آمریکا دیگر همپیمان مطمئن عربستان نیست؛ نباید زیاد به این سفر امید بست

آمریکا دیگر همپیمان مطمئن عربستان نیست؛ نباید زیاد به این سفر امید بست

پایگاه خبری تحلیلی رای الیوم نوشت : نباید خیلی به سفر ملک سلمان به آمریکا امید بسیار داشت، چرا که هم آمریکا تغییر کرده است و هم عربستان سعودی دستخوش تغییر شده است و دیگر آمریکا همپیمان مطمئن عربستان نیست.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، پایگاه رای الیوم در گزارشی به تحلیل سفر ملک سلمان پادشاه سعودی به آمریکا و دیدارهای وی با مقامات عالی رتبه آمریکایی پرداخت.  در این مقاله چنین آمده است:

نباید به سفر ملک سلمان به واشنگتن امید بست

نباید به سفر ملک سلمان بن عبدالعزیز آل سعود پادشاه عربستان سعودی به واشنگتن امید چندانی بست، چرا که هم آمریکا سیاستش در قبال منطقه دگرگون شده است و هم عربستان سعودی دستخوش تغییر شده، از این رو در خصوص بحران سوریه هم نمی توان انتظار داشت این دو کشور اولویت های خود را در قبال سوریه تغییر دهند و مساله درگیری یمن همواره به عنوان یکی از پرونده های بسیار پیچیده باقی می‌ماند چرا که این جنگ اکنون نتایج کاملا برعکسی از خود نشان داده است.

سفر ملک سلمان بن عبدالعزیز از روز جمعه گذشته به صورت رسمی به آمریکا آغاز شده است،‌ وی در راس یک هیئت بلندپایه که می توان آن را متفاوت از سفرهای مشابه دیگر توصیف کرد به آمریکا سفر کرده است، نه تنها به این دلیل که این نخستین سفر از نوع خود برای ملک سلمان در مسند پادشاهی عربستان سعودی به واشنگتن است،‌ بلکه به این دلیل این سفر متفاوت است که آمریکا خود نیز دستخوش تغییر شده است،‌ در این بین خود کشور پادشاهی عربستان سعودی هم تغییراتی را به خود دیده است، وحتی می توان گفت تمام منطقه اکنون با گذشته متفاوت شده است.

آمریکا دیگر همپیمان مطمئن عربستان نیست

آمریکایی که در مدت کم تر از یک سال گذشته یکی از هم پیمانان بسیار مطمئن برای کشور عربستان سعودی به شمار می آمد،‌ اکنون دیگر چنین نیست،‌ درست است که این دو کشور هنوز به عنوان دو کشور هم پیمان هم قلمداد می شوند، اما این هم پیمانی به مانند هم پیمانی طول مدت هفتاد سال گذشته نیست، روابط بین آمریکا و عربستان سعودی در طول مدت گذشته راهبردی بوده، اما پاره ای از مسائل به این ائتلاف راهبردی ضربه زده است که از مهم ترین آنها می توان به امضای توافق هسته ای با ایران اشاره کرد،‌ ایرانی که عربستان سعودی آن را دشمن نخست پادشاهی خود می داند،‌ آمریکا از طریق همین توافق بود که ایران را ( توان هسته ای ایران را ) به رسمیت شناخت و از آن به بعد از نظر آمریکا ایران یک دولت هسته ای به شمار آمد و ایران به قدرت عظیم منطقه ای مبدل شدو حتی ( به زعم نویسنده این مقاله ) آمریکا در مسائل منطقه ای با ایران هماهنگی به عمل می آورد، یا این که لااقل در خصوص مسائل منطقه ای حساب ایران را هم مدنظر دارد.

ریاض دیگر تعیین کننده اصلی بهای نفت خام نیست

عربستان سعودی هم در این مدت تغییر کرده است،‌ چرا که ریاض دیگر تعیین کننده اصلی بهای نفت خام نیست ‌و در تعیین قیمت سازمان صادر کننده نفت "اوپک" کشور تعیین کننده قیمت نیست و آمریکا هم اکنون تنها 10 درصد از نیازهای نفتی خود را از طریق صادرات نفتی عربستان سعودی تامین می کند، چرا که میزان صادرات نفتی خود آمریکا از میزان صادرات عربستان سعودی هم فراتر رفته است، و هم اکنون عربستان سعودی در لبه بحران های مالی چشم گیری قرار گرفته است،‌ بحران هایی که می تواند منجر به اذیت شدن شهروندان سعودی شود، در چنین شرایطی عربستان سعودی خود را با جنگ فرسایشی با یمن درگیر کرده است، در سوی دیگر در بحران سوریه نیز درگیر شده است، این سوای نبرد شدیدی است که نظام عربستان سعودی برضد گروه های تندروی اسلامگرا در داخل کشور با آن درگیر شده است، در راس این گروه ها داعش است، گروهی که قصد دارد مکه مکرمه را پایتخت خلافت خود قرار دهد.

باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا در حالی با ملک سلمان بن عبدالعزیز آل سعود پادشاه عربستان سعودی در واشنگتن دیدار می کند که وی توانسته است اکثریت مورد نیاز خود را برای تصویب توافقنامه هسته ای با ایران در کنگره این کشور به دست آورد،‌ مساله ای که برای این میهمان سعودی به عنوان یک شوک تلقی می شود و سعودی ها تصورشان بر این بود که هم پیمانان جمهوریخواه آنان در کنگره مانع از تصویب این توافقنامه شوند،‌از این رو اکنون باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا در موضع قدرت بیشتری قرار گرفته است و می تواند سیاست های خود را در قبال خاورمیانه با آزادی عمل بیشتری به دور از مداخله سعودی‌ها ایفا کند.

از این رو در این دیدار موضوع پرونده هسته ای ایران و توافق حاصله در این باره نتوانست به عنوان اولویت مسائل مورد علاقه از سوی میهمان سعودی دنبال شود، اگر چه خود این سفر هم به نوعی یک سفر معوقه به شمار می آید، ملک سلمان بن عبدالعزیز قرار بود، چند ماه قبل به اتفاق دیگر سران کشورهای عرب حوزه خلیج فارس که به دعوت باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا عازم کمپ دیوید شده بودند وی نیز آنها را همراهی کند،‌ قرار بود در آن دیدار به نگرانی های این کشورها بعد از حصول توافق هسته ای با ایران خاتمه داده شود، اما کشورهای عرب حوزه خلیج فارس در این دیدار احساس اطمینان نکردند و حتی تضمین ها و تلاش های آمریکایی ها برای اطمینان بخشیدن به آنها از جدیت لازم برخوردار نبود، از این رو این کشورها از روی اکراه با این وضع جدید خود را وفق دادند و این اکره آنها در عوامل جانبی که با قدرت در یمن، سوریه ف لبنان و بحرین و حتی در داخل کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و حتی در کویت قابل مشاهده بود خود را نشان داد.

سوریه و یمن دو محور اصلی مذاکرات سران سعودی و آمریکا

دو پرونده سوریه و یمن در راس اولویت های مذاکرات باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا و ملک سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان سعودی نمود یافت،‌ البته باید گفت این دو پرونده بیشتر در مذاکرات بین رئیس جمهوری آمریکا و شاهزاده محمد بن سلمان فرزند پادشاه عربستان سعودی مطرح بوده است،‌ شخصیتی که هم اکنون تمام زمام امور عربستان سعودی را به دست دارد و تصمیم گیری در دایره قدرت در این کشور در دستان اوست، وی وزیر دفاعی است که در راس تمام نبردها و جنگ‌های کنونی عربستان در منطقه قرار گرفته است.

جنگ فرسایشی عربستان در یمن

یمن به صورت جدی در این مذاکرات مطرح بوده است، چرا که اکنون یمن اولویت جدی عربستان است، و ریاض خود را در نبرد با یمن درگیر یک جنگ فرسایشی کرده است و هزینه های مادی و انسانی بسیاری برای عربستان سعودی به دنبال داشته است، اکنون عربستان سعودی بعد از گذشت 6 ماه از نبرد مستقیم و دخالت در یمن به صورت نظامی نتوانسته است به هیچ یک از اهداف تعیین شده خود از این جنگ دست یابد، چرا که عبد ربه منصور هادی که سعودی ها او را رئیس جمهوری قانونی یمن می دانند هنوز که هنوزه در تبعیدگاه امنش در ریاض نگهداری می کنند، و به همراه وی معاونش خالد بحاح نیز حضور دارد، و به زعم نویسنده این مقاله، ائتلاف موسوم به حوثی صالح هم هنوز زمام امور در صنعاء را به دست دارد،‌ این در حالی است که سازمان تروریستی القاعده بر بخش اعظم از شهر به اصطلاح آزاد شده عدن سلطه و سیطره دارد.

نبرد یمن مطابق خواست ائتلاف عربی پیش نمی رود

دولت امارات متحده عربی روز گذشته از کشته شدن22 نظامی خود در نبرد حاصل در جنوب یمن خبر داده است،‌ این مساله نشان می دهد، نبرد در میادین جبهه و جنگ بر خلاف انتظار ائتلاف عربی در یمن پیش می رود،‌ این درحالی است که جنگنده های ائتلاف همه روزه در طوفان قاطعیت بسیاری از شهروندان را قتل عام می کنند، این مساله به گونه ای تکرار شده است که حتی موجبات نگرانی آمریکا را سبب شده است و غربی ها هم عموما از این امر ابراز نارضایتی کردند، از این رو باید گفت پایتخت دوم یمن هم دیگر امن به شمار نمی آید، تا این که وزارتخانه ها بار دیگر به این شهر باز گردد، وعده‌ای که بحاح چندین مرتبه در خصوص آن خبر داده است.

ما در اینجا نمی خواهیم از اهمیت پرونده سوریه از نظر سعودی ها بکاهیم، اما دخیل بودن عربستان سعودی در ماجرای یمن بسیار مستقیم تر است و یمن برای سعودی ها حیات خلوت نزدیک تر به شمار می آید، اما حملات حوثی ها برضد شهرها و روستاهای جنوبی عربستان سعودی روز به روز شدیدتر می شود،‌ اما در این باره باید گفت که پرونده سوریه درهم پیچیده و گنگ و متداخل است و جریان های منطقه ای مختلفی در آن دخیل شده اند و در ماجرای سوریه عربستان سعودی، ایران، ترکیه و عراق ( به صورت غیر مستقیم ) و حزب الله لبنان دخیل هستند و قدرت های جهانی نظیر روسیه و آمریکا دخیل هستند از این رو در ماجرای سوریه، عربستان سعودی یکی از بازیگران اصلی این ماجرا است،‌ اما در ماجرای یمن وضع فرق می‌کند و عربستان بازیگر اصلی در این نزاع است.

تلاش عربستان برای تغییر اولویت آمریکا و تحریک واشنگتن به سرنگونی بشار اسد

پادشاه عربستان سعودی در این دیدار خود با رئیس جمهوری آمریکا تلاش کرده تا اولویت های واشنگتن را تغییر دهد، و یکی از این اولویت‌ها موضوع سرنگونی بشار اسد از قدرت در سوریه است، و موضوع مبارزه با داعش را به اولویت دوم یا حتی چهارم آمریکا تنزل دهد، اما عملی کردن چنین خواسته ای با سختی ها و دشواری هایی هم روبه رو خواهد بود، چرا که رئیس جمهوری آمریکا پیش از هر چیزی منافع کشورش را مدنظر قرار می دهد نه خواسته های پادشاه عربستان را ، از این رو پادشاه عربستان سعودی باید به خوبی بداند که تغییر این اولویت از سوی باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا می تواند باعث تنش بین روسیه و آمریکا گردد، حال این که باراک اوباما به درستی می داند که هم تهران و هم مسکو مصرانه خواستار بقای بشار اسد رئیس جمهوری سوریه در راس قدرت هستند، و کنار گذاشته شدن وی از قدرت در سوریه را به مثابه خط قرمزی می دانند که نباید کسی از این خط قرمز عبور کند، سوای این بشار اسد را هم روسیه و هم ایران یکی از عوامل اصلی مبارزه با داعش و مبارزه با تروریسم به صورت کلی در سوریه و کل منطقه می دانند.

پیام آمریکا به عربستان

باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا پیام بسیار واضحی را برای عربستان سعودی و سران کشورهای عرب حوزه خلیج فارس ارسال کرد که مفاد این پیام این بوده که آمریکا حاضر است سلاح بسیار پیشرفته ای را به این کشورها بفروشد که از نظر کارآیی و قدرت با سلاح اسرائیلی قابل مقایسه است و با این سلاح در برابر هر خطری در منطقه از خود دفاع کنند، اما اعلام کرده که حاضر نیست به نیابت از این کشورها وارد جنگ های منطقه ای برضد ایران شود، برخلاف آن چه کشورش در گذشته نه چندان دور با صدام انجام داد.

تغییر نقش آمریکا در منطقه

در آن جنگ هم آمریکا بهای سنگینی پرداخت و هم کشورهای عرب منطقه هزینه گزاف آن را برای تامین امنیت خود و آرامش کشورهایشان از خزانه های خود پرداختند، آمریکا دیگر حاضر نیست در این منطقه نقش سگ شکارچی را ایفا کند و نمی خواهد وظیفه اش در منطقه تامین آرامش و اطمینان این کشور و آن کشور در منطقه باشد و دفاع از کشورهای منطقه را برعهده بگیرد، از این رو این هم پیمان آمریکا باید خودش به خودش کمک کند و برای حمایت از خودش وارد عمل شود.

خطر سیاست های داخلی عربستان

بخش دیگر این پیام که از نظر ما مهم ترین بخش آن هم به شمار می آید، مربوط به سیاست داخلی عربستان سعودی است، چرا که در دیدار و مصاحبه بسیار مهم باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا با تواماس فریدمن نویسنده سرشناس آمریکایی چنین گفته بود، خطر بزرگ تری که عربستان سعودی را تهدید می کند ایران نیست، بلکه این خطر از داخل عربستان این کشور را تهدید می کند، یعنی خطری که جوانان خشمگین از نظام به دلیل بی کار بودن می تواند این کشور را تهدید کند، وی در این مصاحبه همچنین گفته که خطر دیگری که عربستان سعودی را از درون تهدید می کند مساله نبود آزادی بیان و سلطه قضایی عادلانه در این کشور است، به گونه ای که این جوانان سعودی خود را از دایره تصمیم گیری در نظام حاکم به صورت کامل جدا شده تصور می کنند و سرنوشت این جوانان را کسانی که از خودشان نیستند رقم می زنند، از این رو چنین جوانانی جایگزینی دیگر پیش روی خود نمی بینند مگر پیوستن به داعش و یکی از مسائل قابل توجه دیگر در این دیدار این بود که فریدمنی که تا چندی پیش از دوستان عربستان سعودی قلمداد می شد و نشریات اصلی سعودی مطالبش را چاپ می کردند اکنون دیگر یکی از کسانی است که عربستان را متهم می سازد، و وی ریاض را از منابع اصلی تروریسم در جهان می داند، همانگونه که در آخرین مقاله خود در نشریه نیویورک تایمز مطلبی با چنین مضمونی منتشر کرده بود.

حتی نباید بعید دانست که باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا در این دیدار از میهمان سعودی خود سوال کند، عربستان سعودی برای پناه دادن به آوارگان فراری از جنگ در سوریه چه کارهایی تاکنون انجام داده است؟ چرا که باید همه خوب بدانیم که مسئولان آمریکایی کسانی نیستند که با میهمانانشان تعارف داشته باشند و جرات بیان چنین پرسش هایی را از آنها نداشته باشند و میهمانان آنها باید انتظار شنیدن مطالبی را داشته باشند که هرگز حتی تصورش را هم نمی کنند، این سیاست مقامات آمریکایی برعکس سیاست همتایان عربی آنهاست و حتی اوروپایی ها هم نظیر عرب ها هستند و هنوز نمی دانیم پادشاه عربستان سعودی در قبال چنین پرسش هایی چه پاسخ هایی را ارائه خواهد داد.

عربستان به تجدید نظر در سیاست هایش نیاز دارد

قطب نمای سعودی ها نیاز به بازنگری دارد، همچنین بسیاری از سیاست های دیگر آنها که در منطقه در حال پیاده سازی و دنبال شدن است نیازمند تجدید نظری جدی است، چرا که این سیاست ها و راهبردها اکنون نتایج برعکسی را به دست آورده است و هزینه های هنگفتی را به دنبال داشته اند، که این هزینه ها مادی و انسانی و راهبردی هستند و همه آن بر دوش تصمیم گیرندگان و خود مردم عربستان سعودی است، بنابراین آیا ملک سلمان بن عبدالعزیز در بازگشت به ریاض به این باور خواهد رسید که باید در سیاست های کلی کشورش در قبال مسائل منطقه ای تجدید نظر کند، لااقل براساس آن چه که از باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا در این سفر شنیده در برخی از مواضع تغییر ایجاد کند ؟ چرا که وی به اهداف مدنظر خود از این سفر دست نیافته است.

انتهای پیام /ر

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان