متن‌خوانی «هستی و زمان» در مؤسسه «روزگار نو»

به گزارش خبرگزاری تسنیم، متن‌خوانی کتاب «هستی و زمان» مارتین هایدگر با ارائه مهدی معین‌زاده از جمله دوره‌های درس‌گفتارهای پاییزه مؤسسه فرهنگی هنری «روزگار نو» است. این دوره از روز دوشنبه 22 مهرماه ساعت 17 تا 19 برگزارمی‌شود و علاقه‌مندان می‌توانند برای ثبت نام در این دوره به پایگاه اطلاع‌رسانی «WWW.Roozegareno.net» مراجعه کنند.

اقبال روزافزون جامعه‌ علمی و فکری ایران -اعم از دانشگاهی و غیردانشگاهی- به اندیشه‌ مارتین هایدگر به هیچ روی بی‌وجه و تصادفی نیست. این اقبال به‌ویژه از دهه‌ دوم پس از انقلاب اسلامی به این‌سو، رو به فزونی چشم‌گیری نهاده است. افزون بر اهمیت برای فضای فکری ایران، هایدگر در سطح جهانی نیز متفکری بس بسیار مهم به شمار می‌آید. جریان‌های فکری معاصر همچون هرمنوتیک، پدیدارشناسی، ساختارگرایی، اگزیستانسیالیسم، الهیات وجودی، نحله‌های پست‌مدرن و... همه کم و بیش متأثر از اندیشه‌ اویند.

اگر بپذیریم که فرادهش اندیشه‌ مغرب زمین -اعم از طنین مدرن یا ضد مدرن آن- به عنوان فرادهش مسلط بر زمانه، یکی از مؤلفه‌های شکل‌گیری زیست‌جهان ما نیز هست، می‌توانیم ادعا کنیم که تدقیق در اندیشه‌ هایدگر، شناختی از موضع و موقف فکری خود ما نیز به دست می‌دهد. همین واکنش گسترده‌ دهه‌های اخیر به اندیشه‌ وی نشان از مناسبتی دارد که ما با این اندیشه داریم و سهمی که این اندیشه در فهم ما از ایستار خودمان می‌تواند داشته باشد.

«هستی و زمان» به‌نحوی انکارناپذیر نه‌تنها نقطه‌ کانونی اندیشه‌ هایدگر، بلکه جامع اندیشه‌ پیش از هایدگر و بذرهای اندیشه‌ پس از وی نیز هست. فهم اندیشه‌ پسین هایدگر -که به‌علت اشتمال بر مباحثی چون تکنولوژی، هنر، تاریخ هستی، اومانیسم، متافیزیک و ... بیش‌تر مورد اعتنای ایرانیان بوده- بدون فهم این اثر ناممکن است. کتاب افزون بر آنکه متافیزیک تاکنونی را ویران می‌کند، در این ویرانگری امتداد متافیزیک پیش از خود نیز هست. نظربازی هایدگر جوان -هایدگر پیش از هستی و زمان- با متافیزیک قرون وسطی، کاتولیسیسم، نئوکانتیسم و... شاهد این ماجراست. هستی و زمان بی‌تردید جزء پراهمیت‌ترین آثار اندیشه‌ مغرب‌زمین در قرن بیست است و دامنه‌ تأثیر آن همچنان در حال گسترش.

اما جای بسی تأسف است که عنایت اهل تفکر ایران به هایدگر عمدتاً فاقد دقت و عمق یک تحقیق فلسفی بوده است. وقتی اندیشه‌ای به نیازهای فکری جامعه‌ای پاسخ می‌دهد، همواره در معرض این خطر نیز قرار می‌گیرد که در جهت این نیازها سامان و جهت داده شود. دهه‌ها در ایران سخن از هایدگر رفت، بی‌آنکه بنیادی‌ترین اثر او -هستی و زمان- خوانده شده باشد. همین نقیصه احتمالاً پاشنه آشیل التفات ایرانیان به هایدگر است. خوانش این کتاب، اندیشه‌ هایدگر را در جایگاه خود ‌به عنوان یکی از مواقف فرادهش اندیشه‌ مغرب زمین قرار می‌دهد و از بسیاری آرای او رمزگشایی و راززدایی می‌کند؛ چیزی که به نظر می‌رسد بیش از هر چیزی در مورد مواجهه با اندیشه‌ این فیلسوفِ تأثیرگذار، ضروری به نظر می‌رسد.

انتهای پیام/