تازه ترین شماره آدینه تهران با انتشار گفت و گوهایی با حسن روحانی، سید رضا تقوی، علی عباسپور تهرانی منتشر شد.
گفتوگویآدینه تهران با حجتالاسلاموالمسلمیندکتر روحانی:
آیت الله مهدوی کنی یکی از چهرههای بسیار ارزشمند روحانیت در تاریخ معاصر است
حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی رئیسجمهور منتخب به عنوان یکی از اعضای برجسته جامعه روحانیت مبارز تهران که امروز موفق به جلب اعتماد ملت شده است در طول سه دهه گذشته همواره رابطهای حسنه و خاص با حضرت آیت الله مهدوی کنی داشته است. البته این رابطه یک طرفه نبوده است و آیت الله مهدوی کنی نیز به حجت الاسلام والمسلمین دکتر روحانی علاقه داشته و همواره به چشم یکی از اعضای خانواده روحانیت مبارز نگریسته است. آیت الله مهدوی کنی در بخشی از پیام تبریک خود به رئیسجمهور منتخب آورده است: امید است جنابعالی که از یاران دیرین امام و رهبری و اعضای محترم جامعه روحانیت مبارز تهران هستید، از مومنان واقعی مورد اشاره در آیه شریفه فوق«و تلک الایام ندوالها بین الناس ولیعلم الله الذین آمنوا و یتخذو منکم شهداء» (آل عمران 140)بوده و از شاهدانی باشید که توفیق پاسداری از آرمانهای امام راحل«قدس سره» و پایبندی و التزام به ولایت عامه فقیه را به آنها عطا فرموده است. هفته نامه آدینه تهران در حاشیه آخرین اجلاس خبرگان ملت در اسفند ماه سال گذشته که منتهی به انتخاب حضرت آیت الله مهدوی کنی به عنوان رئیس مجلس خبرگان شد گفتوگویی با حجت السلام والمسلمین دکتر حسن روحانی انجام داده است که به منظور بازخوانی مواضع ایشان در قبال آیت الله مهدوی کنی، جامعه روحانیت مبارز و همچنین نگاه رئیسجمهور منتخب ملت به موضوع دستاوردهای هستهای کشورمان مجدداً از نظرتان میگذرد:
با توجه به انتخاب مجدد حضرت آیتالله مهدوی کنی به عنوان رییس مجلس خبرگان پیام این انتخاب اعضای معظم مجلس خبرگان را چگونه ارزیابی مینمائید؟
آیتالله مهدوی کنی همواره به عنوان یکی از علمای متعهد، صاحب نفوذ، متقی، پرهیزگار و انقلابی مطرح بوده است. ایشان قبل از انقلاب اسلامی به عنوان یکی از فعالان نهضت اسلامی مطرح بوده و در این رابطه زندان رفته و تبعید نیز شده اند. مسجد جلیلی که ایشان امامت این مسجد را به عهده داشتند نیز یکی از پایگاههای انقلابیون بوده است. از ابتدایی که روحانیت مبارز تهران شکل گرفت آیت الله مهدوی کنی یکی از اعضای موسس و فعال جامعه روحانیت مبارز بودند و تا روز پیروزی انقلاب، روحانیت مبارز نقش بسیار ارزشمندی برای ساماندهی نیروهای انقلابی داشتند مخصوصا در سالهای 56 و 57 این نقش بسیار پررنگتر بوده است. ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز همواره یکی از یاران نزدیک نظام و حضرت امام(ره) بودند. ابتدا کمیتههای انقلاب را ساماندهی کردند و مدتی وزارت کشور را به عهده گرفته و در مدت کوتاهی نیز مسئولیت نخست وزیری به ایشان واگذار شده بود. امروز هم ایشان ریاست یکی از مهمترین نهادهای جمهوری اسلامی یعنی مجلس خبرگان رهبری را به عهده دارند. به هر حال این امر حکایت از نقش پر اهمیت و جایگاه عالی ایشان در انقلاب اسلامی است، چراکه مجلس خبرگان مسئله رهبری و مردم را اتصال میدهد و به مردم نسبت به ادامه راه رهبری اعتماد میدهد و اگر خدای ناکرده روزی نیز مشکلی پیش بیاید همین نهاد است که به انتخاب رهبری اقدام خواهد کرد.
آیتالله مهدوی کنی پس از انقلاب اسلامی بر خلاف بسیاری از علما به قم نرفتند و در تهران ماندند و دانشگاه امام صادق(ع) را تاسیس کردند. با این حال جایگاه ایشان در بین روحانیت جایگاه عالی است که انتخاب قاطع مجلس خبرگان نیز گواهی بر این مدعا بود. به نظر شما چرا ایشان به حوزه علمیه قم نرفته و دانشگاه امام صادق (ع ) را تاسیس کردند؟
حوزه علمیه قم بحمدالله علما و بزرگان زیادی داشت و امروز هم مراجع، اساتید و مدرسین فراوانی در آنجا مشغول فعالیت هستند. اما نیاز آن است که تهران به مرجعیتی نیاز دارد که هم از لحاظ حوزوی وهم از لحاظ دانشگاهی بتواند مسائل فرهنگی تهران را به عهده بگیرد. کار آیت الله مهدویکنی هم در مدرسه مروی به عنوان یک کار حوزوی و هم کار دانشگاهی ایشان در دانشگاه امام صادق(ع) بسیار کارهای ارزشمندی در این زمینه بوده است. در واقع آیتالله مهدوی کنی هم از ابعاد سیاسی و تاثیرگذاری سیاسی برخوردار است و هم در بعد فرهنگی ایشان عنصری بسیار تاثیرگذار میباشند. آیت الله مهدوی کنی یکی از چهرههای بسیار ارزشمند روحانیت در تاریخ معاصر است و حضرت امام(ره) نیز در باره ایشان فرمودند من به ایشان ارادت دارم، داشته ام و خواهم داشت. این جمله بسیار مهمی است که امام درباره ایشان به کار برده است. ایشان هم از لحاظ اخلاقی و هم از لحاظ شخصیتی در ابعاد مختلف همواره تاثیرگذار بوده است. ایشان یک مربی واقعی و یک استاد واقعی برای اخلاق اجتماعی ما است.
به اعتقاد جنابعالی و به عنوان کسی که سالها سکان دیپلماسی هستهای کشور را به عهده داشته اید، دستاوردهای هستهای کشور بر اساس گفتمان مقاومت و پیشرفت را چگونه ارزیابی میکنید؟
در خصوص برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران بحمدالله در طول سالیان دراز یعنی از زمان آغاز بحث هستهای در اواخر سال 1367 و بعد در دوران دولت سازندگی قراردادهای مهمی بسته شد، امکانات زیادی به کشور وارد شد، تقریباً سانتریفیوژها در آن دوره وارد کشور شد، لیزر در این دوره فعالیت خود را آغاز کرد، سایت UCF اصفهان در این دوره قراردادش بسته شد. این مجموعه فعالیتها در دوره دولت اصلاحات تقریباً به تدریج تکمیل شد. یعنی در سال 84 ما به جایی رسیدیم که تقریبا 3000 سانتریفیوژ آماده داشتیم، بیش از 40 تن UF4 و UF6 در اختیار داشتیم. در همان سال 84 کیک زرد بندرعباس آماده تولید شد، آب سنگین اراک در اواسط سال83 به ثمر رسید. به طور کلی در دولت اصلاحات فنآوری ما تقریبا کامل شد. پس از آن و در دولت جدید این فعالیتها بیشتر عملیاتی شد و برخی سایتها فعالیت خود را آغاز کردند که ما را با مشکلاتی در عرصه بینالمللی، سازمان ملل و شورای امنیت مواجه کرد و نهایتا هم این کار را به تحریم کشاند. البته این کار غربیها هم عملی بسیار ظالمانه و هم عملی غیرقانونی بود. چراکه فعالیتهای هستهای ما فعالیتهای کاملاً صلحآمیزی بوده است. جمهوری اسلامی ایران در برابر این فشارهای بینالمللی مقاومت و ایستادگی کرد. به هر حال در زمینه فنآوریهای هستهای ما دستاوردهای خوبی داشتهایم. یعنی امروز هم تولید اورانیم 5 درصد با سانتریفیوژ P1 داریم و P2 هم در حال شروع فعالیت خود است و حتی توانستهایم این غنیسازی را به 20 درصد هم برسانیم. پس از لحاظ فنآوری قدمهای بسیار خوبی برداشته شده اما کاری که الان باید دنبال شود برداشتن فشارهای بینالمللی است و تنها راه این کار هم مذاکره و و ادامه مسیر مذاکره با 5+1، آژانس بینالمللی انرژی و سایر قدرتهای تاثیرگذار است تا انشاالله بتوان فشارها را کاست و تحریمها را نیز برداشت.
رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور در گفتوگو با آدینه تهران:
اولویت اصلیدولتیازدهم گره گشایی از مشکلات اقتصادی باشد
حجت الاسلام و المسلمین سید رضا تقوی دامغانی رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور و یکی از اعضای ارشد جامعه روحانیت مبارز بر این باور است دولت یازدهم به منظور گرهگشایی در حوزه مشکلات اقتصادی که اولویت اصلی امروز جامعه محسوب میشود باید در دو جبهه داخلی و خارجی به طور همزمان فعالیتهای خود را شروع کند که در این صورت چشم انداز روشنی پیش روی کشور وجود دارد و گشایشهای خوبی صورت خواهد گرفت.
به نظر جنابعالی رئیسجمهور منتخب مردم چگونه میتواند قدردان حضور و مشارکت حداکثری مردم در انتخابات باشد؟
رئیسجمهور منتخب مردم اولا باید به وعدههای که به مردم داده است وفادار باشد. «المومن اذا وعد الوفا» مومن به عهد خود وفا میکند». کاندیداها شعارهایی داشتند و قولهایی به مردم دادند و مردم نیز بر اساس همان قولها و برنامههایی که توسط کاندیداها ارائه شد به آنها رای دادند. لذا کسی که انتخاب شده باید قدردان این حضور حداکثری مردم باشد و لذا قدردانی رئیسجمهور منتخب از مردم وفاداری به قولها و شعارهایی است که به مردم داده است.
به اعتقاد شما مهمترین فوریتها و ضرورتهایی که رئیسجمهور منتخب باید در برنامههای آینده خود مد نظر داشته باشد چیست؟
به اعتقاد بنده میبایست قدری به رئیسجمهور منتخب فرصت داد تا کابینه خود را معرفی نموده و بر اوضاع مسلط شود و سپس کارها با جدیت پی گیری شوند. مسائل اقتصادی را در حال حاضر باید در اولویت قرار داد. ما در حوزه اقتصاد مشکلاتی داریم و گرههایی داریم که این گرهها باید به نحوی حل و فصل شود. البته بخشی از مسائل اقتصادی ما با مسائل سیاسی بین المللی و مشکلات خارجی گره خورده است که باید به صورت همزمان در جبهه داخلی و خارجی کارها را پیش برد تا بتوان به نتایج مطلوبتری دست یافت. بنده فکر میکنم اگر کارها در این دو حوزه دنبال شود چشم انداز خیلی خوبی وجود دارد و طبیعتا گشایش نیز حاصل خواهد شد.
رسانههای غربی همواره تلاش داشتهاند تا حضور مردم در انتخابات را کمرنگ جلوه داده و به خصوص انتخاب جناب آقای دکتر روحانی را گامی در جهت تغییر سیاستها و استراتژیهای ایران در حوزه سیاست خارجی تصویرسازی نمایند، جنابعالی این مسئله را چگونه ارزیابی مینمایید؟
خوب! اینها جو سازیهایی است که توسط دشمنان انجام میگیرد و باید دانست که سیاستهای اصولی نظام قابل تغییر نیست. مثلا ما نسبت به اسرائیل سیاست مشخصی داریم و قابل تغییر نمیباشد. هر رئیسجمهوری هم که سر کار بیاید طبیعتا این اصول رفتاری را رعایت میکند و مدنظر قرار میدهد. بنابراین این سیاست مشخص ماست. در رابطه با امریکا نیز سیاستهای ما از زمان امام راحل مشخص بوده است و الان نیز در زمان مقام معظم رهبری کاملا مشخص و ثابت است. الان باید آمریکا دست از توطئهگریهایش بردارد و منابع مالی و اقتصادی ما را که بلوکه کرده آزاد کند و در امور داخلی جمهوری اسلامی ایران دخالت نکند. این مطالب اگر به خوبی انجام گیرد راه مذاکره میتواند باز شود. البته این نکته را باید یادآور شدکه آنها مذاکره را پیشنهاد میکنند ولی در کنار آن نیز چند شرط میگذارند. ما مذاکره با پیش شرط را نمیخواهیم. به فرموده مقام معظم رهبری اینها مذاکره نیست. جناب آقای روحانی نیز تا آنجایی که بنده از ایشان شناخت دارم همواره بر سیاستهای اصولی نظام تاکید داشته و دارند.
البته گاهی ممکن است روشها متفاوت باشد ولی ایشان طبیعتاً بر سیاست اصولی و اهداف نظام پافشاری خواهند داشت. ایشان همچنین در مصاحبهای که بعد از انتخاب شدن داشتند کاملا نشان دادند که با مواضع اصولی همگام و همراستا میباشند. سوابقشان هم این را نشان میدهد که این وفاداری را دارند.
مسئله هستهای نیز خواسته ملی ماست «انرژی هستهای حق مسلم ماست» منتها جزئیات امر باید در گفتوگو مشخص شود.
علی عباس پور تهرانی فرد در گفتوگو با آدینه تهران:
شتابزدگی در اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش آسیب زاست
تحول بنیادین در آموزش پرورش به عنوان یکی از مطالبات اساسی رهبر معظم انقلاب با تدوین و تصویب سندی در این زمینه وارد مرحله جدیدی شده است. اما هنوز نگرانیها در خصوص برخوردهای سلیقهای مسئولان اجرایی با این سند برطرف نشده است. در همین زمینه گفتوگویی کوتاه با دکتر علی عباسپور تهرانی فرد رئیس سابق کمسیون آموزش و تحقیقات انجام دادیم که در ادامه از نظرتان میگذرد:
ارزیابی جنابعالی از سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش چیست؟
یکی از گامهای بسیار مهم در سالهای اخیر در آموزش و پرورش سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش است. در خصوص این سند که هم راستا و مطابق با فرمایشات مقام معظم رهبری بود کار سنگینی از انتهای دولت هشتم صورت گرفت و مقدمات تهیه این سند در دولت نهم و دهم در وزارت آموزش و پرورش و در نهایت در دولت دهم جهت تصویب به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارجاع شد و این شورا نیز کار بسیار ارزندهای در ارتباط با سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش انجام داد و شخصیتهای مذهبی و روحانی حوزه را که در امر آموزش و پرورش تخصص داشتند در کنار متخصصین آموزش و پرورش قرار داد و نهایتا کارهای مهمی را در رابطه با سند تحول انجام دادند. البته قبل از آن نیز فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی در آموزش و پرورش توسط اساتید تهیه و به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارجاع شد. این مسائل تقریبا با دورههای هفتم و هشتم مجلس اسلامی همزمان بود. بنده نیز توفیق داشتم به عنوان رئیس کمسیون آموزش و تحقیقات انجام وظیفه کنم در جریان تصویب این سند قرار گرفتم. و همچنین در تصویب این سند در شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز توفیق مشارکت داشتم. این سند به طور کلی فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی در کشور را مشخص مینماید. از ابتدای انقلاب تاکنون چنین طرحی تصویب و اجرا نشده بود و این خود میتواند یک کار بزرگ در زمینه تعلیم و تربیت اسلامی باشد. نهایتا این طرح در آذر ماه سال 1390 به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید و ابلاغ شد.
شما چشم اندازه آینده این طرح را چگونه ارزیابی مینمایید؟
اگر چه انتقاداتی در رابطه با این سند وجود دارد ولی به اعتقاد بنده یک گام بلندی در زمینه آموزش و پرورش در کشور بوده است. با توجه به دقت نظری که در این طرح صورت گرفته است طبیعتا از کاستیهای کمی برخوردار است. بنده معتقدم که این سند به طور کامل در سیستم جامع نظام آموزش و پرورش قابلیت پیاده کردن و اجرایی شدن را داشته و بخصوص میتواند بخشی از دغدغههای مقام معظم رهبری در رابطه با تربیت کودکان و نوجوانان را پاسخگو باشد. شرط لازم برای رسیدن به اهداف این سند اجرای خوب این سند میباشد. اما متاسفانه در اجرای این سند در آموزش و پرورش با یک عجله و در هم ریختگی مواجه بودیم. به نظر من شتابزدگی در اجرای سند تحول بنیادین آسیب زاست.
شما مصادیق این شتابزدگی را چه میدانید؟
اولا در آذر ماه 90 این سند به تصویب رسید و تقریبا همزمان با این سند که مشخص شده بود نظام آموزش و پرورش ما از چهار مقطع 3 ساله تشکیل میشود وزرات آموزش و پرورش اعلام کرد که نظام آموزش پرورش ما از دو مقطع 6 ساله تشکیل خواهد شد. اگر بخواهیم سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش به خوبی اجرا شود باید مقدمات و بسترهای لازم از قبیل آموزش نیروی انسانی، ارتقاء و بهبود تکنولوژی آموزشی در آموزش و پرورش، رابطه خانواده با اولیا و مدرسه بر اساس سند تحول ساماندهی شود. از نظر سیستم فضا و مکان نیز نیز باید برنامه ریزیهای لازم انجام پذیرد و دقیقا مراحل آموزش و مواد درسی و حجم این منابع برای هر کدام از پایههای تحصیلی نیز کاملا مشخص شود همچنین باید سیستم اندیشه و تفکر محوری را به جای حفظ محوری در این متون گنجاند. در سند بیان شده است که باید برنامه درسی ملی نیز پیاده شود در صورتی که ما مشاهده میکنیم به صورت یکباره اعلام میشود نظام آموزش و پرورش ما 6 سال خواهد بود. علاوه بر این موضوع تصمیمات دیگری اتخاذ میشود که به نظر بنده خلاف مسیر سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش است. در مجموع باید گفت اگر چه سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش یک گام اساسی در جهت نهادینه کردن تعلیم و تربیت اسلامی در جامعه و بخصوص بین کودکان و نوجوان بوده است اما در این مسیر تصمیماتی نیز اتخاذ شده است که برخلاف مسیر این سند بوده است.
به نظر شما دولت جدید چگونه میتواند به اجرای دقیق و کارشناسی این سند کمک کند؟
ما امیدواریم که در دولت جدید به سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش دقت کافی شود و با برنامه ریزی دقیق و اساسی جهت اجرایی کردن این طرح گامهای بزرگی برداشته شود.
انتهای پیام/