کاخ الیزه در معرض قضاوت دقیق ملت ایران
خبرگزاری تسنیم: ملت ایران همانگونه که گذشته و حال رفتار فابیوس را رصد میکند، رفتارهای آینده وی و فرانسوا اولاند رئیسجمهور فرانسه را نیز مورد توجه و قضاوتی دقیق قرار خواهد داد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، درست در جریان رقابتهای انتخاباتی سال 2004 میلادی آمریکا، زمانی که صدای طبل جنگ و خشونت در عراق و افغانستان بیش از هر زمان دیگری از سوی کاخ سفید به صدا در آمده بود، تیم دونفره جان کری ــ ادواردز آماده رقابت با تیم بوش ــ چنی شد.
برخی شهروندان آمریکایی امیدوار بودند جان کری و ادواردز در رقابتهای انتخاباتی سیاستهای جنگ طلبانه واشنگتن در عراق و افغانستان را بهصورتی جدی به چالش کشیده و بر لزوم ایجاد اصلاحات بنیادین در سیاست خارجی آمریکا تأکید کند. با این حال کری ترجیح داد با اتیکت و ماسک "قهرمان جنگ ویتنام" وارد کارزار انتخابات شود. بهعبارت بهتر، کری بهجای آنکه خود را بهعنوان نماد صلح معرفی کند، با ظاهری جنگ طلبانه وارد رقابتهای انتخاباتی شد. همین مسئله منجر به ناامیدی بسیاری از دموکراتها و بخشی از رأی دهندگان مستقل آمریکایی از وی گردید. در نهایت تعداد قابل توجهی از رأی دهندگان به این نتیجه رسیدند که حداقل بقای بوش در کاخ سفید بهتر میتواند منجر به اداره و مدیریت صحنه جنگ در عراق و افغانستان شود، تصوری که البته آن نیز نادرست از آب در آمد.
جان کری در سال 2004 میلادی با تکیه بر رشادتهای خونین! خود در جنگ ویتنام و نابودسازی کشوری محروم در شرق آسیا وارد فضای انتخابات شد اما این روزها با صدایی لرزان و چهرهای اشکبار نسبت به وقوع هر جنگی در نظام بین الملل اعلام برائت میکند. البته این ژست کری 48 ساعت بیشتر دوام نیاورد، چرا که پس از حضور در جلسه استماع سنا بار دیگر بر وجود همه گزینههای روی میز در قبال ایران تأکید کرد.
امروز، در جریان نشست خبری لوران فابیوس در تهران، وزیر امور خارجه فرانسه سعی کرد چهره معصومانهای از خود به نمایش بگذارد. وی مقابل دوربینهای تلویزیون نقش بازدارنده دوساله خود و کشورش در مذاکرات هستهای را منکر شد و این حقیقت محض را گزارهای غیرحقیقی دانست. ادعای فابیوس مبنی بر عدم نقش آفرینی منفی کشورش در مذاکرات هستهای در حالی صورت میگیرد که نه تنها ملت ایران، بلکه سایر رصدگران مذاکرات هستهای طی دو سال اخیر از کاخ الیزه بهعنوان بازیگر مخرب یا پلیس بد مذاکرات یاد میکنند. همگان به یاد دارند که لوران فابیوس چگونه یکتنه در آبانماه سال 1392 میز مذاکرات ژنو را بر هم زد و امضای توافق موقت را مشروط به تعطیلی کامل نیروگاه اراک و خارج شدن کل مواد غنی سازی شده از ایران دانست.
همگان به یاد دارند که در جریان تعیین نیازهای اساسی ایران، فرانسه کمترین میزان سانتریفیوژها یعنی حدود 500 سانتریفیوژ را برای ادامه فعالیتهای هستهای ایران کافی دانست و همین مسئله منجر به بر هم خوردن مذاکرات تیرماه سال 1393 در وین شد. پس از آن نیز فابیوس لحظهای آرام ننشست. معاملات تسلیحاتی کلان با رژیمهای دیکتاتور عربی و شارژ نظامی و لجستیکی کانونهای حامی گروههای تکفیری در خاورمیانه اقداماتی بود که کاخ الیزه طی دو سال اخیر بهصورتی مستمر صورت داده و برای دریافت بیشتر دلارهای آغشته به خون و نفت سعودیها از هیچ گونه اقدام سلبی و بازدارندهای پای میز مذاکرات دریغ نورزید.
فابیوس بارها عنوان کرد که در مذاکرات هستهای با ایران دغدغههای رژیم اشغالگر قدس و کشورهای عربی شورای همکاری خلیج فارس را در نظر خواهد گرفت. فابیوس به نقطه قوت و نیرومحرک مخالفان توافق هستهای با ایران در تلآویو، ریاض و واشنگتن تبدیل شد تا آنجا که حتی سناتورهای حزب جمهوریخواه آمریکا از وی بهعنوان نماینده واقعی خود پای میز مذاکرات یاد میکردند. در موضوع تحقیق و توسعه و بازرسیهای فراپادمانی، وزیر امور خارجه فرانسه بار دیگر نقش یک مانع محکم را در مسیر توافق نهایی ایفا کرد و تا حدود دو هفته قبل از جمعبندی مذاکرات این موضع غیرعاقلانه را حفظ کرد.
در چنین شرایطی فابیوس در چشمان خبرنگاران مینگرد و از رویکرد عاقلانه! خود در مذاکرات هستهای با ایران و عدم نقش آفرینی منفی خود در این ماراتن دیپلماتیک سخن میگوید.
وزیر امور خارجه فرانسه در بهکارگیری تاکتیک "تغییر چهره" بهاندازهای ناشیانه عمل کرده است که حتی نزدیکترین افراد به وی در حزب سوسیالیست فرانسه نیز قدرت تأیید بازی وی را ندارند. فابیوس ترجیح داده است امروز "مهربان و حامی توافق" باشد، چنانچه کری نیز امروز ترجیح میدهد در تقبیح جنگ در جهان "اشک دیپلماتیک" بریزد. میان اشک کری در روز پایانی مذاکرات هستهای و سر به زیر شدن امروز فابیوس کمترین فاصله و شکافی وجود ندارد. آنچه در این معادله تغییر نمییابد، ماهیت و هویت وزرای امور خارجه آمریکا و فرانسه است... .
اگرچه کسی خواستار قطع روابط دیپلماتیک با پاریس یا بسته شدن در کشور بهروی دیگر بازیگران نظام بین الملل نیست، اما این رویکرد نباید باعث القای تطهیر و تغییر چهره دشمنان هستهای و سیاسی مرز و بوم ما شود. از سوی دیگر، نقش آفرینی منفی امثال فابیوس و کری در دوران پساتوافق نیز میتواند ادامه داشته باشد، چنانچه در دوران مذاکرات و حتی پس از امضای توافقنامه ژنو و قرائت بیانیه لوزان نیز بارها شاهد آن بودیم. آنچه مبنای قضاوت ما در قبال رفتار سیاستمداران همه کشورهای دنیاست، ادعاهای ظاهری و اشکها و لبخندهای آنها نیست. مبنای ما در این قضاوت و رصد تعیین کننده، رویکرد واقعی سیاستمداران غربی نسبت به پدیدههای جاری در قبال ایران، منطقه و نظام بین الملل است.
عیارها و مبانی قضاوت ما در این معادله باید واقعبینانه و برخاسته از تک تک رفتارها، گفتارها و رویکردهای مبنایی سیاستمدارانی مانند فابیوس و کری در یک بازه زمانی معین است. بدون شک یکی از اصلیترین دلایل حضور شتابزده لوران فابیوس در ایران تلاش برای تسریع پروسه تاکتیکی "تغییر چهره پاریس" نزد افکار عمومی ایران است. در هر حال ملت ایران همان گونه که گذشته و حال رفتار فابیوس را رصد میکند، رفتارهای آینده وی و فرانسوا اولاند رئیس جمهور فرانسه را نیز مورد توجه و قضاوتی دقیق قرار خواهد داد. فابیوس و اولاند فراموش نکنند که محل تبلور واقعی تغییر رفتار در قبال کشورمان، کنفرانسهای مطبوعاتی یا نشستهای خبری نیست، بلکه این تغییر واقعی باید از دل کاخ الیزه و استراتژیهای آن برخیزد، استراتژیهایی که حداقل تا این لحظه در تقابل با امنیت خاورمیانه و جهان و همچنین در تقابل با حقوق حقه ملت ایران در حوزه استفاده از انرژی صلح آمیز هستهای بوده است.
انتهای پیام/.*