لکه ننگ حقوق بشری و جنایت جنگی آمریکا در حمله به هواپیمای مسافربری ایران

لکه ننگ حقوق بشری و جنایت جنگی آمریکا در حمله به هواپیمای مسافربری ایران

خبرگزاری تسنیم: ۱۲ تیرماه ۱۳۶۷ سالروز جنایت جنگی و حمله ددمنشانه حکومت نظامی آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران است. نباید بگذاریم این لکه ننگ حقوق بشر آمریکا از خاطره جهانیان محو شود. این جنایت چهره حقوق بشر دولت جنایتکار آمریکا را آشکارتر کرد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، 12 تیرماه 1367 هجری شمسی سالروز جنایت جنگی و حمله ددمنشانه حکومت نظامی آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران است که از بندرعباس عازم دوبی بود. نباید بگذاریم این لکه ننگ حقوق بشر آمریکا از خاطره جهانیان و ملت ایران محو شود. این جنایت چهره حقوق بشر غرب و در رأس آن دولت جنایتکار آمریکا را آشکارتر کرد. جان انسان‌ها را نمی‌توان با پول خرید. اما آمریکایی‌ها در این بخش نیز نگاه بسیار تبعیض آمیزی داشتند، تا جایی که مبلغ ناچیزی که به‌عنوان خونبها پرداخت کردند در مقایسه با غرامتی که در حادثه لاکربی بابت قربانیان خود از لیبی دریافت کردند قابل مقایسه نبود. در جنایت جنگی حمله به هواپیمای مسافربری ایران که حامل 298 مسافر بود، مبلغ 55 میلیون دلار به‌عنوان خونبها پرداخت شد و در حادثه لاکربی که لیبی و تنها متهم آن، تا آخر، مسئولیت آن را نپذیرفتند، 2.5 تا 3 میلیارد دلار دریافت کردند. معلوم نیست چرا دولت وقت در ایران مصالحه این پرونده را در دادگاه با این مبلغ ناچیز پذیرفت و برای ثبت این جنایت جنگی اقدامی نکرد؟ نکته دیگر اینکه آمریکایی‌هایی که مرتکب این جنایت شده بودند، با اینکه خسارت هم پرداخت کردند و مثل روز جنایت آنها آشکار بود، مسئولیت آن را نپذیرفتند!!! جرج بوش پدر معاون رونالد ریگان رئیس‌جمهور وقت آمریکا در مرداد 1367 گفت: «من هرگز از طرف آمریکا عذرخواهی نمی‌کنم. من اهمیتی نمی‌دهم که چه‌کاری انجام داده است. من اهمیت نمی‌دهم حقیقت چیست». هیئت حاکمه آمریکا حتی به کاپیتان ویل راجرز فرمانده ناو پس از انجام مأموریتش در خلیج فارس، نشان «لژیون مریت» اهدا کردند!! ویلیام راجرز فرمانده جنایتکار ناو وینسنس نیز در مصاحبه‌ای مطبوعاتی به‌صراحت اعلام کرد: «اگر صدها بار نیز آن اتفاق رخ دهد بازهم دستور شلیک خواهم داد!!».
هواپیمای ایران ایر که با موشک ناو جنگی وینسنس آمریکا مورد حمله عمدی نیروهای تجاوزگر و جنایت‌پیشه شیطان بزرگ قرار گرفت حامل 298 مسافر و خدمه بود که تمامی آنها اعم از مرد و زن و کودک و نوجوان و کهنسال با وقوع این جنایت فجیع به شهادت رسیدند. در میان سرنشینان هواپیما، 66 کودک زیر 13 سال، 53 زن و 46 تن تبعه کشورهای خارجی، کشته شدند. آیا می‌توان ادعای حقوق بشری آمریکا را با چنین جنایتی پذیرفت؟ مجامع بین المللی برای محکوم کردن این جنایت هیچ‌گاه اقدام قابل توجهی انجام ندادند. ایران علیه دولت آمریکا به مراجع بین المللی شکایت کرد. دولت آمریکا در جریان رسیدگی دادگاه بین المللی لاهه نهایتاً پذیرفت که به‌مراتب کمتر از مبلغ استاندارد خونبها بپردازد. کل خونبهایی که دولت آمریکا حاضر شد بدهد 61 میلیون و هشتصد هزار دلار بود. حال آنکه این دولت به بازماندگان 36 مسافر خارجی هواپیما چهل میلیون دلار پرداخت کرد. هیچ‌کدام از خدمه جنگی ناو وینسنس تحت پیگرد قرار نگرفتند و حتی فرمانده ناو کاپیتان ویل راجرز پس از انجام مأموریت خلیج فارس، نشان «لژیون مریت» دریافت کرد! متعاقب این تجاوز آشکار جمهوری اسلامی ایران در روز 14 تیر 1367 طی نامه‌ای به رئیس شورای امنیت خواستار تشکیل جلسه فوری شورا برای رسیدگی به موضوع شد. 25 تیر 1367 مطابق با 16 ژوئیه 1988 میلادی شورا تشکیل جلسه داد. از سوی جمهوری اسلامی ایران دکتر ولایتی وزیر امور خارجه وقت ایران و از جانب آمریکا جرج بوش پدر معاون وقت رئیس جمهوری در جلسه حضور داشتند. وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در فرازی از سخنان خود عنوان کرد: حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس تنها منادی مرگ و بی‌قانونی و شرارت بوده و جز ناامنی چیزی به ارمغان نیاورده است. عمل جنایتکارانه آمریکا در حمله به هواپیمای کشوری به هیچ وجه در قالب دفاع مشروع قابل توجیه نیست. قطعنامه 616 شورای امنیت (1988) پس از استماع سخنان دکتر ولایتی و جرج بوش در جلسه شماره 3831 خود در تاریخ 30 ژوئیه 1988 (1367/5/8) طرح قطعنامه‌ای پیشنهادی را تصویب کرد و در آن به اظهار تأسف بسنده نمود!!
برخی مقامات آمریکایی نه‌تنها از ابراز تأسف ظاهری دراین‌باره خودداری کردند بلکه با موضع‌گیری‌های غیرانسانی بر جنایت خود اصرار کردند، به‌نوشته پایگاه اینترتی وات ریلی هپند جرج بوش پدر معاون رونالد ریگان رئیس‌جمهور وقت آمریکا در مرداد 1367 گفت: من هرگز از طرف آمریکا عذرخواهی نمی‌کنم. من اهمیتی نمی‌دهم که چه‌کاری انجام داده است. من اهمیت نمی‌دهم حقیقت چیست. به‌نوشته این پایگاه اینترنتی تمامی پرسنل وینسنس مدال افتخار دریافت کردند. پس از این واقعه ناخدایکم ویلیام راجرز فرمانده ناو وینسنس در مصاحبه‌ای مطبوعاتی به‌صراحت اعلام کرد: اگر صدها بار نیز آن اتفاق رخ دهد بازهم دستور شلیک خواهم داد. پس از سخنان وزیر خارجه ایران نماینده آمریکا نیز به تبیین مواضع دولت خود پرداخت و در سخنان عجیبی اعلام کرد که پرداخت هر خساراتی از سوی آمریکا باید به‌موجب شرایط حقوقی قوانین ایالات متحده و با مشورت با کنگره این کشور باشد و نه قواعد بین‌المللی. جالب است که معاون وقت رئیس‌جمهور آمریکا نیز در موضع‌گیری عجیب‌تری اعلام کرد: من هرگز از طرف آمریکا عذرخواهی نمی‌کنم من اهمیتی نمی‌دهم که چه‌کاری انجام داده است من اهمیت نمی‌دهم حقیقت چیست.
این پرونده به‌سود ایران در جریان بود اما بنا به دلایلی در دولت هاشمی بازگردانده شد. این مسئله‌ای بود که اگر در هرکجای دنیا اتفاق می‌افتاد در وهله اول عاملین آن مورد مجازات قرار می‌گرفتند، فرد یا افرادی که مبادرت به حمله کردند در اختیار کشور حادثه‌دیده قرار می‌گرفتند و یا کشور متبوع آن‌ها را به مجازات می‌رساند. دولت آمریکا مبلغ 55 میلیون دلار به خانواده‌های قربانیان و نیز مبلغ 40 میلیون دلار برای غرامت ناشی از سقوط هواپیمای مسافربری پرداخت. این مبالغ به‌طور بلاعوض و بدون قبول مسئولیت حادثه پرداخته شد.در حادثه لاکربی، هواپیمای بوئینگ 747 شرکت هواپیمایی "پان‌آمریکن" که در سال 1988 از لندن به مقصد نیویورک درحال پرواز بود، بر فراز آسمان شهر لاکربی اسکاتلند منفجر شد. در پی این حادثه دولت‌های آمریکا و انگلیس لیبی را مقصر اعلام و تحریم‌های بین‌المللی را علیه این کشور اعمال کردند. این فشارها به‌قدری زیاد بود که سرانجام دولت قذافی وادار به تسلیم و پرداخت غرامت شد و عامل حادثه را که آمریکا "عبدالباسط مقراحی" می‌دانست، تسلیم انگلیس کرد که مقراحی در این ماجرا توسط دستگاه قضایی بریتانیا به حبس ابد محکوم شد.در سال 2003 مبلغ 3 میلیارد دلار به‌عنوان غرامت به خانواده‌های قربانیان پرداخت کرد که به‌ازای هر فرد بیش از 11 میلیون دلار می‌شود. در حالی که نه لیبی و نه فرد مظنون هیچ‌گاه مسئولیت حادثه را نپذیرفتند و دولت لیبی تنها به‌دلیل فشارهای بین‌المللی و تحریم، مجبور به این کار شد.
برخورد تبعیض آمیز آمریکا فقط با ایران نبود. چندی قبل نیز با برادران افغان ما نیز برخورد مشابهی داشتند. در حادثه موسوم به حادثه قندهار یک یا چند سرباز آمریکایی به محله‌ای رفته و ضمن تجاوز به 2 زن، 17 نفر را که اکثر آنها کودک و زن بودند کشته و سپس اجساد آنها را آتش زدند!! بر مبنای این خبر دولت افغانستان با پولی که عنوان می‌شود ارتش آمریکا در اختیارش قرار داده به‌ازای هر فرد کشته شده در این حادثه 46 هزار دلار و به مجروحان نیز 10 هزار دلار پرداخت کرده که جمعاً رقم این غرامت بالغ بر 860 هزار دلار می‌شود!! یعنی هیئت حاکمه آمریکا، آمریکایی‌ها را تافته جدابافته خود می‌دانند.
ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران از سوی جنایتکاران آمریکایی، در حقیقت یکی دیگر از مراحل رویارویی استکبار جهانی با جمهوری اسلامی ایران برای تقویت متجاوزان عراقی در جبهه‌های جنگ بود. پس از سقوط این هواپیما، مقامات آمریکایی برای توجیه این جنایت نابخشودنی، دلایل ضد و نقیضی عنوان کردند و کوشیدند این اقدام خصمانه را یک اشتباه قلمداد کنند. اما با توجه به مجهز بودن کشتی جنگی وینسنس به پیشرفته‌ترین سیستم‌های راداری و رایانه‌ای و همچنین مشخص بودن نوع هواپیمای در حال پرواز، مسلم شد که احتمال اشتباه وجود نداشته و این اقدام، کاملاً خصمانه بوده است. بااین‌حال مقام‌های آمریکایی پس از چندی، در توهینی آشکار به ملت ایران، مدال شجاعت بر گردن ناخدای این ناو انداختند و بدین سان حمایت رسمی خود را از این جنایت اعلام نمودند. به‌هرتقدیر، این جنایت نیز کنار جنایات بی‌شمار دولت آمریکا، در پرونده سیاه استکبار جهانی ثبت شد و لکه ننگ دیگری بر تارک آن جنایت‌پیشگان نقش بست.
هواپیمای ایرباس 300 متعلق به هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران که از تهران عازم دوبی بود (تهران ــ بندرعباس ــ دوبی) در فرودگاه بندرعباس به زمین نشست و طبق برنامه پیش‌بینی شده قرار بود این هواپیما با شماره پرواز 655 با دویست و نود سرنشین در ساعت 10 صبح به مقصد دوبی پرواز کند.این هواپیما با چند دقیقه تأخیر در ساعت 10:05 روز 12 تیر سال 1367 از برج مراقبت فرودگاه بندرعباس تقاضای پرواز کرد، مدت پرواز تا دوبی 30 دقیقه و حداکثر 14 هزار پا تعیین شد.در ساعت 10:17 دقیقه، هواپیمای ایرباس 300 به پرواز درآمد. دقایق نخستین پرواز و مراحل اوج‌گیری تا ارتفاع 12 هزارپایی مطابق طرح پرواز انجام شد و خلبان به‌طور پیوسته با برج مراقبت فرودگاه بندرعباس و مرکز کنترل راههای هوایی ایران و امارات تماس داشت. چند لحظه پیش از ورود هواپیمای ایرباس 300 به منطقه کنترل هوایی امارات، در محلی به‌نام «مولبیت‌»، خلبان به مرکز کنترل هوایی کشور اطلاع داد که قصد دارد به 14 هزارپایی صعود کند. خلبان ایرباس ایرانی نمی‌دانست که ناخدا "ویل راجرز" فرمانده ناو آمریکایی وینسنس (ساعت 10:22) فرمان آتش را به‌سوی پرواز 655 ایرانی صادر کرده است و دقایقی بعد با صدور فرمان هواپیمای ایرباس از صفحه رادارهای زمینی محو می‌شود. با مفقود شدن هواپیمای ایرانی برج مراقبت فرودگاه بندرعباس، در تماس با دوبی، پیگیر سرنوشت پرواز 655 شد ولی آنها نیز اظهار بی‌اطلاعی کردند. ستاد تأمین استان هرمزگان وضعیت اضطراری اعلام و فعالیت خود را آغاز کرد. با شناسایی دقیق محل سقوط هواپیمای مسافربری، چرخ‌بال‌ها و شناورهای ایران به موقعیت 26 و 42 عرض شمالی و 56 درجه و 3 دقیقه طول شرقی منتقل شدند.
پس از این واقعه، مقامات آمریکایی که همواره مدعی دفاع از حقوق بشرند، اعلام کردند که یک فروند هواپیمای اف 14 جمهوری اسلامی ایران را هدف قرارداده‌اند!! با روشن ‌شدن نوع هواپیما، آمریکایی‌ها ادعا کردند که در این مورد مرتکب اشتباه شده‌اند. شواهد بعدی، بی‌اساسی ادعای آمریکایی‌ها را کاملاً به اثبات رساند. سپس مقامات نظامی آمریکا در ادعای بی‌اساس دیگری مدعی شدند هواپیمای ایرباس در خارج از دالان هوایی پرواز می‌کرده است.
با توجه به ارتباط کلامی و ارتباط ناوبری هر هواپیمای بازرگانی و مسافربری، ناو آمریکایی می‌توانست به‌راحتی با شنیدن مکالمات خلبان به ماهیت هواپیمای مسافربری پی‌ ببرد. قطعات متلاشی شده هواپیما و اجساد سرنشینان آن در سطح وسیعی از آب‌های سواحل جنوبی جزیره هنگام، درست در داخل آب‌های ایران نیز نشان می‌دهد که این محل کاملاً زیر مرکز دالان هوایی بین‌المللی بندرعباس دوبی (آمبر56) قرار دارد و هواپیما درست در مسیر پیش‌بینی شده در حال پرواز بوده است. چهار سال بعد روزنامه «نیویورک تایمز»، در گزارشی که حاوی چندین نکته تازه بود نوشت: ناو وینسنس در آب‌های فلات قاره ایران بوده است نه در آب‌های بین‌المللی و پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) در آن زمان بر این حقیقت سرپوش گذاشته است.
متعاقب این اقدام غیرانسانی ناو آمریکایی، روز 14 تیر 1367 جمهوری اسلامی ایران طی نامه‌ای به رئیس شورای امنیت خواستار تشکیل جلسه فوری شورا برای رسیدگی به موضوع شد. شورای امنیت فقط با صدور قطعنامه‌ای از هدف قرار گرفتن هواپیمای مسافربری و غیرنظامی ایرانی در پرواز برنامه ریزی شده بین المللی 655 را با 290 سرنشین به‌وسیله موشک ناو جنگی ایالات متحده آمریکا ، ابراز تاسف کرد. جمهوری اسلامی ایران علاوه بر شورای امنیت و شورای ایکائو، شکایت خود را در دیوان بین المللی دادگستری لاهه نیز مطرح کرد. تشکیلات تخصصی سازمان ملل متحد یعنی ایکائو (سازمان هواپیمایی کشوری بین المللی) نیز از مسائل سیاسی دور نماند و به‌جای بررسی فنی و ارائه طریق به شورای امنیت به ابراز تأسف و تسلیت به بازماندگان این حمله ناجوانمردانه بسنده کرد.
قطعنامه 616 شورای امنیت (1988) شورای امنیت، پس از استماع سخنان دکتر ولایتی و جرج بوش در جلسه شماره 2821 خود در تاریخ 20 ژوئیه 1988 (1367/4/29) قطعنامه شماره 616 را تصویب کرد. متن قطعنامه:
«شورای امنیت، با بررسی نامه مورخه 5 ژوئیه 1988، جانشین نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران خطاب به رییس شورای امنیت و با استماع بیانات نماینده جمهوری اسلامی ایران، وزیر امور خارجه علی‌اکبر ولایتی و سخنان نماینده ایالات متحده آمریکا، معاون رییس جمهور جرج بوش، با ابراز تأسف عمیق از این‌که یک هواپیمای غیرنظامی «ایران ایر» در پرواز برنامه ریزی شده بین المللی 655، در پرواز بر فراز تنگه هرمز به‌وسیله موشک شلیک شده از ناو جنگی ایالات متحده آمریکا (وینسنس) منهدم گردید، با تأکید بر ضرورت تبیین حقایق سانحه توسط بازرسی بی‌طرفانه، با اضطراب عمیق از تشنج دائم التزاید در منطقه خلیج فارس

1- تأسف عمیق خود را از ساقط ساختن هواپیمای غیرنظامی ایران به‌وسیله موشکی که از یک ناو جنگی آمریکا شلیک شده و تسلیت عمیق خود را به‌خاطر از دست رفتن غم‌انگیز جان انسان‌های بی‌گناه ابراز می‌دارد.

2- همدردی صمیمانه خود را به خانواده‌های قربانیان سانحه غم‌انگیز و دولت‌ها و کشورهای آنان اعلام می‌دارد.

3- از تصمیم سازمان بین المللی هواپیمایی کشوری در پاسخ به درخواست جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ایجاد گروه تحقیق برای بررسی تمام حقایق موجود و جنبه‌های فنی زنجیره حوادث مربوط به این پرواز و انهدام هواپیما و همچنین از اعلام ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تصمیمشان برای همکاری با بررسی سازمان هواپیمایی کشوری استقبال می‌کند.

4- از تمامی اعضای کنوانسیون 1944 شیکاگو در مورد هواپیمای کشوری بین المللی درخواست می‌کند که در همه شرایط، مقررات و رویّه‌های سلامت هوانوردی کشوری به‌ویژه ضمایم آن کنوانسیون به‌منظور جلوگیری از چنین پیشامدهایی را دقیقاً مراعات نمایند.

5- لزوم اجرای فوری و کامل قطعنامه 598 (1987) شورا را به‌عنوان تنها مبنای حل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار منازعه میان ایران و عراق ابراز و پشتیبانی خود را از دبیرکل، برای اجرای این قطعنامه اعلام و خود را ملتزم به همکاری با دبیرکل، برای تسریع در اجرای طرح اجرایی او می‌نماید».
در بررسی این قطعنامه، صرف‌نظر از کاربرد نام ناقصی به‌جای خلیج فارس و قطع نظر از ارتباطی که در قطعنامه بین مسأله جنگ و ساقط ساختن هواپیمای ایرانی ایجاد شده و یا پیش‌بینی نشدن محکومیت و جبران خسارت وارده و سایر مسئولیت‌های ناشی از حمله، مشاهده می‌شود که شورای امنیت از شورای ایکائو با آن‌که یک مرجع فنی و تکنیکی و بالاترین ارگان مسئول امنیت و سلامت پروازهای بین المللی است، به‌دنبال درخواست جمهوری اسلامی ایران برای تشکیل جلسه و رسیدگی به موضوع و پس از بررسی در تاریخ 23/4/1367 (14 ژوئیه 1988) به صدور بیانیه بسنده کرد و در آن ضمن ابراز تأسف عمیق و همدردی و با تأکید بر اصل عدم کاربرد زور علیه هواپیماهای غیرنظامی، کاربرد سلاح علیه یک هواپیمای مسافری (بدون ذکر جزییات) را تقبیح کرد و هیأتی را مأمور رسیدگی به موضوع نمود.
در بررسی سانحه مشخص شد که هواپیمای مسافری بر فراز آبهای سرزمینی ایران مورد هدف واقع شده و در حوالی جزیره «هنگام» سقوط کرده است. در این تهاجم ناو وینسنس به آبهای سرزمینی ایران تجاوز کرده است. قبل از این واقعه نیز توسط نیروهای امریکایی، به هواپیماهای گشت ایرانی از لحظه برخاستن از باند بندرعباس تا لحظه فرود اخطار داده می‌شد. معنای این اقدام، آن است که نیروهای امریکایی حتی بر فراز خاک جمهوری اسلامی نیز، هواپیماهای ایرانی را مورد تهدید قرار می‌دادند. شدت و وخامت سانحه به‌حدی بود که تا دو روز، رسانه‌های بین‌المللی، در سرگیجه‌ای بی‌سابقه از اطلاعات متفاوت به‌سر می‌بردند. در این میان یک چیز کاملاً مشخص بود؛ هواپیمایی مسافری، هدف موشکی شلیک‌شده از یک رزم‌ناو آمریکایی قرار گرفته و همین موضوع به‌عنوان گناهی غیرقابل توصیف و بخشش از سوی جهانیان مورد تأیید قرار گرفته بود.
خدمه پرواز ‌٦٥٥ «ایران ایر» در حالی عهده‌دار وظایف خود شدند که همگی از جمله شهید «محسن رضائیان»، خلبان هواپیما، گواهی‌نامه معتبر بین‌المللی داشتند که از طرف اداره بازرسی و استاندارد پرواز هواپیمایی کشوری، به‌نمایندگی سازمان بین‌المللی هواپیمایی کشوری صادر می‌شود. از سوی دیگر هواپیمای ایرباس نیز تمام چکهای پروازی را در موعد مقرر گذرانده بود، بنابراین خدمه پروازی و هواپیما، هردو در وضعیت مناسب و شایسته‌ای برای پرواز بودند.
این پرونده به‌سود ایران در جریان بود اما بنا به دلایلی در دولت هاشمی بازگردانده شد. این مسئله‌ای بود که اگر در هرکجای دنیا اتفاق می‌افتاد در وهله اول عاملین آن مورد مجازات قرار می‌گرفتند، فرد یا افرادی که مبادرت به حمله کردند در اختیار کشور حادثه‌دیده قرار می‌گرفتند و یا کشور متبوع آن‌ها را به مجازات می‌رساند. شکایت ایران در سال 1993 به دیوان بین‌المللی ارایه شد و در سال 1996 این شکایت پس گرفته شد. عده زیادی از حقوقدانان معتقد بودند که جرم کاملاً عیان بوده، حمله‌کننده و متجاوز کاملاً مشخص است، وسیله مورد استفاده و قربانیان مشخص هستند و در مجموع کیس واضح و شفافی بوده و معتقد بودند که رأی به محکومیت آمریکا صادر خواهد شد، اما به‌دلایلی که مشخص نبود، دولت ایران در زمان آقای هاشمی دعوی خود را پس گرفت. دولت در آن زمان اعلام کرد که چون آمریکا قصد پرداخت خسارت را دارد، نیازی به شکایت نیست و با مصالحه کار را تمام کرد، مصالحه‌ای که به‌قیمت ناچیز خاتمه یافت. در حادثه لاکربی، لیبی تحت فشار قرار گرفت و برای اولین بار علیه دو فرد «مظنون» به این کار در شورای امنیت قطعنامه‌هایی صادر شد و سابقه نداشته که شورای امنیت برای یک «مظنون» قطعنامه صادر کند. روند کار چنین بود که شورای امنیت مرتباً قطعنامه صادر کرده لیبی را تحت فشار قرار می‌داد تا این دو مظنون را در اختیار آمریکا، انگلیس یا فرانسه قرار دهند، تا در دادگاه‌های این کشور‌ها محاکمه شوند و بدین صورت دولت لیبی را مجبور به تسلیم کنند. برخی در داخل ایران با این توجیه که غرامت پرداخت شده و نیازی به پیگیری نیست، مانع این کار شدند، در صورتی که غرامت یک دولت به دولت دیگر موضوعی فرا‌تر از پرداخت خسارت به خانواده‌ها است. این مبلغ به‌عنوان دلجویی پرداخت شد و نه غرامت که آن‌هم با ‌‌نهایت توهین به دولت ایران، خودشان آن را به خانواده قربانیان پرداخت کردند با این ادعا که دولت ایران ممکن است غرامت را به خانواده‌ها پرداخت نکند.
حادثه ایرباس ایرانی و واقعه «لاکربی» سنگ محکی هم برای سازمان‌ها و مجامع بین‌المللی است که در برابر یکی، رویه سکوت و در مقابل دیگری فریادهای گوش‌خراش سردادند، که در عمل دوگانگی رفتاری و ادعای حقوق بشری آن‌ها را برای افکار عمومی جهانی روشن کرد. دولت آمریکا مبلغ 55 میلیون دلار به خانواده‌های قربانیان هواپیمای ایرانی و نیز مبلغ 40 میلیون دلار برای غرامت ناشی از سقوط هواپیمای مسافربری پرداخت. این مبالغ به‌طور بلاعوض و بدون قبول مسئولیت حادثه پرداخته شد.

انتهای پیام/*

پربیننده‌ترین اخبار اجتماعی
اخبار روز اجتماعی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon