مجتهد زاده: ضعیف باشید کسی برای سازش دنبال شما نمی آید


مجتهد زاده: ضعیف باشید کسی برای سازش دنبال شما نمی آید

خبرگزاری تسنیم: پیروز مجتهد زاده ازاساتید علوم سیاسی و جغرافیای سیاسی گفت: ضعیف باشید کسی برای سازش دنبال شما نمی آید.به آقایان سلام برسانید و بگویید در سرمایه گذاری اقتصادی آلمان و ژاپن انرژی هسته ای در راس بود!

به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از روزنامه خراسان، دکتر پیروز مجتهد زاده ازاساتید علوم سیاسی و جغرافیای سیاسی ، 70ساله و اصالتا نوری (مازندران) که به شدت با توسعه صنعت هسته ای کشورمان به عنوان یک عامل قدرت ساز موافق است ، منتقدان این نظریه را بی نصیب نگذاشته و تصریح می کند که تردید در قدرت زایی پیشرفت های هسته ای جمهوری اسلامی و نگاه تنها اقتصادی داشتن به آن نشان از بی تدبیری است و چشم بستن بر واقعیات قدرت در جهان کنونی به شمار می رود . در یک روز سرد زمستانی در حالی با او در سعادت آباد تهران به گفتگو نشستیم که تاکید می کرد :سعادت این ملت در افزایش قدرت در ابعاد مختلف و ایجاد بازدارندگی در مقابل دشمنان است . او دراین زمینه البته انتقادهای تندی را نیز نثارآنچه روشنفکری سنتی می‌خواند می کند...

* شاخص های قدرت در دنیای امروز ما چه چیزهایی است که اگر کشوری این شاخص ها را داشته باشد یک کشور قدرتمند به حساب می آید ؟

ما می دانیم که قدرت حاصل ترکیبی از یک سلسله پدیده های اجتماعی ، اقتصادی و انتظامی هست و وقتی ما در سطح یک کشور صحبت از قدرت می کنیم معمولا از ترکیبی از عوامل مختلف سخن می گوییم . منظور من این است که با سنجیدن یک موضوع و یا یک پدیده قدرتی ما نمی توانیم یک کشور را یک قدرت بدانیم. قطر قدرت مالی بسیار بزرگی است ولی بدون داشتن دیگر پدیده های قدرتی حتی یک "کشور" شناخته نمی شود چه رسد که یک "قدرت" محسوب شود. به گفته دیگر در حوزه اقتصادی کشوری توانمندی بالایی دارد اما یک قدرت محسوب نمی شود و یک کشور هم توانمندی نظامی خوبی دارد اما از نظر اقتصادی ضعیف است و در مجموع یک قدرت به حساب نمی آید . هندوستان تا دو – سه دهه قبل بزرگترین جمعیت دنیای آزاد را داشت ولی قدرت شمرده نمی شد تا آن که از نظر اقتصادی جهش چشمگیری نشان داد و از نظر نظامی مجهز به سلاح هسته ای شد و از نظر تکنولوژی استراتژیک و ژئواستراتژیک جهش نشان داد و در جمع "قدرت" ها جای گرفت. توسعه قدرت علمی و تکنولوژی هم از شاخص های مهم تشخیص قدرت شمرده می شوند چنان که در بازار رقابت های قدرتی بحث هایی مثل توسعه صنعت هسته ای و تسخیر فضا مطرح هستند مانند هند و حتی ایران که در این عرصه فعالیت می کنند تا به دنیا نشان دهند که به سرعت به طرف تبدیل شدن به قدرت می روند. قدرت در ابعاد سیاسی و ژئوپلتیکی عبارت است از توان استفاده از ابزار لازم برای پیشبرد برنامه ها و اهداف قدرتی. در خاورمیانه مفهوم قدرت تقریبا محدود به نیروی نظامی و مانورهای استراتژیک است.

* فناوری و علم در رقابت های قدرتی امروز چه اثری داشته؟

بدون تردید در رقابت های اقتصادی فناوری نقش بسیار مهمی داشته است اما بیشترین محل تاثیر تکنولوژی در رقابت های نظامی بوده است. رقابت های نظامی وقتی به اوج خود رسید که تکنولوژی اتمی به میان آمد و رقابت بین کشورها به این بستگی پیدا کرد که چه کشوری تا چه حد سلاح هسته ای دارد. تکنولوژی هسته ای نقش بزرگی در پیشرفت رقابت های نظامی داشت اما امروز که رقابت اقتصادی جایگزین رقابت های استراتژیک کهن شده است، از نقش تکنولوژی هسته ای در رقابت های ژئوپلتیکی کاسته نشد. با این تفاوت که در نظام ژئوپلتیکی پیشین تکنولوژی هسته ای از دید توان تولید سلاح اتمی ارزیابی می شد و در نظام رقابت های کنونی تکنولوژی هسته ای از دید توان تولید انرژی و توسعه اقتصادی ارزیابی می شود. این تغییر در بحث های ژئوپلتیکی به ویژه در رابطه با مسئله انرژی هسته ای ایران که در دو دهه اخیر تبدیل به بزرگترین موضوع درگیری و بحث های مربوط به رقابت های ژئوپلتیکی جهانی شده است کاملاً خودنمایی دارد.

در همین رابطه است که ما به چشم خود می بینیم هر اندازه ایران تلاش می کند و حتی در عمل ثابت کرده و می کند که هیچ برنامه و هدف استراتژیکی در استفاده از صنعت هسته ای خود ندارد، همچنان قدرت های رقیب ایران مسئله واهمه ژئو استراتژیکی از توان هسته ای ایران را دنبال می کنند و قدرتی منطقه ای مانند اسرائیل که در ژرفاهای زیادی گرفتار رقابت ژئوپلتیکی با ایران است از هیچ تلاشی برای ریشه کن کردن قدرت هسته ای ایران خود داری نمی کند. اسرائیل که در نوبتی در گذشته شاهد تعلیق شدن غنی سازی هسته ای ایران به دست خود ایرانیان بود، در شرایط کنونی از همه توان خود برای جلوگیری از توافق ایالات متحده آمریکا و ایران در بحث های پنج به اضافه یک با ایران استفاده می کند. در این شرایط اگر ما می بینیم که در مراحل پایانی مذاکرات یاد شده مجددا در ایران صحبت از عدم نیاز به صنعت و انرژی هسته ای به میان می آید معنی کار این است که اسرائیل نسبت به عدم توافق مذاکرات ایران و غرب بر سر مسئله انرژی هسته ای نا امید شده است.

* موجودیت این صنعت خودش واهمه ساز است؟

بله! صرف داشتن ظرفیت هسته ای در هر کشوری سبب تحریک و واهمه رقیبان آن کشور می شود. ما دیدیم که به محض این که آمریکا سلاح هسته ای تولید کرد، شوروی در زندگی ژئوپلتیکی خود دچار احساس نیاز حیاتی به تولید آن سلاح شد چون خوب می دانست که زندگی در صلح و امنیت با رقیبان ژئوپلتیکی فقط می تواند در موازنه های ژئوپلتیکی و ژئواستراتژیکی تامین شود. یعنی شما نمی توانید از راه خواهش و تمنا و حتی تسلیم شدن به رقیب برای خود امنیت درست کنید. در آن وادی شما فقط می توانید با ایجاد موازنه های نظامی و ایجاد ابزار بازدارنده استراتژیکی صلح و امنیت خود و دیگران را تامین کنید. همه ما با این واقعیت آشنایی داریم که جنگ های بی پایان قدرت های اروپایی فقط در پایان جنگ جهانی دوم هنگامی که تولید سلاح اتمی در کشورهای رقیب صلح و امنیت پایدار نیم قرن دوم قرن بیستم و دهه های آغازین قرن بیست و یکم را تضمین کرده است. ما به چشم خود دیدیم که به محض دسترسی هندوستان به سلاح هسته ای رقبای ژئوپلتیکی آن قدرت به دسترسی پاکستان به سلاح هسته ای کمک کردند تا موازنه های استراتژیک میان آن دو قدرت رقیب بر قرار شده و صلح و امنیت شبه قاره هند تضمین گردد اما در منطقه خاور میانه حامیان اسرائیل شرایطی را به وجود آورده اند که آن کشور تبدیل به تنها دارنده سلاح هسته ای در میدان رقابت های ژئوپلتیکی خاور میانه شده و علیرغم کتمان چهل ساله اسرائیل در زمینه داشتن سلاح هسته ای، می کوشند تا این وضعیت عدم توازن ژئواستراتژیکی خاور میانه دوام پیدا کند.

* آیا دستاوردهای ما در صنعت هسته ای برای ما قدرت ساز هم بوده است؟

البته! اگرچه همه کشورهای رو آورنده به صنعت هسته ای این رویکرد را برای تامین منافع اقتصادی توجیه می کنند، ولی واقعیت اجتناب ناپذیر این است که انرژی هسته ای از ابتدای پیدایش جنبه ای کاملا استراتژیک پیدا کرد و بیشترین کاربرد آن در همان راستای استراتژیک بوده است. در حال حاضر دولت ایران به حق و حقیقت همه تلاش خود را به کار می گیرد تا به جهان ثابت کند که هدفش از توسعه صنعت هسته ای صرفا به منظور استفاده های صلح آمیز اقتصادی است، ولی رقیبان دور و نزدیک ایران اصرار دارند که باید این صنعت در ایران برچیده شود چون با وجود اینکه ثابت شده این صنعت صرفا به منظور های اقتصادی تعبیه می شود و توسعه می یابد ولی در ذات خود استعداد تبدیل شدن به وسیله ای برای استفاده استراتژیک را دارد و باید این احتمال از ریشه برکنده شود. به گفته دیگر، با برزمین کوبیده شدن همان اولین کلنگ تاسیسات هسته ای کشور مربوطه به جمع صاحبان استعداد استفاده استراژیک از انرژی هسته ای وارد می شود.

به همین دلیل است که ما شاهد بودیم تاسیس صنعت هسته ای در ایران با راهنمایی، تشویق و کمک ایالات متحده بود ، ولی اندکی پس از تاسیس اولین مراحل این صنعت در همان زمان شاه، ایالات متحده آمریکا به دلیل اغواگری های اسرائیل مخالفت با یک صنعت مستقل هسته ای در ایران را آغاز کرد. گذشته از آن، تهران وارد مرحله گسترش حضور نظامی خود در حساس ترین نقاط استراتژیک خاور میانه شد. سفارشات نظامی ایران و تلاش برای کسب تسهیلات پایگاهی و یا تاسیس پایگاه های نظامی از کشورهای دیگر منطقه غرب را نسبت به برنامه های آتی ایران مظنون کرد. درهمان اوایل پیروزی انقلاب نیز روشنفکران سنتی ایران همیشه گوش به تبلیغات ضد ایرانی دولت های دموکرات ایالات متحده داشتند، پس از پیروزی انقلاب در مقام «دولت موقت» در کمال نارسایی فکری اعلام کردند که چون «ایران دشمن خارجی ندارد»؟؟؟؟!!!!! نیازی هم به ارتش و قدرت دفاعی ندارد. آنها با تقلیل تولید نفت تا نصف توان مالی تامین کننده قدرت دفاعی را به نصف تقلیل دادند. همه سفارش های نظامی پول داده شده و پول نداده شده را کنسل کردند. بمب افکن های پیشرفته فانتوم را مرخص کردند و خلاصه این که با از بین بردن توان دفاعی کشور در عمل دعوت نامه سرگشاده ای را برای بعث عراق که از دید آقایان «دشمن خارجی» ایران نبود فرستادند تا بیاید و ایران و ایرانی را در کشور خود به خاک و خون کشد. آنها نه فرصت لازم را پیدا کردند و نه نیازی داشتند که همان هنگام برنامه هسته ای ایران را تعطیل کنند چون ایالات متحده آن هنگام سخت سرگرم خنثی کردن طرف های قرارداد تاسیس صنعت هسته ای کشور بود. ولی از آنجا که موجودیت همان اسکلت صنعت هسته ای بدون غنی سازی هم در دیده رقیب اسرائیلی ایران، در مقام دارنده ظرفیت لازم برای غنی سازی و بالقوه های استفاده استراتژیک دیده می شد، اسرائیل دنیای غرب را واداشت تا از راه تهدید های نظامی و تحریم های اقتصادی ریشه این صنعت را در ایران بخشکاند. ولی اکنون که پس از چندین سال مذاکرات دشوار و شکننده در عین تهدید های نظامی و تحریم های کمر شکن اقتصادی می رود اسرائیل را نسبت به ریشه کن شدن صنعت هسته ای ایران ناامید کند مجدد می بینیم که تعلیق کنندگان داخلی غنی سازی اورانیوم دو باره به صدا درآمده و می کوشند فرزندان ایران را قانع کنند که «ما به انرژی هسته ای نیاز نداریم» این صنعت و این امکان اعتلا دهنده موقعیت ژئو استراتژیکی ایران در رقابت های ژئوپلتیکی منطقه به دست خود ایرانیان ریشه کن شود.

* بالاخره داشتن این فناوری که شاخص قدرت است می تواند برای ما دشمن ساز باشد زیرا مرزهایی را می شکنیم که آنها نمی خواهند ایران اسلامی از این مرزها عبور کند.

آن هایی که برای فریب ملت ایران استدلال می کنند که توسعه صنعت هسته ای در ایران سبب دشمن تراشی می شود، کسانی هستند که در ابتدای انقلاب اسلامی و دولت موقت هم استدلال می کردند که چون ما دشمن خارجی نداریم نیازی به ارتش و قدرت دفاعی هم نداریم و توان دفاعی کشور را مرخص کرده و در عمل دشمن خارجی بعثی را تشویق به حمله نظامی به خاک کشور کردند و هشت سال خونریزی و برادر کشی. این آدم ها کسانی هستند که علیرغم آن همه تظاهر به روشنفکری در کار کشورداری حتی از اطلاعات اولیه مربوط به موضوع، یعنی صرف اعلام استقلال و برقراری مرز با دیگران، شما بقیه جهان را به رقابت و دشمنی دعوت کرده اید. اینها آدم هایی هستند که علیرغم آن همه ادعاهای پوشالی روشن اندیشی حتی نمی دانند که در عالم کشورداری در عصر مدرنیته یک کشور به کوچکی قطر و ابوظبی نمی توانید نشان دهید که دشمن خارجی نداشته باشد.

* به هر صورت برخی معتقدند که ایران در بحث غنی سازی یا فضایی یا ایدئولوژی انقلابی به سطوح بالایی از فناوری و نفوذ رسیده است، و این ها می تواند باعث افزایش دشمنان باشد .

طرح چنین بحث هایی برای کسی که در قلب دنیای علم عصر مدرنیته آموز شده است حقیقت غیر قابل هضم است. با چنین سوالی شما، یا به عبارت بهتر این روشنفکران سنتی چه می‌خواهند بگویند؟ آیا حرف این ها غیر از این است که ما «کشور ایران» برای این که دشمن خارجی نداشته باشیم دست از زندگی اقتصادی قرن بیست و یکم برداریم و هر همسایه ای هر چه از ما بخواهد به او تحویل دهیم تا دشمن خارجی نداشته باشیم چه می خواهید بگویید. از این روشنفکران سنتی باید پرسید وقتی در دولت موقت خود توان دفاعی کشور را مرخص کردید صدام حسین دست از دشمنی ما برداشت؟ آیا وقتی شما غنی سازی اورانیوم را برای دو سال و اندی متوقف کردید دشمنان خارجی که فکر می کنید ندارید از تهدید نظامی و تحریم اقتصادی ایران خود داری کردند؟ آیا بر اساس همین شیوه حیرت انگیز روشنفکری سنتی مسئول قول و قرار های خیانت بار با شیوخ ابوظبی از طریق شیخ سابق قطر برای دادن جزایر تنب و ابوموسی نبوده و نیست؟ آیا همین شیوه حیرت انگیز روشنفکری سنتی مسئول قول و قرارهای پنهانی معاونت پژوهشی وزارت خارجه دولت هفتم از طریق مشاور غیر ایرانی وزیر خارجه ایران با شیخ سابق قطر و مامورش در شورای همکاری خلیج فارس برای تغییر رسمی نام خلیج فارس در تهران نبوده است؟ تا کی ما باید این نتیجه های دلخراش روشنفکری سنتی را به چشم خود دیده و خود را به ندیدن بزنیم و همچنان این رفتار ضد ایرانی را نادیده انگاریم؟

* اما عده دیگری از کارشناسان بر خلاف نظر شما می گویند ما اگر غنی سازی را تعطیل کنیم مشکل حل می شود و آنها دیگر دشمنی نمی کنند . پس جواب اینها چیست؟

من گمان می کنم به تفصیل سرهای پنهان نگاه داشته این هیولای فکری را آشکار کرده باشم و نیازی به تکرار گفته ها نمی بینم.این حضرات ممکن است فکر کنند از سیاست چیزی می دانند اما قطعا جغرافیای سیاسی نمی دانند . همین که شما یک کشور هستید و مرز دارید و مستقل هستید عده زیادی را دشمن درست کرده اید . دشمنی ورزیدن افراد و یا ملت ها نسبت به هم به دلیل حسادت و رقابت و ترس یک حقیقت پیوسته وجدایی ناپذیر عالم روابط انسانی است. دشمن بودن در دنیای امروز یک حقیقت غیر قابل انکار است و اگر بخواهید کوتاه بیایید فقط فرصت یابی دشمن و ضربه پذیری خود را بیشتر کرده اید.

* برخی می گویند اگر ما با سازش جلو برویم هزینه کمتری به لحاظ اقتصادی خواهیم پرداخت . چقدر این نظریه به واقعیت نزدیک است؟

چه سازشی و چگونه؟ عالم سیاست عبارت از این است که صلح و سازش را بر اساس موازنه برقرار کنید نه بر اساس تسلیم شدن. این مطلبی نیست که من از خودم در بیاورم. آدم های باسواد یا از طریق مطالعه تاریخ روابط انسان ها و یا در تجربه عملی روابط کشورها این حقیقت را می شناسند و من در بخش های پیشین در این باره زیاد گفته ام. طرف مقابل اگر ببیند شما قوی هستید به شما زور نمی گوید . اگر ضعیف باشید کسی برای سازش دنبال شما نمی آید چون مرگ برای ضعیف امری طبیعی است و هر قوی اول ضعیف شد و آنگاه مرد.

* پس می توان گفت عالم سیاست عالم لطف و محبت نیست

دقیقاً. آقایان متوهم می گویند ما هر چه داریم تحویل دهیم تا اسراییل هم با ما صلح کند اما به محض این که اسراییل بفهمد در چنته ما هیچ چیزی نیست همین فردا حمله می کند و در واقع چیزی که جلوگیری می کند از این حمله همین ترس آن هاست. صلح در عالم امروز ناشی از ایجاد موازنه و بازدارندگی است .

* اما الان جمهوری اسلامی ایران حداقل 12سال است که روی مسئله هسته ای مقاومت و مذاکره می کند . این زمان و هزینه ای که داشتیم و فشارهایی که تحمل کردیم آیا باعث قدرت ما شده و توانستیم در منطقه و دنیا از این قدرت استفاده کنیم ؟ هزینه و فایده این اقدام چقدر به سود ما بوده است؟

اولاً این مقاومت کار بسیار خوبی بوده این مقاومت و ثانیاً اینکه صددرصد به نفع ما در منطقه بوده است . شما ببینید که اگر وضعیت ما این گونه نبود، آیا آمریکا عربستان را کنار می گذاشت و با شما در مورد مسائل خاورمیانه صحبت می کرد؟ علت همان قدرتی است که شما نشان دادید در منطقه حضور و نفوذ درست کردید تا کسانی بیایند و برای کسب رضایت شما به مذاکره بپردازند. هیچ ملتی پیدا نمی شود که سرمایه گذاری استراتژیک برای بالا بردن موازنه ها با دیگران را به حساب «سود» یا «زیان» اقتصادی بگذارد. حاصل این گونه سرمایه گذاری دوام و بقای چند صد ساله و مقتدرانه شما است که در پناه آن می توانید وضعیت اقتصادی خود را هم اعتلا دهید. این مطالب را من نمی گویم. این ها اصول اولیه ثابت شده علم اقتصاد و مطالعات استراتژیکی صلح و امنیت جهانی است. اگر شما ابهت دفاعی خود را از دست دهید خاک کشورتان را توبره می کنند. مگر ما این اندیشه مالیخولیایی را در دولت موقت انقلاب اسلامی به آزمون نگذاشتیم و هشت سال وحشیانه ترین دشمنی ها را برای ملت خود تضمین نکردیم؟.

* بحثی که مطرح می کنند این است که به جای این همه هزینه در حوزه هسته ای به سمت هزینه در حوزه اقتصادی می‌رفتیم و به جای اینکه قدرت را از هسته ای بگیریم در اقتصاد قدرت می شدیم همان کاری که ژاپن یا آلمان انجام دادند.

به آقایان سلام برسانید و بگویید در سرمایه گذاری اقتصادی آلمان و ژاپن انرژی هسته ای در راس بود. هم آلمان و هم ژاپن پیش از آغاز جنگ جهانی به صنعت هسته ای روی آوردند و زمینه های لازم را برای توسعه اقتصادی معجزه آسای خود در دنیای بعد از جنگ تضمین کردند. من واقعاً نمی دانم مبنای علمی بحث های این آقایان را در کجا باید جست و جو کرد. به حقیقت مانده ام که دریابم آقایان چگونه توسعه اقتصادی را در غیبت امنیت استراتژیک کشور تصور می کنند؟ چگونه آنها توسعه انرژی هسته ای را نه یک ضرورت پیوسته توسعه اقتصادی بلکه یک پدیده متضاد با آن می بینند. اینها در عالم تخیلات خود صنعت هسته ای را ضرر می دانند چون آقای خاتمی تعلیق کرد و آقای احمدی نژاد دایر کرد پس یا خاتمی درست می گوید یا احمدی نژاد و در واقع نظراتشان را در چارچوب های سیاسی می گویند در حالی که دنیا وسیع تر از این حرف هاست . در حالی که زمانی که تعلیق بودیم ما را تهدید به جنگ می کردند اما زمانی که تعلیق شکسته شد پای میز مذاکره آمدند و روابط بین الملل در واقع همین است که با ایجاد موازنه با رقیبان نگذارید به شما زور گفته شود.

* اصلاً می توان با توجه به تاریخ و منطقه و فرهنگ و دشمنان و ... ، ایران را با برخی کشورهای اروپایی یا پیشرفته مقایسه کرد؟

این مقایسه قیاس مع الفارق است. آلمان و ژاپن در جنگ جهانی دوم شکست خوردند اما ما در جنگ شکست نخوردیم . آلمان و ژاپن اولا برنامه هسته ای خود را قبل از جنگ شروع کرده بودند و هیتلر تقریبا به بمب اتم رسیده بود و ژاپن هم راکتورهای اتمی خود را ساخته بود . راکتور اتمی وبرنامه هسته ای هم جزو برنامه ها و سرمایه گذاری های اقتصادی است . چون سود اولیه آن تولید انرژی است و درواقع به قوی کردن اقتصاد هم کمک می کند . ما دشمن تراشی نمی کنیم و می خواهیم در برابر دشمن های موجود بازدارندگی ایجاد کنیم که همین می تواند به شکوفا شدن اقتصاد و رشد سرمایه گذاری نیز کمک زیادی داشته باشد . امنیت شرط اول اقتصاد است .چرا آمریکا برای توان نظامی خود این همه خرج می کند در حالی که رقیبی به نام شوروی ندارد؟ چرا اسراییل تمام موجودیت خود را برای بازدارندگی نظامی هزینه می کند؟ این حرفها عوامانه است و جنبه خود شکست دادن دارد. از این حرفها آن کسی خوشحال می شود که تلاش می کند تا ما صنعت هسته ای نداشته باشیم. آیا آن فرد دوست ما است؟ یا دشمن رسمی و علنی ما که ثابت کرده است نه تنها در کار سیاست های مستقلانه رژیم پیشین ایران آن همه اخلال گری کرد و می خواهد که نظام جمهوری اسلامی در ایران برچیده شود چون از حماس و حزب ا... علیه اسرائیل حمایت می کند. و اما روشنفکران سنتی ما می دانند علت اصلی و ابدی دشمنی اسرائیل با ایران همین حمایت استراتژیکی تهران از دشمنان فلسطینی اسرائیل است. صنعت هسته ای ما را سبب دشمنی اسرائیل می دانند انگار که ایران در غیاب صنعت هسته ای به حماس و حزب ا... کمک رساند اسرائیل دیگر هیچ دشمنی با ایران نخواهد داشت. خیر! من بر این عقیده هستم که این روشنفکران سنتی این اندازه درایت دارند که درک کنند علت اصلی و ابدی دشمنی اسرائیل با ایران انرژی هسته ای نیست بلکه همین مسئله فلسطین و پشتیبانی های استراتژیک ایران از فلسطینی ها است، ولی برای آنها نق زدن در زمینه صنعت هسته ای ایران آسان تر است و آنان حتی جرات فکر کردن به طرح انتقادهای جدی علیه استراتژی حمایت های استراتژیک جمهوری اسلامی نسبت به حماس و حزب ا... راهم ندارند.
منبع: ویژه نامه نوروزی روزنامه خراسان

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon