کاهش جمعیت ضربه‌ای سهمگین بر پیکر مسلمین

کاهش جمعیت ضربه‌ای سهمگین بر پیکر مسلمین

خبرگزاری تسنیم: کامیار صداقت ثمرحسینی معتقد است: فارغ از دو دهه هیاهوی تبلیغاتی کنترل جمعیت در برنامه‌های کاهش جمعیتی در وهلة اول باید از شریعت اسلام تخطی نکرد و هرگز نباید از روش‌هایی استفاده کرد که موجب عقیم‌شدن دائمی زنان و مردان جامعه می‌شود.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی  یادداشتی با عنوان"کاهش جمعیت ضربه‌ای سهمگین بر پیکر مسلمین" نوشته و منتشر کرده است.

متن این یادداشت در ادامه آمده است:

چند سالی پس از خاتمة جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران بود که برنامه‌های توسعه‌ای در کشور آغاز شدند. مشخصة برخی از آن برنامه‌ها همچون «برنامه کنترل جمعیت» که در طی دو دهه اخیر به قوت تمام استمرار داشته‌اند، توسعه در ظواهر بود که به‌تدریج نتایج منفی‌شان آشکار می‌شوند. توسعه سطحی همانند باد کردن بادکنک است. بادکنک تا سقف مشخصی باد می‌شود، از مرحله‌ای دیگر، هرچه بیشتر باد شود، تنها ریسک ترکیدن آن بیشتر می‌شود؛ زیرا خواسته‌اند بدون آنکه بر ظرفیتش بیافزایند، بزرگش کنند. در این زمینه شواهد بسیاری در آثار علمی مختلف مانند آثار دکتر فرامرز رفیع پور، «توسعه و تضاد» و «موانع رشد علمی در ایران» و کتاب اخیرش با عنوان «دریغ است ایران که ویران شود» می‌توان یافت.

امروزه فارغ از دو دهه هیاهوی تبلیغاتی کنترل جمعیت می‌دانیم که در برنامه‌های کاهش جمعیتی در وهلة اول باید از شریعت اسلام تخطی نکرد و هرگز نباید از روش‌هایی استفاده کرد که موجب عقیم‌شدن دائمی زنان و مردان جامعه می‌شوند. همچنین اینگونه برنامه‌ها باید با عنایت به ویژگی‌های محدوده‌های جغرافیایی و مدت زمان اجرای آن دائماً مورد ارزیابی و بازنگری واقع شوند؛ به عبارت‌ دیگر کنترل جمعیت برنامه‌ای محدود و کوتاه‌مدت است. علاوه بر مقطعی بودن، انجام برنامه‌های کنترل جمعیت باید در حاشیة برنامه‌های اصلی پیشرفت کشور باشند، بدین معنا که:
- اصل ارتقای نظام آموزش و تربیت کشور است و نه کم شدن جمعیت کشور.
-  اصل توزیع عادلانه امکانات در کشور است و نه کم شدن جمعیت کشور.
-  اصل توازن جمعیتی در کشور و مهار سیل مهاجرت‌هاست؛ و نه کم شدن جمعیت کشور.
- اصل زندگی بر اساس فرهنگ تولید است و ارتقای بازار کار است و نه کم شدن جمعیت کشور و ...
وقتی موارد مذکور و دیگر نظایر آن نادیده گرفته شوند و تنها بر کم شدن جمعیت پافشاری شود، نه‌تنها پیشرفتی حاصل نمی‌شود که نسل‌های آینده با بحران‌های سهمگین جدیدی نیز مواجه خواهند بود. امروزه مشاهده می‌شود که بافت جمعیت ایران به‌نحو بی‌سابقه‌ای دچار تغییر شده است؛ اما مشکل فزاینده مهاجرت و انفجار حاشیه‌نشینی در شهرهای بزرگ همچنان باقی است؛ زیرا مسئولان وقت، راه حل را در کاهش جمعیت دیده بودند و این خطایی بزرگ است. با کاهش جمعیت هرگز مشکل حاشیه‌نشینی در شهرها حل نمی‌شود و بلکه بر آن افزوده می‌شود که چنین هم شد.

در دوران موردبحث، تمام امکانات کشور در برنامه‌ای که گمان می‌شد ابدی است، در مسیر کنترل جمعیت ایران بسیج شد؛ همه‌جا سخن از رابطه‌ای میان بچه کمتر و زندگی بهتر بود و با تبلیغات چنین القاء می‌شد که همه موازین عقلی و شرعی حکم می‌کنند که سیاست کنترل جمعیت در کشور دنبال شود. کم‌کم تبلیغ جهت عقیم کردن (بستن لوله) زنان و مردان ایرانی شروع شد و هشدار برخی از پزشکان متعهد کشور مبنی بر بازگشت‌ناپذیری برخی از روش‌های مذکور سانسور شد. اطلاعات غلط بر قضاوت‌ها تأثیرگذار است.

عقیم‌سازی در اسلام حرام است و دیة یک انسان کامل بدان تعلق می‌گیرد و طبیعتاً عدم بیان واقعیت بر تصمیمات تخبگان تا عامه مردم اثرات منفی دارد. در چنین زمانی حضرت آیت‌الله علامه سید محمدحسین حسینی طهرانی (ره) (1345 - 1416 قمری) با نگارش کتاب «رسالة نکاحیه: کاهش جمعیت، ضربه‌ای سهمگین بر پیکر مسلمین» در برابر تبلیغات نادرست آن زمان بپا خاست. در معرفی او همین بس که او فقیه و عارفی سرشناس از شاگردان بنام آیات عظام حسین حلی، سید ابوالقاسم خویی، سید محمود شاهرودی، آقابزرگ طهرانی و سید محمدحسین طباطبایی بوده است. کتاب مذکور در اصل بخش مهمی از مجلد اول کتاب نور الملکوت قرآن است که در قالب کتابی مستقل در سال 1415 قمری در چهارده هزار نسخه در انتشارات حکمت تهران منتشر شد.

به خاطر دارم در اوایل دهه 1380 شمسی بود که در نشستی علمی حضور داشتم و یکی از محققانِ فاضل کشور مطالب آن را نشانه عقب‌افتادگی دانست و کتاب علامه را تنها مناسب خمیر کردن. این سخن آشکارا نشان می‌داد که مخالفان سیاست‌ جمعیتی مذکور چگونه در معرض فشار هنجاری بودند و به‌عنوان نماینده افکار کهنه و عقب‌مانده معرفی می‌شدند؛ اما حقیقت مطلب چیز دیگری است. ابتدا به دیدگاه علامه حسینی طهرانی (ره) درباره زنان که بسیار صریح و روشن ابراز کرده است، اشاره می‌شود: «اگر زن بچه بزاید و دنبال کمال برود، همه ملت خود را حیات بخشیده است.» (ص 230 – 231) او می‌نویسد:«طبق اعتقاد ما اگر زن بچه بزاید، با تندرستی خود، نیمی از حیات جمعیت کشور خویش را تضمین کرده است و اگر با آن به دنبال کمال روخی خود برود سعادت ابدی خود را حائز گردیده است، و بنابراین در روند مصالح جمیع جمعیت کشور خویش قدم راستین برداشته است.» (ص 230)

انسان اگر مطلبی را حق بداند و بیانش را لازم شمارد ولی به دلیل فشار هنجاری ساکت بنشیند و تنها نظاره کند تا مبادا توسط مردم سرزنش شود، نشانی از فرهیختگی و آزادگی در او نیست که آزادگی و فرهیختگی به حق‌خواهی و حق‌گویی است.

اینکه علامه حسینی طهرانی این انتقاد را مطرح می‌کند که مسئولان وقت، «آراء مخالفان کاهش جمعیت کشور» را لحاظ نکرده‌اند و حتی مخالفان کنترل جمعیت مجالی برای بیان نظرات خود نداشته‌اند، و این موضوعی است که باید به گونه‌ای تدبیر شود که دیگر نظایر آن رخ ندهند. او می‌نویسد: «در سمینارها و نشست‌ها صرفاً موافقین با مسئله را دعوت می‌کردند و از مخالفین نه‌تنها دعوتی به عمل نمی‌آمد بلکه از اطلاع آن‌ها و از ورود آن‌ها به اطراف و جوانب آنچه در آن سمینار سربسته و دربسته گذشته است، طور کامل استیحاش داشتند» (ص 65) جالب آنکه برخی از ناشرین قم کتاب را ازآن‌جهت که مخالف سیاست رسمی دولت در زمینه کنترل جمعیت کشور بوده است، توزیع نکردند. (ص 250) مسئلة کنترل جمعیت، مسئلة سرنوشت یک ملت است و باید با نگاهی همه‌جانبه بدان نگریست و از تک‌محوری پرهیز کرد. در چنین موضوعاتی باید همه دیدگاه‌ها را شنید، نگرانی‌ها را در نظر گرفت، فواید و معایب مترتب بر آن را سنجید و آنگاه درباره ابعاد و میزان و روش‌های اجرایی آن اندیشید.

علامه سید محمدحسین حسینی طهرانی کتاب خود را در دو بخش تنظیم کرده است. او در بخش اول به تفسیر آیه شریفه «وَ لَا يَقْتُلْنَ أوْلَادَهُنَّ» و در بخش دوم با عنوان «تذییلات» به بیان سیزده مطلب مهم در زمینة سیاست‌های کنترل جمعیت پرداخته است. مطالب کتاب عمیقاً نشان می‌دهد که این فقیه و عارف معاصر امامیه به مسائل اجتماعی و فرهنگی جامعه اهتمامی فوق‌العاده داشته و با پرس‌و‌جو از پزشکان حاذق کشور درباره برگشت‌ناپذیری عمل‌های وازکتومی و توبکتومی و عوارض آن و جمع‌آوری اخبار و اطلاعات مربوطه کوشیده تا همه زوایای موضوع را بشناسد.

موضوعات جالب‌توجه از مثال‌های ارائه‌شده در کتابش بسیار زیاد است. در اینجا به نمونه‌هایی از آن اشاره می‌شود:

1. او به دیدگاه‌های برخی از اساتید معروف کشور چون دکتر ناصر سیم فروش (چهره‌ ماندگار پزشکی کشور) اشاره می‌کند که به‌شدت با فرایند فزاینده عقیم‌سازی بی‌برگشت در جامعه مخالفت کرده‌اند و نوشته است: «مسلماً عده‌ای با ایجاد رعب در جامعه سعی دارند که از تمامی راه‌های کنترل جمعیت بدون توجه به جنبه‌های اخلاقی پزشکی و اسلامی آن استفاده کنند و اگر دست عدة معدودی از این گروه باز باشد، حتی سقط جنائی را نیز پیش کشیده و تقاضای قانونی شدن آن را خواهند کرد.» (ص 76) و در جایی دیگر سخنی را از دکتر حاج عباسعلی امیدی (پاتولوژیست معروف) و رییس بانک خون استان خراسان چنین نقل می‌کند: «روزی به او گفتم: شما با این علوم منحصرة به خود، چرا در این سمینارها و مجالسی که برای تقطیع و عقیم نمودن ارحام و ریشه‌کن کردن نطفة مردان تشکیل می‌دهند، شرکت نمی‌نمائید؛ و آراء طبّی خود را شرح نمی‌دهید؟! با کمال تأسف گفت: آقا اصلاً ما را در این سمینارها و نشست‌ها راه نمی‌دهند و نیز می‌گفت: روزی جوانی برومند، هیکل دار، قویّ البنیّه نزد من آند که چون لوله‌های خود را بسته بود و عارضه‌ای پیدا نموده بود، علاجی کنم. ...» (ص 132)

2. برخی از بیمارستان‌های خیریه نیز رسماً اعلام کرده بودند که در ازای بستن لوله، عمل زایمان و سزارین مجانی انجام می‌شود. (ص 147)

3. روزنامه خراسان 10 شعبان 1414 قمری (3 بهمن 1372) طی شماره 12885 تحت عنوان «ارائه برگ تنظیم خانواده شرط اصلی متقاضیان تحت پوشش کمیتة امداد امام خمینی (ره) خراسان اعلام شد.» آمده است که کمک به خانواده‌هایی که سه فرزند یا بیشتر داشته باشند، منوط به عمل وازکتومی و یا توبکتومی است و به خانواده‌های زیرپوشش کمیته در صورت عمل جراحی مذکور 50 هزار ریال پاداش تعلق می‌گیرد. (ص 147 – 148) و علامه طهرانی درجایی دیگر از کتابش دردمندانه چنین می‌نویسد: «در کمیته‌های امداد امام خمینی به زنان و مردان فقط می‌گویند وازکتومی و توبکتومی باید بنمایید. زن بیچاره مسکین اگر بگوید: «آی. یو. دی» نصب کنید، فائده ندارد. اگر بگوید از هر وسیلة دیگر استفاده می‌کنم و شما هر ماه مرا معاینه کنید، اگر حامله نبودم کمک خود را بنمائید، قوطی شیر خشک به طفلم بدهید، ابداً فائده ندارد. اُف بر این مساعدت! اُف بر این رویْه! اف بر این ستم!» (ص 237)

4. روزنامه خراسان شنبه 6 صفر 1415 (25 / 2 / 73) شماره 13020 نوشت: «اطلاعیه: فرزند کمتر زندگی بهتر با دریافت جائزه» به مناسبت بزرگداشت هفته کنترل جمعیت بیمارستان و زایشگاه خیریه علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام به مردان یا زنانی که برای انجام عمل وازکتومی و توبکتومی (جهت جلوگیری از تراکم و انفجار جمعیت) به این بیمارستان مراجعه کنند، علاوه بر رایگان بودن عمل‌های مذکور، به‌حکم قرعه تعدادی تلویزیون اهداء می‌کند. (ص 210)

5. معاون امور بهداشتی وزارت بهداشت در آماری بیان کرده است که در ظرف چهار سال هشتاد هزار مرد و یک‌میلیون زن واقع در سن باروری اقدام به عمل جراحی وازکتومی و توبکتومی کرده‌اند. (ص 212 به نقل از روزنامه قدس 30 محرم 1415 (19 تیرماه 1373) شماره 1891) این بدان معناست که تنها در چهار سال فوق بالغ‌بر یک‌میلیون «خانواده ایرانی» نازا شدند.

مثال‌های علامه حسینی طهرانی در این زمینه فراوان است و مجال بیان تمامی آن‌ها در این مختصر نیست. علامه با استناد به آمار رسمی مقامات می‌نویسد آمار تلفات زنان و مردان در خصوص بستن لوله (توبکتومی و وازکتومی) در زنان یک‌میلیون و در مردان هشتاد هزار نفر رسیده است. منظور او از تلفات، مرگ‌ومیر ناشی از عمل‌های مذکور نیست، بلکه خود آن عمل‌هاست؛ چراکه دیة لوله‌های مرد در شرع مقدس اسلام قیمت دیة یک مرد کامل و دیة لوله‌های زن قیمت دیة یک زن کامل است. (ص 209 و نیز ببینید: ص 313 الی 323) و تأکید دارد که به دلیل فریبکاری و بنا بر قاعده غرور که پیامبر اکرم (ص) فرمود‌ند: «المَغْرُور یَرجِعُ الی من غَرَّه»، دیة زنان و مردانی که بنام کنترل جمعیت عقیم شده‌اند بر عهدة سازمان‌هایی است که در این امر دخالت داشته‌اند. (ص 322 – 323) ... پنج هزار تومان جایزه و یا تلویزیون به‌حکم قرعه و مانند آن ... «گویی به طفلی آجیلی داده‌اند تا او را بدزدند و سرقت کنند و خونش را بمکند.» (ص 210)

در دوران دفاع مقدس کشور با تحریم‌هایی وسیع مواجه بود. شاید بسیاری از خوانندگان این سطور به یاد داشته باشند که جهت تهیه دارویی و حتی نخ عمل جراحی باید خانواده بیمار از نیمه‌های شب در مقابل داروخانه هلال‌احمر در صف ‌نوبت می‌ایستادند. در اینجا سؤال علامه حسینی طهرانی آن است که چرا غربی‌ها که دارو و درمان کشور را تحریم کرده بودند، اینک سیل کمک‌های مادی خود را جهت تسهیل سیاست‌های کنترل جمعیتی ایرانیان که علامه آن را «قتل و عام مسلمین و شیعیان» می‌نامد، (ص 199) پیش گرفتند؟ بعد هم سیل اهدای جوایز غربی به مسئولان وقت باز شد.

هر کس آمار بیشتری و یا راهکارهای جدیدتری جهت کاهش و نابودی باروری ایرانیان ارائه می‌داد، تشویق «جهانی» می‌شد. در همان سال‌ها وزیر بهداشت وقت جایزه کنترل جمعیت را از سازمان ملل دریافت کرد و چند سال بعد هم معاون تنظیم خانواده وزارت بهداشت دیگر جایزه کنترل جمعیت را درو کرد و حتی اینک نیز جوایز بین‏المللی سازمان بهداشت جهانی به کسانی تعلق می‌یابد که پرشک و رواشناس و غیره و با استفاده از وسایل ارتباط‌جمعی می‌کوشند تا ازدواج در سنین بالا و سن بارداری در سنین بالای چهل‌سالگی زنان را با استناد به پیشرفت‌های پزشکی «طبیعی» نشان دهند. این جوایز دامی است که سال‌هاست برای جوامع اسلامی تدارک دیده‌شده است و در سراسر اثر علامه حسینی طهرانی اینگونه هشدارها نسبت به برنامه‌های استعماری دیده می‌شود.

از دید او افزایش جمعیت درصورتی‌که با آموزش صحیح همراه شود، نه‌تنها مایة فقر نیست که سرمایه آینده توسعه و پیشرفت است. اینکه اسرائیل می‌کوشد تا جمعیت اعراب رشد سالمی نداشته باشد، نشان از نگرانی آن رژیم دارد که مبادا این جمعیت به سرمایه‌های توسعة آینده تبدیل شوند. (ص 205) از دید علامه حسینی طهرانی مشکل اصلی کشور افزایش جمعیت آن نیست، بلکه توازن جمعیت است. به بیان او «تکرار و تبلیغ آنچه دیگران از خارج از مرزها می‌خواهند، گرهی از مشکلات امروز ما بازنخواهد کرد و هرگز نمی‌تواند بر مشکل اصلی که ناشی از مهاجرت بی رویة جمعیت به‌سوی شهرهای بزرگ است سرپوش بگذارد و بالاتر از آن، ضعف برنامه‌ریزی، مدیریت و اجرا در مرحلة ارائة خدمات جدی و مؤثر به روستاها را به‌طوری‌که متناسب با ابعاد عظیم نیازها و کمبودها باشد، از دیدها محو نخواهد کرد. (ص 308) نباید با مردم به‌صورت گلة گوسفند برخورد کرد و قابلیت‌ها و مهارت‌ها و شایستگی افراد و خانواده‌ها برای تربیت صحیح فرزندان صالح و کارآمد را یکسره نادیده گرفت و برای خوشایند مراجع بین‌المللی که امروز دروغ بودن حرفشان را خودشان هم اعتراف دارند، یکسره همه‌چیز را زیر پا گذاشت و چنین وانمود کرد که گویا انفجار جمعیت، همه سرمایه‌ها و ثروت‌ها و امکانات کشور را می‌بلعد ...» (ص 308 – 309) مبحث پایانی کتاب علامه به ضدیت فلسفة اسلام و روح ایمان با کاهش جمعیت اختصاص دارد. (ص 327 الی 345)

علامه انگیزة کاهش جمعیت در کشور را فقط اهداف سیاسی می‌داند و آن را بخشی از طرح‌های تغییرات فرهنگی کشورهای استعمارگر غربی در کشورهای اسلامی می‌داند که منجر به حاکمیت فرهنگ غرب می‌شود و از مسئولان میِ‌خواهد تا با جامع‌نگری در سیاست‌گذاری‌های کلان کشور، مراقب باشند که ناخواسته در مسیر سیاست‌های استعماری کشورهای غربی قرار نگیرند.

منبع:
سید محمد حسین حسینی طهرانی (1415 ه.ق) رسالة نکاحیه: کاهش جمعیت، ضربه‌ای سهمگین بر پیکر مسلمین. طهران، انتشارات حکمت

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران