• قطع رابطه سیاسی ایران با آمریکا (1359 ش)
سلطه بلامنازع آمریکا در ایران از کودتای 28 مرداد 32 به مدت بیش از 25 سال در ایران ادامه داشت و تصویب کاپیتولاسیون و مصونیت برای اتباع آن کشور، دست آنان را در انواع دخالتها باز گذاشته بود.
سرانجام پس از اشغال لانه جاسوسی و استعفای دولت موقت، دولت آمریکا دست به اقداماتی علیه ایران زد و در این روز، رابطه دو کشور با حمایت قاطع حضرت امام قطع شد.از آن زمان تاکنون، آمریکا، علاوه بر قطع روابط سیاسی، توطئههای متعددی در عرصههای سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی علیه جمهوری اسلامی ایران طراحی و اجرا کرده و این روند هماکنون نیز ادامه دارد.
اما این اقدامات با شکست مواجه شده و بر عزم مردم ایران برای ایستادگی در برابر آمریکا و بر تلاش این ملت برای خودکفایی، افزوده است.
• آغاز عملیات بزرگ والفجر یک در منطقه فکه توسط ارتش و سپاه (1362 ش)
عملیات والفجر یک در بیستم فروردین 1362 با هدف انهدام نیروهای دشمن و آزادسازی بخشی از نوار مرزی به وسعت 150 کیلومتر مربع صورت گرفت.
در این عملیات که با رمز یا محمد(ص)، یا امیرالمؤمنین(ع)، یا فاطمةالزهرا(س) در منطقه عملیاتی شمال غرب فکه آغاز شد، علاوه بر آزادسازی چندین روستا و منطقه مرزی، صدها دستگاه تانک، نفربر و سلاحهای سنگین و نیمه سنگین منهدم گردیده و 6500 نفر کشته و زخمی و 250 نفر اسیر شدند.
• شهادت هنرمند متعهد و سید شهیدان اهل قَلَم "سیدمرتضی آوینی" (1372 ش)
شهید سیدمرتضی آوینی در سال 1326 ش در شهر ری متولد شد و پس از اخذ دیپلم، مدرک فوق لیسانس معماری را از دانشگاه تهران گرفت.
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به فعالیت در جهاد سازندگی مشغول شد و عازم روستاها گردید. از آن پس به سوی فیلم سازی برای جهاد کشانده شد و بعدها در این گروه، مجموعه فیلمهای "روایت فتح" را به انجام رسانید.
شهید آوینی از سال 1367 به فعالیت در حوزه هنری پرداخت و آثار متعددی را در این زمینه از خود به یادگار گذاشت. شهید از سال 1371 با تأکید مقام معظم رهبری فعالیت دوبارهای را در جهت ساخت سری جدید روایت فتح آغاز کرد و همزمان با فعالیت گروه تفحص، تصاویر جدید روایت فتح را ضبط نمود. سیدمرتضی آوینی سرانجام در بیستم فروردین 1372، در یکی از فیلمبرداریهایی که گروه روایت فتح در منطقه فکّه داشتند، بر اثر انفجار مین به خیل شهدا پیوست.
پیکر پاک آن شهید با حضور مقام معظم رهبری تشییع شد و از جانب معظمله، وی "سید شهیدان اهل قلم" نامیده شد. در مراسم تشییع شهید آوینی، حضرت آیتاللَّه خامنهای، خود را بزرگترین داغدار آن عزیز خواندند.
• رحلت عالم نامی و فقیه جلیل، آیت اللَّه "سید مرتضی حسینی مرعشی نجفی" (1375 ش)
آیتاللَّه سیدابوالمجد ضیاءالدین مرتضی حسینی مرعشی نجفی، برادر آیتاللَّه سید شهاب الدین مرعشی نجفی، در سال 1286 ش (1325 ق) در بیت علم و تقوا در نجف به دنیا آمد.
خاندان او یکی از پرافتخارترین و مشهورترین بیوتات علمی شیعه در جهان بودهاند که مقام علم و عمل و تقوا و سیاست و ریاست و مرجعیت شیعه را در طول قرنها برعهده داشتهاند. وی پس از آن که در کودکی پدر و مادر را از دست داد به همراه دایی خود به تبریز رفت و پس از فراگیری مقدمات علوم اسلامی، در 21 سالگی راهی قم گردید.
در قم از محضر آیتاللَّه شیخ عبدالکریم حائری یزدی و محمدتقی خوانساری بهره برد و سپس برای ادامه تحصیل رهسپار نجف اشرف شد. آیتاللَّه مرعشی در نجف به درس حضرات آیات سید ابوالحسن اصفهانی، میرزای نائینی و سید حسین بادکوبهای حاضر شد و علاوه بر اخذ اجازات متعدد اجتهاد و روایت، به تدریس پرداخت.
این فقیه وارسته در سال 1320 ش در ایران اقامت گزید و در تبریز به تدریس خارج فقه، تألیف و تصنیف، امامت جماعت و ارشاد مردم اشتغال ورزید. رجال الحدیث، حاشیه عُروة الوُثقی و روضَةُ العارفین، از جمله آثار ایشان میباشند. سرانجام این عالم جلیل پس از عمری تلاش و کوشش در راه بزرگداشت شعائر دینی، در 20 فروردین 1375 ش برابر با 19 ذی قعده 1416 ق در 89 سالگی بدرود حیات گفت و در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد.
• روز هنر انقلاب اسلامی
روز 20 فروردین سال 1372، یادآور عروج هنرمند فرزانه، راوی باصفای روایت فتح، سردبیر مجله ادبی و هنری سوره و مسؤول واحد تلویزیونی حوزه هنری، سید مرتضی آوینی است.
از این رو، بیستم فروردین روز شهادت این هنرمند متعهد انقلاب اسلامی و دلسوخته جبهههای حق علیه باطل و بیانگر حقایق و رشادتها و شجاعتهای رزمندگان اسلام، بنا به پیشنهاد شاعران، نویسندگان و هنرندان حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی به مقام معظم رهبری، روز هنر انقلاب اسلامی نامگذاری شد.
• روز ملی انرژی هسته ای
فروردین ماه سال 1385 خبر دستیابی ایران به فن آوری غنی سازی اورانیوم و راه اندازی یک زنجیره کامل غنی سازی در نطنز اعلام شد.
در پی این خبر با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، به پاس قدردانی از تلاش های افتخار آمیز دانشمندان جوان ایران اسلامی، بیستم فروردین ماه، مقارن با تکمیل چرخه سوخت هسته ای در تقویم رسمی ایرانیان روز ملی فن آوری هسته ای نام گرفت.
• درگذشت سیدجلال یحیی زاده نماینده مردم تفت و میبد (1392ش)
سیدجلال یحیی زاده نماینده مردم تفت و میبد در مجلس شورای اسلامی نیمه شب گذشته دار فانی را وداع گفت.نماینده مردم تبریز، اسکو و آذرشهر در مجلس شورای اسلامی افزود: مرحوم یحیی زاده 15 اسفند 91 بر اثر سکته مغزی به کما رفت و از آن زمان در بیمارستان بستری بود.
• درگذشت "علی بن عباس بغدادی" معروف به "ابن رومی" شاعر عرب(283 ق)
علی بن عباس بن جُریَح بغدادی، مُکَنَّی به ابوالحسن و معروف به ابن رومی و ابن جُرَیح از مشاهیر شعرای اواخر قرن سوم هجری میباشد که با فصاحت و بلاغت شعر میسرود. ابن رومی در جوانی علوم متداول زمان خود را آموخت و در سرودن شعر نیز مهارتی بسیار یافت.
از آن جا که ابن رومی با دیدی انتقادی با مسایل اجتماعی برخورد میکرد، اشعار او نشان دهندهی واقعیات ملموس جامعهی آن روز است.
وی هرچند که در اشعار خود از الفاظ فصیح و زیبا استفاده میکرد ولی دارای نوعی بددلی و بدفالی در زندگی بود؛ به طوری که هرچه را که به نظرش نامبارک میآمد، ترک مینمود. هرچند آن چیز، خجسته نیز باشد. ابن رومی در زمان معتضدباللَّه، شانزدهمین خلیفهی عباسی، توسط وزیر خلیفه مسموم گردید و درگذشت. گویند که وزیر از ترس هَجو ابن رومی وی را مسموم گردانید.
• تولد "حاج ملاعلی میرزا خلیلی" فقیه و عالم بزرگ ایرانی(1226 ق)
حاج ملاعلی میرزا خلیلی پس از طی تحصیلات مقدماتی، دروس عالی خود را نزد عالمانی همچون شریف العلماء، ملاکریم کرمانی و ملا اسماعیل بروجردی گذراند.
وی در فقه، اصول فقه و ریاضی، مهارت کافی داشت و در مدت زمانی کوتاه، فقیهی دانا و ریاضیدانی برجسته شد. این عالم ربانی تا واپسین لحظات عمر، به تحقیق، مطالعه و تالیف اشتغال داشت.
از میرزا خلیلی، کتب متعددی به یادگار مانده است که از آن جمله میتوان به کتاب خَزائنُ الاَحکام اشاره کرد. این فقیه وارسته سرانجام در سال 1297 در 71 سالگی در نجف اشرف جان به جان آفرین تسلیم نمود و به لقای معبود شتافت.
• درگذشت "فِرانْسیس بِیکُن"، فیلسوف شهیر انگلیسی (1626م)
فرانْسیس بیکُن فیلسوف معروف انگلیسی در 22 ژانویه 1561م در لندن به دنیا آمد و از جوانی به تحصیل علم و دانش پرداخت. پدر فرانسیس از نزدیکان پادشاه انگلیس بود.
از این رو وی برای نزدیک شدن به پادشاه کوشش فراوانی کرد و بالاخره به عضویت مجلس ملی انتخاب شد و با اخذ عنوان لُردْ، به ریاست قضات کشور و ریاست دادگستری انگلستان دست یافت. با این وصف طولی نکشید که پارلمان انگلیس که نظر خوبی نسبت به بیکن نداشت، او را به جرم اختلاس از تمام مزایایى که به دست آورده بود محروم کرد و بیکُن پس از محاکمه به حبس ابد محکوم شد.
اما پادشاه انگلستان وی را عفو کرد و بیکن از آن پس تا پایان عمر در املاک خود در خارج از لندن، روزگار گذراند. بیکن با وجود از دست دادن مقام، از مطالعه و اشتغال به علم رویگردان نشد و در همین هنگام کتابهای معروف خود درباره ارزش و پیشرفت علم ودیگری به نام ارغنون جدید را منتشر نمود که فوقالعاده مورد توجه قرار گرفت. وی عنوان کرد که هدف اصلی او در زندگی، عبارت از اعمال نفوذ خود به طبیعت است. بیکُن میگفت: انسان چون دارای سه نیروی حافظه، تخیل و عقل است، باید علوم نیز به سه دسته تقسیم شود. از این رو، بیکن آنچه را که مربوط به حافظه بود تاریخ نامید و ادبیات و فلسفه را نیز به ترتیب به تخیل و عقل مربوط میدانست.
او فلسفه را به سه موضوع خدا، طبیعت و انسان تقسیم کرد و بر این اساس آنچه مربوط به خدا باشد، علم الهی است و طبیعت، موضوع علم و حکمت است. همچنین اموری مربوط به روان و تن هستند مثل پزشکی و هنرهای زیبا و ورزش و اخلاق، و برخی مربوط به زندگانی اجتماعی مردم است که آن را باید علم مدنی نامید. بیکن اولین کسی بود که با انتقاد از علم و حکمت قدیم، مبنای آن را درهم ریخته و با بیان نقائص و اشتباهات آن، مردم را به تجربه و اساس علوم تازه تشویق میکرد.
بزرگترین خدمت بیکن به فلسفه، تدوین و استقرار و ترویج روش استقراء در علوم تجربی بود که هم اینک نیز کاربرد فراوانی دارد. بیکن در گسترش علوم تجربی در انگلستان و تجدید حیات علم و فلسفه در اروپا نقش بسزایى داشت و با تالیف کتاب احیاء علوم کبیر یا دایرةالمعارف علوم بشری، یکی از پدید آورندگان روش تجربی به شمار میرود. بیکن دو سال قبل از مرگش کتاب آتلانتیس نو را نوشت و آن مدینه فاضلهای بود که ساکنانش خویشتن را وقف مطالعه طبیعت و خداوند کرده بودند.
در این مدینه فاضله که آن را بزرگترین ارمغان بیکُن به فلسفه جهان نامیدهاند، سیاستمدار وجود ندارد بلکه به جای آنها مردان عَمَل و کشوردار نشستهاند. در این آرمانشهر، از راه گزینش شرافتمندانه بر مبنای لیاقت و صلاحیت میتوان به مقامی رسید.
انسان علیه انسان به ستیزه برنمیخیزد، بلکه همه انسانها دست در دست یکدیگر برای غلبه بر نیروی طبیعت کوشش میکنند. در این مملکت، نمونه و کمال مطلوب، کشمکش و جنگ نیست زیرا حرص و طمع وجود ندارد. هیچ کس نمیکوشد تا در کسب ثروت از همسایگان خود پیشی جوید.
در مدینه فاضله بیکن، مردم تحت رهبری ساکنان فیلسوف و دانشمند، به دینِ حسن نیتْ خواهند گروید. آدمیانحیواناتی نیستند که راست راه میروند بلکه خدایانی جاودانی هستند. علاوه بر این اثر، از فرانسیس بیکن آثار دیگری بر جای مانده که پیشرفت دانش، تاریخ بادها و داستان مرگ و زندگی از آن جمله است. فرانسیس بیکن سرانجام در نهم آوریل 1626م در 65 سالگی بر اثر ابتلا به مرض ذاتالرّیه درگذشت.
• کشتار فلسطینیانِ روستای "دیریاسین" توسط صهیونیستهای تروریست (1948م)
پس از تصویب در قطعنامه سازمان ملل، در 29 نوامبر 1947م، تصمیم بر این شد که فلسطین به دو قسمت عرب و یهود تقسیم شود که این امر با اعتراض فلسطینیان روبرو گردید. در این میان گروههای تروریستی صهیونیستی با سنگدلی تمام دست به عملیات کشتار اعراب فلسطینی و آواره کردن آنها زدند.
یکی از بیرحمانهترین کشتارهای این مزدوران صهیونیستی، یورش به روستای فلسطیننشین دیریاسین بود که در این حمله بیش از 270 نفر را به طرزی وحشیانه به خاک و خون کشیدند. در میان این افراد، 137 زن که بین آنها، 25 زن باردار بودند نیز کشته شدند. این قتلعام در جریان جنگ اول اعراب و اسرائیل انجام شد و زیر نظر مناخیم بگین نخستوزیر اسبق این رژیم صورت گرفت. دیریاسین از آن جهت برای صهیونیستها با اهمیت بود که بر جاده بیتالمقدس به ساحل دریا اشراف داشت.
این کشتار بیرحمانه باعث شد تا عده زیادی از فلسطینیها از ترس تکرار اینگونه قتل عامهای وحشیانه، سرزمین خود را ترک کنند.
• درگذشت "هارولْدْ لِمْبْ" خاورشناس و مورخ معروف امریکایی (1962م)
هارولْدْ لمْبْ، نویسنده، مورخ و خاورشناس امریکایى، در اول سپتامبر 1892م در ایالت نیوجرسی امریکا به دنیا آمد. وی پس از طی تحصیلات دانشگاهی، وارد ارتش شد و چند سالی نیز در جریان جنگ جهانی دوم، در سرویسهای جاسوسی محرمانه ارتش فعالیت کرد.
هارولد لمب علاوه بر زبان انگلیسی، به زبانهای عربی و چینی مسلط بود و با مسافرت به چین، ایران، روسیه و منطقه خاورمیانه، ماهها در این ممالک به تحقیق و مطالعه تاریخی و ادبی پرداخت. وی به دانشمندان، شاعران و سخنسرایان ایران علاقه فراوان داشت و قسمتی از عمر خود را به مطالعه درباره تاریخ ایران و زندگینامه شعرا و نویسندگان ایران صرف کرد.
او عضو انجمن روابط امریکا و آسیا و اتحادیه نویسندگان امریکایى و عضو انجمن ملی خاورمیانه بود. از هارولد لمب آثار متعددی درباره تاریخ و شخصیتهای ایران بر جای مانده که کورش کبیر، حکیم عمرخیام، زندگینامه امیر تیمور، چنگیزخان، اسکندر مقدونی و صلیبیها از آن جمله است. هارولد لمب سرانجام در نهم آوریل 1962م در 70 سالگی درگذشت.
• آغاز رسمی جنگ در بوسنی و هرزگوین (1992م)
با آغاز دهه 1990م و وقوع تحولات وسیع در بلوک شرق، زمزمههای استقلالطلبی در کشورهای شرقی اروپا آغاز شد که در این میان، مجلس ملی بوسنی و هرزگوین در 15 اکتبر 1991م، استقلال این کشور را اعلام کرد و طی همهپرسی در تاریخ اول مارس 1992م مسلمانان بوسنی با بیش از 99 درصد آراء، رأی به استقلال میهن خود دادند.
اما مجلس برای رأیگیری در مورد اصلاحیه قانون اساسی، با مخالفت صربهای حاضر در جلسه مواجه شد و مجلس، در نهایت، بدون حضور صربهای مخالف، استقلال این جمهوری را رسمیت بخشید. صربها نیز که در اقلیت بودند، چهار منطقه صربنشین را خودمختار اعلام کردند.
این اقدام با مخالفت رهبران مسلمان و کُروات مواجه شد ولی صربها با آغاز اعمال تروریستی، بمبگذاری و حمله به مراکز مسلمانان و کُرواتها، تهدید کردند که مناطق دیگری را به مناطق خود میافزایند. با گسترش حملات صربها، ارتش صربستان در نهم آوریل 1992م وارد یک جنگ تمام عیار علیه مسلمانان و کرواتها شد و به دنبال آن، تصفیه قومی و کشتار و خونریزی حتی به روستاهای کوچک نیز سرایت کرد.
قتلعام وسیع مردم بوسنی، مصادره اموال آنان، تخریب خانهها، بمبارانهای هوایى و آتش توپخانه صربها علیه بوسنی باعث شد تا مردم مسلمان این منطقه، تحت شدیدترین حملات وحشیانه صربها قرار گیرند. با این حال، این امر واکنش عَمَلی مجامع جهانی و سردمداران حمایت از حقوق بشر را در پی نداشت.
عمدهترین دلیل برای عدم دخالت و جلوگیری از ادامه کشتار و جنایات در این منطقه، مسئله حضور اسلام و مسلمانان بود، چرا که جامعه جهانی در مورد اختلاف صربستان و کرواسی، عملاً وارد میدان شده و صربستان را به خاتمه جنگ وا داشته بود. در این مسئله تعلل و تسامح نهادهای بینالمللی جهان باعث شد تا صربها به صورتی وحشیانه کشتار مسلمانان بوسنی را ادامه دهند بدون این که از عواقب آن ترسی به خود راه دهند.
سرانجام پس از گفتگوها و تبادل نظرهای بسیار، قرارداد صلح دِیتون در سال 1996م به امضا رسید و قرار شد که مقام ریاست جمهوری به طور دورهای بین صربها، کرواتها و مسلمانان گردش کند.
• تصرف بغداد توسط اشغالگران امریکایی و انگلیسی در جریان حمله به عراق (2003م)
رژیم بعثی عراق از آغاز روی کار آمدن، روابط پرتنشی با غرب داشت و در هر مدت با چالشهایى مواجه میشد. با این حال با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ابرقدرتهای جهان به ویژه غرب به سرکردگی امریکا تلاش وسیعی را به کار بردند تا این نظام نوپا را سرنگون سازند. از این رو با حمایت همه جانبه از صدام حسین، رئیس جمهور وقت عراق، جنگ هشت سالهای علیه جمهوری اسلامی ایران به راه انداختند و با تمام توان، در این راه تلاش کردند.
با پایان جنگ، صدام، ستیزهجوتر از قبل و بدون توجه به منافع کشورهای غربی به کویت حمله برد و چون به اولتیماتوم غرب توجه نکرد، آماج حملات وسیع نیروهای مهاجم به رهبری امریکا قرار گرفت و تا آستانه سقوط قرار گرفت.
با این حال هنگامی که امریکا خطر قدرتگیری مسلمانان را در عراق احساس کرد، بار دیگر حمایت غیرعلنی خود را از صدام ادامه داد. پس از جنگ کویت، در طی یک دهه، اختلافات شدیدی بین سران بغداد و واشینگتن بر سر تولید و انباشت سلاحهای کشتار جمعی در عراق روی داد که به تحریم عراق و ایجاد تنشهای جدید منجر شد. در این میان بارها هیأتهای بازرسی برای بازدید از تأسیسات نظامی عراق راهی این کشور گردید و هر بار امریکا عراق را به حمله نظامی تهدید میکرد.
این جریانها در طول دهه 1990م و سالهای اولیه قرن جدید ادامه یافت و در نهایت، سران بعث عراق مانع از انجام هرگونه بازرسی از تأسیسات تولید سلاحهای کشتار جمعی در کشور خود شدند. پس از عملیات یازدهم سپتامبر 2001م، عراق تنها کشوری بود که با امریکا همدردی نکرد و امریکا هم پس از حمله به افغانستان و اشغال این کشور اعلام کرد که برای پاکسازی عراق از سلاحهای کشتار جمعی به این کشور نیز یورش خواهد برد.
علیرغم اینکه دولت عراق برای جلوگیری از حمله نظامی امریکا به این کشور، تمامی مساعی خود را به کار بُرد تا با همکاری سازمان ملل متحد و بازرسان ویژه آن، اثبات نماید که در این کشور سلاح کشتار جمعی وجود ندارد، اما حاکمان جنگ افروز امریکایى و انگلیسی با زیر پا گذاردن منشور ملل متحد و در مخالفت آشکار با قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل قصد خود برای حمله به عراق را اعلام کردند.
در نهایت، این تهاجم در بیستم مارس 2003م در میان شدیدترین اعتراضات جهانیان آغاز شد و با تسلیم از پیش تعیین شده نیروهای نظامی عراق، بغداد مرکز این کشور، پس از حدود سه هفته از آغاز حمله، در نهم آوریل 2003م سقوط کرد. در طی حملات دامنهدار و وسیع امریکا و انگلستان به زیراسختهای اقتصادی و نظامی عراق خسارات و تلفات زیادی بر مردم این کشور تحمیل گردید.
با سرنگونی رژیم خونخوار عراق، هرچند پایههای حکومت دیکتاتوری سفاک این کشور متلاشی گردید، اما نا امنی شدید، قتل و غارت مردم، هتک حرمت اماکن شریفه و به یغما بردن منابع زیرزمینی عراق به ویژه نفت و... جایگزین آن گردید و در طی ماههای بعد، دهها هزار نفر از مردم بیگناه این کشور کشته و چندین برابر آنها زخمی شدند. همچنین امریکا که به بهانه خنثیسازی سلاحهای کشتار جمعی و نیز اجرای اصول دموکراسی و احترام به حقوق بشر به عراق تجاوز کرده بود، نه تنها اثری از این سلاحها نیافت، بلکه با اَعمال وحشیانه خود، ابتداییترین اصول کرامت انسانی و حقوق بشری را زیرپا نهاد و سرنوشت کشور مسلمان عراق را قربانی قدرتطلبی و فزونخواهی خود نمود.
• سقوط "صدام حسین" دیکتاتور سفاک عراق در پی سقوط بغداد (2003م)
صدام حسین دیکتاتور عراق، پس از متارکه پدر و مادرش از یکدیگر در 28 آوریل 1937م در روستایى در حومه تکریت به دنیا آمد. وی در بیست سالگی دایى خود را به قتل رساند و روانه زندان شد. اما پس از شش ماه آزاد گردید.
او در 22 سالگی به عضویت حزب بعث عراق درآمد و در عملیات ترور ناموفق عبدالکریم قاسم، رئیس جمهور وقت شرکت کرد. صدام سپس به سوریه و لبنان گریخت و با به قدرت رسیدن احمد حسن البکر به عراق بازگشت. در این هنگام، با حذف عناصر غیربعثی از کادر رهبری عراق، صدام در سن 32 سالگی توسط حسن البکر به معاونت شورای فرماندهی حزب بعث برگزیده شد و به این ترتیب مرد شماره دو عراق گردید. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، حسن البکر ایران را به رسمیت شناخت و قصد داشت رابطه نزدیکی با جمهوری اسلامی ایران برقرار کند، اما تحت فشار معاونش صدام، مجبور به استعفا و کنارهگیری از قدرت گردید.
از این زمان یعنی ژوئیه 1979، صدام حسین قدرت اول عراق شد و به تصفیههای خونین و بیسروصدایى دست زد و مخالفان خود را از سر راه برداشت. وی پس از استحکام موقعیت خویش و تسلیح ارتش عراق، در سپتامبر 1980م جنگ خونینی را که در حدود هشت سال ادامه یافت با کشور همسایهاش ایران، آغاز کرد. صدام در این جنگ، از حمایت بیدریغ همه قدرتهای شرق و غرب عالم برخوردار بود.
با این حال بدون دستیابی به اهداف رؤیایى خود در این جنگ و پس از ارتکاب فجیعترین جنایات جنگی و بیحرمتی به تمامی قوانین شناخته شده بینالمللی مربوط به زمان جنگ، در سال 1988م از مرزهای ایران عقبنشینی کرد.
صدام یک سال بعد با خیال مشابهی به همسایه دیگرش، کویت حمله کرد و پس از شش ماه اشغال، با یورش سنگین امریکا و نیروهای متحد، با ذلت عقبنشینی کرد. در این زمان شورشهای داخلی به انتفاضهای مردمی تبدیل شد که علیه صدام خروشید، اما صدام با قساوتی بینظیر، صدها هزار نفر را به خاک و خون کشید و با بیرحمی هر چه تمامتر، تمامی حرکتهای اعتراض را سرکوب کرد. او همچنین در طول سالیان حکومت خود، هزاران هزار نفر مرد و زن و جوان و سالخورده را به اتهامات واهی روانه زندانهای مخوف خود نمود که کمتر کسی از میان آنان، زنده بیرون آمد.
پس از حملات یازدهم سپتامبر 2001م و تصمیم امریکا برای حمله به عراق، سیل تبلیغات امریکا و انگلیس علیه عراق به اتهام تولید و تکثیر سلاحهای کشتار جمعی باعث شد تا نیروهای این دو کشور در بیستم مارس 2003م به عراق حمله برند. پس از سه هفته از آغاز جنگ، ارتش و مقامات عالی رتبه عراق، یکباره دست از مقاومت کشیدند و با حرکتی از پیش تعیین شده، کشور را به اشغالگران سپردند.
با سقوط بغداد در نهم آوریل 2003م، دوران حکومت سیاه و ننگین دیکتاتوری از نسل چنگیز خان و تیمور لنگ و هیتلر پایان یافت و زمانه عربدهکشیهای مستانه از قدرت و ایجاد جو رعب و وحشت خاتمه پذیرفت. با این حال مدتی بعد در حرکتی نمایشی، صدام توسط اشغالگران گرفتار آمد و دور تازهای از فریب افکار عمومی جهان آغاز شد.
منبع: پایگاه خبری راسخون
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم : انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.