مأموریت فرستادگان سازمان ملل به یمن و سوریه و کارشکنی عربستان

مأموریت فرستادگان سازمان ملل به یمن و سوریه و کارشکنی عربستان

خبرگزاری تسنیم: عربستان سعودی با اتکا به واشنگتن و تل‌آویو و مافیای یهودی در سازمان ملل و همچنین با استفاده از دلارهای نفتی به جمع آمریکا و اسرائیل در مخالفت با تصمیمات بین‌المللی پیوسته و جلوی هرگونه راه‌حل سیاسی در یمن و سوریه را گرفته است.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، سازمان ملل طبق منشور ملل متحد وظیفه حفظ صلح و امنیت بین المللی را به‌عهده دارد و در مواردی که بحران، ابعاد منطقه‌ای و بین المللی به خود می‌گیرد این سازمان وارد عمل می‌شود. آنچه در این میان بر سنگینی بار تکلیف این سازمان می‌افزاید فاجعه انسانی است که در عموم بحران‌های داخلی و تبدیل آن به بحران‌های منطقه‌ای و بین المللی روی می‌دهد و غیرنظامیان را مورد هدف قرار می‌دهد. هر دو بحران سوریه و یمن مصداق بارز بحران‌هایی است که در آنها هم فاجعه انسانی روی داده و هم اینکه بحران از مرزهای داخلی فرا رفته و ابعاد منطقه‌ای و بین المللی به خود گرفته است.

با توجه به این مسائل سازمان ملل در هر دو بحران سوریه و یمن نمایندگانی را برای پیگیری امور تعیین کرد که از جمله آنها می‌توان به کوفی عنان، اخضر ابراهیمی و استفان دی‌میستورا در سوریه و یا جمال بن عمر و ولید شیخ در یمن اشاره کرد. یکی از دلایل تغییر مکرر نمایندگان سازمان ملل در هر دو بحران ناکامی آنها در تحقق مأموریت محوله بوده که باز در این ناکامی سنگ اندازی‌ها و اعمال فشارهای خارجی مهمترین عامل و متغیر بوده است که در این میان نقش عربستان برجسته و تعیین کننده بوده است هرچند که در این باره روشنگری نمی‌شود.

نمایی از سنگ‌اندازی عربستان در شکست مأموریت نمایندگان ویژه سازمان ملل در سوریه

از آغاز بحران سوریه، سازمان ملل چهار نماینده برای بررسی بحران و ارائه راه حل مسالمت آمیز تعیین کرده است که در هر چهار مورد یا به نماینده سازمان ملل اجازه ورود به ریاض داده نشد و یا اینکه دیدارهای صورت گرفته تأثیری در مواضع براندازانه عربستان ایجاد نکرد. عربستان به‌همراه قطر تلاش زیادی در سازمان ملل به عمل آورد تا مصوبه شورای امنیت را برای دخالت نظامی در سوریه بگیرد و از این طریق پای ناتو را نیز به سوریه باز کند اما روسیه و چین با استفاده به‌موقع از حق وتوی خود این تلاش‌ها را به شکست کشاندند.

در زمانی که کوفی عنان دومین فرستاده سازمان ملل برای طرح 6ماده‌ای خود رایزنی می‌کرد و این طرح مبنای نشست ژنو را فراهم کرد، سعود الفیصل وزیر امور خارجه وقت در نشست ائتلاف موسوم به دوستان سوریه، از طرح تسلیح آزادانه تکفیری‌ها در سوریه حمایت می‌کرد و حتی این نشست را به‌نشانه اعتراض به اهمال در تسلیح مخالفان به سلاح‌های پیشرفته ترک کرد.

در دوران نمایندگی اخضر ابراهیمی نیز عربستان با استفاده از عوامل نفوذی خود در داخل گروه موسوم به ائتلاف مخالفان سوریه از جمله احمد جربا که ریاست این ائتلاف را در آن مقطع به‌عهده داشت، با طرح خواسته‌های حداکثری مذاکرات ژنو را به شکست کشاند. اخضر ابراهیمی نیز همانند کوفی عنان بعد از ناکامی در مأموریت محوله از مقام خود استعفا داد.

بعد از مدتی استفان دی‌میستورا مسئولیت رایزنی‌های سیاسی برای حل بحران را به‌عهده گرفت و ضمن ارائه طرح آتش‌بس در حلب از طرح روسیه برای گفتگو با مخالفان اصلاح طلب در مسکو حمایت کرد و سپس خود نیز مذاکراتی شبیه مسکو اما در سطح فراگیر را در ژنو تدارک دید و کوشید علاوه بر نمایندگان دولت و مخالفان سوریه بقیه بازیگران منطقه‌ای و بین المللی دخیل در بحران سوریه نیز در این مذاکرات حضور داشته باشند که در همه این تحرکات نه تنها عربستان غایب بود بلکه در مواردی به‌صراحت علیه تحرکات و رایزنی‌های دی میستورا موضع گرفت.

اما اینکه چرا عربستان تا این اندازه در مسیر حل بحران سوریه کارشکنی می‌کند و به چیزی کمتر از براندازی دولت و تغییر نظام سوریه راضی نیست از این مسئله ناشی می‌شود که عربستان خیلی تلاش کرد از تثبیت نظام سیاسی جدید عراق با اکثریت شیعه جلوگیری کند؛ چرا که فکر می‌کرد تثبیت این نظام موازنه را به‌نفع شیعیان و ایران تغییر خواهد داد اما بعد از اینکه در این زمینه توفیقی به دست نیاورد و تغییر نظام عراق می‌توانست منافع آمریکا را نیز به خطر بیندازد لذا بعد از آن تغییر نظام سوریه را به‌منظور مابه‌ازای عراق و برقراری مجدد موازنه به‌نفع خود در دستور کار قرار دادند و این مسئله نشان می‌دهد که عربستان از مدتها قبل از آغاز اعتراضات در مناطق مرزی اردن تصمیم براندازی دولت سوریه را اتخاذ کرده بود.

نمایی از نقش و کارشکنی عربستان در حل سیاسی بحران یمن با وساطت سازمان ملل

بعد از تسری خیزش‌های عربی به یمن، عربستان برای مهار انقلاب این کشور طرحی را به نام شورای همکاری خلیج فارس ارائه کرد و در چارچوب آن قدرت از علی عبدالله صالح به عبدربه منصور هادی واگذار شد و در عین حال قرار شد نمایندگان احزاب و گروه‌های سیاسی از طریق گفتگوهای داخلی درباره چارچوب نظام سیاسی جدید این کشور به توافق برسند.

بااین‌حال عربستان ابتدا سیاست وقت‌کشی در پیش گرفت و سپس کوشید با استفاده از عوامل نفوذی خود میان احزاب و گروه‌ها طرح سیاسی مورد نظر خود را بر طرف‌های گفتگو کننده تحمیل کند و آن را به نام یمنی‌ها به کرسی بنشاند. یکی از این طرحها به طرح اقالیم معروف است که طبق آن بنا بود یمن به 6 ایالت تقسیم شود. بااین‌حال این طرح با استقبال داخلی در یمن همراه نشد و با مخالفت‌های گسترده به‌خصوص از سوی حوثی‌ها مواجه شد. علت مخالفت این بود که مرزبندی‌های جدید برای ایالت‌ها به‌گونه‌ای طراحی شده که هم حوثی‌ها را از دسترسی به دریا و منابع نفتی محروم می‌کند و هم اینکه باعث پراکندگی آنها بین ایالت‌ها می‌شود و آنها را از یک نیروی اکثریت به یک نیروی اقلیت تبدیل می‌کند.

لذا اصرار عربستان بر پیشبرد طرح اقالیم مورد نظرخود موجب شد که حوثی‌ها کنار اعتراضات مردمی علیه اقدام دولت عبدربه در افزایش بهای سوخت هم به‌تدریج رهبری سیاسی جنبش را به‌عهده بگیرند و هم اینکه موقعیت نظامی خود را از استان صعده به صنعا گسترش دهند و از توان نظامی خود به‌عنوان چماقی در مذاکرات سیاسی استفاده کنند. آنها همچنین در صدد بر آمدند سازوکار جدیدی را برای دوران انتقالی تعریف کنند که در صورت موفقیت جایگزین چارچوب قبلی شورای همکاری خلیج فارس می‌شد و در عین حال گفتگوهای فراگیر داخلی را زیر سیطره حوثی‌ها قرار می‌داد.

درحالی که حوثی‌ها می‌خواستند دولت عبدربه زیر سایه تشکیلات جدید قرار گیرد، عربستان به‌عکس نهایت تلاش خود را برای دور کردن دولت عبدربه از ورود به سازوکارهای جدید به کار گرفت و با فراری دادن عبدربه به عدن در صدد تشکیل دولت موازی برآمد. در حالی که عربستان با انتقال سفارت خود و دیگر اعضای شورای همکاری خلیج فارس به عدن در تلاش برای تحکیم جای پای خود در عدن بود اما پیشروی نیروهای انصار الله به‌سمت عدن از اجرای این پروژه جلوگیری کرد.

با این پیشینه عربستان زمانی به تجاوز نظامی به یمن دست زد که همه طرح‌های سیاسی آن برای مصادره انقلاب یمن و ادامه سلطه تاریخی خود بر این کشور به شکست انجامیده بود. نکته قابل تأملی که در این زمینه وجود دارد این است که تا زمانی که جمال بن عمر نماینده وقت سازمان ملل در امور یمن با عربستان همراهی می‌کرد و یا حداقل در قبال آن سکوت می‌کرد عربستان کاری به کار وی نداشت اما بعد از اینکه عربستان با شکست مذاکرات سیاسی به تجاوز نظامی دست زد و باعث بی‌آبرویی وی شد لذا وی لب به اعتراض گشود که همین مسئله موجب شد عربستان با اعمال فشار بر سازمان ملل خواستار تعویض وی شود که همین برخورد موجب شد جمال بن عمر نیز بعد از کناره گیری به افشاگری دست بزند و بدین ترتیب پته عربستان به‌روی آب بیفتد.

نتیجه‌گیری

از آنچه گفته شد مشخص می‌شود که عربستان نقش اساسی در شکست مأموریت نمایندگان ویژه سازمان ملل در امور بحران یمن و سوریه داشته است و دو نشستی که سازمان ملل می‌خواست در ژنو درباره بحران سوریه و یمن تدارک ببیند به‌علت کارشکنی‌های عربستان ناکام ماند. بر این اساس اگر تاکنون این رژیم صهیونیستی و در مواردی آمریکا بود که در برابر جامعه جهانی و سازمان ملل به‌عنوان یکی از نمادهای آن ایستاده بود، اکنون عربستان نیز به این مجموعه اضافه شده است و با اتکا به واشنگتن و تل‌آویو و مافیای یهودی در این سازمان و همچنین با استفاده از دلارهای نفتی به اقدام مشابهی دست زده است. در این میان آنچه باعث تعجب و سؤال است اینکه با وجود اینکه عربستان باعث بی‌اعتباری این سازمان شده است اما به‌جز در موارد معدودی (که جمال بن عمر نماینده قبلی سازمان ملل در یمن به افشاگری درباره کارشکنی‌های عربستان در حل سیاسی بحران یمن پرداخت) هیچ اقدامی ولو در عرصه تبلیغاتی علیه عربستان صورت نگرفته است و همین مسئله موجب شده این کشور نیز همانند رژیم صهیونیستی با طیب خاطر و بدون ترس از مجازات احتمالی به کارشکنی‌های خود در حل سیاسی بحران‌های سوریه و یمن ادامه دهد و موجبات ریختن خون‌های زیاد را در این دو کشور فراهم کند.

نویسنده: احمد کاظم‌زادهتحلیلگر ارشد مسائل خاورمیانه

انتهای پیام/ر*1

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان