم می‌توانیم موفق باشیم که در غیر این صورت عوام جامعه حرفهایی را می‌شوند که صدای بلندتری دارد و متأسفانه صدای اینها بلندتر است و عوام قدرت و فرصت قضاوت کمتر دارد. در دنیا همه به‌خاطر مشکل اقتصادی دنبال یک تکه نان هستند ولی قدرت فکر کردن یا قدرت تجزیه و تحلیل ندارند؛ ما باید به‌موازات محتوای رسانه خودمان صدای‌مان را هم بلند کنیم.

تسنیم: در دو جنگ آمریکا در افغانستان و عراق شاهد اتفاقات وحشتناکی بودیم، مثلاً در واقعه مشهور «جنایت قندهار» یک خانواده 11نفره که میان  آن‌ها کودکی دوساله هم بود در ماه رمضان توسط یک سرباز آمریکایی کشته و بعد سوزانده می‌شوند و یا در عراق شمار زیادی از دختران مانند عبیر دختر 14ساله عراقی بودند که توسط سربازان آمریکایی مورد تجاوز قرار گرفتند و بعد کشته و سوزانده شدند، نظر شما درباره این جنگ‌افروزی‌ها و تصویری که از آن‌ها در رسانه‌ها منعکس شده چیست؟ جمع زیادی از ملت‌ها حتی از این جنایت‌ها خبر ندارند، چقدر این واقعیت درست و به‌اندازه انعکاس یافت؟

این وقایعی که شما بیان کردید بسیار دلخراش بود، ولی مثال وحشتناک‌تر دیگری را برایتان می‌زنم؛ خاطرم هست در جنگ افغانستان چیزی که در روزنامه‌ها منتشر شد و خواندم، مجله تایمز عکسی را چاپ کرده بود که حدود 200 نفر افغانستانی را که عضو طالبان هم بودند در کامیون‌های گوشتی که جایی برای تنفس نبود، قرار داده تا از یک زندان به زندان دیگر انتقال دهند،‌ اما زمانی که کامیون را باز کردند همه مرده بودند.

در زندان ابوغریب یا بگرام در پایگاه هوایی افغانستان اتفاق دیگری افتاده است، آیا تا به حال کسی برای رسیدگی به آنجا رفته؟ اصلاً بحث حقوق بشری سوژه‌ای سیاسی است تا بتوانند بر سر کشورهایی در حال توسعه بزنند و بدین روش قدرت، مانور، فشار و نفوذ خودشان را بیشتر کنند. من بحث حقوق بشر را در غرب اصلاً قبول ندارم نه اینکه بخواهم دفاع کنم و بگویم وضعیت حقوق بشری در ایران عالی است خیر، ولی غربی‌ها نباید از این حرف‌ها بزنند.

صلاحیت ایران در بحث حقوق بشر بسیار بالاتر از آمریکا است

صلاحیت ما در بحث حقوق بشر بسیار بالاتر است. حداقل ما به خداوند اعتقاد داریم و اینکه نباید ظلم به دیگران کرد و به‌خاطر اعتقاد به ائمه، مردم به یکدیگر رحم می‌کنند ولی در غرب به این شکل نیست، همه‌چیز و همه‌کس ماشینی هستند.

یکی از بزرگ‌ترین گناهان در دنیای غرب پرداخت نکردن مالیات است، اگر کسی مالیات ندهد به‌صلّابه کشیده می‌شود. همین دولت برای ایران شبکه تلویزیونی به راه می‌اندازد و میلیون‌ها دلار خرج می‌کند، ما باید خیلی ساده‌لوح باشیم که فکر کنیم آنها برای ملت ایران برنامه درست کردند و با کشور ما دوست هستند. آمریکا و انگلیس به‌قدری روی پرداخت مالیات حساس هستند که به‌شدت با شهروندانشان برخورد می‌کنند.

وقتی این‌گونه هزینه می‌کنند پس اهدافی را پشت‌پرده دارند که مغزهای جوانان را شست‌وشو دهند؛ طی 30 سال گذشته نتوانستند اهدافشان را پیاده کنند اکنون تصمیم به ورود در ذهن جوانان ما کرده‌اند و به‌لحاظ فیزیکی زمانی نتوانستند ایران را شکست دهند و در خطوط مرزی ایران نفوذ کنند و با این کار قصد دارند در خطوط ذهنی ما نفوذ کنند واین خطوط خطرناک‌تر از خطوط مرزی است.

بسیاری از ایالات آمریکا علاقه ندارند تحت قدرت حکومت مرکزی باشند

اگر ما به‌عنوان رسانه و خبرنگار بیدار نباشیم بیرون کردن دشمن از این خاک خیلی راحت نیست، حداقل 100 سال طول می‌کشد تا همان بچه‌هایی که اهل جبهه و منطق بودند و 20 سال پیش در جبهه می‌جنگیدند دوباره تربیت شوند،‌ آن زمان جهاد اصغر بود ولی الآن جهاد اکبر است. تأثیری که فرهنگ غرب روی جوانان ایرانی می‌گذارد خطرناک‌تر از تجاوزی بود که به خاک ما کردند، چراکه ما تجاوز عراق را طی دو سه سال اول توانستیم جواب دهیم و عراق تنها نبود و عقبه‌اش قدرت‌های جهانی بودند که با آن مبارزه کردیم و آن چیزی که الآن خطرناک‌تر است تجاوز به حیطه ذهنی و  تجاوز به فرهنگ است  و  بچه‌هایی که در جنگ حضور نداشتند و الآن می‌خواهند وارد این میدان شوند بدانند که این جهاد اکبر است.

یکی از خطراتی که برای آمریکا وجود دارد اینکه آمریکا رو به تجزیه است و خیلی از ایالات دوست ندارند تحت حکومت مرکزی باشند چون‌که حکومت مرکزی جنگ را راه می‌اندازد و بعد سربازش را از ایالات مختلف می‌گیرد و چند کارتل که در واشنگتن هستند نفع اقتصادی و تدارکات نفتی را می‌برند.

تسنیم: واکنش‌های مردمی در این کشور سال‌ها است که سرکوب شده است، این واقعیتی است که این روزها رسانه‌ها هم به آن پرداخته‌اند و دیگر قابل کنترل نیست، نمونه‌اش همین ماجرای جنبش تسخیر وال استریت و وقایع فرگوسن بود، سود این برخوردها را چه‌کسانی می‌برند؟

آمریکا دیگر شاخصه‌های یک ابرقدرت را از دست داده است

در این برخوردها مردم تاوان را پرداخت می‌کنند اما سود آن را چند کارتل بزرگ اقتصادی می‌برند. اینها عقده‌های مردمی بود که در وال استریت بروز کرده بود، وال‌استریت جریانی مردمی بود که اینها سرکوب کردند.

آمریکا نیز اکنون دیگر یک ابرقدرت نیست چرا که شاخصه‌های یک ابرقدرت را ندارد. شاخصه‌های ابرقدرت آن است که یک کشور به‌لحاظ اقتصادی، نظامی، تأثیر گذاری و نفوذ سیاسی در دنیا حرف اول را بزند در حالی که آمریکا از لحاظ اقتصادی ورشکسته شده و از نظر نظامی نیز نمی‌تواند به‌درستی عمل کنند، برای مثال آن شکست‌هایی که آمریکا در عراق و افغانستان خورد جایگاه او را در دنیا به‌شدت کاهش داده است.

آمریکا در گذشته با تهدید کار مسائل کشورها را به‌سود خود تمام می‌کرد

وقتی که در گوشه‌ای از دنیا یک اتفاق می‌افتاد آمریکا وارد مذاکره می‌شد و با تهدید کار را یک‌سره می‌کرد، اما اکنون کسی حاضر نیست که حرف او را بخواند و دیگر مشروعیت سیاسی خود را از دست داده است. او اکنون دیگر ویژگی‌های یک ابرقدرت را ندارد و آرام آرام باید جایگاه خود را واگذار کند.

در گذشته اگر در خاورمیانه یک آمریکایی دستش را در جیبش می‌کرد، می‌توانست ژستی بگیرد و به‌عنوان یک آمریکایی در خیابان‌ها راه می‌رفت، اما اکنون او باید برای خودش یک سوراخ موش پیدا کند چرا که دولت آمریکا مشروعیت بین‌المللی خود را از دست داده است.

انتهای پیام/*

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران