پیرامون روشنفکرانی که در مقابل تحریم‌ها پرچم سفید بالا برده‌اند

خبرگزاری تسنیم - مسعود یارضوی:

_ آن چند پرچم سفید سال‌هاست که بالا رفته‌ است؛ از زمانی که عده‌ای عظمت و پیروزی نظام را در ماجرای قهر سفرای اروپایی از تهران و قضیه میکونوس برنتافتند و با اینکه برچسب خودی‌ها! را با خود حمل می‌کردند اما غیر‌خودی شدند و به اعتراض پرداختند؛ اعتراض به نظام و مردم که چرا با کشورهای اروپایی چنین برخوردی می‌شود و اساساً چرا ما باید برخوردهایی (منظور، مقاومت است) داشته باشیم که سفرای اروپایی از کشور ما قهر کنند!

سال‌ها گذشت و اصلاح‌طلبان پس از شکست در انتخابات سال 84 آرام‌آرام بحث تحریم‌ها را در تحلیل‌های خود وارد کردند.

"تحریم‌ها" تبدیل به پای ثابت نقد و انتقادات سیاسی آنها علیه دولت نهم و بعداً دهم شد.

آنها با ایما و اشاره اینطور می‌گفتند که چرا باید هزینه بپردازیم؟! راه‌های بهتری هم وجود دارد که تحریم نشویم.

البته آنها نمی‌گفتند که تمام این راه‌های بهتر و بدتر را قبلاً و در دو دوره صدارت سیدمحمد خاتمی، هروله‌کنان رفته بودند و حتی به آبراهام لینکن نیز لقب "شهید" را دادند و به آمریکایی‌ها هم گفتند: "ملت بزرگ!"

ولی تحریم‌ها نه تنها کاهش نیافت بلکه ایران در محاصره نظامی هم قرار گرفت و اعقاب لینکلن شهید! نیز ایران را "محور شرارت" نامیدند.

ماجرا اما از آنجا جالبتر شد که محمود احمدی‌ن‍ژاد،‌ رئیس دولت دهم نیز پس از آنکه اشاراتی را درباره مذاکره با آمریکا مطرح کرد، به ناگاه "دروغ تأثیرگذاری فراوان تحریم‌ها"! را پذیرفت و آرام آرام شروع به گفتن و واگفتن از تأثیرات تحریم‌ها کرد و آنقدر در اینباره گفت تا دولتش تمام شد.

دولت دهم به آخر کار رسید اما می‌شد، فهمید که وقتی آیت‌الله هاشمی با اشاره به دولت جدید، کلید همه قفل‌ها را در سیاست خارجی می‌جوید و آقای حجاریان نیز در گفت‌وگو با یک روزنامه اصلاح‌طلب از این می‌گوید که مردم ایران از تحریم‌ها صدمه دیده‌اند؛ آن هم خیلی! قطار شبهات علی‌القاعده وارد ریل جدید می‌شود.

ریل جدیدی که بر خلاف نظر مردم و رهبری نظام، تأثیر 25 درصدی تحریم‌ها (به گواه گزارش‌های تحقیقی منتشر شده) را هزار درصدی! جلوه می‌دهد، نقش جریانات فتنه و انحراف را در اقتصاد و امنیت کشور به‌عنوان دو مقوله کاملاً مرتبط منکر می‌شود و همچنین به سوء‌مدیریت خاتمی و احمدی‌نژاد بعنوان عامل اصلی برخی تنش‌های اقتصادی نیز به هیچ وجه نمی‌پردازد. ریل جدیدی که با این اوصاف قصد دارد از تحریم‌ها حربه‌ای بسازد برای پیگیری مقاصدی شوم.

رصد این مقاصد جدید و البته شوم کار چندان سختی نیست شاید...

طرح مقولات کارگری و اعتراضات قشری _ اقتصادی در رسانه‌های ضد انقلاب از دو سال قبل آغاز شده است.

رسانه‌های آمریکایی رسماً از مقوله‌ای به نام "انقلاب یقه آبی‌ها" (منظور، اعتراضات کارگری و طبقات کم‌درآمد است) در ایران نام برده‌اند.

سه چهره‌ای که از آنها در حوادث سال 78 و 88 اسم برده شده است؛ در دولت جدید، در وزارتخانه‌هایی قرار می‌گیرند که ارتباط زیادی با اقتصاد و کارگران دارد.

عده‌ای پرچم‌های سفیدشان را در مقابل تحریم‌ها بالا برده‌اند و به عدم استفاده ایرانی‌ها از خودروهای فورد و کامارو، تغییر قابل پیش بینی زمین بازی تحریم‌ها، ال‌سی‌هایی که آمریکا 34 سال است آنها را آزاد نمی‌کند و ... می‌گویند "صدمه زیاد"!.

و دست آخر هم سعید حجاریان است که در گفت‌وگو با روزنامه اصلاح‌طلب اعتماد از روشنفکران می‌خواهد که در داخل و خارج درباره تحریم‌ها سکوت نکنند.

قصد نیت‌خوانی از صحبت‌های آقای حجاریان به‌عنوان کسیکه گاهی درباره پشت پرده‌های حرکات اصلاح‌طلبان حرف می‌زند را نداریم اما مشخص است که منظور صریح ایشان از دعوت به شکستن سکوت درباره تحریم‌ها در داخل کشور، حادثه‌ای است شبیه به آنچه که روشنفکران اصلاح‌طلب درباره انتخابات سال 88 و قبل از آن درباره قانون مطبوعات طرح شده در مجلس ششم صورت دادند.

آنها به سفارش امثال آقای حجاریان سکوت نکردند و با فراخوانی تلویحی و بعداً رسمی مردم به اعتراض خیابانی (که خودشان نام مدنی! بر آن نهاده بودند) که به بهانه‌های واهی و هیچگاه اثبات نشده صورت گرفت،‌ قصد براندازی کردند.

آن مقاصد و این ادامه‌ای که هم‌اکنون گویا بر دوش آقای حجاریان قرار گرفته و اختتامیه‌ای غیر از براندازی ندارد، قطعاً برای پیش‌درآمد "فتنه آینده" باز هم دنبال خواهد شد.

همانگونه که چند وقت قبل نیز شاهد تأکیدات آقای حجاریان بر طرح مطالبات اصلاح‌طلبان در میان قشر کارگر جامعه بودیم.

پرچم‌های سفید در مقابل تحریم‌های 34 ساله، این روزها با این فرض از اردوگاه اصلاح‌طلبان سر برمی‌آورند که شاید بتوانند روزی به زعم خود مردم را در مقابل ارکان نظام قرار دهند،‌ آنهم با این مطالبه که چرا نمی‌گذارید از کلید حل مشکلات کشور که همان "سازش"! است استفاده کنیم؟!

صاحبان این پرچم‌های سفید البته به مردم نمی‌گویند که راه مبارزه با تحریم‌ها و محاصره اقتصادی، هیچگاه و در هیچ برهه‌ای از تاریخ تسلیم و سازش نبوده و نیست.

سعید حجاریان که عملاً مشکلات کشور را ناشی از تحریم‌ها معرفی می‌کند و یا حسین مرعشی که اخیراً در گفت‌وگو با وی‍ژه‌نامه روزنامه اعتماد مدعی شد که می‌شود با مدیریت کردن، تحریم نشد! در واقع جدای از آنکه حرف‌هایی غیر‌واقعی را در ساحت افکار عمومی مطرح می‌کنند بلکه حرف‌های اصلی و بنیادی را هم به هر دلیلی نمی‌گویند و فقط آنچه که مقصد اصلی خودشان است را فعلاً با کلمات دنبال می‌کنند.

حرف‌هایی اصلی مثل اینکه حتی با مدیریت مورد ادعای مرعشی هم در دوران اصلاحات، تحریم‌های ایران نه برداشته شد و نه تقلیل یافت و حجاریان هم که اُسّ اساس مشکلات کشور را بحث تحریم‌ها معرفی می‌کند، باید پاسخ بدهد که اولاً در کجای دنیا گرانی و بیکاری وجود ندارد و ثانیاً مگر ما که روز اول انقلاب کردیم و پای انقلاب اسلامی هم ایستاده‌ایم، نمی‌دانستیم که آمریکا در این راه نه تنها هرگز با ما سر آشتی نخواهد داشت بلکه همواره به عنوان دشمن ما، هرکاری که بتواند علیه ما انجام می‌دهد.

یک روز مانع ورود سیم خاردار به ایران اسلامی می‌شود و روز دیگر با استیلایی که بر معادن افغانستان پیدا کرده است، صنعت معدن ما را تحریم می‌کند.

حجاریان و دوستانش حتما وقتی که از دیوارهای سفارت آمریکا بالا می‌رفته‌اند، این نکات را می‌دانسته‌اند، اما اینکه بعداً منکر این واقعیت‌ها شده باشند و یا خدای نکرده قصد تدلّس برای مردم را در زمینه جعل واقعیت پیدا کرده باشند، بحث دیگریست.

راه مبارزه با تحریم‌ها مقاومت و پیشرفت است و بس.

و این فرض عقلایی به ما اینطور می‌گوید که اگر روشنفکری به عمد چیزی غیر از مقاومت خردمندانه و پیشرفت درون‌زا را به عنوان راهکار مقابله با تحریم‌ها بخواهد یا بگوید، فقط خائن در حق مردم و آرمان‌های انقلاب اسلامی است و بس.

حقیقت آنست که اذعان عمدی به "تأثیرگذاری شدید تحریم‌ها" چیزی جز بالابردن پرچم‌های سازش در مقابل هژمونی آمریکا و قصد کردن برای تبدیل ایران به مصر و افغانستان و سوریه نیست.

و البته آن بالا بردن پرچم‌های سفید و این قصد و نیت‌ها، 34 سال است که ره به ناکجا برده‌اند و بعد از این هم خواهند برد.

انتهای پیام/