جسارت؛ کلیدواژه تغییر تاکتیکی سینمای نیمه دهه ۷۰

جسارت؛ کلیدواژه تغییر تاکتیکی سینمای نیمه دهه 70

خبرگزاری تسنیم: «هیوا» را شاعرانه‌ترین فیلم دفاع مقدس سینمای ایران می نامند و علیرغم تمام داشته‌های قدرتمندی که دارد، تنها پشت این توصیف شاعرانه متوقف می‌کنند و در تحلیل مضمون و خط کشی جدید سینمای ارزشی، بحث چندانی به عمل نمی‌آورند.

خبرگزاری تسنیم- مجتبی اردشیری:

«هیوا» را شاعرانه‌ترین فیلم دفاع مقدس سینمای ایران نامیده‌اند؛ توصیف درخور و شایسته‌ای است اما گمان برده می‌شود فیلم را علیرغم تمام داشته‌های قدرتمندی که دارد، تنها پشت این توصیف شاعرانه متوقف کرده‌اند و در تحلیل مضمون و خط کشی جدید سینمای ارزشی، بحث چندانی به عمل نیاورده‌اند.

رسول ملاقلی‌پور از‌‌ همان ابتدای دهه شصت که ظهور کرد، اندیشه نوآر سینمای دفاع مقدس را نیز متولد کرد. این تفکر، ملهم از تاثیرات عمیق احساسی و فکری در لوای توجه به جزییات دراماتیک و بصری، خود را نشان می‌داد و نکته بارز آن، آینده بینی متاثر از آرمان گرایی منطقی بود. ملاقلی‌پور به واسطه چنین چارچوب فکری، از اوایل دهه شصت تا اواسط دهه هشتاد، بار‌ها در مقام صف شکن ظاهر شد و هر بار مسیر سینمای دفاع مقدس را به سویی برد که هم نیاز این گونه سینمایی بود و هم تثبیت کننده مقام یک کارگردان – مولف واقعی.

ملاقلی‌پور، در اوایل نیمه دوم دهه هفتاد، با «هیوا»، عملا مسیر متفاوتی در سینمای دفاع مقدس ایران را روایت می‌کند؛ مسیری که خود نیز در سال‌های آتی از آن پیروی می‌کند و هیچ تابعی را نیز به خود نمی‌بینید چون این شکل سینما، جسارت خارق العاده‌ای را می‌طلبید که در بسیاری از فیلمسازان آن عصر وجود نداشت؛ جسارتی که سبب می‌شد حتی فیلم‌های رسول ملاقلی‌پور شناخته شده و برجسته نیز مورد ممیزی قرار گرفته و به بد‌ترین شکل ممکن اکران شوند.

با «هیوا»، «جسارت» که اولین مشخصه اخلاقی ملاقلی‌پور بود، به شکلی همه جانبه وارد سینمای او شد اما کمی با احتیاط؛ در فیلم بعدی‌اش (نسل سوخته) کمی دست از این احتیاط منطقی می‌کشد و در اثر بعدی‌اش (قارچ سمی) کاملا آشکارا حرف‌های خود را می‌زند.

هیچ فیلمی در گونه دفاع مقدس تا به امروز نتوانسته به اندازه «هیوا» کارآمدی قهرمان زن را در دل رخدادهای درام به تصویر بکشد؛ قهرمان به مفهوم سینمایی و البته اخلاقی. هیوا، زنی است که ری اکشن‌های گل درشتی ندارد و صبر و پایداری و سماجت او برای یافتن حمید، از وی قهرمانی می‌سازد که تا آخرین لحظه، می‌ایستد و چادر بر جنازه شوهر شهیدش می‌کشد.

در این فیلم، ملاقلی‌پور، فضایی را برای روایت برمی گزیند که ضمن داستانگویی، مخاطب را نیز در معرض داوری قرار می‌دهد بی‌آنکه خود در فیلم به کسی یا چیزی حکم دهد؛ در این فیلم، کاراکترهای بسیاری حضور دارند؛ حمید که کارکرد علی داستانی است و درام را پیش می‌برد، کاراک‌تر هاشم‌پور به عنوان فرد مخلصی که هنوز زنده است و پستی معمولی دارد، کاراک‌تر پسیانی که به قولی برای گرفتن عکس به جبهه رفته اما گیر می‌افتد و خودش به پایش تیر می‌زند که نمونه‌ای از انسان‌های فرصت طلب مزور است که پستی بالا دارد و البته کاراکترهایی که طبق دیالوگ خود فیلم: «اگر آدم حسابی باشیم، می‌ریم» و می‌روند.

«هیوا» فیلم شخصیت‌شناسی است که بر الفبای وفاداری تکیه می‌کند. تمام شخصیت‌های فیلم، با وجود گذشت سال‌ها، بر‌‌ همان رفتارهای خود وفادار هستند؛ آنکه پس از پانزده سال از ناپدید شدن شوهرش، هنوز به هیچ یک از پیشنهاد‌ها بله نگفته است، آنکه هنوز هم رو بازی می‌کند و آنکه از جنگ دکانی برای خود باز کرده و منصبی مهم دارد.

بنابراین باید این گونه نتیجه گرفت که «هیوا» به عنوان محصول جدیدی از سینمای دفاع مقدس در نیمه دوم دهه هفتاد، فیلمی ملهم از داده‌های اخلاقی است اما این بار با زبانی دیگر؛ زبانی که در سه فیلم بعدی کارگردان نیز نمود زیرپوستی دارد و در فیلم چهارم، به یک باره باز وارد مسیر دیگری از حیات فیلمسازی کارگردان می‌شود که متاسفانه اجل این مهلت را به او نداد که ادامه حیات تازه فیلمسازی خود را از سر بگیرد.

البته به این نکته مهم نیز باید اشاره کرد که ملاقلی‌پور در این تغییر مسیر که به تعبیری تغییر تاکتیکی محسوب می‌شود، از عنصر «جذابیت روایی» ‌‌نهایت بهره را می‌برد؛ اتفاقی که وی همواره در هر تغییر مسیر خود از آن بهره برده است و این بار نیز تلاش کرد به مدد مهره چینی کاراکتر‌ها، تقطیع فلاش بک‌ها در تمام مدت فیلم و تایم نه چندان طولانی آن‌ها، هارمونی بصری راکوردهای پایانی و ابتدایی فلاش بک با زمان حال و اقداماتی از این دست، «هیوا» را تنها به یک اثر دلی تبدیل نکرده و با تمام عاشقانه‌ها و بعضا ضدعاشقانه‌هایی که در فیلم نشان داده می‌شود، بحث زیبا‌شناختی آن نیز لحاظ شود؛ ملاقلی‌پور در این فیلم ذکاوت خارق العاده‌ای از خود نشان می‌دهد و چقدر آگاهانه از آن بیم دارد که اثر خود را به شمایل آنچه از «سینمای انتظار» کلیشه شده، نزدیک نکند و یا در پی احساس آفرینی کاذب نباشد و به همین دلیل است که فضل فینال فیلم را با آن شتاب به پایان رسانده و آن تصنیف عاشقانه را برایش برمی گزیند.

«هیوا» در یک جمله، فصل تبلور جسارت منطقی ملاقلی‌پور است. فیلمی که حتی تا به امروز نیز مشابهی به لحاظ جریان درام خاص خود ندارد. طبیعتا این تغییر مسیر در فیلمسازی کارگردان، برخلاف دیگر تغییر مسیر‌هایش، مقلدی نداشت چون این بار هر که می‌خواست از این جریان تبعیتی داشته باشد، می‌بایست به جسارت ذاتی خود بر می‌گشت و حال آنکه چنین قوه‌ای در نهاد خیلی‌ها نبود و نیست.

بنابراین حالا باید متوجه شده باشیم که اگرچه «هیوا» را شاعرانه‌ترین فیلم دفاع مقدس سینمای ایران نامیده‌اند اما فیلم را، علیرغم تمام داشته‌های قدرتمندی که دارد، پشت این توصیف شاعرانه متوقف کرده‌اند و در تحلیل مضمون و خط کشی جدید سینمای ارزشی بحث چندانی به عمل نیاورده‌اند.

انتهای‌پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران