به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهد مقدس، معماری و شهرسازی شهری هم چون مشهد که امروز آن را پایتخت معنوی ایران مینامند، موضوعی است که باز هم آن را به نقد و نظر میگذاریم، وضعیت کنونی و آن چه از رفتار مدیران این شهر در برنامه ریزیها برمی آید و در ساخت و سازها و معماری اش نمایان است، بیشتر آشفتگی و بی برنامگی احساس میشود.
با هادی عرفان که اکنون مسئولیت دفتر مطالعات اجتماعی معاونت فرهنگی شهرداری مشهد را به عهده دارد همین دغدغهها را در میان می گذاریم. وی میگوید: مدیریت شهری مقصر اصلی روند بی هویتی در معماری مشهد است.
وی معتقد است که «هویت» مقولهای چند جانبه است و تنها در معماری و شهرسازی نیست و باید آن را در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار دهیم.
معماری کنونی مشهد، معماری دلالی و تجاری است
وی افزود: در واقع معماری برآمده از یک نیاز است که اگر برای این نیاز به درستی برایش پاسخ فراهم شود، معماری هم ارتقا مییابد و اگر این طور نباشد همواره مورد انتقاد قرار خواهد گرفت، مثل معماری کنونی مشهد که تلفیقی از معماری ساخت مردم و معماری دلالی و تجاری است.
عرفان عنوان کرد: دبی و کیش هم چنین وضعیتی دارد و این در حالی است که معماری شهری هم چون مشهد باید دارای هویت، نشان و شناسنامه باشد، در مکه و مدینه بدین منظور تلاش شده است هر چند آنها هم در سالهای اخیر از این مهم فاصله گرفتند.
وی در این زمینه به نقد برخی روندها پرداخته و بیان کرد: در حال حاضر در بدنه اجرایی ما نگاهی از بالا به پایین یعنی دیدگاهی حاکمیتی، ابلاغی و دستوری حاکم است نه نگاه همنشینی با مردم.
عرفان در این باره به اصطلاحاتی هم چون «فرهنگ سازی» که در گفتمان مدیران وجود دارد اشاره و افزود: ما در تمدن اسلامی هیچ گاه فرهنگ سازی نداریم بلکه ایجاد فرهنگ و بالندگی فرهنگ داریم.
وی با طرح این پیش زمینه ها به موضوع هویت پرداخت و گفت: هویت بادکنک نیست و ساختنی هم نیست و اگر بخواهیم هویت را بسازیم معماری مان میشود شبیه دبی، یعنی بستری بی بوته و ریشه در کویر ایجاد شود و با زور پول آن را معماری کنیم.
عرفان تصریح کرد: هر مسافری که کمی تحلیل داشته باشد با تماشای معماری دبی متوجه بی عمق و ریشه بودن آن میشود آنها از هر جایی تکهای برداشتهاند و این یعنی که ما هیچ حرفی برای گفتن نداریم، باید بپذیریم که هویت یک شبه به وجود نمی آید اما یک شبه میتوان آن را از بین برد.
نگاه عمرانی به جای نگاه کیفیتی
عرفان افزود: متاسفانه درحال حاضر در مولفههای مدیریتی شهرهای ما نگاه عمرانی بر نگاه کیفی حاکم شده است این نگاه سبب شده که به بافت تاریخی شهرها بگویند بافت فرسوده. این کلمه (بافت فرسوده) برای یک شهر و یک تاریخ بار منفی دارد.
وی افزود: مشهد در مقایسه با شهرهایی که ویژگیهای جغرافیایی و تاریخیشان یکسان است در این زمینه عملکرد خوبی نداشته است به طوری که دیدیم هویتی را که طی قرنها در بافت و معماری این شهر شکل گرفت طی چند دهه گذشته چطور با آن برخورد شد.
عرفان در این بخش به مقایسه شهرها در نوع رفتارشان با معماری شان پرداخت و گفت: بروید ببینید اصفهانیها و تبریزیها با معماری سنتی شهرهایشان چگونه رفتار کردند و اما ما در مشهد با بناها و بافتهای قدیمی مثل کیک تولد برخورد کردیم یعنی آن را قاچ قاچ کردیم و بلعیدیم.
وی افزود: توسعه، توسعه است، ما وقتی یک «کل» را گم کردیم معماری، اقتصاد و ... هم گم میشود این یعنی رشد سرطانی، در جامعه ما هنوز تعریف مشخصی از توسعه نیست و فقط آن را به زبان می آوریم، در موضوع شهر اگر به شأنیت شهر فکر کنیم معماری شایسته این شهر به صورت متعادل جایگاه واقعی خودش را مییابد.
عرفان گفت: در موضوع اقتصاد باید اذعان کرد که اقتصاد شهر مشهد شکوفاست و اگر ما نمیتوانیم از آن به درستی بهره مند شویم موضوعی جداست.
وی تصریح کرد: چون از فردای شهرمان شناخت نداریم بنابراین معماری هم به همان نسبت رشد سرطانی خواهد داشت چون فرهنگ را از اقتصاد و اقتصاد را از فرهنگ جدا کرده ایم و به نوعی آن را بخش بخش کرده ایم.
انتهای پیام/