گرونگانگیر مورد حمایت غرب

گرونگانگیر مورد حمایت غرب

خبرگزاری تسنیم:چرا با این که رسانه هاى غربى هارون مونس را یک بیمار روانى معرفى مى کنند که همسر خود را با چاقو کشته و جسدش را آتش زده و ۵۰ مورد پرونده تجاوز جنسى دارد و طرفدار داعش و البغدادی شده را یک سره با لباس روحانیت شیعه نشان می دهند؟!

به گزارش خبرگزاری تسنیم،  اوایل صبح دوشنبه (24 آذر) به وقت تهران، رسانه هاى خبرى دنیا گزارش دادند که یک «روحانى» 50 ساله ایرانى الاصل به نام «هارون مونس» (یا محمد حسن منطقى بروجردى) از ساعت 9:45 صبح وارد کافه اى به نام «لیند» در قلب منطقه تجارى شهر سیدنى استرالیا شده و چندین نفر را گروگان گرفته است. حدود 16 ساعت طول کشید تا پلیس بالأخره به درون کافه حمله کرد و گروگان گیرى را پایان داد. در این حادثه، گروگان گیر و دو نفر از گروگان ها کشته شدند.
«مونس» اگرچه لباس روحانیون را به تن مى کرد، اما هیچ سابقه اى به عنوان یک روحانى در حوزه علمیه قم ندارد. وى در سال 1361 وارد دانشگاه امام صادق(ع) شد اما چند سال بعد به دلیل فساد اخلاقى از این دانشگاه اخراج شد.
این فرد در سال 1375 آژانس مسافرتى داشته و پس از کلاهبردارى، از کشور فرار کرده و به کشور مالزى رفته و از مالزى نیز به استرالیا مى رود و با صحبت هاى سیاسى، درخواست پناهندگى از استرالیا را کرد.

مواضع و سخنان وى در سال های اخیر
این فرد در مصاحبه با شبکه  اى.بى. سى استرالیا حمایت خود را از کشورهایى مثل استرالیا، کانادا، آمریکا و انگلیس اعلام کرده و گفته بود: «مىتوانیم بگوییم که استرالیا، کانادا، انگلیس، آمریکا و بسیارى از کشورهاى غربى، جوامعى دینى هستند. این ها نمى گویند ما مذهبى هستیم، اما روح دین در این جوامع دیده مى شود. در حالى که برخى کشورهاى خاورمیانه، با آن که مى گویند ما اسلامى هستیم و حتى واژه «اسلامى» را در نام خود دارند، جوامع و دولت هاى مذهبى نیستند.» وى ادامه مى دهد: «وقتى در خیابان هاى استرالیا قدم مى زنم، حس مى کنم در یک جامعه مذهبى واقعى هستم. اگر استرالیا را با ایران و کشورهاى دیگر در خاورمیانه مقایسه کنیم، مى توانیم بگوییم که این کشور، بهشت است.»
وى مدتى قبل اعلام کرد که رسماً از تشیع خارج شده و به داعش پیوسته است و نام خود را از «محمدحسن منطقى» به «هارون مونس» تغییر داده است. مونس پس از پناهنده شدن به استرالیا در سال 1996، گفته بود که دیگر «رافضى» (اصطلاح توهین آمیز وهابى ها براى مسلمان ندانستن شیعیان) نیست، بلکه «مسلمان» است.
فرد گروگان گیر در مدتى که ساکن استرالیا بود، حدود 40 بار متهم به تجاوز جنسى و همین طور دست داشتن در قتل همسر سابقش شد و هنگام گروگان گیرى، به قید وثیقه آزاد بود. «آدام هودا» وکیل سابق مونس در پرونده هاى قضایى اش، هنگام توصیف او مى گوید: «ایدئولوژى او این قدر قوى است که عقل سلیم او را مخدوش کرده است.» همین وکیل در جریان گروگان گیرى اخیر، مونس را «دیوانه» و «مثل مار زخم خورده» توصیف کرد.
مونس در وب سایت شخصى اش که اکنون از دسترس خارج شده است، خود را با «جولیان آسانژ» مؤسس ویکى لیکس مشابه دانسته و همه اتهامات علیه خود را رد کرده بود. وى نوشته بود این اتهامات، نتیجه  انگیزه هاى سیاسى نهادهاى اطلاعاتى ایران و استرالیاست.

رسانه هاى غربى با این حادثه چگونه برخورد کردند؟
بنا بر رفتار رسانه اى غرب، در حادثه گروگان گیرى سیدنى، چندین محور به صورت موازى پیگیرى مى شد و همین مسایل باعث مى شود رسانه هاى آمریکایى به آدم کشى در مرکز این کشور که همزمان 6 آمریکایى در تیر اندازى یک فرد بازنشسته ارتش آمریکا توجهى نکنند حتى اگر تعداد کشته شدگان در آمریکا بیش از سیدنى باشد.
در این روز، تمامى رسانه هاى مطرح دنیا به صورت موازى و شاید بر اساس تقسیم وظیفه، به پوشش مستقیم گروگان گیرى در سیدنى استرالیا پرداختند و این حادثه تبدیل به تیتر یک تمامى رسانه ها حتى در داخل ایران بود.
اما همزمان با حادثه سیدنى، خبر دیگرى هم در آمریکا منتشر شد، خبرى کوتاه با این مضمون که «شش نفر در پنسیلوانیا کشته شدند و قاتل همچنان آزاد است» منتشر شد.
خبرى با این جزئیات که یکى از سربازان کهنه کار در جنگ عراق در سه نقطه مختلف و در چهار حادثه تیراندازى، شش نفر اعم از زن و مرد توسط این مرد 35 ساله کشته شده اند. پلیس و گروه ویژه در آمریکا با تجهیزات سنگین و کاملاً مسلح، مناطقى از ایالت جنوبى را تحت محاصره قرار دادند تا شخص مظنون را پیدا کنند.
اگر به اخبار و جزئیات حادثه گروگان گیرى در سیدنى توجه شود، رسانه هاى غربى روى چند محور تمرکز بیشترى داشتند: اسلام، بنیادگرایى، تروریست، داعش، ایران و شیعه.
1- در گروگان گیرى سیدنى، اسلام هراسى، اولین برداشت رسانه هاى غربى بود، به گونه اى که این گونه به مخاطب القا کنند در هر حادثه گروگان گیرى در سطح جهان، پاى یک مسلمان در میان است.
2-   با توجه به ایرانى بودن شخص گروگان گیر، دومین محورى که روى آن تمرکز شد، کنار هم قرار دادن اسلام هراسى و ایران هراسى است.
3-   سومین محور، قرار دادن نام داعش در کنار نام اسلام، ایران و مسلمانان است تا با توجه به حضور استرالیا در ائتلاف ضد داعش، پازل سرویس هاى اطلاعاتى براى بدنام کردن ایران و اسلام کامل شود و در ذهن مخاطبین رسانه هاى غربى، ایران از مخالف داعش، تبدیل به یکى از کشورهاى حامى و تربیت کننده داعش، تغییر کند.
4-   و چهارمین محور در پازل رسانه اى - اطلاعاتى گروگان گیرى سیدنى، قرار گرفتن حادثه سیاسى و تروریستى در کنار نام ایران، شیعه و اسلام است به نحوى که رسانه هاى مکتوب جهان بدون کوچکترین اشاره به حادثه آمریکا، تیتر اول خود را به حادثه سیدنى اختصاص دادند.

 هیاهوى رسانه ها و مقامات غربى 
یکى از نکات جالب توجه این است که فرد مذکور یک «پناهنده» بوده است. بدیهى است زمانى که فردى به عنوان یک «پناهنده سیاسى» یا «اجتماعى» وارد کشورى دیگر مى شود، از سوى دستگاههاى امنیتى و سیاسى آن کشور مقصد مورد نظارت و حمایت قرار مى گیرد. «پذیرش پناهندگى یک فرد» براى کشور متبوع وى (کشورى که به آن پناهنده شده است) مسؤولیتهایى را ایجاد مى کند. برخى از حداقلى ترین این مسؤولیتها، تفهیم حقوق شهروندى، قوانین اجتماعى، قوانین سیاسى، قوانین کار و قوانین مدنى، قوانین قضائى و آیین دادرسى و از همه مهم تر هنجارها و خطوط قرمز امنیتى آن کشور است. بهتر است قبل از این که چنین موضوعى را بیشتر مورد واکاوى قرار دهیم به اظهارات «تونى ابوت» نخست وزیر استرالیا در خصوص فرد گروگانگیر توجه کنیم:
«چیزى که ما مى دانیم این است که عامل این حمله براى مقامات کشورهاى مشترک المنافع شناخته شده بود، سابقه اى طولانى در خصوص جرایم خشن داشت و در دام افراط گرایى و بى ثباتى ذهنى بود. مى دانیم که وى نامه هایى توهین آمیز براى خانواده هاى سربازان کشته شده استرالیایى که در افغانستان کشته شده بودند، ارسال مى کرد و در این خصوص این توهین ها نیز محکوم شده بود. هم چنین برخى مسائل افراط گرایانه را نیز در اینترنت پست مى کرد. وى همزمان با محاصره محل، تلاش کرد تا با اقدامات نمادین، کار خود را با داعش همخوان کند.»
سؤال اصلى اینجاست که چرا مقامات استرالیایى با وجود آگاهى نسبت به وضعیت وخیم روحى -روانى و هم چنین وجود انگیزه هاى خطرناک ضد امنیتى در ذهن او، تا کنون اقدامى در مهار وى صورت نداده بودند؟ سؤالى که پاسخ دهى به آن شاه کلید تحلیل بازى مارپله پیچیده غرب و داعش محسوب مى شود.
صریح ترین برداشتى که مى توان از سخنان نخست وزیر استرالیا داشت، «خطرناک بودن» فردى است که با انگیزه هاى نامشخص دست به این جنایت زده است. با این حال سؤال اصلى اینجاست که چرا دستگاههاى امنیتى استرالیا و کشورهاى غربى طى دو دهه اخیر چنین افراد خطرناکى را مورد حمایت و پشتیبانى خود قرار داده بودند؟ چرا مقامات سیاسى و امنیتى اروپا تنها طى یک سال اخیر و پس از ناتوانى در مدیریت بخشى از گروه داعش نسبت به  وجود گروههاى افراطى در کشورهایشان ابراز نگرانى مى کنند؟حمایت از گروههاى افراطى طى دهه هاى اخیر از اصلى ترین سیاستهاى غرب بوده است. مطابق آنچه نخست وزیر استرالیا اذعان کرده است، فرد مذکور نیز پیش زمینه لازم جهت ارتکاب چنین عملیاتى را داشته است. در چنین شرایطى رفت و آمد آزادانه این فرد و آزاد شدنهاى مکرر وى از زندانهاى استرالیا مسؤولیت قضائى و امنیتى سنگینى را متوجه مسببان آزادى وى مى داند! بسیارى از گروههاى راستگراى افراطى و ملى گراى غربى و هم چنین گروههاى داراى تفکر تکفیرى نیز زمینه فکرى و روانى ارتکاب چنین جنایاتى را دارند. افرادى که نهادهاى امنیتى غرب در مصالحه با آن ها به شدت قصور کرده و حتى در موارد متعدد از آن ها حمایت به عمل آوردند، مانند حمایتى که کشورهاى غربى و همراهان ایالات متحده آمریکا مانند استرالیا و کانادا از تشکیل گروه  تروریستى داعش به عمل آورند. اعتراف اخیر هیلارى کلینتون در خصوص حمایت غرب از تشکیل گروه تروریستى داعش شاهدى گویا بر این مدعاست. آثار روحى، روانى و امنیتى این گروگانگیرى و تلفات دوسویه آن، کمترین هزینه حمایت غرب از گروههاى تکفیرى طى سالهاى متمادى محسوب مى شود.
اما چه مى شود که یک فرد دیوانه مى تواند این اندازه هیاهوى رسانه اى ایجاد کند؟ با وجود این که تمام جریان گروگان گیرى تنها حدود 16 ساعت طول کشید، اما اتفاقات زیادى در همین مدت رخ داد که حادثه را بسیار بزرگ جلوه مى دادند. 3 بانک بزرگ استرالیا یعنى «کامن ولس»، گروه بانکى «وستپک» و گروه بانکى «استرالیا و نیوزلند» پس از اعلام خبر گروگان گیرى، تمامى شعبه هاى خود را در سیدنى تعطیل کردند.
دولت استرالیا اعلام کرد که انتشار گزارش مربوط به وضعیت بودجه را به خاطر هشدارهاى امنیتى به تأخیر انداخته است. دولت قرار بود وضعیت مربوط به بودجه کشور را روز دوشنبه در گزارشى اعلام کند. مسیر پرواز هواپیماها بر فراز سیدنى تغییر کرد. شرکت هاى هواپیمایى استرالیا روز دوشنبه اعلام کردند که همه پروازهاى فرودگاه سیدنى با تغییراتى در مسیر خود مواجه مى شوند تا از عبور هواپیماها از فراز مناطق مرکزى شهر خوددارى شود. تعداد گروگان ها که تا 50 نفر هم ذکر شده بود، در نهایت تنها 17 نفر اعلام شد.
این فضاسازى ها بعد از پایان گروگان گیرى هم ادامه پیدا کرد. وزارت خارجه استرالیا در پى «وجود یک بسته مشکوک» تخلیه شد. برخى مسؤولین پلیس این کشور نیز از آغاز عملیات ویژه امنیتى در ایام سال نو میلادى خبر دادند. در میان همه این فضاسازى ها، مقامات کشورهاى مختلف نیز موضع گیرى هایى داشتند. دیوید کامرون بارها در صفحه توییتر خود موضع گیرى کرد و ازجمله، گروگان گیرى در سیدنى را نشانى دیگر از خطر گروه هاى اسلام گرا براى همه کشورهاى دنیا دانست.
سخنگوى وزارت امور خارجه ایران در واکنش به ماجرا، این حادثه  تروریستى را محکوم کرد و اعلام کرد: «سوابق و شرایط روحى و روانى این فرد مکرراً با مقامات استرالیا مطرح شده بود و وضعیت وى براى مسؤولان ذى ربط آن کشور کاملاً روشن بوده است.»

 شواهد دیگرى براى نمایشى بودن  ماجرا 
 این که دست کم سه خبرگزارى توانستند با گروگان ها تماس بگیرند، این که  هارون مونس به گروگان ها اجازه و یا دستور داد تا در رسانه هاى اجتماعى، اخبارى از داخل کافه را منتشر کنند و این که گروگان گیر درخواست کرده تا پرچم داعش به او بدهند، همه نشان مى دهد که رسانه اى شدن این ماجرا در ردیف اول اولویت ها قرار داشته است.
به هر ترتیب، بررسى جوانب گوناگون گروگان گیرى نشان مى دهد که اوضاع هیچ گاه از دست دولت و یا نیروهاى پلیس استرالیا خارج نشده است. اکنون باید بیش تر بررسى شود که چرا هم گروگان گیر و هم دو نفر از گروگان ها با حمله نیروهاى ویژه پلیس، به ضرب گلوله کشته شده اند، در حالى که به راحتى مى شد با یک گلوله تک تیرانداز، گروگان گیر را که چندبار کنار پنجره آمده بود، از پا درآورد.

 رفتارهاى نامتعادل 
شیعیان استرالیا 6 سال پیش درباره رفتارهاى نامتعادل وى به پلیس هشدار داده بودند اما هیچ گاه اقدامى جدى علیه شیخ  هارون صورت نگرفت. تا جایى که در سال 2008 روحانى هاى شیعه سیدنى با اعلام این که وى فردى شیاد و کلاهبردار است، در این رابطه به پلیس استرالیا هشدار مى دهند!
هارون اگرچه پیش از این لباس روحانیت شیعه را به تن مى کرده، اما در متنى که براى بیعت با ابوبکر البغدادى منتشر کرده است، خود را رافضى معرفى مى کند. نکته قابل توجه درباره او و سایرتروریست هایى که این روزها در عراق و در کنار داعش مى جگند این است که اکثر آن ها به بهانه هاى مختلف از کشورشان فرار کرده و در کشورهاى اروپایى پناهندگى سیاسى دریافت کرده بودند.
هارون مونس نیز از این قاعده مستثنى نبود. او در سال 1374 به دلیل کلاهبردارى از ایران گریخت و دولت استرالیا او را به عنوان پناهنده سیاسى پذیرفت و به رغم پیگیرى پلیس ایران از طریق اینترپل او را تحویل تهران نداد.
او در بیانیه اش در پیوستن به داعش با استناد به آیه «أطیعوا الله و أطیعوا الرسول و أولى الأمر منکم» خلیفه خودخوانده گروهک تکفیرى داعش را امام زمان خود خواند و با او اعلام بیعت کرد. وى در این بیانیه اعلام کرد: «کسانى که با خلیفه مسلمین بیعت مى کنند با خداوند و رسول وى بیعت مى کنند».
در عین حال این نکته قابل تامل است که چرا به محض آن که نام و تصویر این شخص توسط پلیس انگلیس به عنوان عامل گروگان گیرى سیدنى منتشر شد، فضاى مجازى و شبکه هاى اجتماعى به سرعتى باور نکردنى شروع به بازنشر اطلاعات به دست آمده از وى کردند. اما آنچه که در این بازنشرها و ریتوئیت ها به شدت خودنمایى مى کند آثار ایرانى بودن و روحانیِ شیعه بودن این فرد گروگان گیر است و پرواضح است که برای رسانه های غربی هیچ چیز به این اندازه جالب توجه نخواهد بود.
هرچند که وقتى مسأله مشکلات  تروریستى طى چند ماه اخیر در استرالیا را کنار حملات این کشور به داعش در قالب ائتلاف آمریکایى ضد داعش مى گذاریم مى بینیم که ظاهرا مسأله به گونه دیگرى است و یک روند تاریخى چند ماهه کار را به اینجا و به این سبک گروگان گیرى کشانده است، اما سؤالاتى هست که پاسخ دادن به آن ها مسأله را به گونه اى دیگر تعریف مى کند. چند سؤال وجود دارد که پاسخ آن ها نمایشىبودن گروگان گیرى را محتمل تر مى سازد:
در اولین اخبارى که به شدت توسط رسانه هاى غربى درباره این گروگان گیرى منتشر شد، هیچ صحبتى از پرچم داعش یا جبهه النصره نشده بود. حال سؤال اینجاست که چرا یک گروگان گیرى ساده باید تا این حد بزرگ نمایى شود که یک شهر را به تعطیلى بکشاند؟
چطور مى شود توجیه کرد که یک نفر گروگان گیر پشت پنجره آمده، فیلم بردارها او را دیده اند اما تک تیراندازها او را ندیده اند یا از خیر زدن او گذشته اند؟ این سؤال وقتى بغرنج تر مى شود که بدانیم سیستم هاى امنیتى و اطلاعاتى استرالیا یکى از قوى ترین و پیچیده ترین سیستم هاى دنیاست و این سیستم پیچیده نتوانسته تعداد گروگان گیرها را تشخیص دهد.
اگر این واقعه، تنها یک گروگان گیرى توسط یکى از طرفداران داعش یا جبهه النصره بود، پس چرا تمام شبکه هاى خبرى جهان به طور مستقیم آن را پخش کردند، به گونه اى که 11 سپتامبرى دیگر روى داده است؟
چرا این اتفاق باید به جاى آن که مثل همیشه، مستقیما و بدون هیچ واسطه اى به داعش و شهروندان غربى به داعش پیوسته و از عراق و سوریه برگشته متصل شود، این بار به یک واسطه ایرانى الاصل مرتبط شده؟
چرا این فرد ایرانى، شیعه بوده و بعد از پناهنده شدن به استرالیا، سنى شده است؟ این تغییر مسیر از شیعگى به تسنن چه برآیندى در ذهن مخاطب غربى ایجاد مى کند که تا این حد روى آن تأکید مى شود؟
چرا با این که رسانه هاى غربى این فرد را یک بیمار روانى معرفى مى کنند که همسر خود را با چاقو کشته و جسدش را آتش زده و 50 مورد پرونده تجاوز جنسى دارد، یک سره تصاویر او را با لباس روحانیت شیعه نشان مى دهند؟

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان