تعطیلات یک ماهه نوروز!

تعطیلات یک ماهه نوروز!

خبرگزاری تسنیم: در کشوری که این همه تعطیلات دارد، چرا تعطیلات پنج روز و سیزده روزه نوروز، عملاً به نزدیک سی روز کش پیدا می‌کند، آن هم طوری که جایگاه‌های حساسی مانند سخنگوی وزارت امور خارجه نیز در گیر و دار این رویدادها در سکوت و تعطیلات به سر می‌برد؟

دکتر حامد حاجی‌حیدری استادیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در یادداشت اختصاصی برای تسنیم با عنوان «کشوری به شدت تعطیل!» نوشته است:

hajiheidari@PhiloSociology.ir

░▒▓ قضیه

در گرماگرم فرجام مهم‌ترین مذاکرات یک صد سال اخیر این کشور، در داغ شدن تحولات منطقه پیرامونی ما در غرب آسیا، و در جریان اهانت بی‌سابقه و شگفت‌آور رجب طیب اردوغان به دولت و ملت ایران آن هم در آستانه سفر به ایران، این کشور، عمیقاً در تعطیلات به سر می‌برد.
از آغاز سال پر حادثه هزار و سیصد و نود و چهار تا لحظه تنظیم این یادداشت، عصرگاه هشتم فروردین، سخنگوی محترمه وزارت امور خارجه، خانم مرضیه افخم، تنها سه موضع گیری داشته‌اند (صفحه اعلام مواضع سخنگوی وزارت امور خارجه/ http://www.mfa.gov.ir/index.aspx?fkeyid=&siteid=1&pageid=2122&siteid=1).
بله؛ با وجود این همه رویداد، اعم از سخنرانی نوروزی رضوی آیت ا... سید علی حسینی خامنه‌ای مقام معظم رهبری که اشارات مستقیم به سیاست خارجی داشتند، مذاکرات بغرنج اتمی، رویدادهای حساس و تعیین کننده یمن، و اظهارات بسیار اهانت آمیز رجب طیب اردوغان، سخنگوی محترمه وزارت امور خارجه، تنها سه موضع گیری داشته‌اند که تنها یکی از آن‌ها به حساس‌ترین موضوعات این روزها (یمن) مربوط است و دو تای دیگر در مقایسه با رویدادهای جاری کاملاً فرعی است؛ اولی در تاریخ شنبه، یکم فروردین، ساعت 23:44، که در آن اقدام تروریستی گروه‌های افراطی در شهر حسکه در شمال شرق سوریه را که به کشته و زخمی شدن ده‌ها تن از مردم غیر نظامی این شهر گردید، محکوم نمود. سپس، در تاریخ یک شنبه دو فروردین هزار و سیصد و نود و چهار، ساعت 23:06، آن هم «در پاسخ به سؤال خبرنگار ایرنا» (باز مرحبا به خبرنگار ایرنا)، در خصوص سخنان نخست وزیر کانادا، اظهارات وی را فقط «تکراری و غیر منطقی» توصیف کرد. و در نهایت، در ساعت 15:56، روز پنج شنبه ششم فروردین، حملات هوائی به کشور یمن که منجر به کشته و زخمی شدن تعدادی از مردم بی‌گناه یمن گردید را محکوم کرد، و این اقدام را گامی خطرناک و مغایر با مسؤولیت‌های بین‌المللی در احترام به حاکمیت ملی کشورها دانست. همین.
در سکوت خانم مرضیه افخم، رجب طیب اردوغان در مصاحبه با شبکه فرانس 24 که ساعت 12:00 ظهر پنج شنبه بیست و شش مارس دو هزار و پانزده بر خروجی رویترز قرار گرفت، ادعا کرد: «ایران تلاش می‌کند با انجام اقداماتی، کل منطقه را تحت هیمنه و سیطره خود قرار بدهد. ... ایران همسایه ماست. ما و ایران اعتقادات مشترکی داریم پس حق داریم انتظار رفتار منصفانه‌ای از ایران داشته باشیم». او همچنین به نحو بسیار موهن و کثیفی تلویحاً ایران را با تروریست‌ها یکی کرد و گفت: «ایران و گروه‌های تروریستی باید از یمن خارج شوند». او به این هم بسنده نکرد و گفت: «ایران می‌خواهد جای داعش را در منطقه بگیرد!». با این جمله اخیر، پایگاه خبری «انتخاب» به طرز برازنده‌ای تصمیم گرفت تا در تیتر مناسبی برای اظهارات نا مؤدبانه اردوغان بنویسد: «رئیس جمهور ترکیه افسار گسیخت».
در حالی که «رئیس جمهور ترکیه افسار گسیخت»، به جای سخنگوی 52 ساله وزارت امور خارجه ما، آیت الحق سید حسن نصر الله از لبنان، پاسخ اردوغان را فی الفور و در شبانگاه روز هفتم فروردین ماه داد. «این ادعا که ”ایران یمن را اشغال کرده و ایران بر یمن سیطره پیدا کرده و باید دخالت ایران در یمن متوقف شود“، بزرگ‌ترین دروغی است که الآن ترویج داده می‌شود. اما برای این بهانه، چه دلیل و مدرکی وجود دارد که یمن را ایران اشغال کرده است؟». ایشان فرمودند: «ایران امپراتوری نیست، بلکه کشوری اسلامی است و از این روست که به کمک لبنان، سوریه، عراق و یمن شتافته است، بدون اینکه چیزی بخواهد یا موضعی را تحمیل کند» (فارس، خبر شماره 13940107000686).
بله؛ به جای سخنگوی ما، آیت الحق سید حسن نصر الله از لبنان پاسخ داد. برای این وضع، و برای این تعطیلات عمیق و شدید باید فکری کرد. تردید کمی دارم که یکی از دلایلی که عربستانی‌ها این مقطع زمانی را برای تهاجم به یمن انتخاب کردند، همین تعطیلات عمیق در ایران بوده است. ایران، حس و حالی برای واکنش برازنده ندارد.
برای این وضع باید فکری کرد.

░▒▓ ریشه یابی قضیه
اساساً این همه نیاز ما به تعطیلات از کجا بر می‌خیزد؟
در کشوری که این همه تعطیلات دارد، چرا تعطیلات پنج روز و سیزده روزه نوروز، عملاً به نزدیک سی روز کش پیدا می‌کند، آن هم طوری که جایگاه‌های حساسی مانند سخنگوی وزارت امور خارجه نیز در گیر و دار این رویدادهای مهم در سکوت و تعطیلات به سر می‌برد؟
رایج‌ترین پندار نادرست در مورد ژاپنی‌ها این است که فکر می‌کنند کم بودن تعطیلات و طولانی بودن ساعات کار نزد ژاپنی‌ها، یا به این علت است که ژاپنی‌ها ذاتاً معتاد به کار بیش از اندازه‌اند، یا این که تمایل زیادی به استثمار شدن دارند! البته ژاپنی‌ها هم به نوبه خود معتقدند که غربی‌های مدرن و کشورهایی که الگوی توسعه خود را در غرب مدرن جستجو می‌کنند، «تنبل» هستند.
بی گمان، نمی‌توانیم بگوییم که ژاپنی‌ها به رغم «مدرن‌های آزادی خواه»! از استثمار شدن لذت می‌برند، چرا که ژاپن کشوری است که به نظام عادلانه دستمزدها بسیار مباهات می‌کند، و اغلب، می‌شنویم که فاصله بین میانگین دستمزد کارگران خط تولید با مدیران بلند پایه اجرایی، در مقایسه با همتایان امریکایی‌شان، به مراتب کم‌تر است. مثلاً، مدیران اجرایی عالی رتبه بزرگ‌ترین شرکت‌های ایالات متحده، 551 برابر میانگین دستمزد کارگران را دریافت می‌کنند، در حالی که این نسبت برای ژاپن، فقط کمی بیش از 71 برابر است.
آن‌ها که الگوی توسعه را در غرب مدرن جستجو می‌کنند، زیادی کار و کمی تعطیلات را نشانی از کم توسعگی قلمداد می‌نمایند، و از این دیدگاه، وضع ژاپن خلاف قاعده است. این در حالی است که ژاپنی‌ها آشکارا متمدن‌تر به نظر می‌رسند. ساعات کار زیاد در ژاپن صرفاً نشانه‌ی اصول اخلاقی ریشه‌دار و مستحکم کار در این کشور است. از این دیدگاه، کامیابی‌های ژاپن، در سایه‌ی وظیفه شناسی و وفاداری و تعهد کارگران نسبت به کار و شرکت‌شان به دست آمده است. علاقه زیاد به کار، ژاپنی‌ها را به موقعیتی که امروز دارند، رسانده است. ژاپنی‌ها به طریقی از حدود طبیعی تجربه بشری فراتر رفته‌اند، و علاقه شخصی به استراحت ندارند.
پس، چرا باید چنین امتیازی را از دست داد؟ آیا بهتر نیست که کارگران غربی و کشورهای مقلد توسعه غرب هم با تلاش بیشتر، تمدن بشری را بازسازی کنند و به پیش برند؟ این دیدگاه در ژاپن حامیان زیادی دارد. نخبگان ژاپن دیرگاهی است در هراسند که مبادا کارگران ژاپنی، به موازات رفاه بیشتر، علاقه به کارشان را از دست بدهند. به عقیده آن‌ها، این، همان جریانی است که در غرب روی داده است، و این ترس، با حس امریکاستیزی (که نتیجه اعتماد به نفس احیا شده ژاپنی‌هاست) تند و تیزتر می‌شود.
کارگران ژاپنی دستمزد بیشتر را به ساعات کار کمتر، ترجیح می‌دهند. مضافاً آن که معمولاً، «کار» به گروه داده می‌شود و نه به فرد؛ بنا بر این، کارگران واقعاً احساس می‌کنند که در صورت غیبتشان، کار انجام نخواهد گرفت، یا این که به همکاران‌شان خیانت ورزیده‌اند و آن‌ها را به حال خود رها کرده‌اند و آن‌ها هم خود را موظف می‌دانند که این اهمال را جبران نمایند. مدیران ژاپنی در استفاده از فشار گروهی در تحکیم حضور در محل کار و انضباط کاری استاد هستند. مثلاً، هنگامی که کارگران تمام مرخصی‌شان را می‌گرفتند، یا از اضافه کاری امتناع می‌کردند، مدیران به آن‌ها لقب «واگاماما» (わがまま؛ به معنای خودخواه و خودمدار، که بویژه برای بچه‌های شرور و سرکش به کار می‌رود)، می‌دادند که در واقع، انتقادی شدید بود و نشان دهنده‌ی آن که به همکاران خود پشت کرده و غرق در علایق شخصی خود شده‌اند. البته، تأثیر ژرف این انتقاد، تأییدی است بر قدرت فرهنگ و ارزش‌های سنتی در ژاپن. در نظر آن‌ها، ساعات زیاد کار با حجم کار انجام شده ارتباط زیادی نداشته، بلکه اساساً به درجه تعهد به کار مربوط است.
از سوی دیگر، تمایل به استفاده از مرخصی کامل از نظر شرکت‌های ژاپنی عملی دال بر عدم تعهد است و میزان تعهد کارکنان نیز عنصر کلیدی در ارزیابی سالانه کارکردشان محسوب می‌شود. یعنی، هر قدر زمان مرخصی یک عضو طولانی‌تر باشد، آن عضو بی تعهدتر جلوه کرده و ارزیابی سالانه کارکردش پایین‌تر خواهد بود و تأثیر آن طی مدارج ترقی آتی و میزان افزایش حقوق و موقعیت شغلی شخص پدیدار می‌شود. بنا بر این، در مقابل استفاده از مدت کامل مرخصی استحقاقی، جریمه‌های واقعی وجود دارد.

░▒▓ یک سطح عمیق‌تر...
رشد نیازهای فراغتی در جوامع معاصر، به یک بحران در تمدن و معنای زندگی فردی و اجتماعی بدل شده است. تحولات جامعه‌ی صنعتی مدرن موجب ایجاد اختلال میان کار و فراغت، رشد از خود بیگانگی، و دشواری دستیابی به احساس رضایت شده است.
در جوامع ما قبل مدرن، آسایش، رهایی، آسودگی و آزادی از قید و بند نامعقول، با زندگی معیشتی و دینی در آمیخته بود، و بنا بر این، در زندگی روزمره‌ی عامه‌ی مردم، هیچ گونه تمایز بارزی میان اوقات کار، اوقات عبادت و اوقات تفریح و استراحت احساس نمی‌شد. اگر چه طبقات معدود حاکم و ثروتمند از تفریحات و لذات خاص خود بهره‌مند می‌شدند، ولی، عامه‌ی مردم به شیوه‌ای طبیعی و کم و بیش دل‌خواه به نیازهای تفریحی، بازی، استراحت و شادی خود سازمان می‌دادند.
اما در جامعه‌ی صنعتی مدرن به سبک غربی و نه ژاپنی، با جدایی شدید اوقات کار و فضای کار از اوقات فراغت و فضاهای تفریحی و افزایش شدید مشغله‌های غیر کاری مثل تحصیل، رفت و آمد، تعهدات خانوادگی، و مشکلات شهرنشینی، موضوع اوقات فراغت با معضلات تازه‌ای روبه رو شده است. در شرایط جامعه‌ی صنعتی مدرن موضوعاتی مثل «فعالیت آزاد»، «امکان انتخاب» و «وقت آزاد از الزام و تکلیف» به پدیده‌ای کمیاب، پرهزینه و دور از دسترسی برای عامه‌ی مردم بدل شده است. پیشرفت‌های صنعتی اگر چه زمان کار و رنج کار را کاهش داده، ولی، مشغله‌های جدیدی را ایجاد کرده است که معمولاً، خصلت «ضد فراغتی» دارند، در واقع، «رنج کار» به «رنج زندگی» تبدیل شده است.
در عصری که بر میراث تجارب عظیم و شگرف دوران صنعتی و دستاوردهای گسترده‌ی مادی و معنوی آن استوار است، اگر چه در راه بهسازی و تسهیل زندگی انسان، همه چیز به صورت انبوه، عظیم، سریع، نو، پرجاذبه، رشک‌آمیز، شکوه‌مند، پیچیده و دسترس‌پذیر در آمده است، ولی، انگار در متن این هنگامه، «اصل زندگی» روز به روز رو به تحلیل و فراموشی می‌رود.
اگر فرزانگان اعصار گذشته، با اتکای به اصول موضوعه‌ی عقلی و منطقی می‌کوشیدند که به سؤال‌ها و نیازهای زمان خود پاسخ دهند، اندیشمندان و فرهیختگان روزگار ما با این وضعیت هستی‌سوز و جانکاه درگیر شده‌اند که اصلاً چه هستند؟ نیازها کدام اند؟ و اصول موضوعه چیست؟
نهیلیسم بیش از هر نداشته دیگری آزار می‌دهد. آرزوهای زیبای پیشرفت و ترقی، کاهش رنج و اوقات کار، کاهش جنگ و بیماری، کاهش فقر و بی‌عدالتی و ...، گویا به کابوس‌هایی فراگیر بدل شده است. همه ما، بیشتر می‌دانیم، بیشتر کار می‌کنیم، بیشتر می‌دویم، بیشتر به دست می‌آوریم؛ ولی، انگار فرصتی برای «زندگی کردن» و «احساس سعادت» نداریم. به بهانه دستیابی به «اهداف بزرگ!» دیگر مجالی و امکانی برای نیازهای ساده و معصوم مثل دیدن ماه، نوشیدن آب از چشمه، درد دل با مادربزرگ، آب تنی در حوض، چیدن توت از درخت، جمع کردن برگ حیاط، دیدار از خاله و دایی، گفت‌وگوی جمعی، غذا خوردن با خانواده، لذت پیاده‌روی در کوچه باغ، روی پشت بام خوابیدن و شمردن ستاره‌ها، بلعیدن هوای تازه، کاشتن سبزی در باغچه، تهیه‌ی ترشی و مربا در خانه، پرسه زدن در بازار، چانه زدن با دکان‌دار محله، کمک گرفتن از همسایه، تعمیر لباس‌های کهنه، خواب کوتاه بعد از ظهر و ... باقی نمانده است. انگار تمامی زندگی خلاصه شده است به جست و جوی برای یافتن سرپناهی حقیر و شغلی تصادفی، گیر کردن در ترافیک، دغدغه‌ی پرداخت اقساط، دلهره‌ی کنکور و تحصیل، انتظار کشیدن در صف‌های بی‌شمار، ترس از بیماری‌های مرموز، ترس از دزدی و ناامنی، ترس از جنگ و ترور، سردرگمی در اداره‌ها و مانند این‌ها و تنها دل‌خوشی‌ها نیز خلاصه شده است به خواندن حوادث روزنامه‌ها، پیگیری اخبار فوتبال، تماشای سریال‌های اجباری، پرسه در شبکه‌های ماهواره‌ای، تماشای پیشخان مغازه‌ها، خوردن ساندویچ و پیتزا، حرف زدن با تلفن و نقشه کشیدن برای خرید اتومبیل و تلفن همراه و حسرت خوردن برای آخرین محصولات مصرفی و مد ... . بسیاری از روان شناسان، جامعه شناسان و پژوهشگران اجتماع به این نتیجه رسیده‌اند که پیشرفت و توسعه‌ی جوامع مدرن غربی و به سبک آنان، به زیان از دست رفتن حس معنا و رضایت در زندگی تمام شده است.
از همان دوران اوج‌گیری انقلاب صنعتی و تسلط نظام سرمایه داری در غرب، متفکران و هنرمندان از دیدگاه‌های مختلف به نقد و ارزیابی آثار منفی و عوارض فرهنگی و روانی نظام جدید پرداختند. در این میان شعرا، نویسندگان و نقاشان، آثار زیادی در تصویر زشتی‌ها، نکبت‌ها و سقوط ارزش‌های اخلاقی دنیای صنعتی قرن نوزدهم خلق کردند. شاعرانی مثل ویلیام بلیک، لرد بایرون و پرسی بیش شلی در خاستگاه انقلاب صنعتی انگلستان، از پیشگامان این عرصه به شمار می‌روند. ویلیام بلیک در یکی از اشعار معروف خود، جنبه‌ی تاریک انقلاب صنعتی یا به قول خودش «کارخانه‌های تیره‌ی شیطانی» را چنین تصویر کرده است: «چشمانم را به مکتب‌ها و دانشگاه‌های اروپایی می‌دوزم و در آن جا داربست «[جان] لاک» را می‌بینم که پود شومش در گردش است، و چرخاب‌های نیوتن آن را می‌شوید، لباسی تیره می‌بافد که چرخان بر فراز ملت‌ها فرود می‌آید. کار بی‌رحمانه‌ی چرخ‌های بسیار را می‌بینم، که بی چرخ می‌چرخند، با دندانه‌هایی که خودمدار، هر یک به زور دیگری می‌جنبند، نه چونان چرخ‌های بهشت که هماهنگ و آرام به آزادی بر گرد یکدیگر می‌گردند».
طبیعت آدمی در چنبره‌ی مناسبات جامعه‌ی صنعتی و سرمایه داری مسخ و اسیر نیازهای کاذب و مصرف سطحی شده است. در چنین شرایطی انسان‌ها دیگر حق انتخاب و آزادی عمل خود را در نحوه‌ی گذران زندگی از جمله اوقات فراغت از دست داده‌اند و به مصرف کنندگان بی‌اراده‌ی «کالای فرهنگی» تبدیل شده‌اند.
تصویر الوین تافلر از زندگی جوامع مدرن غربی این است که در آن روان انسان دچار تجزیه، سر در گمی، بی‌هدفی و افسردگی شده است؛ این وضعیت، انسان غربی را به بازاندیشی در نگرش‌ها و ارزش‌های خود ناگزیر کرده است. تافلر، در کتاب مشهور و بحث انگیز «موج سوم» از لزوم تغییر سپهر روانی انسان معاصر که با افسردگی، نگرانی و تنهایی همه‌گیر رو به رو شده است، یاد می‌کند. به نظر وی انسان معاصر با سه نیاز اساسی جدید رویاروی شده است که باید به آن‌ها پاسخ گفت. این سه نیاز عبارت‌اند از: نیاز به معنی در زندگی، نیاز به تعلق اجتماعی، و نیاز به نظم و مسؤولیت اخلاقی. از این قرار، خلأی که افراد را این گونه به پناه بردن مفرط به تعطیلات وا می‌دارد، اموری از سنخ معنای زندگی، تعلق اجتماعی، و نظم و مسؤولیت اخلاقی است.
رفتن مردمان به سفرهای انبوه، اغلب زحمت بسیار می‌افزاید، و خستگی و فرتوتی اضافه می‌کند. البته سفر خوب است، ولی برای نیاز مردم خسته امروز، چیزی جز مسکنی ضعیف در حد آسپرین نیست. باید این درد از ریشه علاج شود، و علاج آن در تحکیم معنای زندگی + تعلق اجتماعی + احیای نظم و مسؤولیت اخلاقی در زندگی است. به قول سهراب: چشم‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید... /زندگی آب تنی کردن در حوضچه‌ی اکنون است/رخت‌ها را بکنیم/آب در یک قدمی است...
اندیشیدن درباره‌ی معنای زندگی، به ما می‌آموزد که چگونه در برابر هجوم امواج بیهودگی، آسیب‌های جسمی و روحی و سلطه‌ی نیازهای کاذب مقاومت کنیم. این که چگونه به خود و جهان می‌نگریم؟ چه انتظاری از خود و دیگران داریم؟ چه هدفی برای زندگی قایل هستیم؟ چگونه به آینده‌ی خود، خانواده و جامعه می‌اندیشیم؟ و چگونه از حاصل کار و تلاش خود بهره می‌گیریم؟ همه و همه‌ی این‌ها از جمله مسائلی هستند که می‌توان از طریق تأمل در معنای زندگی، به آن‌ها نزدیک شد. در متن روایت‌های کلان از معنا و مفهوم زندگی است که ما می‌توانیم عمیق‌ترین شادی‌ها، دریافت‌ها، زیبایی‌ها، دوستی‌ها، آزادی‌ها و توانایی‌ها را احساس کنیم و به ناب‌ترین لحظه‌های بودن و شدن دست یابیم. روایت‌های کلان از معنای زندگی، بویژه جهان‌بینی دینی، فرصتی است که به ما امکان می‌دهد در میان تمام مشغله‌های فرساینده و روان‌سوز زندگی روزمره، لحظاتی با خود خلوت کنیم، خود را بیابیم، با دیگران یگانه شویم، زیبایی‌ها را کشف کنیم و معنایی برای زندگی خود تعریف کنیم (توأم با اقتباس‌های آزاد از California Management Review، محمد حسین رضوانیه، جواد مهدیزاده و هربرت مارکوزه).
هوالعلیم

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
triboon
طبیعت