نظام حاکم سعودی نماینده واقعی ملت عربستان نیست

نظام حاکم سعودی نماینده واقعی ملت عربستان نیست

خبرگزاری تسنیم: رئیس یک موسسه در آمریکا رژیم حاکم بر عربستان را نماینده واقعی ملت این کشور ندانست و گفت: خاندان سعودی حاضر است کشور، ثروت و استقلال این ملت را در جهت تضمین بقای عرش سلطنت خود فدا کند و به آمریکا و انگلیس بفروشد.

"علی الاحمد" فعال و معارض سعودی در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم در خصوص اهداف تجاوز عربستان به یمن گفت: عربستان سعودی از تجاوز نظامی خود به یمن درصدد تحقق هدفی است که به موجب آن یمن را ناگزیر به قبول هیمنه و سلطه ریاض سازد، چرا که خیزش ملت انقلابی یمن از همان بدو آغاز بهار عربی می رفت تا یمن را از سلطه عربستان سعودی آزاد کند، عربستان سعودی در واقع از سال 1978 تا به امروز تصمیم گیری در خصوص یمن و ملت این کشور را به دست گرفته است، یعنی از همان زمانی که نیروهای هوادار عربستان سعودی در یمن اقدام به ترور ابراهیم الحمدی رئیس جمهوری وقت این کشور نمودند، و وی را به قتل رساندند، از آن زمان به بعد دولت و نظام یمن تصمیم گیری در خصوص این کشور را به عربستان سعودی واگذار کردند.

تسلط بر یمن اولین دلیل تجاوز عربستان به یمن

وی افزود: آن چه تاکنون روی داده در واقع عصیان بر هیمنه و سلطه سعودی ها در یمن بوده است و تلاش های انجام گرفته به این دلیل صورت گرفته است تا مردم و کشور یمن آزاد شوند، عربستان سعودی همواره کوشیده است تا مردم یمن مردمانی گرسنه و فقیر باقی بماند، این علت اصلی تجاوز نظامی عربستان سعودی برضد یمن است. هم اکنون عربستان سعودی از طریق این تجاوزهای مکرر می کوشد بار دیگر هیمنه و سلطه خود را بر این کشور بازگرداند، این مساله را می توان به عنوان علت نخست برشمرد، این که گفته می شود، اکنون عربستان سعودی با ایران در یمن می جنگد در واقع یک سری تبلیغات رسانه ای با هدف توجیه تجاوز به خاک یمن است، چرا که عربستان سعودی در سال 2009 هم یعنی از قبل به یمن تجاوز نظامی انجام داده بود و در آن زمان هم ایران در یمن حضوری نداشته بود.

الاحمد علت حمله و تجاوز نظامی عربستان سعودی به یمن را به دلیل روابط ایران با برخی از گروه های یمنی ندانست و تصریح کرد: این تجاوز به این دلیل صورت گرفت که ملت یمن به درستی دریافت که چگونه می تواند خود را از سلطه و هیمنه سعودی‌ها برهاند، این که برخی از گروه های یمنی با جمهوری اسلامی ایران روابطی را برقرار کنند، اصلا مساله ای نادرست نیست، چه اشکالی دارد؟ همان طور که خود عربستان سعودی هم روابط بسیاری با گروه های متعدد یمنی دارد از قبیل شخص عبدربه منصور هادی رئیس جمهوری فراری این کشور، پیش از این نیز با علی عبدالله صالح رئیس جمهوری برکنار شده یمن هم روابط خوبی داشته است، عربستان سعودی حتی پیش از سال 1978 هم با بسیاری از قبایل و عشایر یمنی روابط نزدیکی داشته است، بنابراین برقراری روابط از سوی برخی از گروه های یمنی با جمهوری اسلامی ایران نمی تواند به عنوان یک دلیل کافی و قابل توجیه برای تجاوز به یک کشور قلمداد شود، حتی خود مقامات سعودی هم با جمهوری اسلامی ایران روابطی دارند، آیا به این دلیل عربستان سعودی باید با خودش اعلام جنگ کند؟!.
روابط گروه های مختلف یمنی با جمهوری اسلامی ایران خواه این رابطه رسانه ای باشد یا سیاسی هرگز نباید به عنوان دلیل قابل توجیهی قانونی یا متقاعد کننده برای تدارک تجاوز به خاک یمن تلقی شود.

عربستان مخالف خواست و اراده ملت هاست

وی در بخش دیگری از این مصاحبه با اشاره به تلاش سعودی ها برای ایران هراسی در منطقه گفت: ناگفته نماند سعودی ها و مقامات سعودی در عربستان همواره تلاش می‌کنند از جمهوری اسلامی ایران به عنوان وسیله ای برای ایجاد هراس در دل کشورهای منطقه استفاده کند، از این امر در بحرین و عراق و اکنون در یمن استفاده می کنند اما آیا عربستان سعودی می تواند جمهوری اسلامی ایران را به دست  داشتن در انقلاب ملت تونس متهم سازد؟ از این رو به چه دلیل مقامات سعودی با نظام انقلابی و منتخب و پارلمانی تونس سر ناسازگاری از خود نشان دادند؟ ایران در تونس هیچ دخالت و حضوری ندارد، ولی با این وجود عربستان سعودی با قانون اساسی و نظام پارلمانی منتخب ملت تونس مخالفت کرد، این درحالی است که تا به امروز نظام سعودی با خاندان "زین العادبدین بن علی" رئیس جمهوری مخلوع و فراری تونس روابط خوبی دارد! سعودی ها تا به امروز وی را رئیس جمهوری مشروع و قانونی تونس می پندارند، این امر به آن دلیل است  که کشور پادشاهی عربستان سعودی با اراده و خواست ملت های عربی مخالف است این مخالفت را به وضوح در قبال آن چه در تونس ، مصر ، عراق و بحرین شاهد هستیم.

ارتباط توافق هسته ای ایران با جنگ عربستان به یمن

وی توافق هسته ای 1+5 با ایران را عاملی برای تشدید تجاوز عربستان سعودی به یمن دانست و گفت این توافق باعث شد حملات ریاض به یمن وحشیانه تر و تند تر باشد، این امر با تغییر و تحول در کادر پادشاهی عربستان سعودی همزمان شد، یک جوان ساده و فاقد هرگونه تجربه ای تنها به این دلیل که فرزند پادشاه عربستان سعودی است به عنوان وزیر دفاع عربستان سعودی منصوب شد، اکنون به جرات می توان گفت که مرد شماره یک عربستان سعودی ملک سلمان بن عبدالعزیز پادشاه این کشور نیست بلکه اکنون شاهزاده محمد بن نایف وزیر کشور سابق یمن و ولیعهد این کشور همه کاره عربستان سعودی است، این مرد چهره ای شناخته شده در عرصه تندروی و حمایت از تروریسم دارد،‌ در کادر قدرت عربستان سعودی امروزه میل فراوانی برای برخورد و تهاجم و حمله وجود دارد.

نقش تعیین کننده ایران در منطقه

رئیس موسسه خلیج فارس در واشنگتن نقش ایران در تحولات منطقه را تعیین کننده ارزیابی کرد و افزود: آن چه امروزه شاهدش هستیم در واقع بیانگر روحیه حاکمان سعودی از محمد بن نایف گرفته تا محمد بن سلمان همه نشان از خوی تهاجمی آنها دارد، آنها به شدت از رشد و پیشرفت اراده ملت ها وحشت دارند،  اکنون حتی غرب هم به این نتیجه رسیده است که کشورهایی که در تصمیم گیری استقلال خود را به دست آورند و مستقل از دیگران تصمیم گیری داشته باشند این قبیل کشورها نظیر جمهوری اسلامی ایران نقشی تعیین کننده خواهند داشت و تصمیم گیری‌های ایران برای منطقه از ارزش خاصی برخوردار است.

رفتار ایران تبدیل به یک ایدئولوژی شد

وی گفت: هم اکنون نظام جمهوری اسلامی ایران به یک اندیشه در منطقه تبدیل شده است و اندیشه جمهوری و احترام به رای ملت ها در بین کشورهای منطقه موجب نگرانی شده است، این امر باعث شده است تا ملت ها در نظام های عربی که یک گروه کوچک و یا یک خانواده کوچک بر ملتی حکومت می رانند با مخالفت مردمی مواجه شود، و نظام های پادشاهی منطقه از این دست است، در عربستان یک خاندان بر ملتی بزرگ حاکم است و چنین خانواده هایی در بخش اعظم کشورهای عرب حوزه خلیج فارس قدرت را به دست دارند.

این فعال سعودی تصریح کرد: اکنون در بین کشورهای غربی به این نتیجه رسیده اند که کشورهایی که از پایگاه مردمی و مشروعیت شهروندانش بهره مند است باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند و تصمیم های این کشورها ملاک نظر این کشورهای اروپایی است. در مقابل نظام‌هایی که مبتنی بر حکومت یک خانواده یا یک خاندان بر یک کشور کامل است نمی توانند به این دلیل از مشروعیت و مقبولیت کافی برخوردار باشند و این چنین نظام هایی فاقد قدرت لازم برای ادامه حیات سیاسی خواهند بود، این قبیل نظام ها هرگز نمی توانند قدرتمند باشند و به طور حتم محکوم به سرنگونی و شکست هستند، این سرنوشت موقعی جدی تر خواهد بود که برای تحقق چنین سرنوشتی حمایت منطقه ای هم وجود داشته باشد، کشورهایی که ملت‌های خود را از شرکت در قدرت و نظام حاکمیت محروم سازند و ملت را از ثروت و استقلال محروم نمایند با چنین سرنوشتی مواجه خواهند بود.

نظام حاکم عربستان نماینده ملت عربستان نیست

وی خاندان حاکم سعودی را ضد مردمی دانست و گفت: زمانی که درباره نظام سعودی می خواهیم صحبت کنیم، باید در این باره تاکید کنیم که این نظام خانواده آل سعود است، این نظام هرگز مردمی نیست از این رو این نظام منتخب هم به شمار نمی آید، لذا این نظام نماینده خواست ملت عربستان نیست! مساله دیگر این است که انگلیس پیش از تشکیل رژیمی بنام اسرائیل در منطقه ابتدا به فکر تاسیس زیر بنای آن بود از این رو پیش از تاسیس اسرائیل در تشکیل نظام پادشاهی عربستان سعودی به عنوان زیر بنای اساسی اسرائیل همت گماشت، بعد از ان بود که نظام اردنی را تاسیس کردند و اردن در واقع به منطقه دیوار دفاعی برای اسرائیل در منطقه به شمار می آید، اما دیوار سیاسی و دینی و مذهبی در دفاع از موجودیت اسرائیل نظام پادشاهی خاندان آل سعود در عربستان است.

پادشاهی سعودی تامین کننده منافع غرب

علی الاحمد افزود: پادشاهی عربستان سعودی از همان بدو تاسیس توسط خارجی ها و غربی ها در دل جهان اسلام با هدف خدمت و تامین منافع خارجی ها و غربی ها به وجود آمده است، به صراحت می گویم خاندان آل سعود تنها به کسانی که آنها را بوجود آورده اند وفادار هستند و در صدد تامین منافع آنها هستند، آمریکا و انگلیس در راس کشورهای بوجود آورنده و تاسیس کننده عربستان هستند.

رئیس موسسه خلیج فارس در واشنگتن تصریح کرد: هم اکنون هم آمریکا و هم انگلیس از خاندان آل سعود حمایت می کنند و هدف اساسی این خاندان در عربستان تلاش برای حفظ زمام قدرت در دستان خود و بی توجهی به منافع ملت و کشور است، به این ترتیب به جرات می توان گفت عربستان سعودی خود را تنها فرمانبردار غرب و کشورهای غربی می داند، از این رو در جهت تحقق این مهم این خاندان حاضر است کشور و ثروت و استقلال این ملت را در جهت تضمین بقای عرش سلطنت فدا کند و بفروشد.

روابط عربستان و اسرائیل دوستانه است

وی روابط بین عربستان سعودی و اسرائیل را دوستانه و دیرینه خواند و افزود: کافی است در این باره تنها تاریخ 60 سال اخیر را مطالعه کنید در آن هنگام متوجه خواهید شد در طول این مدت عربستان سعودی حتی برای یک بار هم با اسرائیل وارد جنگ نشده است، حتی یک نیروی سعودی با یک نیروی اسرائیل در مساله ای رو در رو نشده اند، اما همین عربستان سعودی در مسائل متعدد مربوط به کشورهای مختلف عربی و اسلامی دخالت کرده است و می توان به جرات گفت یکی از دلایل اصلی اشغال قدس شریف از سوی اسرائیلی ها موضع پادشاهی عربستان سعودی بود، در آن زمان مصر با اسرائیل در حال جنگ بود، اما ملک فیصل پادشاه وقت عربستان سعودی از اشغال شدن قدس شریف به دست صهیونیست ها ابراز خرسندی کرد،‌ دلیل خرسندی پادشاه وقت عربستان از این مساله هم این بود که وی نمی خواست اردن رقیب عربستان سعودی در موضوع نظارت بر اماکن مقدس اسلامی تبدیل شود.

وی افزود: ملک فیصل پادشاه عربستان سعودی بر این باور بود که اگر اردن اداره قدس شریف را به دست گیرد در این صورت این کشور به رقیبی جدی برای ریاض در اداره مکه مکرمه و مدینه منوره تبدیل خواهد شد، از این رو ملک فیصل به شدت از اشغال بیت المقدس ابراز خرسندی کرد و حتی به جرات می توان گفت عربستان سعودی و ملک فیصل تنها کشور و مقام در جهان اسلام و جهان عرب بود که از این مساله اشغال بیت المقدس استقبال کرد و همواره با دشمنی کشورهای عربی و اسلامی با اسرائیل مخالف بوده است.

رئیس موسسه خلیج فارس در واشنگتن تصریح کرد: اگر به صورت سیاسی روابط عربستان سعودی با کشورهای عربی و اسلامی را بررسی کنیم متوجه خواهیم شد که این نظام سعودی همواره با کشورهایی که با اسرائیل سر دشمنی داشتند مخالفت می کرد، سعودی ها با عبدالناصر مبارزه کردند و با سوریه مخالفت کردند حتی با اردن در آن زمان که با اسرائیل مشکل داشت مخالفت کردند، حتی با سازمان آزادیبخش فلسطین که در آن زمان واقعا با اسرائیل می جنگید مخالفت کرده بود، الان هم با جمهوری اسلامی ایران به دلیل دشمنی با اسرائیل به شدت مخالف شده اند و با حزب الله و حماس هم به همین دلیل سر دشمنی پیدا کرده است، در یک کلمه تمام گروه ها و نظام هایی که با اسرائیل سر دشمنی و مخالفت دارند عربستان سعودی با آنها سر مخالفت و جنگ دارد.

همسویی دولت آمریکا با عربستان و نظام های عربی حوزه خلیج فارس

علی الاحمد تغییر سیاست های آمریکا را نیازمند یک سری اقدامات پیچیده و لابی دانست و گفت: استفاده از رسانه ها هم در این امر بسیار تاثیر گذار است، برقراری روابط با برخی از اعضای کنگره آمریکا و از طریق نفوذ در داخل نهادهای آمریکایی مسئول محقق می شود،  نظام سیاسی آمریکا هم براساس نظام سرمایه داری و حمایت های مالی استوار است، همسویی دولت آمریکا و نهادهای سیاسی آمریکایی با عربستان سعودی و نظام های عربی حوزه خلیج فارس همگی به دلیل حمایت های مالی این کشورها از این نهادها و سیاست ها صورت می گیرد. این کشورها در حال حمایت مالی از دانشگاه ها و مراکز مطالعاتی و اندیشکده های آمریکایی هستند، حتی برای برخی از مسائل از برخی از رسانه ها حمایت های مالی در آمریکا صورت می‌گیرد.

انتهای پیام/ر

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان