وصی قانونی گلابدرهای: چارهای جز شکایت از داریوش مهرجویی ندارم
خبرگزاری تسنیم: خلیلی، وصی قانونی محمود گلابدرهای معتقد است که مهرجویی، فیلم سینمایی «سنتوری» را با اقتباس از یک داستان گلابدرهای ساخته و بنا دارد به این دلیل از او شکایت کند.
علی خلیلی وصی قانونی زندهیاد محمود گلابدرهای در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم به انتقاد از داریوش مهرجویی پرداخت.
خلیلی معتقد است که مهرجویی داستان فیلم سنتوری را با اقتباس از کتاب «صحرای سرد» گلابدرهای نوشته است و میگوید: در سال 63 درست 30 سال پیش اثری از گلابدرهای با عنوان «صحرای سرد» از سوی انتشارات ایرانیاد به چاپ رسید. این کتاب روایتی است از زندگی یک نوازنده چیره دست و توانا که تبحر بسیاری در این زمینه داشته به طوریکه دیگران از چیره دستی او متحیر میشوند. حق نشر این کتاب و دیگر آثار گلابدرهای به وصیت خود او به من واگذار شده و تمام حقوق آن از گذشته تا آینده به من مربوط میشود.
خلیلی ادامه میدهد: آقای داریوش مهرجویی در سال 89فیلمی را با نام سنتوری میسازد که با آن سروصدای زیادی در حوزه سینما به پا میشود به عقیده گلابدرهای، من و بعدها به اعتقاد بسیاری از اهالی سینما این فیلم برداشتی است از قصه «صحرای سرد» گلابدرهای است.
به گفته خلیلی، محمود گلابدرهای درسال 89 قصد پیگیری این امر را داشته اما به دلیل بروز حوادثی مانند آتش سوزی خانهاش پیگیری این ماجرا به عقب افتاده. خلیلی میگوید: «من هم که مالک اثر بودم با روشی که گلابدرهای برای حل و فصل این ماجرا درنظرگرفته بود، مخالف بودم. خاطرم هست که در همان ایام سه بار به همراه گلابدرهای به دفتر مهرجویی در خیابان مفتح رفتیم. من از گلابدرهای خواستم که از این نوع برخورد منصرف شود تا فرصت بهتری برای پیگیری این ماجرا بوجود بیاید. بعدها او نظرم را پذیرفت.»
خلیلی میگوید: بعد از درگذشت گلابدرهای این ماجرا را با مهرجویی درمیان گذاشتم اما او قبول نمیکرد که سنتوری اقتباسی از صحرای سرد است. اما بعدها در شناسنامه فیلم این کتاب را برداشتی آزاد از کتاب عقاید یک دلقک دانست. درحالی که محتوای عقاید یک دلقک و سیر داستان آن با آنچه که در سنتوری روایت میشود، متفاوت است. شخصیتها زندگی متفاوتی با زندگی شخصیتهای سنتوری دارند.
او میگوید من از همه حقوق مادی اثر صرفنظر کردهام اما در نظر دارم تا به زودی مدارک موجود را در یکی از سایتهای فرهنگی منتشر کنم تا گلابدرهای به جایگاه واقعی خود بازگردد. به قول فیتز جرالد ماجرا همان شخصیت است. یعنی اگر شخصیت را از داستانی برداریم ماجرای آن نیز برداشته خواهد شد. اگر بخواهیم با این منظر به سنتوری نگاه کنیم، متوجه میشویم که بسیاری از کاراکترهای محوری لوکیشنها و حتی آواهای تصنیف که توسط چاوشی به اجرا درمیآید از داستان گلابدرهای اقتباس شده است. قهرمان داستان سنتوری همان علی در صحرای سرد است که تنها سازش تغییر میکند. علی در سنتوری کبوترباز است اما در صحرای سرد او به قناری علاقه دارد.
خلیلی که معتقد و البته معترض به اقتباس مهرجویی از روی یک اثر گلابدرهای است، فکتهای دیگری را هم در ابن باره بیان میکند: «علی در سنتوری هرچند آپارتمان نشین است اما خانه وی نمادهای سنتی مانند حوض، لانه کبوتر و ... دارد یعنی آن حال و فضایی که در خانه علی در صحرای سرد می بینیم. علاوه بر این رابطه علی با همسرش در سنتوری همان رابطهای است که علی با حمیرا در صحرای سرد دارد که در دو حالت علی به همسرش ساز را آموزش میدهد.»
وصی قانونی محمود گلابدرهای معتقد است: «سنتوری کلا برداشتی اقتباسی از صحرای سرد است که در ساختار و شخصیتها میتوان این را دید. متأسفانه من تاکنون با وجود تلاش برخی از دوستان موفق نشدم که با مهرجویی حضوری صحبت کنم اما به نظر میرسد چارهای نیست جز اینکه اقدامی قانونی صورت گیرد تا جلوی ساخت سنتوری 2 نیز گرفته شود.»
انتهای پیام/