فضای سایبری و ترویج گفتمان براندازی


فضای سایبری و ترویج گفتمان براندازی

خبرگزاری تسنیم:گفتمان های «معارض» انقلاب اسلامی در فضای مجازی کدام هستند؟ چه اهدافی را دنبال می کنند؟ استراتژی های آن ها برای جذب مخاطب چیست؟ دامنه تأثیرگذاری آن ها چه میزان است؟ در این نوشتار مروری گذرا بر«گفتمان براندازی» در فضای مجازی خواهیم داشت.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، جامعه ما، به ویژه در سال های اخیر، بسیار مستعد شکل گیری «وضعیت اجتماعی فتنه گون» بوده است؛ زیرا متأسفانه فتنه های پیشین، خاموش و منحل نشده و همچون آتش در زیر خاکستر، در انتظار موقعیت هایی به سر می برند که شعله ور شوند و عرصه عمومی را متلاطم و متشنج کنند؛ بنابراین همچنان این احتمال قوی وجود دارد که نیروهای معارض در موقعیت های حساس و ویژه، از «قابلیت ها» و «ظرفیت ها» ی این فضا در راستای «تولید» و یا «تشدید» فتنه اجتماعی بهره برداری کنند.

گفتمان های «معارض» انقلاب اسلامی در فضای مجازی کدام هستند؟ چه اهدافی را دنبال می کنند؟ استراتژی های آن ها برای جذب مخاطب چیست؟ دامنه تأثیرگذاری آن ها چه میزان است؟ در این نوشتار مروری گذرا بر این «گفتمان براندازی» در فضای مجازی خواهیم داشت.
در ادامه بررسی گفتمان های معارض جمهوری اسلامی ایران در فضای سایبری و شبکه های اجتماعی، به بررسی گفتمان «براندازی» اشاره خواهیم کرد.

            ماهیت گفتمان براندازی
دال های مورد تأکید وب سایت های متعلق به گفتمان براندازی عبارت اند از: مشروعیّت نداشتن نظام جمهوری اسلامی به عنوان دال مرکزی و ناکارآمدی نظام جمهوری اسلامی، نقض دموکراسی در نظام جمهوری اسلامی، حمایت از جریان  های میانه  رو در ایران، نقض حقوق بشر در نظام جمهوری اسلامی و سیاست هسته  ای نظام جمهوری اسلامی، به عنوان دال های پیرامونی که در ادامه به آن ها پرداخته می شود.
1- مشروعیّت نداشتن نظام جمهوری اسلامی
وب سایت های براندازی، قائل به مشروعیت نداشتن نظام جمهوری اسلامی هستند، زیرا اولین ایرادی که به نظام جمهوری اسلامی وارد می کنند این است که اصولاً جمهوری نمی تواند اسلامی باشد و این دو واژه از نظر معنا با هم تناقض دارند و قابل جمع نیستند. حکومتی که جمهوری است نمی تواند اسلامی باشد و بالعکس؛ جمهوری یعنی حکومت مردم بر مردم و اسلام یعنی حکومت خدا بر مردم. مسأله ای را که آشکارکننده این تناقض می دانند این است که در اسلام یک پیش فرض اصلی وجود دارد و آن این که عقیده واحدی به نام «اسلام» پشت تمامی احکام موجود است، اما در جمهوری به تکثر و تفاوت انسان ها و اختلاف طرز تفکر آن ها توجه می شود و دائم نیز در حال تحول و به روز شدن است؛ بر خلاف اسلام که یک اصل مانند قرآن  را ثابت فرض کرده و همه چیز را بر مبنای آن بنا می کند و هرچه قدر هم بشر تغییر کند، احکام اسلام تغییر نخواهد کرد و ثابت خواهد ماند. شاید بتوان به بیانی ساده تر این گونه گفت که در حکومت اسلامی این مردم هستند که باید خود را با اسلام تطبیق دهند و اسلام هیچ گاه تغییر نخواهد کرد؛ ولی در جمهوری، این جمهوری است که باید خود را مطابق با خواست و تغییرات مردم تغییر دهد و به روز شود. (به نقل از وب سایت صدای آمریکا، 1392).
موضوع دیگری که به عنوان یکی از مبانی جمهوری اسلامی مورد هجمه قرار گرفته شده، «ولایت فقیه» است. این مسأله از مباحث بحث برانگیز گفتمان براندازی است. گفتمان براندازی، ولایت فقیه را منتخب مردم نمی داند و آن را منتخب قشر خاص روحانیت و مجلس خبرگان رهبری برمی شمارد. گفتمان براندازی، نظام جمهوری اسلامی را حکومت نظامی، حکومت دیکتاتوری و استبدادی می نامد و علت این نام گذاری را چنین عنوان می کند که پس از انقلاب اسلامی قدرتی به نام رهبر (ولی فقیه) جانشین قدرت پادشاهی (حکومت پهلوی) شد و تمامی قدرت را در دست گرفت و به عبارتی فرمانده کل قوا به خصوص سپاه پاسداران و نظارت قوای سه گانه را برعهده گرفته است. در کل ولی فقیه بر تمامی امور و شئون مملکت نظارت دارد. چنین رهبری است که حتی مقام رئیس جمهوری که به اصطلاح منتخب مردم است را تنفیذ و نیز رئیس قوه قضائیه را انتخاب می کند و از طریق شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام بر مجلس احاطه دارد. (تاج زاده، 1392، بهنود؛ 1392).
2- ناکارآمدی نظام جمهوری اسلامی
با تحریم اقتصادی ایران، وب سایت های براندازی برای ناکارآمد نشان دادن نظام جمهوری اسلامی بر روی وضعیت اقتصادی جامعه انگشت گذاشته اند. گزارش های زیادی از وب سایت ها اختصاص به آمار و ارقام بیکاری، افزایش قیمت ها (گرانی و تورم) (به نقل از صدای آمریکا، 1392)، فساد اقتصادی دولت احمدی نژاد، کمبود دارو، کاهش ارزش پول کشور و بالارفتن قیمت دلار و طلا اختصاص پیدا کرده و افزون بر مسأله اقتصادی به مسائل اجتماعی مانند افزایش فساد و فحشا اشاره شده است. مانند گزارش هایی نظیر: سن روسپی گری در ایران کاهش پیدا کرده و به 14 سالگی رسیده است. آمارهای زیادی هم در رابطه با اعتیاد، ترک تحصیل، رواج بی سوادی و... به چشم می خورد (وب سایت زمانه، 1392). یکی دیگر از ناکارآمدی های نظام، اضمحلال ارزش ها و باورهای اخلاقی مانند آزادی، عدالت، برابری، امنیت و... از سوی حکومت است. (بهنود، 1392). به طور مثال: گسترش دیوار بی اعتمادی و نبود امنیت در بین مردم به دلیل حضور و فعالیت سازمان امنیت و اطلاعات کشور (ایزدی، 1392)، نبود آزادی مطلق برای فرقه های مختلف دینی جهت تبلیغ مانند «فرقه ضاله بهائیت» (به نقل از سایت العربیه، 1392).
3- نقض دموکراسی در نظام جمهوری اسلامی
یکی از مباحث مطرح در وب سایت ها، مسأله دموکراسی در ایران است. آن ها برای اثبات نقض دموکراسی در ایران، به مفهوم دموکراسی متوسل می شوند. مفهوم «دموکراسی» ترکیب ِ بشری ِ کهنی است که خود متشکل از دو جزءِ «دمو» و «کراسی» بوده و مترجم ها اولی را به «مردم» و دومی را به «سالاری» ترجمه کرده اند (نوری علا، 1392). عمده ترین مبانی دموکراسی عبارت اند از: آزادی، انتخابات آزاد، مشارکت و برابری.
با توجه به مطالب ذکر شده، مسأله ای که به عنوان مصداق واضح نقض دموکراسی مطرح بوده و حتی صفحه های ویژه وب سایت ها بدان اختصاص داده شده، انتخابات 92 است. سایت های مذکور، مهم ترین معیار تحقق دموکراسی را تحقق قاعده «هر شهروندی یک رأی در انتخابات دارد»، خلاصه کرده و به طور کلی معتقدند انتخابات در ایران فورمالیته بوده و مردم در انتخابات نقشی ندارند بلکه نظر رهبری است که از صندوق های رأی خارج می شود و رئیس جمهور، منتخب رهبر است نه مردم. فعالان گفتمان براندازی معتقدند همیشه در انتخابات ایران تقلب می شود و در انتخابات 92 مانند انتخابات 88 تقلب خواهد شد و «سعید جلیلی» یا «ولایتی» به عنوان منتخب رهبری به ریاست جمهوری خواهند رسید؛ پیروزی «روحانی» و انتخاب نشدن سعید جلیلی یا ولایتی را تاکتیک جدید رهبری برای حل بحران اقتصادی (برداشتن تحریم اقتصادی کشور به خاطر مسأله هسته ای) می دانند. از سوی دیگر، رد صلاحیت «هاشمی رفسنجانی» و «رحیم مشائی» از سوی شورای نگهبان را ناقض دموکراسی ارزیابی می کنند، زیرا شورای نگهبان را منتخب مردم نمی دانند و رد صلاحیت کاندیداها را برخلاف آزادی می شمارند (به نقل از وب سایت بی.بی.سی، 1392). در همین رابطه تاج زاده تأکید کرده است: «در این ماه (خرداد) و پس از ثبت نام معلوم می شود که آیا حاکمیت و به ویژه شخص رهبر از مسلم ترین حق ملت، یعنی حق تعیین سرنوشت مردم توسط خودشان، دفاع می کند و با برپایی انتخابات آزاد باور خود را به این که ملت ایران ملت زمان شناس، دشمن شناس و بصیرترین ملت جهان است، ثابت می کند یا این که از این امتحان شکست خورده بیرون می آید. روشن است که در هر حال استبداد و برده داری، استبداد و برده داری است. شکل و قالب آن ولایی باشد یا سلطنتی، در ماهیت آزادی ستیزی اش تفاوت چندانی ایجاد نمی کند.» (تاج زاده، 1392).
در این سایت ها آزادی به عنوان یکی از مبانی دموکراسی از ابعاد مختلف بررسی شده است. نویسندگان گفتمان براندازی مهم ترین عامل محدودکننده آزادی را وجود مذهب یا ایدئولوژی می دانند، چراکه مذهب و ایدئولوژی را ایجادکننده تبعیض ها، تفاوت ها و برتری یافتن برخی اشخاص و گروه ها بر دیگران محسوب می کنند (نوری علا، 1392). آزادی مطبوعات نیز از مباحث بحث برانگیز وب سایت های براندازی است. فعالان وب سایت اعلام داشته اند، آزادی مطبوعاتی در ایران وجود ندارد زیرا مطالب سانسور شده، وب سایت ها مسدود می شوند و در گزارش دهی مسائل مهم مبتلابه جامعه، ممنوعیت حاکم است (بیدآباد، 1392).
4- حمایت از جریان  های میانه  رو در ایران
بحث انتخابات ریاست جمهوری ایران، در وب سایت ها بسیار داغ بوده و انتخابات کشور مورد رصد متفکران وب سایت ها قرار گرفته است. با انتخابات 92 خاطرات فتنه 88 یک بار دیگر در وب سایت ها ورق خورده و آزادی کروبی، رهنورد و موسوی مطرح شد. با کنار رفتن «عارف» نماینده اصلاح طلبان، حمایت از «روحانی» که از جناح میانه رو بوده و به اصلاح طلبان نزدیک است، پررنگ تر شد. مطرح شدن آزادی کروبی و موسوی، برقراری ارتباط با غرب و امید به حل مشکل هسته ای، حمایت بیش تری از روحانی را رقم زد. گفتمان براندازی، پیروزی نامزد میانه روها (حسن روحانی) در انتخابات را پیام دهنده صریح نارضایتی مردم از حاکمیت و یادآور حس اصلاح طلبانه هزاران نفر پس از انتخابات 88، تفسیر می کند (بقراط، 1392؛ مهرابی، 1392).
5- نقض حقوق بشر در نظام جمهوری اسلامی
وب سایت های براندازی با گزارش های کاذب در مورد حقوق بشر در ایران به معارضه با نظام اسلامی می پردازند. برای تهیه این گزارش ها گروه های مختلفی به نام «دیده بان» تشکیل شده اند که حقوق بشر را در ایران رصد می کنند. رصد حقوق بشر در ایران از فتنه 88 به بعد با دستگیری فعالان فتنه شدت بیش تری پیدا کرده است. نویسندگان گفتمان براندازی، فتنه 88 را فاحش ترین مصداق نقض حقوق بشر در ایران می دانند.
«محدودیت شدید حق شهروندان برای تغییر دولت از طریق انتخابات آزاد و منصفانه توسط حکومت؛ محدودیت آزادی های مدنی ازجمله آزادی تجمع، بیان و مطبوعات و بی اعتنایی حکومت به تمامیت و سلامت جسمی افرادی که آن ها را به طور خودسرانه و غیرقانونی به قتل می رساند، شکنجه می کرد و به زندان می انداخت، فاحش ترین مشکلات از لحاظ حقوق بشر به شمار می رفتند.» (بی نام، 1392).
سازمان های بین المللی حقوق بشر، آمار و ارقام کذبی از حقوق بشر در ایران ارائه می دهند که ایران را در لیست بزرگ ترین کشورهای ناقض حقوق بشر قرار داده است.
«عفو بین الملل در گزارش سالانه خود به وضعیت حقوق بشر در 159 کشور جهان پرداخته است. در این گزارش به بیش از 100 کشور به خاطر نقض حقوق پایه ای شهروندان انتقاد شده است. ایران یکی از بزرگ ترین ناقضان حقوق بشر به شمار می آید. کارنامه جمهوری اسلامی در گزارش 2013م. عفو بین الملل بیان گر موارد فراوانی از نقض منظم حقوق بشر در ایران است. عفو بین الملل در گزارش خود به محدودیت آزادی بیان، تشکل و گردهمایی، دستگیری های خودسرانه، افزایش فشار بر مدافعان حقوق بشر، اعمال شکنجه و بدرفتاری با زندانیان، تبعیض بر ضد زنان و اقلیت های قومی و مذهبی و مجازات اعدام در ایران پرداخته است (به نقل از وب سایت دویچه، 1392).
این گزارش ها معمولاً معطوف به وضعیت زندانیان سیاسی کشور (مصاحبه با زندانیان سیاسی آزاد شده یا خانواده های زندانیان) و اعدام های دسته جمعی و انفرادی به خصوص اعدام کودکان است که روزانه مطالب بسیاری از وب سایت ها را به خود اختصاص می دهند و یا روی حقوق اقلیت های مذهبی (اهل سنت، زرتشتیان، بهائیان و...)؛ اقلیت های قومی (ترکمن، کرد، لر و..)، حقوق دگرباشان (همجنس گرایان)؛ دگراندیشان (بی خدایان، شیطان پرستان)، حقوق زنان (مانند ثبت نشدن رکورد شناگر زن به دلیل نداشتن حجاب، حجاب اجباری، برابری زن و مرد)، آزادی به خصوص آزادی مطبوعات بدون سانسور، مانور می دهند.
6- سیاست هسته   ای نظام جمهوری اسلامی
مؤلفه دیگری که مورد توجه قرار گرفته و برداشته شدن تحریم های اقتصادی به آن موکول شده، سیاست هسته ای ایران است. سایت های معارض فصل الخطاب سیاست های هسته ای ایران را نظر رهبر معظم انقلاب می دانند و سیاست ایشان در انرژی هسته ای را حفظ نظام جمهوری اسلامی در مقابل غرب ارزیابی و چنین استدلال می کنند که معظم له با دانستن این که غرب به دنبال براندازی نظام اسلامی است، بر مسأله هسته ای پافشاری و از آن به عنوان ابزار فشاری در مقابل غرب استفاده می کنند تا زمانی که سردمداران غرب از براندازی نظام اسلامی منصرف شوند. از سوی دیگر آن ها پیروزی روحانی در انتخابات را به معنای نفی سیاست هسته ای کشور و رضایت نداشتن از روند مذاکره ها از سوی اکثریت مردم ایران قلمداد کرده اند (محمدی، 1392). با منتخب شدن روحانی تحلیل های ضدونقیضی در وب سایت ها ارائه شده است. برخی از نویسندگان براندازی با توجه به سخنرانی مقام معظم رهبری که تأکید داشتند فعالیت های هسته ای ایران اهداف نظامی را دنبال نمی کند، استدلال می کنند رهبری با این سخنرانی به دنبال این هدف است که پیش از آن که با روی کار آمدن روحانی تغییری در برنامه هسته ای ایران رخ دهد، تحریم های بین المللی را لغو کند.
در ادامه بحث و به منظور تکمیل مؤلفه های ماهیت این گفتمان به بحث درباره نسبتش با گفتمان های دیگر می پردازیم:
نسبت وب سایت های براندازی با اسلام و جمهوری اسلامی با توجه به آنچه در وب سایت ها رصد شد، نشان می دهد که وب سایت های براندازی، مخالف اسلام هستند اما آشکارا این مخالفت و تضاد را بیان نمی کنند. آن ها می خواهند با نشان دادن دیدگاه های اسلام در موضوع هایی مانند: آزادی، مفسد فی الارض، سرقت (نظری، 1392)، زن در اسلام مانند شهادت زن، ارثیه و... اسلام را دین خشنی معرفی کنند که حقوق بشر را با احکامی مانند: اعدام، قطع دست دزد، سنگسار و... زیر پا نهاده است. گفتمان براندازی، اسلام را دین ساخته پیامبر اکرم(ص) و قصد ایشان از تأسیس اسلام را حکومت بر مردم می داند (اولیگ،1392).
این سایت ها به دنبال نفی و اضمحلال نظام جمهوری اسلامی هستند و آن را مشروع نمی دانند. استدلال آن ها بر این است که ولایت فقیه، حکومت یک شخص بر مردم است که منتخب مردم نیست و باید حکومتی با رفراندوم بر سرکار بیاید.
شخصیت های مطرح در گفتمان براندازی تحت عنوان بخش مجموعه های ویژه یا صفحه های ویژه به شخصیت امام خمینی(ره) و سخنرانی های ایشان در موضوعات مختلف مانند: زن، آزادی، دموکراسی، انتخابات و... پرداخته اند (مینا، 1392). در بعضی موارد نیز گفته های ایشان در دوره قبل و بعد از انقلاب را با هم مقایسه کرده اند. به طور مثال، وب سایت زمانه نوشته هایی تحت عنوان 50 سال خمینیسم را گردآوری کرده است. در کنار امام خمینی(ره) به شخصیت رهبر معظم انقلاب پرداخته شده است. بیانات ایشان از سوی وب سایت ها و نویسندگان رصد و تحلیل شده است؛ ازجمله بیانات ایشان در انتخابات 92 بیش ترین تحلیل را داشته است (گنجی، 1392).
افزون بر حضرت امام و رهبر معظم انقلاب، اقدامات و عملکرد ریاست جمهوری وقت نیز مورد توجه قرار گرفته است. به خصوص بعد از فتنه 88 و ادعای تقلب در انتخابات، عملکرد دولت احمدی نژاد، بیش تر از دوره های قبلی ریاست جمهوری، از ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی رصد شده است. با انتخاب حسن روحانی در انتخابات 92 صحبت های وی در زمینه انرژی هسته ای، آزادی مذهبی و آزادی سران فتنه 88، توسط نویسندگان مخالف و موافق تحلیل شده است.
گفتمان براندازی با گفتمان حقوق بشرگرایی سکولار، گفتمان گذار به دموکراسی، گفتمان فمینیستی و جنسیت گرایی هرزه نگار در ارتباط است. وب سایت های براندازی یکی از محورهای اصلی فعالیت های خود را، پشتیبانی از کوشش های فعالان حقوق بشر و جامعه مدنی در ایران و فراهم کردن امکانات اطلاع رسانی برای افراد و گروه های اجتماعی که مورد تبعیض قرار می گیرند، معرفی می کنند. به همین دلیل نام افرادی مانند: سوسن طهماسبی (فعال حقوق زنان)، نسرین ستوده (فعال حقوق بشر و کمپین یک میلیون امضا)، افشین اسانلو و رضا شهابی (فعال کارگری)، مصطفی تاج زاده و بهزاد نبوی (رهبران جنبش سبز)، موسوی و زهرا رهنورد، علیرضا روشن (از دراویش زندانی) و... در سایت های شان به چشم می خورد. در این وب سایت ها به حقوق زنان، حقوق اقلیت (زرتشتیان، کردها، اهل سنت، دراویش گنابادی، اهل کتاب)، حقوق دگرباشان، اعدام ها، وضعیت زندانیان به خصوص فعالان حقوق بشر (شیرین عبادی، هاله سحابی، عبدالفتاح سلطانی، هادی قائمی، نسرین ستوده) پرداخته شده است. برخی از فعالان حقوق بشر سکولار، نویسندگان و متفکران اصلی وب سایت های براندازی هستند و هم چنین وب سایت های حقوق بشر سکولار کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، خبرگزاری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران (هرانا)، کانون مدافعان حقوق بشر و... معرفی شده و گفت وگوهای ویژه با فعالان حقوق بشر که غیرواقعی و ضد نظام هستند در وب سایت های آن ها درج می شود. در واقع مفهوم حقوق بشر به ابزاری برای اعمال فشار به ایران تبدیل شده است؛ چنان که گروه های مختلفی مانند: دیده بان حقوق بشر، مدافعان حقوق بشر، عفو بین المللی و... وضعیت حقوق بشر را در ایران رصد می کنند. این گروه ها و وب سایت ها گزارش های ضد نظام تهیه و در اختیار وب سایت های براندازی قرار می دهند.
اختصاص پیدا کردن مقاله های وب سایت های مورد اشاره به مسأله گذار به دموکراسی و حمایت از سردمداران فتنه 88 (موسوی، کروبی، رهنورد)، حمایت از هاشمی رفسنجانی و نگارش مقاله ها و تحلیل ها از سوی محسن کدیور و رهبران اصلاح طلب، هم چنین لینک شدن به وب سایت های  گذار به دموکراسی (وب سایت های جرس، روز، کلمه، سحام نیوز) و با توجه به این که یکی از دال های اصلی وب سایت های براندازی نقض دموکراسی در ایران است و مسأله مهم ایران را گذار از «استبداد دینی» به «نظام دموکراتیک ملتزم به آزادی و حقوق بشر» می دانند، می توان نتیجه گرفت با گفتمان گذار به دموکراسی نسبت دارد.
حمایت گفتمان براندازی از دگرباشان (همجنس گرایان)، تلاش برای به رسمیت شناختن همجنس گرایان از سوی دولت ایران، معرفی کردن انجمن دگرباشان ایران، جبهه رهایی همجنس گرایان، اختصاص پیدا کردن برخی از مقاله های وب سایت به رابطه جنسی آزاد و معرفی کتاب هایی در این زمینه مانند: امور جنسی و ناخشنودی هایش؛ سکس، سیاست و جامعه؛ علیه طبیعت: مقاله هایی درباره تاریخ و امور جنسی و هویت؛ اخلاق های ابداع شده: ارزش های جنسی در عصر عدم قطعیت؛ ایجادِ تاریخ جنسی و... بیانگر رابطه و نسبت این گفتمان با گفتمان جنسیت گرایی هرزه نگار است (ویکس، 1392).
گفتمان براندازی به دلیل پرداختن به برابری و تساوی زن و مرد، آزادی زنان در انتخاب حجاب، مسأله حجاب اختیاری، تبعیض جنسیتی، تشکیل جنبش زنان، مطالبات زنان از دولت جدید، حقوق زنان و... بیان گر نسبت و رابطه گفتمان براندازی با گفتمان فمینیستی است.
خروجی و تولیدی روزانه وب سایت های رصد شده به این شکل است که اخبار آن ها، هر روز به روز می شود. متناسب با مباحث داغ روز مانند انتخابات ریاست جمهوری یا ثبت نشدن رکورد شناگر زن ایرانی، کاریکاتورهایی بر روی وب سایت ها گذاشته شده است که در برخی از وب سایت ها مشترک هستند. صفحه های ویژه ای در وب سایت ها تعبیه شده است که این صفحه ها به مسأله ریاست جمهوری، بحث هسته ای ایران و شخصیت امام خمینی(ره)، دیدگاه های ایشان و تحلیل انقلاب اسلامی اختصاص پیدا کرده است. در میان وب سایت های براندازی تنها وب سایت بی.بی.سی بخشی به نام مرور روزنامه های ایران را در هر روز دارد. مرور روزنامه ها به وسیله «مسعود بهنود» انجام می شود.

            اهداف گفتمان براندازی
عاملان و فعالان وب سایت ها اهداف و غایاتی را دنبال می کنند؛ هدف آن ها این است که با دادن آمار و گزارش های غیرواقعی از نقض حقوق بشر، تحلیل و تفسیر متفکران از نظام جمهوری اسلامی، نابسمان جلوه دادن وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور کاربران را نسبت به نظام، آرمان های انقلاب و ولایت فقیه دل زده و بدبین کنند تا با همراه کردن مردم با خود زمینه برچینی و سقوط نظام جمهوری اسلامی را فراهم سازند. روش وب سایت ها، مصاحبه با مدافعان حقوق بشر سکولار در ایران، تهیه گزارش و ارائه آمارهای غیرواقعی از وضعیت زندانیان، اعدام های کشور و هم چنین نگارش مقاله ها و تحلیل ها در مورد مباحث روز کشور است.

            فاعلان گفتمان براندازی
فاعلان و عاملان گفتمان براندازی دولت های غربی هستند که با وقوع انقلاب اسلامی و از دست دادن منافع خود در دوره پهلوی به معارضه با انقلاب اسلامی پرداختند. غایت اصلی عاملان این گفتمان نفی و اضمحلال انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی است.
با وقوع انقلاب اسلامی و تسخیر سفارت ایالات متحده و بسته شدن آن، کشور سوئیس حافظ منافع آمریکا در ایران شد. ایالات متحده مدعی است با بسته شدن سفارت خود روابط با مردم ایران، آگاهی از جامعه ایران، دسترسی به آن و هزاران تعامل میان شهروندان آمریکایی و ایرانی را از دست داده است و تلاش دولت ایران برای این که درهای جامعه خود را به روی جریان اطلاعات و اندیشه های بین المللی ببندد، بیهوده است. آن ها کنترل محتوای رسانه های ایرانی، محدودسازی دسترسی به اینترنت، ایجاد اختلال در برنامه های رادیویی و ماهواره ای خارج از ایران را تلاش گزافی می شمارند که محکوم به شکست است و این شیوة عمل ایران را در تضاد با ارزش های اساسی آزادی بیان و آزادی مطبوعات می دانند.
در همین راستا تارنمای سفارت مجازی آمریکا، با هدف فراهم کردن منبع دیگری از اطلاعات به مردم ایران راه اندازی شد. این تارنما در غیبت روابط مستقیم، مانند پل ارتباطی میان مردم آمریکا و مردم ایران عمل می کند؛ چنان که خود تصریح کرده اند:
«شما- جوانان ایران- هم حامل عظمت کهنسال تمدن ایرانی هستید و هم از قدرت شکل دادن به کشوری که پاسخ گوی آرمان های شما باشد، برخوردارید. استعداد، امیدها و گزینش های شما به آینده ایران شکل و به روشنایی بخشیدن به جهان یاری خواهد داد و هرچند زمانه ممکن است تیره جلوه کند، میل دارم بدانید که من با شما هستم.» (سایت العربیه، 1392).
در مارس 1942م. رادیوی دولتی ایالات متحده با عنوان رادیوی عمومی ملی (NPR) و چندی بعد نیز بخش بین المللی آن با عنوان صدای آمریکا (VOA) آغاز به کار کرد. هدف از تأسیس این بخش بین المللی، بهبود چهره آمریکا در جهان و گسترش آزادی و دموکراسی مورد نظر ایالات متحده در کشورهای دیگر بود. «صدای آمریکا» در واقع ابزاری بود برای اجرای سیاست های وزارت امورخارجه ایالات متحده و هم چنین تأثیر بر افکار مردم جهان نسبت به این کشور که از راه زبان رسانه دنبال می شد.
در آوریل 1979م. یعنی بلافاصله پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، بخش فارسی رادیو صدای آمریکا ابتدا با هدف جهت دهی به انقلاب ایران و در پی ناکامی، با هدف مقابله با انقلاب اسلامی و به چالش کشیدن آن، با 30 دقیقه برنامه روزانه راه اندازی شد. از 22 نوامبر 1979م. «احمدرضا بهارلو» فعالیت خود را در این رسانه آغاز کرد. در کنار بهارلو، مجریان دیگری همچون «رامش راسخ»، «بهروز عباسی» و «اکبر ناظمی» که از کارکنان رادیو ایران بودند، با هدایت بهارلو کارشان را در بخش فارسی صدای آمریکا آغاز کردند. «آلن  هایت» در کتاب «تاریخ VOA»، زمان تأسیس تلویزیون فارسی صدای آمریکا را سال 1996م. عنوان می کند. به این ترتیب، نزدیک به دو دهه بعد از آغاز به کار احمدرضا بهارلو در مجموعه صدای آمریکا و راه اندازی رادیو فارسی، مسؤولیت راه اندازی تلویزیون این مجموعه نیز به وی سپرده شد. در تاریخ 18 اکتبر 1996م. نخستین امواج تلویزیون فارسی صدای آمریکا با اجرای احمدرضا بهارلو برای تمام دنیا پخش شد.
«رادیو اسرائیل» پخش برنامه های خود به زبان فارسی را از بهار 1958م. به طور منظم آغاز و هدف خود را، تحکیم روابط دوستی بین دو ملت ایران و اسرائیل اعلام کرد. پخش برنامه های فارسی رادیو اسرائیل در واقع از بهار سال 1949م. (25 اسفند ماه 1337 خورشیدی) آغاز شد که تنها برای مهاجران ایرانی داخل اسرائیل بود و روی موج متوسط پخش می شد و صدای آن به خارج از کشور نمی رسید. این برنامه هفته ای دو بار (روزهای سه شنبه و جمعه) و هربار به مدت 15 دقیقه پخش می شد ولی به علت مشکلات مالی و فنی، در اوایل سال 1957م. به تعطیلی انجامید. با اهمیت یافتن موضوع روابط اسرائیل و ایران، جلب حمایت ایران و ایرانیان از این کشور، مقامات وزارت خارجه و دفتر نخست وزیری اسرائیل تصمیم گرفتند پخش برنامه های رادیویی را (این بار به سوی ایران) از سر بگیرند و در 23 آوریل 1958م. صدای این  رادیو برای اولین بار در ایران روی موج کوتاه شنیده شد. در آغاز، مدت پخش برنامه روزانه به مدت 15 دقیقه بود ولی به دلیل اهمیت این برنامه و موفقیت آن در بین ایرانیان، پس از چندی زمان پخش آن به 30 دقیقه افزایش یافت. پس از تشکیل نظام جمهوری اسلامی، مدت پخش برنامه رادیو اسرائیل به یک ساعت افزایش یافت و از اوایل دهه 80 میلادی در روزهای یک شنبه تا پنج شنبه 25 دقیقه دیگر به آن افزوده شد و در ژانویه 2011م. به یک ساعت و نیم در هر روز افزایش یافت. به این ترتیب، هم اکنون رادیو اسرائیل در تمام روزهای هفته به مدت یک ساعت و نیم برنامه پخش می کند. این رادیو یک بنیاد غیردولتی است که بودجه آن از عوارض سالیانه شهروندانی که در خانه های خود دارای دستگاه رادیو و تلویزیون هستند و هم چنین از راه پخش آگهی های بازرگانی تأمین می شود. گرچه مدیرعامل این بنیاد از جانب دولت و هر چهار سال یک بار گزیده می شود، ولی اعضای هیأت مدیره از میان نمایندگان تمامی احزاب سیاسی، نویسندگان، شاعران، هنرمندان و روزنامه نگاران برجسته کشور (از سوی انجمن ها و اتحادیه های صنفی خود) گزیده می شوند تا بر کار رادیو، تلویزیون و ماهیت و کیفیت برنامه های آن نظارت و بی طرفی آن را تضمین کنند.
بخش فارسی بی.بی.سی زیرمجموعه ای از سرویس جهانی بی.بی.سی است که به زبان فارسی و از طریق رادیو، اینترنت و تلویزیون، فعالیت خبری و رسانه ای می کند. هم اکنون «صادق صبا» ریاست این بخش را برعهده دارد. این شبکه با بودجه وزارت امور خارجه و مشترک المنافع بریتانیا اداره می شود. وب گاه فارسی بی.بی. سی، وب سایت خبری فارسی زبان رادیو بی.بی.سی است که در سال 1379ه.ش راه اندازی شد. نویسندگان بی.بی.سی عبارت اند از: ساقی لقایی، کامران متین، رضا حقیقت نژاد، معصومه ناصری، آرش موسوی، مهدی خلجی، مرتضی کاظمیان، جهانداد معماریان، مصطفی مدنی و...
«رادیو زمانه» در سال 2004م. با کوشش ایرانیانی مانند «فرح کریمی»، نماینده وقت پارلمان هلند، تأسیس شد و از 13 مرداد 1385ه.ش (4 اوت 2006م.) فعالیت خود را آغاز کرد. بخشی از بودجه زمانه از سوی پارلمان هلند تأمین می شود. پشتیبانان این وب سایت کمیسیون اروپا، مطبوعات آزاد، کار و تجارت بین المللی کانادا هستند. سردبیر زمانه «محمدرضا نیک فر»، مدیر وب سایت، «آرین دوولف» و رئیس هیئت نظارت، دکتر «بیژن مشاور» است. نویسندگان وب سایت عبارت اند از: اکبر گنجی، مجید محمدی، پارسا محمدی، حمید مافی، شهلا شفیق، بابک مینا، محسن کدیور و.... برخی از افراد مثل «اکبر گنجی» در وب سایت های مختلف برانداز مانند: دویچه، بی.بی.سی و... بر ضد نظام مطالب مختلف می نویسند.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار اجتماعی
اخبار روز اجتماعی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon