به گزارش خبرگزاری تسنیم از ساری، خانواده وی که از قشر متوسط جامعه است بهواسطه هزینه ای سنگین برای مداوا و دو مرحله عمل جراحی متحمل فشار مالی و روحی شدیدی قرار گرفته و برای مداوای تاکنون وی تمام توان خود را در این راه صرف کردند.
این جوان نوشهری که 54 درصد سوختگی در بدنش وجود دارد، هم اکنون با گوشت های اضافی در اعضای مختلف بدن، نیاز به حمایت شدید مالی دارد و خانواده وی به دلیل هزینه سنگین و سرسام آور از ادامه درمان و انجام عمل جراحی بازماندند.
با حضور در منزل این جوان محجوب و با اخلاق نوشهری پای درد دل های وی و مادر مهربانش نشستیم.
مادرش می گوید: جگر گوشه ام اسفند سال 90 و در آستانه سال نو در حالی که در محل کار خود مشغول به کار بود بر اثر نشت گاز و انفجار، دچار سوختگی 54 درصدی شد و از آن زمان تاکنون که یکسال و نیم می گذرد، در خانه بستری است.
وی که بغض گلویش را می فشرد افزود: هر شش ماه یکبار پسرم را برای انجام سیر معالجات، نزد پزشک برده و هر چیزی که داشتیم فروختیم و قرض کردیم و پس اندازها را برای درمانش خرج کردیم.
این مادر دلشکسته تصریح کرد: تاکنون برای کمک، دم درب خانه هیچ کسی نرفتم و شوهر 72 ساله بنده با یکدستگاه خودرو پیکان معمولی از صبح تا پاسی از شب مسافرکشی می کند و هر چه در می آورد صرف دوا و درمان فرزندم می شود.
وی بیان کرد: باید دو عمل جراحی بر روی پسرم انجام شود اما واقعا دیگر درمانده شدیم چون چیزی برای ما باقی نمانده تا بتوانیم هزینه درمان پسرم را بدهیم.
مادر گریه کنان گفت: من نمی توانم پسرم را این طور رنجور و ناراحت ببینم، از طرفی برای تهیه هزینه های درمانش درمانده شدیم و لحظات بسیار سخت و دردآوری به ما می گذرد.
اشک یاری بر چشمان جوان نوشهری
در ادامه لحظاتی را با فرزند جوان، زحمت کش و با اخلاق این مادر دلشکسته هم صحبت شدیم.
او به ما گفت: در حین کار کردن در کارگاه بودم و به یکباره خودم را در بیمارستان دیدم و خودم اصلا آن لحظه انفجار را به یاد نمی آورم.
وی افزود: پس از آن حادثه به مدت 22 روز در بخش آی سی یو بستری بودم و همچنان در بی خبری بسر می بردم تا اینکه بعد از 22 روز هوشیاری لازم را بدست آوردم و متوجه شدم که چه حادثه وحشتناک و سختی رخ داده است.
این جوان محجوب نوشهری ابراز کرد: خانواده ام که همه زندگی خودشان را که سالها با هزاران زحمت و مشقت جمع کرده بودند را برای مخارج درمانی من فروختند و هزینه کردند.
او در حالی که اشک در چشمانش جمع شده بود گفت: پدرم با کهولت سنی مجبور شد پشت فرمان بشیند و دنده بزند تا بتواند بخشی از هزینه های سرسام آور درمان مرا تهیه کند و از پدر و مادرم و اعضای خانواده فقط می توانم تشکر کنم و آرزو دارم تا خداوند این فرصت را به من بدهد که بتوانم گوشه ای از زحمات شبانه روزی آنها را جبران کنم.
از افراد خیِر و کسانی که برای بازگرداندن سلامتی این جوان پیش قدم هستند، برای دنیا و آخرت، باقیات و صالحات خود به هر طریقی که می توانند اقدام تا علاوه بر انجام عمل خِیر، این جوان را که از خانواده ای آبرومند است و روی دراز کردن دست به سوی این و آن را ندارند به سلامت کامل بازگردانند.
این امر از سوی اداره بهزیستی شهرستان نوشهر تأیید شده است.
انتهای پیام/ ق