مرحوم آیتالله خزعلی راضی نبود فرزند فتنهگرش در تشییع جنازه وی حاضر شود
مرحوم آیتالله خزعلی از یکی از فرزندانش که آلوده به فتنه ۸۸ شده بود، خواسته بودند یا برگردد و توبه کند و یا از ایشان جدا بشود و تأکید هم داشتند: راضی نیستم هرگز در تشییع جنازه من یا بر سر قبرم حضور پیدا کنی.
به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از آدینه تهران، بزرگی و عظمت مرحوم آیت الله خزعلی را میتوان بهخوبی از پیام رهبر معظم انقلاب دریافت. عالمِ عامل و پرهیزگار، روحانی بافضیلت، عالم متقی و پرکار و... تنها گوشهای از واژگانیست که رهبر انقلاب در مورد آن بزرگوار به کار بردهاند. به همین مناسبت و بهفاصله چند ساعت از درگذشت این روحانی ولایتمدار؛ بهسراغ دختر مرحوم آیت الله شیخ ابوالقاسم خزعلی؛ خانم دکتر کبری خزعلی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس شورای فرهنگی و اجتماعی زنان و خانواده رفتیم تا تنها گوشههایی از شخصیت آن بزرگوار را به کندوکاو بنشینیم:
نگاهی به دوران عمر بابرکت مرحوم آیت الله خزعلی حاکی از آن است که ایشان ذرهای از خط اصیل انقلاب و امام انحراف نداشتند و ذرهای راه را کج نرفتند. راز این ثبات قدم و عدم انحراف ایشان از مشی اصیل انقلاب چه بود؟
چیزی که در وجود پدر میدیدیم عصارهای از تقوا و فقاهت بود و علت ثبات قدم ایشان آن بود که قرآن، نهج البلاغه و روایات با تفقه کامل و بهنحو احسن در وجود ایشان نهادینه شده بود. راه ولایت برای ایشان اصیلترین و مهمترین راه بود و ذوب در ولایت بودند. برای ولایت فقیه تمام لحظات عمرشان دل میسوزاندند و پیشقدم بودند و اباذرگونه جلو میافتادند. من یادم هست که اوایل انقلاب خیلی از بزرگان بهصراحت در مورد منافقین صحبت نمیکردند ولی ایشان نظرش این بود: "ما باید فدایی امام(ره) بشویم و ما باید برای مقام ولایت راه را باز کنیم". هرجا تکلیف احساس میکردند تا آخر مقاومت میکردند و حتی در مورد فرزندشان کوچکترین مسامحهای نکردند. از فرزندشان خواستند یا برگردد و توبه کند و یا از ایشان جدا بشود و تاکید داشتند راضی نیستم هرگز در تشیع جنازه من و یا بر سر قبر من حضور پیدا کنی. حتی در وصیت نامه اولشان تصریح کرده بودند که من می دانم فرزندم به خاطر مشکلات اقتصادی به این وضع افتاده است و وصیت کرده بودند همین منزلی که دارند، بفروشند و به اندازه حق خود ایشان به او بدهند تا قرضهایش را پرداخت کند و از این وضعیت نجات پیدا کند. ولی در این اواخر پدر وقتی که دیدند وضعیت تغییر کرده و او حاضر نیست عوض بشود وصیت نامه را تغییر دادند و تصریح کردند که راضی نیستند هیچ کمکی به او بشود.
خلاصه کلام اینکه ایشان برای ولایت تمام هستی شان را گذاشته بودند. ایشان هر جا که انحرافی در عمل دیگران می دیدند سعی می کردند با آموزش قرآن، نهج البلاغه و روایات راه درست را به ما نشان بدهند و استدلالهایشان همه برخاسته از بطن کلام خدا و ائمه اطهار بود.
ایشان دائماً نگران مظلومیت رهبر معظم انقلاب بودند و دائماً از حرکتهایی که بعض از افراد داخل کشور هماهنگ با خارج انجام می دادند، اظهار ناراحتی می کردند. تا زمانی هم که توان داشتند در مقابل هر کجروی از خط ولایت موضع می گرفتند و ایستادگی می کردند.
مهمترین توصیه هایشان در روزهای آخر عمرشان چه بود؟
همانطور که گفتم بیش از همه نگران مظلومیت رهبر معظم انقلاب بودند. آنقدر این را برای ما تکرار می کردند که ما متعجب می شدیم. گاهی اوقات شب برای نماز شب که بلند می شدند از نیمه های شب تا به صبح وقتی ما وسیل وضو گرفتن ایشان را فراهم می کردیم دائماً می گفتند می خواهم ببینم حال آقا چطور است؟ خوشحال هستند؟ راضی هستند؟ که ما هم از محضر رهبر معظم انقلاب خواهش کردیم و برایشان پیام فرستادیم که ایشان هم در کمال لطف این دعوت را لبیک گفتند و تشریف آوردند و دیداری داشتند در دوسه هفته گذشته که بسیار روحیه ایشان عوض شد و یک نشاط ذاتی پیدا کردند و ما فکر کردیم ایشان شفای کامل گرفتند ولی متاسفانه حالت ضعف عمومی و ناراحتیهایی که بعد از استرسهای شدید و ضعف عمومی داشتند؛ برگشت و دوباره حال ایشان رو به وخامت رفت.
سخنی اگر باقیمانده بفرمایید.
ایشان در وصیت شان سفارش جدی به پایبندی به ولایت و توجه به قرآن و نماز اول وقت کرده بودند و از ما خواسته بودن حتماً اگر یک جزء نشد، یک چهارم جزء را در روز بخوانیم و به نماز شب هم توجه بکنیم. انشالله این وصیت برای همه ما سازنده باشد و ما را از خواب غفلت بیدار کند
انتهای پیام/