تب تند کنکور، کتابخوانی دانش‌‌آموزان را فلج کرده است

تب تند کنکور، کتابخوانی دانش‌‌آموزان را فلج کرده است

خبرگزاری تسنیم: داوود امیریان نویسنده می‌گوید:‌ سیستم آموزش و پرورش ما به شدت اشتباه است،‌ ما از همان ابتدا تنها روی درس دانش‌آموزان تمرکز می‌کنیم،‌و به فکر کنکور دادن او هستیم‌،در نتیجه کتابخوانی و مطالعه غیر درسی به فراموشی سپرده شده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ سرانه مطالعه در ایران پایین است. این واقعیتی است که امروزه مورد قبول همه کارشناسان و اهالی کتاب و کتابخوانی است،‌ علل مختلفی هم برای پایین بودن آن شمرده شده،‌ از گران بودن کتاب تا فرهنگ‌سازی نکردن در میان اقشار مختلف جامعه درباره ضرورت مطالعه، اما یکی از مهمترین عللی که کارشناسان امر به آن اشاره دارند،‌ نبود جایگاه ویژه برای مطالعه در سیستم آموزشی ماست،‌ سیستمی که از همان ابتدا تک‌منبعی بوده و دانش‌آموز را بی‌نیاز از مراجعه به کتب دیگری غیر از کتاب درسی کرده است. البته در سال‌های اخیر تلاش‌های برای رفع آن انجام شده که البته هنوز کامل نیست.

آموزش و پرورش با توجه به نقش حیاتی که در این زمینه ایفا می‌کند،‌ در سال‌های اخیر مورد انتقاد بسیاری از کارشناسان،‌ نویسندگان و مسئولان قرار گرفته است. به باور بسیاری از کارشناسان آمار مطالعه و خرید کتاب در کشور نشان می‌دهد که کودکان با ورود به مدرسه دست از مطالعه بر می‌دارند و حجم خرید کتاب‌های مناسب گروه سنی دبستان و مقاطع بالاتر به طرز قابل توجهی کاهش پیدا می‌کند.

شاید بتوان سیستم آموزش محور آموزش و پرورش را مهمترین علت این موضوع برشمرد،‌ سیستمی که دانش‌آموز را بی‌نیاز از کتاب‌های غیر درسی کرده و پرورش را فدای آموزش می‌کند. وجود زنگ انشاء در برنامه‌ریزی مدارس در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز تبدیل به کلاسی بی‌خاصیت و صرفا‌ً سرگرمی شده است که البته گاهی از ساعت آن نیز برای تقویت دروس دیگر از جمله ریاضی بهره گرفته می‌شود. داوود امیریان نویسنده کودک و نوجوان معتقد است که تب تند کنکور در سیستم آموزشی ما مطالعه را فدا کرده است. مسئولان ما تصور می‌کنند که داستان خواندن ذهن دانش‌آموزان را خراب می‌کند،‌ در حالیکه مطالعه داستان ذهن را خلاق می‌کند.

متن گفت‌وگو با امیریان به شرح ذیل است:

* تسنیم: آقای امیریان اکنون طرحی در شورای عالی آموزش و پرورش در دست بررسی است که به وجب آن ساعتی بنام زنگ مطالعه به برنامه‌های درسی دانش‌آموزان افزوده می‌شود، به نظر شما این طرح چه اندازه می‌تواند راهگشا باشد؟

به نظر من زنگ مطالعه بیشتر سوری است،‌ حال آنکه باید به مانند دروسی هم‌چون زبان انگلیسی و عربی باشد،‌ یعنی دانش‌آموز برای آن زحمت کشیده و نمره کسب کند. در غرب در امریکا در اروپا وقتی دانش‌آموزی مقطع درسی را تمام می‌کند، تقریباً نه تنها ادبیات کلاسیک کشور خود را مطالعه کرده بلکه ادبیات کلاسیک دنیا را هم خوانده است. متأسفانه برای ما چنین اتفاقی رخ نمی‌دهد.

کتاب خواندن باید تبدیل به پز شود

ما باید کاری کنیم که کتاب خواندن  تبدیل به پز شود، همان طور که امروز داشتن برخی چیزها پز شده است‌، برای نمونه در خانواده‌ها تا سال‌ها پیش کسی مبل در خانه نداشت، اما اکنون یکی از الزامات ضروری هر خانه محسوب می‌شود‌، ما باید برای کتاب نیز چنین کاری کنیم‌، کتاب خواندن باید تبدیل به پز شود، برای مطالعه باید فرهنگ‌‌سازی شود، والدین‌، معلمان و حتی خود فرزندان باید با یکدیگر درباره کتابی که خوانده‌اند، حرف بزنند.

زنگ انشا زنگی بدون کارایی است

اما در وضعیت فعلی ما تنها زنگ انشا را داریم که هیچ وقت جدی گرفته نمی‌شود‌، زمانی که خود من دانش‌آموز بودم،‌ دانشجویی به سر کلاس هنر یا انشای ما می‌آمد و همیشه موضوعی کلیشه‌ای را برای انشا نوشتن انتخاب می‌کرد‌ و در مجموع زنگ انشا هیچ گاه کارایی لازمه را نداشت و ندارد.

ما در سال های اخیر بحث کتابخوانی را جدی نگرفته‌ایم که یک فاجعه و معزلی بنام کمبود شمارگان به وجود آمده است‌، انتشار 1200‌، 1000 و حتی 500 نسخه از یک کتاب برای کشور ما حکم فاجعه را دارد.

* تسنیم:‌ به نظر می‌رسد،‌ تشویق و ترغیب معلمان برای مطالعه دانش‌اموزان بیشتر به سمت کتاب‌ها و موضوعاتی است که به نوعی با درس‌های آن‌ها ارتباط دارد.

بله،‌ ببینید،‌ آموزش و پرورش در طول سال ممکن است نمایشگاه‌هایی را برگزار کند،‌ اما در این نمایشگاه‌های کتاب الویت با کتاب‌های علمی و کمک درسی است، وقتی با مسئولان صحبت می‌شود که چرا ادبیات و داستان را وارد نکرده‌اید،‌ می‌گویند داستان ذهن بچه‌ها را منحرف می‌کند، در حالی که داستان ذهن را خلاق می‌کند، وقتی خیلی از مسئولان ما کتاب نخوانده‌اند و نمی‌خوانند‌، ما چه انتظاری از آموزش و پرورش داریم.

آقایان نماینده مجلس چند رمان خوانده‌اید؟

اگر از برخی نماینده‌های مجلس بپرسیم که چند رمان و داستان خوانده‌اند‌، به جز بینوایان و کارهای ژول ورن که احتمالاً‌ کارتن یا فیلم آن را نیز دیده‌اند،‌ چیز دیگری نخوانده‌اند‌، رضا امیرخانی مدتی به دنبال این بود که در دانشگاه‌های ایران به دانشجویان خارجی ادبیات داستانی و ایرانی تدریس شود،‌ پس از پیگیری‌های فراوان مسئول مربوطه گفته بود که ما چند واحد داستان هم به برنامه درسی این دانشجویان اضافه خواهیم کرد،‌ در حالی که منظور امیرخانی این بود که این دانشجویان را به سمت رشته‌های ادبیات فارسی جذب کنیم.

مطالعه راه نجات درگیری‌های نوجوانان با شبکه‌های اجتماعی در فضای مجازی است

*تسنیم: گفتید که زنگ مطالعه نباید سوری باشد بلکه باید به مانند دروس دیگر جدی گرفته شده و برای آن نمره‌ای در نظر گرفته شود،‌ برخی از نویسندگان بر خلاف شما معتقدند که اجبار برای ساعت مطالعه جواب نخواهد داد،‌ بلکه باید از شیوه‌های جذاب‌تر و ترغیبی تشویقی استفاده کرد. نظر شما چیست؟

نه به نظر من گاهی اجبار لازم است،‌ وقتی جزو دروس دانش‌آموز باشد،‌ دیگر کم کم عادت به کتابخوانی ایجاد می‌شود‌، البته باید فضا را هم فراهم کرد‌، اوایل انقلاب فضایی وجود داشت که همه کتاب می‌خواندند، جلوی دانشگاه تهران همه کتاب می‌خریدند،‌ مطالعه به تمام جامعه رسوخ کرده بود، بنابراین به نظر من اجبار اینجا جواب خواهد داد،‌ باید به نحوی بچه‌ها را از درگیری بسیاری که با شبکه‌های اجتماعی در فضای مجازی پیدا کرده‌اند،‌ نجات دهیم و مطالعه کتاب یکی از این راه‌های نجات است.

تمرکز بیش از اندازه روی کنکور و تبعات آن

متأسفانه سیستم آموزش و پرورش ما به شدت اشتباه است،‌ ما از همان ابتدا تنها روی درس دانش‌آموزان تمرکز می‌کنیم،‌ از همان سال‌های اول به فکر کنکور دادن او هستیم و همه سرمایه را روی کنکور سرمایه‌گذاری می‌کنیم و سایر امور را فراموش می‌کنیم،‌ خب اگر کنکور قبول نشوند،‌ چه می‌شود؟ نمی‌توان بدون دانشگاه رفتن زندگی کرد؟ نباید هدف را فقط دانشگاه تعیین کرده و کل سیستم آموزشی را معطوف به آن کنیم.این تمرکز بیش از اندازه روی کنکور در سال‌های اخیر دانش‌آموزان را با مطالعه بیگانه کرده است.

باید یک جنبش و حرکت عمومی شود، خانواده‌ها باید بدانند کتابخوانی برای همه خوب است، کسی که رمان خوان حرفه‌ای باشد در زندگی کمتر شکست می‌خورد.

پیشنهادها و دغدغه‌های نویسنده‌ها در آموزش و پرورش گوش داده نمی‌شود

*تسنیم:‌ همواره از سوی نوینسدگان مطرح می‌شود که تعاملی با آن‌ها از سوی آموزش و پرورش برقرار نمی‌شود، به نظر می‌رسد، این عدم تعامل تا اندازه‌ای به خود نویسنده‌ها باز می‌گردد، نویسنده‌هایی که در سال‌های گذشته کمتر به سراغ مدارس و آموزش و پرورش رفته‌اند.

ببینید،‌ بسیاری از مسئولان ما روی گشاده دارند، حرف‌های ما را می‌شنوند،‌ اما گوش نمی‌کنند، عمل نمی‌شود. اگر از نویسنده‌هایی مانند طاهره ای‌بد،‌ شهرام شفیعی، مصطفی رحماندوست و ... که در مجلات رشد مشغول فعالیت هستند،‌ بپرسید،‌ برخورد مدیران با این‌ها چطور بوده است؟ خواهند گفت،‌ که اصلا کسی به سراغ این‌ها نرفته و هر چه هم گفته‌اند عملی نشده است.تا به حال یک مدیر میانی آموزش و پرورش به سراغ این‌ها نرفته تا مشورت بگیرد،‌ چرا؟ چون عمر مدیریت‌های ما کوتاه است و همه سعی می‌کنند،‌ در همان مدت کوتاه آمارهایی از موفقیت خود ارائه کنند.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران