دخترکان شین‌آباد و زخم‌هایی برای سال‌ها زندگی + تصاویر

دخترکان شین‌آباد و زخم‌هایی برای سال‌ها زندگی + تصاویر

خبرگزاری تسنیم: نزدیک به ۲ سال از حادثه غم‌انگیز روستای شین‌آباد پیرانشهر می‌گذرد اما هنوز نه داغ «سیران» و «سارینا» که در خاک سرد آذرماه شین‌آباد خفتند کهنه شده و نه زخم‌هایی که بر چهره معصوم دیگر دخترکان این روستا نقش بست، التیام یافته است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از سنندج، جلسات شورای اسلامی سنندج از آغاز به کار دور چهارم شورا به گونه‌ای بوده که گاهی یک خبرنگار به زحمت توانسته از عهده تهیه متن خبر و حاشیه‌نگاری آن برآید و گاهی هم آنقدر کم محتوی بوده که به زور می‌شد همکاری را که در آن جلسه حاضر بوده قانع کرد که برای پوشش اخبار جلسه بعد به ساختمان شورا مراجعه کند.

اما بدون تردید آخرین جلسه شورای اسلامی شهر سنندج که دیروز برگزار شد با تمامی جلسات این نهاد تفاوت داشت و تفاوت این جلسه تنها به موضوع آن مربوط نبود و خاص بودن میهمانان، جلسه را ویژه کرده بود.

کودکان حادثه دیده آتش‌سوزی مدرسه روستای شین‌آباد پیرانشهر و کودکان آسیب دیده از انفجار مین در روستای نشکاش مریوان قرار بود برای ساعاتی میهمان اعضای شورای شهر و شهرداری سنندج باشند و سپس به همراه کودکان سنندجی در جشنی که به مناسبت روز کودک تدارک دیده شده بود حاضر شوند.

یکی دیگر از میهمانان این جلسه ویژه، کسی نبود جز «شوخان براخاصی»! آری همان کودکی که خطای پزشکی در دیواندره کردستان روشنایی را از چشمانش گرفت و این حادثه عاملی شد که نام «شوخان» هم، در ردیف نام کودکان معصوم «شین‌آباد» و «نشکاش» در خاطره مردم کردستان ابدی شود.

لباس‌های رنگارنگ دخترکان شین‌آبادی را هر کسی از دور می‌دید باور نمی‌کرد که این کودکان همان‌هایی باشند که آذرماه 2 سال قبل طعمه زبانه‌های بی‌رحم آتشی شدند که بی مسئولیتی عده‌ای بر جان آنها انداخت.

آمنه، مهناز، اسرین، آرزو، نادیا، سیما، اسماء، فریده، سیما و آمنه دختران شین‌آبادی بودند که در سالن جلسات شورای اسلامی شهر سنندج در کنار هم نشستند تا با زبان شیرین کودکانه خود از آرزوهایی بگویند که در دل دارند.

یکی از شورا و شهرداری به خاطر برنامه‌ای که ترتیب داده بودند تشکر می‌کرد، یکی زحمات وکیل را ارج می‌نهاد، آن یکی آرزو داشت دکتر دندانپزشک و دیگری می‌خواست جراح پلاستیک شود.

هنوز همه کودکان شین‌آبادی از آرزوهای خود نگفته بودند که میهمانان دیگر هم از راه رسیدند، هم کودکان قربانی انفجار مین در روستای نشکاش مریوان و هم «شوخان» به همراه پدر، خود را از دیواندره به سنندج رسانده بود تا از جشنی که برای کودکان سنندج تدارک دیده شده بود سهمی برای خود بردارد.

«شوخان» شعر خواند، «گشین» دخترک معصوم نشکاشی از پایش گفت که آن را روی مین جا گذاشته بود تا بار دیگر مظلومیت کودکان کردستان در خاطر ملت بزرگ سرزمینش و همه انسان‌هایی که بیزاری از جنگ را همواره فریاد می‌کنند نقش ببندد.

جلسه‌ای دیگر برای دخترکان «شین‌آباد»، کودکان «نشکاش» و «شوخان» به پایان رسید ولی این بار هم معلوم نشد آیا کسی یا کسانی هستند که یک بار برای همیشه زخم‌های روحی و جسمی کودکان «شین‌آباد» را مرهم بگذارند، تدبیری بیاندیشند که دیگر کودکی قربانی «مین» نشود و در نقطه‌ای محروم از این سرزمین تقصیر پزشکی دنیای کودکی را تاریک نکند...

گزارش و عکس از فرید کریمی

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon