نقش بازیگران منطقه‌ای در سوریه؛ دمشق کانون توجه همسایگان و غرب

نقش بازیگران منطقه‌ای در سوریه؛ دمشق کانون توجه همسایگان و غرب

خبرگزاری تسنیم: تحولات خاورمیانه چنان با شتاب در حرکت است که ائتلاف های منطقه و بین المللی را تحت تاثیر قرار داده و سوال های زیادی را در خصوص آینده روابط کشورهای تاثیر گذار منطقه با ابرقدرت های جهان مطرح می کند.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، رخدادهای جاری منطقه خارومیانه به ویژه در دو سال اخیر سوال های زیادی را در خصوص رابطه نیروهای بزرگ دنیا و کشورهای تاثیرگذار این منطقه مطرح می کند از جمله اینکه روند تحولات خاورمیانه بر کشورهای موثر و نیز پرونده های رو به انفجار و پیش از همه پرونده سوریه چه تاثیری دارد؟

مجموعه متغیرات مهم خاورمیانه

اخیرا خاورمیانه مجموعه متغییرات مهمی را به خود دیده است که توافق اتمی بین ایران و شش کشور بزرگ جهان و  توافق آمریکا و ترکیه در خصوص مشارکت آنکارا در مبارزه جدی تر با تروریسم از جمله این متغیرات به شمار می آید و علاوه بر این گفت‌وگوهای دوجانبه بین کشورهای منطقه و قدرت های بزرگ در خصوص مسائل متعدد بارویکردهای مختلف را نیز باید به متغیرات مزبور افزود.

این تغییرات حاکی از تغییر ماهیت ائتلاف‌های سنتی و قدیمی بین کشورهای منطقه و یا دست کم افزایش آزادی کشورهای مهم منطقه برای تشکیل ائتلاف های منطقه ای است که بر اساس منافع ملی صورت گرفته و تا حدودی از متحدان سابق یا همان قدرت های بزرگ دور باشد.

در این میان باید پرسید مسائل منطقه و بیش از همه بحران سوریه چگونه تحت تاثیر تکاپو و تحولاتی قرار می گیرد که در سطح منطقه بین نیروهای منطقه ای و قدرت های بزرگ در جریان است؟

دیگر اینکه سرنوشت داعش چه می شود؟ آن هم در شرایطی که به نظر می رسد کشورهای منطقه و نیز ابرقدرت های جهان خطر این گروه بر امنیت خود را درک کرده و بر لزوم همکاری بین تمام طرفهایی که از آن آسیب دیده اند به منظور ریشه کن کردن آن تاکید دارند.

سوال بعدی اینکه در این شرایط احتمال نزدیک یا دور شدن بین دوستان و دشمنان دیروز چقدر است؟ یا اینکه تصویر راهبردی خاورمیانه بعد از نیمه سال جاری چگونه است و به چه سمتی پیش می‌رود؟

تحول ماهیت روابط کشورهای منطقه و ابرقدرت های جهان

سوق یافتن بسیاری از کشورهای بزرگ منطقه خاورمیانه به سرکشی در برابر نیروهای بزرگ جهان حاکی از تحول واقعی در ماهیت روابط بین دو طرف در سال های اخیر است. به عبارت دیگر تا پیش از این روابط کشورهای منطقه با قدرت های غربی بیشتر مبتنی بر دیکته گرفتن از آنان بود تا تامین منافع مشترک و متوازن.

نشانه های تغییر این روابط تا جایی آشکار شده است که نمی توان گرایش آنان به سمت تصمیمات ملی را نادیده گرفت، هر چند این روند برای کسانی که در طول دو دهه گذشته یا همان جهان تک قطبی، مسائل خاورمیانه را پیگیری می کردند، عجیب است.

تمایل کشورهای منطقه به تفاهم و همکاری مشترک

پس از آنکه تا پیش از این کشورهای منطقه نفوذ و حمایت راهبردی خود را از کشورهای بزرگ به دست می آورند، اکنون حوادث سال های اخیر فرصتی برای آنان فراهم کرد تا از پایبندی به گزینه های مورد نظر کشورهای بزرگ رها شوند.

به عبارت دیگر کشورهای منطقه در تلاش برای دستیابی به شبکه های تفاهم با یکدیگر بوده و در این راه از اختلافات بین ابرقدرت ها نیز بهره می گیرند و جالب اینکه این تکاپو در لحظه ای در جریان است که از نظر ترسیم نشان های نظام جدید جهانی حساس و سرنوشت ساز است.

در این میان این سوال مطرح است که داعش در نزدیک شدن نیروهای منطقه ای چه نقشی دارد و چه چشم اندازی در انتظار آن است؟

غیرممکن بودن بقای داعش

چه بسا اشغال بخش زیادی از خاک سوریه و عراق به دست داعش و سهولت نسبی عملیات اشغال این مناطق بیش از هر چیز دیگری تردید برانگیز بوده و سوال هایی را که همه مطرح می کنند، قوت می بخشد.

این سوال ها ذهن مردم و خبرنگاران و نیز سیاستمداران را مشغول و آنان را سردرگم کرده است تا جایی که برخی باور دارند که گروهی طرد شده از سوی اکثریت مردم که با دو ارتش مبارزه می کند و از سوی نیروهای ائتلاف بین المللی به رهبری آمریکا هدف بمباران قرار دارد، قادر است مقاومت کرده و حتی توسعه پیدا کند بدون اینکه از حمایت مستمر نظامی و اطلاعاتی و نیز مالی برخوردار باشد.

در این میان باید پرسید چه کسی داعش را تغذیه می کند و چه کسی عملا با آن مبارزه می کند و هدف از حمایت و مبارزه با داعش چیست؟

آیا تمام این رخدادها در چارچوب «نقشه» آمریکایی برای تقسیم منطقه و تسلط بر آن جا دارد؟ در نتیجه آیا هرج و مرج کنونی نتایج مشخصی دارد یا اینکه حوادث موجود چیز دیگری است و لزوما رخدادها و مواضع بر اساس نقشه دقیق پیش نمی رود و بر خلاف تصور برخی مبنی بر قدرت داعش برای پیروزی در میدان های نبرد و اشغالگری بیشتر این گروه که شهرها و مناطق پرجمعیت گسترده ای  را در اختیار دارد، اکنون تحولات به سمتی در پیش است که این گروه نمی تواند با روند کنونی بقای خود را حفظ کند.

غیرممکن بودن بقای داعش چند دلیل دارد که اولین و آخرین دلیل با ماهیت عقیده مذهبی نابودگرانه این گروه در ارتباط است که نه تنها حقوق دیگران را مردود می داند بلکه حضور دیگران و حق حیات آنان را نیز نمی پذیرد.

فرصت های رو به اتمام  داعش برای ادامه حیات در خاورمیانه

بنابراین به نظر می رسد که سستی نیروهای بین المللی قادر به شکست داعش و نیز دست برداشتن نیروهای منطقه از حمایت و تغذیه این گروه دلیلی جز این ندارد که هر دو طرف به این واقعیت پی برده اند که فرصت های داعش برای ادامه حیات در این منطقه اندک است.

شانس داعش برای ادامه حیات رو به پایان است

طبیعت مناطق تحت تسلط داعش بیشتر صحرایی و مسکونی بوده و ناهموار نیست و به استثنای برخی شهرها، سایر مناطق تحت اشغال این گروه تراکم جمعیتی زیادی ندارد و همین وضعیت ارزش سیاسی تسلط بر این مناطق را کاهش می دهد از همین رو داعش فاقد ویژگی ها و موارد لازم برای ادامه حیات یک دولت در عصر کنونی  است.

صرف نظر از مناطقی که داعش از نظر جغرافیایی تحت اشغال در آورده است و توانایی های نظامی و امینتی به اضافه عقیده مذهبی که بر اساس آن تعدادی زیادی از نیروهای خود را بر اساس نقشه برنامه ریزی شده راهی میدان نبرد می کند و نیز کمک های لجستیکی که از سوی کشورهایی دریافت می کند که از وجود داعش در خاورمیانه استفاده می برند، می توان گفت که سایر موارد لازم  برای ادامه حیات داعش فراهم نیست.

شمارش معکوس برای نابودی داعش

علاوه بر این داعش هیچ گونه حمایت سیاسی علنی از سوی نیروهای منطقه ای دریافت نمی کند و اقدامات آن از سوی همه حتی کسانی که زمینه انتقال مبارزان آن به مناطق درگیری در عراق و سوریه را تسهیل کردند، محکوم است.

بنابراین بی تردید بسته شدن جدی مرزهای عربستان -عراق و ترکیه- سوریه بر اساس حس مسئولیت پذیری شمارش معکوس برای زوال داعش را فراهم می کند و از ارزش دو عامل مهم زیر در نفوذ این گروه می کاهد.

اول: کاهش هیاهوی رسانه ای مربوط به اقدامات وحشیانه که در پیروزی در نبردها بدون مبارزه شدید موثر واقع شد.

دوم: عقیده افراطی و ویرانگرانه که داعش بر اساس آن مبارزان خود را با وعده آخرت به جبهه های نبرد اعزام می کند.

این دیدگاه مبتنی بر این است که داعش توان ورود به شهرهایی که حائز اهمیت سیاسی و جمعیتی هستند از دست می دهد و در نبردهای متعددی که را در اطراف این شهرها رخ می دهد، بازنده خواهد بود.

درهای دمشق به روی داعش بسته ماند

شاهد این وضعیت این است که در سوریه هیچ گروه افراطی نتوانست وارد دمشق شده و یا به حمص که در مرکز کشور قرار داشته و حائز اهمیت سیاسی زیادی است، پا بگذارد به اضافه اینکه هرچند حلب در همسایگی ترکیه قرار داشته و دولت توسعه و عدالت بر سرنگونی آن اصرار داشت، اما داعش نتوانست دایره اشغالگری خود را در آنجا توسعه دهد.

از همین رو حفظ یکی از مهم ترین دلایل بقای داعش در گرو این است که  عقل سیاسی و نظامی در دمشق، بغداد و تهران چگونه چشم اندازهای زمانی میدان نبرد با داعش را ارزیابی کرده و در عین حال به منظور کاهش هزینه های ناشی از نبرد با داعش و نهایی کردن نابودی آن بهترین گزینه را انتخاب کنند.

موضع آمریکا در قبال داعش و گزینه های خاورمیانه ای واشنگتن

موضع واقعی واشنگتن در قبال گروههای تروریستی در خاورمیانه بسیار سوال برانگیز است، زیرا برخی بر این باورند که اظهارات مسئولان آمریکایی در خصوص مبارزه باتروریسم اعتبار خود را از دست داده است.

این ارزیابی بر اساس تجارب متعددی است که کشورهای خاورمیانه از شعار آمریکا در ارتباط با مبارزه با ترروریسم به دست آورده اند و البته این دیدگاه اصول منطقی متعددی دارد.

از سوی دیگر برخی معتقدند که آمریکا در خصوص مبارزه با تروریسم صادق بوده و عملا در تلاش برای نابودی گروههای تروریستی بر آمد و این دیدگاه نیز  شواهد منطقی برای توجیه خود دارد.

اما درک موضع آمریکا در قبال این گروهها نیازمند دیدگاه فراگیر و پی بردن به تاثیر گروههای مزبور نه تنها بر امنیت خاورمیانه بلکه امنیت آمریکا و نیز به طور کلی امنیت بین المللی است.

در این خصوص می توان گفت که در شرایط کنونی امکان مسدود کردن مرزها  به روی نفوذ تروریست ها برای هر کشوری در جهان بسیار دشوار شده است و در واقع در مرحله ارتباط امنیت ملی با امنیت بین المللی این اقدام تقریبا غیرممکن است، ازهمین رو ظهور این نوع از دشمنان و یا به عبارت بهتر داعش و جبهه النصره و گروههای مشابه موجب شد امنیت دور افتاده ترین شهر در غرب آمریکا با امنیت کوچکترین روستا در شمال سوریه گره بخورد.

آمریکا در تکاپوی جلب شرکای جدید و جبران خسارت ها

به اضافه اینکه تغییرات موازین قدرت بین المللی و حضور نیروهای جدید برای ایفای نقش جهانی، توازن منطقه ای در خاورمیانه را تحت تاثیر قرار داده است از همین رو سیاست خارجه آمریکا با موارد ضروری جدیدی روبه رو شده است.

از جمله این موارد حفظ متحدانی است که روابط با آنان دستخوش بی اعتمادی شده است، به اضافه لزوم  به دست آوردن شرکای جدید که واشنگتن با استفاده از آنان بتواند خسارت های راهبردی ناشی از رقبای رو به افزایش خود را جبران کند.

بنابراین به نظر می رسد آمریکا در مبارزه با داعش و تروریست دانستن جبهه النصره جدی است.

در این شرایط  زمینه مانور دادن آمریکا در این جنگ بیش از پیش رو به کاهش است و این وضعیت پس از توافق اتمی واشنگتن و متحدانش با ایران و تمایل آشکار غربی ها برای به دست آوردن ایران به عنوان شریک آینده قوت گرفته است.

به عبارت بهتر گرایش غربی ها به سمت ایران از نظر اقتصادی به عنوان ضرورت مطرح است و از نظر سیاسی نیز به عنوان یک احتمال و فرصت تلقی می شود.

در  این میان باید پرسید در شرایطی که خطوط کمک رسانی به داعش در مرزهای ترکیه باز است، چگونه می توان این گروه را نابود کرد؟

گزینه های ترکیه پس از انتخابات پارلمانی و توافق هسته ای ایران و غرب

دولت ترکیه این روزها لحظات سختی را می گذراند، زیرا بر اساس نتایج انتخابات اخیر برای نخستین بار کُردها توانستند حدود 70 کرسی پارلمان را در اختیار خود بگیرند.

این در حالی است که رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه نیز در داخل کشور و خارج آن تحت فشار است تا با موضعی قاطعانه کشور را از خطر داعش و سایر گروههای تروریستی که در مرز مشترک با سوریه در رفت و آمد هستند، در امان نگاه دارد.

پس از توافق هسته ای بین ایران وگروه 1+5 رهبری ترکیه متوجه شد که چه بسا دستاورد غیرقانونی که به گفته دشمنان در سال های گذشته از طریق سرمایه گذاری بر تروریسم در منطقه به دست آوره است، به باری بر دوش آن تبدیل شود به گونه ای که تمام دستاوردهای تاکتیکی را به خسارت های راهبردی تبدیل کرده و ترکیه را در معرض تهدید قرار خواهد داد.

از همین رو باید بین موارد راهبردی مورد توجه آنکارا و ابزارهای تاکتیکی که در سال های گذشته به منظور تهدید سایر کشورها از آن بهره گرفت، تفاوت قائل شد و این دو را از هم جدا کرد.

به عبارت بهتر موضوع جلوگیری از دستیابی کُردها به دولت مستقل در راس اولویت های راهبردی ترکیه قرار دارد و پس از آن تثبیت جایگاه کشور به عنوان مرکز صادرات گاز از کشورهای منطقه و از روسیه به اروپا در درجه دوم اهمیت جا گرفته است.

اما از نظر تاکتیکی رهبری ترکیه تلاش های خود را بر این اصل متمرکز کرد که هر اقدامی مشروع و قانونی است و بر این اساس بود که مرزهای خود را به مکانی امن برای رشد تروریست ها تبدیل کرد.

بنابراین می توان گفت که اکنون لحظه حساس نزدیک شده و موجب می شود ترکیه در مقابل دست برداشتن از شیوه های تاکتیکی، تمرکز خود را بر موارد راهبردی مورد نظر خود متمرکز کند.

در این ارتباط ترکها و آمریکایی ها در چند روز گذشته در خصوص همکاری در زمینه مبارزه با تروریسم به تفاهم رسیدند و در پی آن پایگاه اینجرلیک به روی هواپیماهای آمریکایی گشوده شد تا از آنجا داعش در سوریه هدف حملات هوایی قرار بگیرد.

حملات ترکیه به حزب کارگران کردستان در قالب مبارزه با داعش

هر چند ترکیه نیز به نوبه خود داعش را هدف حمله قرار داد اما طولی نکشید که این حملات به جنگ علیه حزب کارگران کردستان تبدیل شد.

در همین ارتباط آمار موجود نشان می دهد که بیش از 90 درصد از حملات هوایی ترکیه پس از تفاهم همکاری با آمریکا علیه حزب کارگران کردستان بوده و در حملات باقی مانده نیز داعش هدف قرار گرفت.

توافق همکاری بین ترکیه و آمریکا آن هم پس از آنکه ترکیه آن را ضامن ایجاد منطقه امن در شمال سوریه دانست، بحث و جدل های زیادی را به دنبال داشت،  اما سخنگوی وزارت خارجه آمریکا این موضوع را تکذیب و تاکید کرد که شمال سوریه جزء منطقه امن یا پرواز ممنوع قرار ندارد زیرا فقط هواپیماهای ائتلاف علیه داعش هستند که در این مناطق به پرواز در می آیند.

به گفته وی آمریکا در مورد عدم حمله به جبهه النصره در خاک سوریه تضمین نمی دهد، از همین رو تمام محاسبات ترکیه مبنی بر تبدیل شدن گروههای تروریستی به مخالفان میانه رو سوریه ناکام ماند.

اما نگاهی به نتایج انتخابات پارلمانی که چندی پیش در ترکیه برگزار شد، حاکی از این است که ضربه غیرمنتظره به حزب حاکم عدالت و توسعه فراتر از تمام پیش بینی های پیش از انتخابات بود، از جمله اینکه این شوک غیرمنتظره از پیش بینی روزنامه واشنگتن پست منبی بر اینکه کُردها 50 کرسی را در پارلمان از آن خود خواهند کرد، نیز فراتر رفت.

نخستین پس لرزه‌های ناشی از این نتایج در از بین رفتن زیاده خواهی های  اردوغان مبنی بر تحول نظام سیاسی کشور و تشدید حاکمیت بر نهادهای دولتی به منظور کامل کردن طرح مورد نظر خود نمود یافت.

نکته قابل ملاحظه اینکه ترکیه فقط اردوغان و حزب او نیست، بلکه کشوری بزرگ در سطح منطقه به شمار می آید، با این حال گرچه کشورها خود را وارد ماجراجویی می کنند اما در هر حال  درصد کمی را نیز برای شکست در نظر می گیرند، از همین رو توافق با آمریکایی ها نتیجه تلاش هایی است که دو طرف برای دور کردن مبارازن افراطی از مرزهای جنوبی اتخاذ کردند.

روزنامه نیویورک تایمز یکی از منابعی بود که دوم ژوئن گذشته به این موضوع اشاره کرد. به هر حال ترکیه و آمریکا به تفاهمی دست یافتند که تحلیل و تفسیرهای متعددی را در مورد مضمون آن به دنبال داشت.

ترکیه به ناچار رفتار خود در قبال سوریه را تغییر داد

با استناد به تزلزل قدرت حزب عدالت و توسعه و ناکامی در تشکیل نظام تک قطبی به منظور پیشبرد اهداف راهبردی مورد نظرخود مبنی برجلوگیری از توسعه توانمندی های کُردها و درخواست جدایی طلبی و با در نظر گرفتن فشار آمریکا بر ترکیه برای لزوم جدیت در مبارزه با تروریسم می توان دریافت که ترکیه چاره ای جز تغییر رفتار خود در قبال بحران سوریه نداشت.

در این میان احمد داوود اوغلو نخست وزیر ترکیه تصریح کرد که جبهه النصره نیز مانند داعش گروهی تروریستی است.

هر چند حملات جنگنده های ترکیه به مواضع داعش در مقایسه با بمبارن محل استقرار حزب کارگران کردستان بسیار اندک است، اما گام جدید ترکیه از این نظر به نفع سوریه است که عرصه را برای ارسال سلاح به داعش تنگ می کند یا دست کم همه طرفهای مرتبط با بحران سوریه در قبال گروههای افراطی به دیدگاه واحدی دست یافته و آنان را تروریست می دانند.

اما باید پرسید جایگزینی که ترکیه به دنبال آن است،چیست؟ به ویژه اینکه هنوز از آرزوی سرنگونی نظام حاکم در سوریه دست برنداشته است.

در این خصوص ترکیه در تلاش برای دستیابی به راه حلی است که همزمان هم رضایت آمریکایی ها جلب شود و هم هدف سرنگونی نظام حاکم سوریه تحقق پیدا کند، از همین رو در این خصوص از برگ برنده تقویت مبارزان ترکمان که در مرزهای مشترک با سوریه مستقر هستند، بهره برداری کرده و تلاش دارد آنان را آموزش داده و مسلح کرده و سپس به مخالفان میانه رو که مورد قبول آمریکا هستند، تبدیل کند.

این موضوع در گام نخست موجب تحریک جبهه النصره شد که خود را جانشین مورد قبول ترکیه برای داعش در مناطق تحت تسلط آن می دانست، از همین رو النصره اعضای «گروه 30» را که سرویس اطلاعاتی آمریکا آموزش داده و به عنوان گروه مخالف مورد اعتماد خود راهی سوریه کرده بود، ربود.

جالب اینکه این افراد از ترکمان ها بودند و به این ترتیب النصره تنگنای سخت اردوغان در قبال بحران سوریه را به تصویر کشید.

ناتوانی ترکیه در سرنگونی نظام حاکم سوریه

ترکیه قادر به سرنگونی نظام حاکم سوریه نیست به ویژه اینکه در این خصوص باید تحولات اخیر در سطح منطقه را نیز در نظر داشت، زیرا آنکارا نمی تواند یک گروه مخالف میانه رو سوری خلق کند که به عنوان هم پیمان به آن اعتماد داشته باشد و در عین حال ناچار است از داعش و النصره نیز چشم پوشی کند به اضافه اینکه نمی تواند بر اساس اراده متغیر آمریکا مبنی بر نزدیک شدن به ایران  و تفاهم با آن گام بردارد.

واشنگتن این نزدیک شدن را مهم ترین دستاورد مرحله دوم ریاست جمهوری اوباما می داند و نمی خواهد به خاطر زیاده خواهی های اردوغان آن را به خطر بیندازد.

در این شرایط باید پرسید گزینه های دیگر اردوغان چیست؟

بر اساس مواردی که در بالا توضیح داده شد، نیروهای منطقه ای از جمله ترکیه معتقدند اکنون زمینه برای جنبش همکاری دو جانبه بین کشورهای تاثیرگذار منطقه فراهم شده است، به گونه ای که می توانند فراتر از ائتلاف های قبلی با کشورهای ابرقدرت حرکت کرده و از دایره ائتلاف هایی که همواره موجب می شد کشورهای منطقه یا به متحدان آمریکا و یا محور ضد سیاست آمریکایی تقسیم شوند، رها شد.

نزدیک شدن ترکیه به روسیه و ایران

از همین جا با نگاهی به تحولات چند سال  گذشته به ویژه یک سال اخیر می توان متوجه شد که ترکیه از یک سو به روسیه و از سوی دیگر به ایران نزدیک شده است، بدون اینکه از موقعیت خود به عنوان عضو ناتو چشم پوشی کرده یا روابط با آمریکا را کنار گذاشته باشد، بلکه آنکارا در این خصوص از اعضای ناتو درخواست کمک کرد زیرا امنیت خود را از ناحیه داعش و کُردها در معرض تهدید می بیند.

جایگاه مهم اقتصادی ترکیه ناشی از تغییر مسیر خط انتقال گاز روسیه به اروپا

در ارتباط با روابط ترکیه با روسیه نیز باید توجه داشت که ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه با لغو طرح انتقال گاز از طریق دربای سیاه به بلغارستان بدون عبور از خاک ترکیه، خط انتقال گاز را که از همین مسیر به داخل ترکیه امتداد می یابد، جایگزین آن کرده و چشم انداز گسترده ای را برای روابط آینده با ترکیه فراهم کرد به گونه ای که این اقدم در قراردادهای بعدی به ترکیه جایگاه اقتصادی مهمی می بخشد.

اما روسیه از این نیز فراتر رفته و با امضای پیش نویس تفاهم با یونان در 19 ژوئیه گذشته مبنی بر همکاری در ساخت و راه اندازی خط لوله گاز از طریق خاک یونان که ادامه همان طرح انتقال گاز از خاک ترکیه است، این گام را تکمیل کرد.

تلاش روسیه برای جذب کشورهایی که با آمریکا مشکل دارند

اینجا می توان متوجه شد که سیاست روسیه مبتنی بر جذب کشورهایی است که در روابط خود با غرب دچار مشکل شده اند و در همین راستا در تلاش برای جلب مصر، ترکیه، یونان و عربستان است در حالی که در مقابل آمریکایی ها پیش از هر کشور دیگر بر جذب ایران متمرکز شده اند.

به اضافه اینکه ترکها و روسها متعهد شده اند که تا پایان دهه کنونی حجم همکاری تجاری مشترک را از 33 میلیارد دلار به یکصد میلیارد دلار افزایش دهند.

نکته قابل ملاحظه اینکه ترکیه دومین بازار صادرات گاز روسیه پس از کشورهای عضو اتحاد شوروی سابق به شمار می آید.

در زمینه همکاری تکنولوژیکی و فضایی نیز موسسه پژوهش های علمی و تکنولوژی ترکیه به نام «توبیتاک» توافقنامه ای را با مرکز تحقیقات فضایی روسیه و دانشگاه غازان امضا کرد.

بنابراین پیشرفت روابط با روندی تند در جریان است و سرعت آن با شتاب  تحولات مثبت در مسیر حل و فصل مسائل منطقه ای در چند ماه آینده برابری می کند.

نزدیک شدن روابط ترکیه با ایران

اما در سطح روابط با ایران نیز می توان گفت که صبر ایران در قبال رفتار ترکیه در سطح منطقه در چند سال گذشته به ثمر نشسته و نزدیک شدن روابط بین آنکارا و تهران را رقم زد تا جایی که دو طرف به سمت همکاری در زمینه حل و فصل مسائل منطقه ای و بحران سوریه در حرکت هستند.

هرچند مبارزه با داعش به نفع نزدیک شدن روابط ایران و ترکیه است، اما عمق این روابط با منافع اقتصادی گره خورده است.

در همین ارتباط سفر اخیر اردوغان به تهران حاکی از اهمیت این روابط است زیرا وی دیدار با حسن روحانی را مهم و عمیق برشمرده و گفت در جریان آن به طور اساسی روابط اقتصادی دو طرف مورد بحث و بررسی قرار گرفت به اضافه اینکه اوضاع امنیتی و سیاسی منطقه نیز پرداخته شد.

به گفته اردوغان در این سفر در مورد همکاری مشترک در زمینه های مختلف توافق حاصل شد و این همکاری می تواند به الگویی برای کشورهای منطقه تبدیل شود.

وی همچنین تاکید کرد که باید برای حل و فصل بحران سوریه و عراق وارد گفت و گو شد.

اردوغان از کشته شدن مسلمانان در سوریه ابراز تاسف و ناراحتی کرد که این نیز خود نشان دهنده نزدیک شدن به حکومت اسلامی در ایران است.

اردوغان در این خصوص گفت: در سوریه حدود 300 هزار مسلمان جان باختند و ما نمی دانیم چه کسی به دست چه کسی کشته می شود، من از مسائل مذهبی صحبت نمی کنم زیرا مهم این است که آنان مسلمان هستند و باید با دید اسلامی به مسائل نگاه کنیم.

اردوغان علاوه بر اظهارات مرتبط با اسلام که در تهران به زبان آورد از منافع اقتصادی نیز سخن گفت، زیرا پس از امضای هشت پیش نویس تفاهم اقتصادی با ایران وی به موانع توازن تجاری بین دو کشور اشاره کرده و گفت این توازن به ویژه از نظر قیمت گاز طبیعی که ترکیه به ایران می پردازد، به نفع ایران است.

در این میان چه بسا پس از توافق اتمی با ایران موضع عربستان در قبال بحران سوریه دستخوش تغییر شود و در این میان باید دید در پرتو تحولات منطقه ای و به عبارت بهتر تحولات میدانی در سوریه و تغییر سمت و سوی بحران این کشور، گزینه های ایران چیست.

منبع: المیادین

انتهای پیام/ر

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان