به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، حمیدرضا نعیمی از نمایشنامه نویسان و کارگردانان پرکار و مطرح تئاتر کشور، اهل استان کرمانشاه، منطقه سرپل ذهاب است. نعیمی از جمله افرادی است که جنگ را به خوبی تجربه کرده و تاثیر مستقیم آن را در زندگی خود دیده است، به همین دلیل میگوید:«هر لحظه که احساس کنم که باید برای شهدا و خانواده شهیدم بنویسم دست به قلم میشوم و هیچ وقت سفارشی نویس نبودهام» حمیدرضا نعیمی در سیویکمین جشنواره بینالمللی فجر در بخش نمایشنامهنویسی تجربههای نو برای نویسندگی نمایش«رابینسون کروزوئه» تقدیر شد و برای نمایشنامه «شرق دور، شرق نزدیک» برگزیده بخش نمایشنامه نویسی جشنواره امسال شد.
*تسنیم: آقای نعیمی فضای فرهنگی و تئاتر کشور را چطور میبینید؟
همه ما متعلق به این آب و خاک هستیم و همهمان دلمان برای این ملت میتپد و خودمان را جزء این آب و خاک میدانیم. اما یکسری جریانهای کثیفی دارد اتفاق میافتد که به نظرم واقعا تحریم اساسی وجود دارد که واقعا تحریم اساسی میخواهد. وقتی کسی مینویسد خون جیرانی یا خون کاهانی حلال است، باید نامش را گذاشت "تیر خلاصزن" نه کسی که باید کار فرهنگی بکند. مگر کسی که این حرف را میزند و فتوا میدهد آیتالله است. خود آیتاللهها هم چنین چیزی نگفتهاند اما این آدم به خودش اجازه میدهد فتوا دهد. متاسفانه در مملکتی زندگی میکنیم که کسی دغدغه فرهنگی ندارد و همه چیز از کانال و نگاه سیاسی و جناحی میگذرد. مطمئنا این وسط فرهنگ و ادب مردم لطمه میبینند.
هنرمند خودش را جدای حاکمیت نمیبیند
باید از این جناحها فاصله گرفت. من همیشه گفتهام هنرمند اشتباه میکند و هنرمندی که اشتباه نکند، هنرمند نیست. گاهی وقتها یک هنرمند با نگاه به یک مسئله سیاسی قضاوتی هم میکند و بعد متوجه میشود قضاوت او اشتباه است و این اصلا مهم نیست. مهم آن است که هنرمند از حق نظر دادن محروم نشود.
هنرمند حق دارد نگاه کند به یک جریان سیاسی و حق دارد اشتباه کند. ما هیچوقت جامعهمان در فضای آرام نبوده و این بازیهای جناحی همیشه مردم را بازیچه قرار دادهاند و فضای فرهنگی ما را تحت شعاع قرار دادهاند. هنرمند خودش را جدا از حاکمیت نمیداند. حاکمیت هم باید اینگونه باشد.
جذب توریست فرهنگی برنامه آینده قطر
*تسنیم: روند جشنواره تئاتر فجر در این بیست سالی که حضور داشتهاید. چگونه بوده است؟
قطعا این جمله را چندین بار شنیدهاید که میگویند جشنواره بینالمللی تئاتر فجر ویترین تئاتر ایران است، جمله قشنگی است و جمله غلطی هم نیست. اکثر کشورها میروند سراغ اتفاقات فرهنگی و هنری، خیلی جالب است بدانید کشور قطر که تنها چیزی که اقتصاد این کشور را رقم میزند نفت است؛ نه کشاورزی، نه تکنولوژی، نه ملیت، نه گستردگی آن چنانی و نه آثار باستانی که بخواهد نام ببرد؛ سرمایهگذاری عظیمی میکند برای دورانی که نفت دیگر وجود ندارد و برای همین دعوت میکنند از بهترین معماران جهان که بیایند ساختمانهای عظیمی را در این کشور بسازند برای دورانی که نفت دیگر وجود ندارد و آن موقع است که قطر به یک پایگاه فرهنگی و توریستی تبدیل میشود.

در قطر گروه ارکستر، اپرا و تئاتر خوبی وجود ندارد. اما تمام بزرگان را از سرتاسر دنیا جمع میکنند و یک گروه ارکستر ملی تشکیل میدهند. به آنها بهترین سالن را داده و این گروه عظیم شروع میکند به تولید برنامههای هنری و باعث جلب توریست از سرتاسر دنیا و بالا بردن فهم فرهنگی مردم کشور خودشان میشوند.
خیلی از کشورهایی را میبینیم که وسعتی ندراند، اما روی این قبیل از جشنوارهها سرمایهگذاری کردهاند که ما نکردهایم. از شروع دولت قبلی دولت 7 و 8 یک اتفاقی در جشنواره تئاتر افتاد، در این دوره جشنواره در حالی که شکل سراسری خودش را حفظ کرد، یک وجه بینالمللی هم به آن اضافه شد، خیلی زود با مدیریت و با فهمی که مدیران داشتند چهرهای جهانی به تئاتر دادند.
گروههایی وارد ایران شدند که باید بالاترین ارقام را به آنها میدادیم تا بیایند، ولی در آن سالها با کمترین رقم به ایران آمدند. روبروتو چولی باعث شد یک رابطه دو طرفه بین ایران و آلمان به وجود بیاید. ما باید نسبت به هنر و فرهنگ دغدغه داشته باشیم. تئاتر فجر را نباید دست کم گرفت. نباید با یک برنامهریزی و بودجه اندک با آن برخورد کرد.
هنرمند خط قرمز را میفهمد/در چارت اداری نمیگنجد/ "بلهقربان" گو نیست
جشنواره بینالمللی یک تعریف خاص و برنامهریزی بلندمدت میخواهد. دبیر جشنواره باید مورد اعتماد مردم باشد. از نظر علمی و جایگاهیباید بتواند ارتباط خوبی را میان مردم و هنرمندان برقرار کند. دبیر جشنواره باید بتواند از میان سازمانهای دولتی و خصوصی مختلف، اعتماد داخلی را جلب بکند.
*تسنیم: فضای جشنوارههای پیشین را چطور میبیند و به اعتقاد شما ما چقدر توانستهایم از آنچه که متعلق به خود ماست، به عنوان مثال اتفاقات 8 سال جنگ تحمیلی در کارهای خود استفاده کنیم؟
سال گذشته شدیدترین دورانی بوده که از نظر سانسوری و ممیزی برخورد شده. این در شأن ملت ایران و هنرمند ایرانی نیست. ما دیگر میدانیم خط قرمزها چیست. وقتی در سال90 برمیگردیم به دهه 60 این شکست است و عقبگرد بسیار فاجعهآمیزی است. مگر میشود هنرمند را از اعتراض جدا کرد. مگر هنرمند بله قربانگو است. مگر در یک چارت اداری قرار دارد.
هنرمند میتواند چشم بینا و گوش شنوای یک حکومت و اشخاص حکومتی باشد. چون هنرمند در دل جامعه است، چاپلوس نیست، رک و صریح حرفش را میزند و انگشت میگذارد روی جایی که اشکال است. ما 8 سال جنگ را پشت سر گذاشتهایم یک جنگ تحمیل شده، چه منبع عظیمی در این ممکلت در حال حاضر میتواند زیادترین رمانها، بهترین شعرها، نقاشیها، عکاسیها، نمایشنامهها، فیلمنامههای ما را به اندازه 8 سال دفاع مقدسمان رقم بزند؟
اما الان ما چه برداشتی کردهایم؟ برای اینکه یک عدهای خودشان را صاحب جنگ میدانند و میگویند فقط ما میدانیم این 8 سال چه گذشته ولی غیر شمایی که داری مینویسی باید از کانال و نگاه ما بنویسی، ما به یک فاجعه، بحران و مشکل برمیخوریم و از مهمترین چیزی که میتوانیم در این لحظه بیشترین استفادهمان را ببریم، بیبهره میمانیم. نه رمان خوب در این زمینه داریم، نه نمایشنامه و نه فیلم خوبی که بتوان به آن افتخار کرد.

شما ببینید ژاپن از جنگی که از سر گذراند، چند فیلم درخشان ارائه داده و حتی هالیوود را هم وادار میکند که نسبت به آن مقوله حساس باشند. ما در جنگ ایرن و عراق از نظر تکنیک جنگی کلی خلاقیت انجام دادهایم که در دنیا ممتاز است. چرا نمیگذاریم کسانی که میتوانند، بیایند و یک فیلم درست و حسابی بسازند.
وضعیت تئاتر غیر تهران بحرانی است
مسئولین میخواهند که هنرمند به آنها یک اثر شعاری تحویل دهد و هنرمند اینگونه نیست. در یک دورهای قرار بود این جشنواره، تئاترِ کلِ کشور را ساماندهی کند، تئاتر غیرتهران چقدر نقش تعیین کنده در تئاتر داشتند؟ در دهه 60 و 70 تئاتر فجر کاملا دست تئاترهای غیرتهرانی بود. چهرههایی که از استانهای دیگر کشور میآمدند و در خلق آثار مشارکت میکردند.
الان تئاترغیرتهران در چه جایگاهی و در چه وضعیت و بحرانی قرار دارد. جشنواره فجر از آن چهرههایی که آن موقع درخشیدند و کسانی که آموزش یافته آن گروهها هستند و الان گروههای جوان و تازهنفسی هستند چه استفادهای میکند. روزگاری که رضا صابری، محمدرضا زندی، مجتبی قلندرنیکه و خیلی از بزرگان دیگر این کارها را ارائه میدادند.
روزگاری جشنواره فجر مأمنی بود برای تئاتریهای کل ایران، الان این نگاه مامن و تبادل فرهنگی تا حدودی از بین رفته اگرچه شکل جشنواره فجر شکلی تقریبا جهانی دارد ولی حداقل برای کشور ایران با منابعی که دارد اگر این وضعیت اقتصادی نامیمونی که از یک سال پیش گرفتارش شدهایم را کنار بگذاریم و در 12 سال اخیر جشنواره فجر بررسی کنیم میبینیم که گروههای غیر تهرانی یک شب قبل از اجرا میآیند، اجرا میکنند و بعد از 2 روز میروند و فقط نمایندههایشان میمانند. این اصلا شایسته ملت ایران نیست. یعنی دولت ما نمیتواند 3 هزار نفر را پذیرایی کند؟ ما سالهای سال 2 هزار میلیارد هزینه کردیم برای کارهای بیخود و بیجهت. ما مشکل مالی داریم. اگر نداشتیم میتوانستیم گروههای بهتر و معتبرتری را دعوت کنیم.
سیاسیون هیچوقت تئاتر نمیبینند/امروز با تئاتر فرهنگ میآموزند
اهالی تئاتر هر لحظه انتظار این را دارند که اتفاقی بیافتد. چرا یک هنرمند باید در یک فضای ترس تئاتر به سر ببرد. نباید این اتفاق بیفتد. اعتماد چیزی است که به آن نیاز داریم و عدم اعتماد باعث شده فضای فرهنگی چنین اتفاقی برایش بیافتد. شما از مسئولین کشور بپرسید فضای فرهنگی در چه وضعیتی است، همه بلااستثنا میگویند عالی است.
بروید از تمام هنرمندان اعم از شاعران، سینماگران، رماننویسان تئاتری، نقاش بپرسید وضعیت فرهنگی چگونه است؟ همه میگویند فاجعه و سیاه است. وقتی من یک نمایش را روی صحنه میبرم چرا از حضور یک روحانی در سالن نمایش باید بترسم، روحانی هم یک قشر از اجتماع است مثل معلم، مهندس، کارگر و حالا به عنوان یک تماشاگر آمده، چرا باید احساس استرس و ترس کنم. هیچ وقت سیاسیون نمیآیند تئاتر را ببینند.
نماینده صنف ما که به دنبال کار سیاسی رفت، دست ما بسته شد
امروزِ روز با تئاتر فرهنگ میآموزند. تاریخ، شعر، اعتماد به نفس را میآموزند. اما ما هیچ کاری نمیکنیم و تئاتر را گذاشتهایم کنار و شعار میدهیم و فقط چون میدانیم نبودن تئاتر برای مملکت ما زشت است، آن را نگاه داشتهایم. ولی تازگیها این زشتی را هم درک نمیکنیم. چرا؟ چون عدهای براساس جریانی تصمیم میگیرند که دیگر خانه سینما نباشد.
صنف من باید مشکلات من را با مسئولین برطرف کنند. وقتی صنف شروع کرد به کار سیاسی کردن و آسیب وارد کردن، ما در فرهنگ و هنر همواره با دایره بستهای برخورد میکنیم. جریانهای سیاسی هم به این جریان راه پیدا کرد، این اشکال است. هنرمند اگر اعتراض دارد بخشی از آن مربوط به شخص هنرمند است و نباید شخصیت حقوقیاش را به شخصیت حقیقیاش ربط بدهیم.
*تسنیم: یعنی یک هنرمند هر چیز به ذهنش رسید باید بگوید؟ قانون وجود دارد. یعنی اگر هنرمند از این قالب قانونی هم بیرون برود باز هم باید بگوییم ایراد ندارد؟
من میگویم هنرمند هر حرفی میتواند بزند حتی اگر اشتباه باشد. موضعگیری هنرمند یک موضعگیری است نباید با نگاه حذفی با آن برخورد کرد. باید اعتقاد داشته باشیم که نگاه آزاد در کشورمن است یا خیر، هر جریان را در مقطع زمانی خودش بسنجیم و دیگر رشدش ندهیم. این خلاقیت، نگاه جامعه آزاد است. جامعه آزاد میگوید اول حرفت را بزن بعد ما نقدش میکنیم. ولی به واسطه نقد کردن آن، شما را حذف نمیکند، ولی میگوید اشتباه کردهای و قضاوت با مردم و مخاطب است.

مدافع خانه سینما نیستم
*تسنیم: مثلاً وقتی یک عده خاصی در خانه سینما و جاهای دیگر تریبون دستشان بود و نظر میدادند، همه هنرمندان یک سری هزینههای را پرداخت کردند. یک سری زیادی بالکل با عملکرد این افراد مخلف بودند. پس بحث حق و حقوق دیگر هنرمندان چه میشود؟
من مدافع خانه سینما نیستم. من مدافع فرهنگ و هنر این مملکت هستم به عنوان کسی که عضوی از خانواده فرهنگی این مملکت است. کسی که دغدغه این فرهنگ و این آب و خاک را دارد. بدون خوشآمد شخص خاصی برای 8 سال جنگ کار کردم. چرا ما برای ملت تصمیم میگیریم. من اعتقاد دارم وضعیت فعلی فرهنگ و هنر دچار بحران است در جاهایی حتی در احتضار به سر میبرد و این وضعیت کشنده است. باید ریشهها را در نظر نگیریم و راه دیالوگ و ارتباط با یکدیگر را باز بگذاریم و با هم حرف بزنیم، باید به آرامش برسیم.
*تسنیم: به نظرمن حرف رادیکال از طرف هر جریانی زده شود، اول اینکه منطق ندارد دوم اینکه هزینه دارد و این هزینه را غالباً تمام هنرمندان پرداخت میکنند. در اینجا هم بنظرم حرکت این افراد رادیکال و سیاست زده و زننده بود. در کل بنظرم نباید تریبون دست آدم بیمنطق و رادیکال باشد. موافقید؟ ضمن اینکه گفته میشود امسال شورای نظارت در زمان بازبینی اشکالات کار را گفته است، به نظر شما این امر تا چه حد در کیفیت آثار تاثیرگذار است؟
با آن موافقم. درباره نظارت؛ سالهای قبل وحشتناکترین اتفاقی که میافتاد این بود که کار انتخاب میشد و بعد چند ساعت قبل از این که نمایش برود روی صحنه، شورای نظارت میآمد و در همان لحظه شروع به حذف کردن قسمتهایی از نمایش میکرد و یک ضربه اساسی به گروه وارد میشد. اما امسال با این اتفاق بخشی از استرسهای قبل از اجرا از دوش گروه برداشته شده و تیم اجرایی در فشار قرار نمیگیرد.
*تسنیم: نمایشنامه «شرق دور، شرق نزدیک» نمایشنامه منتخب جشنواره شده است، در رابطه با این نمایش کمی توضیح میدهید.
این نمایشنامه دارای یک داستان اجتماعی است، که در دل جامعه امروز به تاریخ نقد زده میشود. در یک آپارتمان، زنی از دوره مغول میآید و در یک خانواده حضور پیدا میکند. ابتدا قرار بود این نمایشنامه را برای جشنواره تئاتر فجر امسال کار کنم، اما با توجه به اینکه نمایش «درخشش در ساعت مقرر»، «مرکبخوانی و ارکستر مردگان» را در دست اجرا داشتم، از روی صحنه بردن «شرق دور، شرق نزدیک» صرف نظر کردم.

*تسنیم: آرشیو تئاتر همان اجرای زندهاش است یعنی حتی اگر فیلمی هم از آن تئاتر گرفته شود دیگر آن تئاتر نیز لذت و ظرافت زنده را ندارد. با توجه به مراحلی که هنرمندان تئاتر برای روی صحنه بردن نمایش دارند، شاهد این هستیم که یک نمایش با 30 شب اجرا پایان مییابد، و عملاً درآمدزایی نمیتواند داشته باشد، نظر شما درباره این مفهوم "تئاتر برای همه" یا تئاتر خودکفا چیست؟
اگر ما حرکتهای زیربنایی و حرکتهای درست و اساسی خودمان را از سالها پیش انجام داده بودیم؛ الان به این مشکل برنمیخوردیم. اگر یکسال بودجه تئاتر را به هیچ نمایشی ندهیم و بگذاریم برای ساختن سالن، 100 سال از آن بهرهبرداری میکنیم. ما چون سالن نداریم اجراهای ما با کمترین مخاطب مواجه است. تئاتر همچنان پیشرو بوده در حالی که امکانات سخت افزاریمان فاجعه است. کیفیت سالن، وضعیتی که در اتاق نور و صدا وجود دارد، صندلی تماشاگران و امنیت جانی آنها در چه شرایطی است.
تئاتر برای عموم نبوده، نیست و نخواهد بود/تئاتر برای همه لطیفه است
تئاتر ما چه در مرحله متن چه در مرحله کارگردانی و بازیگری به استانداردهای جهانی تقریبا نزدیک است. اما از نظر دستمزد در سطح آنها نیستیم، درصد دستمزد برادران افاغنهای که بابت کارشان دریافت میکنند از یک تئاتری بیشتر است. هنرمند در این وضعیت است که دارد تولید و اجرا میکند. در طی سالهای اخیر تئاتر ما مشکل درامنویسی ندارد، مشکل کارگردانی و بازیگری ندارد. همواره مشکل برنامهریزی و مدیریت داشته است.
به نظر من تئاتر برای عموم نبوده، نیست و نخواهد بود. این شعارهای دهن پرکن و گاهی اوقات در حد لطیفه که گفته میشود، تئاتر برای همه یک لطیفه است. اساسا مخاطب تئاتر یک مخاطب خاص است. چون حوزه تئاتر حوزه اندیشه است. کارگر، زن خانهدار و... با توجه به شرایط مالی که وجود دارد میخواهد یک شب آرام داشته باشد و این شب آرام را شاید با یک برنامه طنز، یک سریال ساده، بتواند برطرف بکند.
اگر"عدم امنیت شغلی" نباشد، خوابمان نمیبرد
حوزه تئاتر حوزه شک است. روز که حالت خوب نباشد، نباید تئاتر ببینی، چون وقتی تئاتر تمام میشود تازه برای مخاطب آغاز شده است. خاصیت برنامههای تلویزیون شکلاتی بودن آن است. شکلات تا زمانی طعمش است که آب نشده باشد، قرار است یک خانواده را سرگرم کند. اصلا هم ایرادی ندارد. کسی که تئاتر میبیند ممکن است پس از آن برود مطالعه کند یا پیش از دیدن نمایش مطالعه کند. تئاتر برای خواص است، تئاتر برای همه نیست و نمیتواند باشد.کسانی که یک نمایش را میبینند شروع میکنند به برداشتهای خودشان که ممکن است با تاویل کارگردان کاملا متفاوت باشد.
*تسنیم: با این اوصاف محدودیت جدی مخاطب، شرایط امنیت شغلی هنرمندان تئاتر در چه وضعیتی است؟
عدم امنیت شغلی اگر نباشد ما خوابمان نمیبرد. نهادی مثل مجلس که نمایندگان من در آن جا حضور دارند، وقتی کار ما را شغل نمیدانند فاتحه همه چیز خوانده شده است. عدم امنیت شغلی سرنوشت مختوم ما تئاتریها در این 32 سال بود و نمیدانم کی قرار است این لکه ننگ برداشته شود.

*تسنیم: شما هم نمایشنامه دفاع مقدسی نوشتهاید و هم کار کردهاید این حوزه از تئاتر را چگونه میبینید؟
من در مورد تئاتر دفاع مقدس خیلی مشکلات را عنوان کردم و حتی دیگر خستهام از گفتن این مطلب، اما باید تکرار شود تا شاید گوش شنوایی پیدا شود. در فضای تئاتر دفاع مقدس چیزی که وجود دارد این است که مسئولان موفق شدهاند جلب اعتماد کنند و هنرمندان را جذب کنند. تلاش آنها قابل ستایش است اما کیفیت کارهایشان بسیار پایین است. لذا کسانی که حرفهای هستند و کار خوب روی صحنه بردهاند ترجیح میدهند با برخی ارگانها به جهت بدقولی کار نکنند.
من اعتقاد دارم در موضوع جنگ مسئولین کمکاری کردهاند، نه بودجه، نه سهمی در اعتمادسازی و نه همکاری درستی کردهاند. من حاضر نیستم با ارگانی که به قرارداد خودش هم مومن نیست کار کنم، با ارگانی که دغدغهاش تئاتر نیست. اصلا نمیفهمند تئاتر چیست. مسئولین آن در این حوزه کاری نکردهاند و جشنوارههای تئاتر و آثارشان در حد کیفی بسیار پایین است. یک پایگاه حمایتی تئاتر برای ما باشد که نیست. تکلیف هنرمندان روشن نیست.
*تسنیم: از نگاه شما راه حل دارد؟
ایجاد اعتماد بین مسئولین و تئاتریها راه حلش است. متاسفانه بعضیها جنگ و دفاع مقدس را فقط مال خودشان میبینند. کسی غیر از آنها نمیتواند حرفی داشته باشد و او میخواهد شعارزده عمل کنیم. ما باید بتوانیم آثار انتقادی هم داشته باشیم و این نقطه دفاع و جنگ نیست. ما جلوی چشم مخاطب میزان را معرفی میکنیم و آنها قضاوت میکنند.
------------------------------------
گفتوگو از: محراب محمدزاده
-----------------------------------
انتهای پیام/