محمد علی یونسی استاد دانشگاه و پژوهشگر نمونه کشور در زمینه عدالت و توزیع یارانه در گفتوگوی تفصیلی با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم به اثرات یارانه های نقدی بر اقتصاد اشاره می کند و می گوید این نوع پرداخت یارانه باید هرچه زودتر تغییر یابد.
گفتوگوی خبرگزاری تسنیم با این استاد دانشگاه را در ادامه می خوانید:
تسنیم: اثرات اعطای یارانههای نقدی بر جامعه چیست؟ به نظر شما، در جامعه ایجاد تورم نمیکند؟
اثرات تورمی بستگی به منابع دولت برای تأمین درآمد یارانهها دارد. اگر از طریق کسر بودجه باشد که منجر به انتشار پول میشود، پایهی پولی و نقدینگی را بالا میبرد و در نتیجه، باعث ایجاد تورم میشود؛ اما اگر از محل افزایش قیمت حاملهای انرژی باشد، آثار تورمی کمتری دارد. ولی به هر حال، این وجوه به دلیل اینکه مصرف میشوند، به خصوص برای دهکهای پایین جامعه که میل مصرف در آنها بالاست، باعث ایجاد تورم میگردد.
به نظر میرسد که عمدهی منابع از طریق انتشار پول و گسترش پایهی پولی تأمین شده و باعث افزایش قیمتها شده است. پرداخت نقدی باعث میشود خانوارهای کمدرآمد مصرف خود را افزایش دهند. به ویژه در شرایط تورمی که احساس میکنند اگر پول را زود خرج نکنند، ضرر کردهاند. لذا میخواهند خود را در مقابل افزایش قیمتها بیمه کنند و با درآمدی که به دست آنها میرسد، کالاهای مورد نیاز خود را تأمین میکنند. همین کار خودبهخود به تورم دامن میزند؛ یعنی مردم میخواهند کاهش قدرت خرید خود را از طریق خرید مایحتاج فوراً جبران کنند.
در این شرایط، تمایل خانوارهای پردرآمد به کالاهای لوکس و سرمایهای مثل اتومبیل، مسکن، زمین، طلا و مسکوکات افزایش مییابد؛ یعنی آنان ترکیب سبد داراییهای خود را، هم به لحاظ مطلوبیتی که این کالاها برای آنان دارد و هم به لحاظ حفظ قدرت خرید خود، عوض میکنند. لذا از یک سو اتکای خانوارها در دهکهای پایین به یارانهها زیاد میشود و از سوی دیگر، افزایش قیمت انرژی، منبع کافی برای پرداخت یارانهها را برای دولت فراهم نمیکند و دولت متوسل به کسری بودجه میشود و هزینهی دولت هم افزایش پیدا میکند؛ یعنی وقتی تورم ایجاد میشود، هزینههای دولت بالاتر میرود و تحریمها و کاهش درآمدهای نفتی هم به آن دامن میزند.
* کسری یارانه ها 150 هزار میلیارد تومان نقدینگی ایجاد کرد
منبع سازمان هدفمندی یارانهها حدود پنجاه هزار میلیارد تومان بود که قرار بود از طریق آن، پرداخت یارانهها صورت گیرد؛ اما وقتی آمار و ارقام را نگاه میکنیم، میبینیم منابع حاصل از افزایش قیمتهای حاملهای انرژی تقریباً نصف و حدود 25 هزار میلیارد تومان بود و 25 هزار میلیارد تومان کسری بودجهی دولت بوده است. این کسری برای یک سال است و اگر آن را برای دو سال در نظر بگیرید، پنجاه هزار میلیارد تومان کسری میشود که اگر ضریب فزاینده را 3 هم در نظر بگیریم میبینیم که 150 هزار میلیارد تومان افزایش نقدینگی ناشی از همین مسئلهی یارانهها بوده است.
بنابراین نظر من این است که یارانهها اثرات تورمی دارد، ولی مقدار شدت و ضعف تورمِ ناشی از آن بستگی دارد به اینکه منبع تأمین یارانهها چه باشد. از آنجا که دولت موفق نشد همهی این منابع را از طریق فروش افزایش قیمت حاملهای انرژی تأمین کند، طبیعتاً متوسل به کسر بودجه شده و باعث ایجاد تورم گردیده است.
مواردی که عرض کردم خودبهخود باعث ایجاد چندین عدم تعادل در بازار میشود. همان طور که قبلاً توضیح دادم، فشار به سیستم بانکی را افزایش میدهد که به دلیل افزایش بدهی به بانکهاست. به دلیل اینکه کارخانهدارها و سرمایهدارها میخواهند افزایش قیمتهای حاملهای انرژی را جبران کنند، به سیستم بانکی فشار وارد میکنند که این نیز به نوبهی خود، باعث افزایش بدهی بانکها به بانک مرکزی میشود. ملاحظه میشود تراز کسری بودجه که به هم میخورد، با توجه به تهدیدها و گرانتر شدن ارز، کسری تراز پرداختها هم به هم میریزد و بازار کار نیز نامتعادل میشود؛ چرا که این بازارها همگی همانند ظروف مرتبطه به یکدیگر وصل هستند و عدم تعادلها به همهی بازارها سرازیر میشود.
آثار این پدیده را در بازتوزیع درآمد نیز میبینیم. وقتی تورم اضافه شود، خودبهخود در بازتوزیع درآمدها هم تأثیر میگذارد؛ یعنی آثار رفاهی، بازتوزیع افزایش قیمت انرژی و پرداخت یارانهی نقدی بستگی دارد که در اثر این سیاستگذاری تورم در چه حدی قرار گیرد.
اگر در شرایط تورم، توان مردم بالا باشد، بخش عمدهای از آن آثار رفاهی و پولی که دیدیم، جبران میشود؛ یعنی مردم پولی دریافت میکنند، ولی از طرف دیگر قیمتها بالا میرود و عملاً قدرت خرید مردم کاهش پیدا میکند. آقای دکتر نیلی در کار تحقیقاتی خود اشاره کردند که در تورم بالای سی درصد، شاید فقط دهکهای اول تا سوم روستایی، مقداری از افزایش قیمتها، آن هم در کوتاهمدت بهرهمند شوند. یعنی بهرهمندی آنان از پرداختهای یارانه چندان دوام نخواهد آورد و در درازمدت باعث کاهش قدرت خرید میشود.
در خانوادههای شهری هم ایشان نشان داده بودند که شاید تنها دهکهای اول، آن هم در کوتاهمدت، میتوانند از این وضعیت بهره ببرند. اما اگر اثرات غیرمستقیم بر بازتولید را بررسی کنیم، میبینیم گروههای ثروتمند به علت امکان مانوری که در تغییر سبد داراییهای خود پیدا میکنند، درآمد ناشی از داراییهای سرمایهای آنها به مراتب بیشتر میشود و وزنه به نفع گروههای ثروتمندتر تغییر میکند و نسبت دهکها در درازمدت بر هم میریزد؛ یعنی آثار غیرمستقیم آن به علت قدرت مانور ثروتمندان و گروههای درآمدی بالا در شرایط تورمی بسیار بیشتر از آثار مستقیم آن میشود، زیرا علاوه بر افزایش قیمت سرمایهای که دارند، مثل زمین یا ماشین، از طریق آن، درآمد بالاتری هم به دست میآورند و در درازمدت، برندگان این یارانهی پرداختی همین طبقات مرفه هستند.
نکتهی دیگر این است که پرداخت یارانهها صرف نظر از اینکه به عنوان یک ابزار سیاست اقتصادی مطرح است، فرصت خوبی برای بهرهبرداری سیاسی هم فراهم میکند؛ یعنی ممکن است باعث شود که با پرداخت یارانهی نقدی بهرهبرداری سیاسی شود هرچند قطع آن هم ممکن است تنشهای سیاسی و اجتماعی گستردهای را فراهم کند.
* آزادسازی دفعی قیمتها امروز به یک اجبار تبدیل شد
تسنیم: به نظر شما، پرداخت یارانهی نقدی باید تا چه زمانی ادامه پیدا کند و در صورت قطع آن، چه اتفاقاتی برای جامعه رخ میدهد؟
به نظر من، با یک روند تدریجی و هر چه زودتر باید قطع شود. افزایش قیمتهای انرژی و آزادسازی قیمتها باید ادامه پیدا کند و در این کار هیچ شکی نیست، زیرا به عنوان یک راهکار اساسی مطرح است. اگر سی سال پیش، یعنی از آغاز برنامهی اول، که بر آن تأکید شده بود، این برنامه با جدیت ادامه پیدا میکرد و به لحاظ ملاحظات سیاسی، برنامهی تعدیل اقتصادی معلق نمیماند و متوقف نمیشد، ما امروز این وضع را نداشتیم. اگر در گذشته آزادسازی قیمتها به عنوان یک انتخاب با اجرای تدریجی مطرح بود، امروزه واقعاً یک اجبار با اجرای دفعتی است و گریزی از آن نیست و ما باید آزادسازی قیمتها را ادامه دهیم. در این زمینه، باید صادقانه با مردم موضوع را در میان گذاشت و مضرات کوتاهمدت و بلندمدت یارانهها را برای آنها توضیح داد و به آنها اطمینان داد که ادامهی پایین نگه داشتن مصنوعی قیمتها و پرداخت یارانهها یک خیانت سیاسی و اقتصادی به نسلهای امروز و فرداست.
باید برای آنها توضیح داد که پرداخت یارانهها باید هر چه زودتر، هدفمند، منتخب و کاهنده شود و اینکه تا چه زمانی ادامه پیدا کند، بستگی به یک کار کارشناسی دقیق دارد و با توجه به ارتباطی که این سیستم با سایر بازارها دارد، باید از نگرش انتزاعی و تجریدی کاملاً پرهیز کنیم و به کل مجموعه در قالب یک مدل تعادل عمومی بازارها نگرش داشته باشیم. در کل اضافه کردن یارانهها یا پرداخت همیشگی آن، عملی و درست نیست. بنابراین هر چه زودتر باید قطع شود، زیرا مردم به آن عادت میکنند و قطع آن بسیار مشکل میشود.
در ضمن باید کارهای فرهنگی صورت گیرد و برای مردم توضیح داده شود که آثار زیانبار این قضیه چقدر است و در درازمدت برای کل جامعه مضر است و صدمات سنگینی به تولید وارد میکند. اما باید گروههایی را که مستحق دریافت این کمکها هستند، چه در بخش مصرفکننده و چه در بخش تولیدکننده، شناسایی کنیم. مثل یکی دو دهک اول یا معلولین یا کسانی که به دلایلی امکان کار برای آنان وجود ندارد.
تسنیم: یعنی یارانههای کالایی هم باید به قشر خاص و کمدرآمد تعلق گیرد؟
یارانهی کالایی با آزادسازی قیمتها حذف خواهد شد؛ یعنی اگر ما درست حرکت کنیم و آزادسازی قیمتها صورت گیرد، خودبهخود دادن یارانههای جنسی منتفی خواهد بود و قیمتها در سطح تعادل قرار میگیرد. یارانهی کالایی نباید صورت گیرد، جز یکی دو مورد، مثل دارو و تغذیه، آن هم برای بعضی از اقشار خاص، نه برای همهی مردم.
تسنیم: در کنار اعطای یارانهها، چه اقدامات حمایتی دیگری بهتر است صورت گیرد و چرا دولت نهم نتوانست تأمین اجتماعی را همگانی کند؟
اگر تصمیم داریم اقتصاد کشور به کلی متلاشی شود، باید یک برنامهی حمایتی دیگر هم به آن اضافه کنیم. مگر اینکه برنامههای حمایتی در غالب برنامههای تأمین اجتماعی باشد. اگر ما یک سیستم قوی تأمین اجتماعی دایر کنیم، به بیمههای بیکاری بپردازیم و بتوانیم افراد بیشتری از جامعه را تحت پوشش بیمههای اجتماعی قرار دهیم، حمایت خوبی انجام دادهایم. اما به نظر من، بهترین برنامهی حمایتی که میتواند برای کل اقتصاد مفید باشد، این است که فضای اطمینان و امنیت اقتصادی در جامعه افزایش یابد، مصاحبههای سالم صورت گیرد و ضدونقیض نباشد، ثبات مدیریت وجود داشته باشد، هر چه بیشتر از دوگانگی و چندگانگی قیمتها جلوگیری شود و نگرش علمی به اقتصاد و مدیریت اقتصاد کشور صورت گیرد و با دنیای خارج تعامل سازنده و سالم داشته باشیم.
اما در مورد سؤال مشخص شما باید بگویم که باید روی تقویت سیستم تأمین اجتماعی و بیمههای بیکاری کار کارشناسی صورت گیرد و از ادامهی روند فعلی پرداخت یارانهها یا اضافه کردن آن شدیداً پرهیز شود. بحث آزادسازی قیمتها و پرداخت یارانهها با هم ارتباط دارد. هر چه زودتر قیمتها باید شفاف شود. هدف این است که قیمتها واقعی باشند. اگر قرار باشد قیمتها را آزاد کنیم و دوباره به مردم یارانه پرداخت کنیم که شرایط فرقی نکرده است. اقتصاد ما در سیوچند سال گذشته همانند فردی است که نارسایی و یک عدم تعادل برای بدن او به وجود آمده و به سویی در حال افتادن بوده و ما توسط یک اهرم بدن او را سرپا و متمایل به یک طرف دیگر نگه داشتهایم. اما وی زیادتر از حد لازم به آن طرف خم شده و لذا ما یک اهرم دیگر به طرف دیگر او وصل کردهایم و این اتفاق مرتب تکرار شده است. این اهرمها همان دخالتهای مکرر و سیاستهای ضدونقیض دولت در طول این چند دهه بوده است. آن شخص، که همان اقتصاد ماست، دیگر در شرایط حاضر، تحمل این همه وزنه و اهرم به بدنش را ندارد. ما باید کمکم این اهرمها را برداریم تا اقتصاد ما خود را پیدا کند. بنابراین باید هر چه زودتر اقدامات حمایتی را حذف کنیم و به شکل کاملاً علمی، سیستم تأمین اجتماعی، بیمههای اجتماعی بیکاری و غیره را تقویت کنیم.
تسنیم: از آنجا که عمدهی تلاش سیاستمداران در کشور باید در جهت رسیدن به اهداف اسناد بالادستی، از جمله سند چشمانداز بیستساله و برنامهی پنجم باشد، اعطای این نوع از یارانهها تا چه میزان در راستای این هدف است؟
هم در برنامهی پنجم و هم در سند چشمانداز، اهداف درست و سیاستگذاریهای خوبی صورت گرفته است؛ اما اگر ما اعطای یارانهها را با توجه به کلیهی مؤلفههای اقتصادی و در قالب مدل تعادل عمومی که عرض کردم، در نظر نگیریم، قطعاً در راستای تحقق برنامهی پنجم حرکت نخواهیم کردیم. باید از این نگرش انتزاعی دست برداریم و بدانیم که سیستم یارانهها نه تنها بر تراز پرداختها، بلکه بر کسر بودجه، تولید و توزیع درآمدها، بازار کار و استفاده از دانش فنی و تکنولوژی تأثیر دارد. بنابراین باید آثار آن را در سایر جوانب و بازارها ببینیم. باید نظام قیمتها درک شود و بدانیم که این نظام چگونه میتواند در تخصیص بهینهی منابع و رستگاری اقتصادی جامعه مؤثر باشد؛ اما متأسفانه این نگرش در حوزهی اقتصاد کشور به فراموشی سپرده شده است و همه خود را اقتصاددان میدانند و کاملاً احساسی رفتار میکنند. اگر آنچه در برنامهی اول برای یارانهها تصمیمگیری یا در برنامههای دوم و سوم به آن تأکید شد، درست ادامه پیدا میکرد، امروز واقعاً چنین وضعیت اسفباری را در اقتصاد نداشتیم.
تسنیم: الزامات و پیششرطهای پرداختهای نقدی چیست؟
یکی از الزامات این است که محل تأمین منابع آن مشخص شود و از طریق کسر بودجه نباشد. دوم اینکه به همهی اقشار پرداخت صورت نگیرد و مثلاً مختص معلولین و افرادی باشد که شرایط لازم برای کار را ندارند یا حداکثر به یک یا دو دهک پایین درآمدی جامعه پرداخت صورت گیرد. برای تعیین تولیدکنندههایی که باید یارانه دریافت کنند نیز باید کار کارشناسی دقیق صورت گیرد. سومین الزام این است که باید برنامهی زمانی داشته و مشخص باشد که در چه مقطع و چه دورهای باید ادامه یابد و در کجا خاتمه پیدا کند. یعنی بدانیم که چند سال و به چه میزان باید پرداخت کنیم و کجا هم باید آن را قطع کنیم. الزام دیگر این است که قطعاً باید کاهنده باشد؛ یعنی هدف این است که این پرداخت باید به مرور کاهنده باشد تا قطع شود. الزام دیگر این است که در یک کار کارشناسی دقیق، تأثیر آن بر سایر بازارها مطالعه شود و به گونهای باشد که حداقلِ زیان را به بخش تولید، صادرات و واردات وارد کند.
تسنیم: شناسایی افرادی که نباید به آنها یارانه تعلق گیرد الزام نیست؟
این گونه کار سختتر میشود. شناسایی یک دهک آسانتر است. به نظر من، ما باید بین دهکهای اول و دوم، افراد مستحق را جستوجو کنیم و فرض کنیم از دهک سوم یا چهارم به بعد نیازمند نیستند، مگر اینکه خود آنها ادعا کنند که فقیر هستند. نه اینکه ما از ابتدا همه را فقیر فرض کنیم.
تسنیم: شاید برخی افراد به ماهی 45 هزار تومان احتیاج نداشته باشند، ولی تولیدکننده باشند و اگر این پرداخت به آنها صورت نگیرد، بنگاه تولیدی آنان نتواند کار خود را ادامه دهد.
این پول به عنوان مصرفکننده به آنان داده میشود، نه به عنوان تولیدکننده. البته باید برای برنامهی تولید و مصرف یارانه کاملاً مستقل تصمیمگیری شود. شرط اول برنامهی نظام پرداخت یارانهها این بود که باید کاملاً شفاف، کموکیف آن معلوم، مقدار آن مشخص شود و گروههای هدف به تفکیک مصرفکننده و تولیدکننده معلوم باشند؛ یعنی کلاً دارای برنامهی جامعی باشد. یارانهای که به گروه مصرفکننده، که فقیر یا مستحق هستند، تعلق میگیرد، با یارانهی بخشهای تولیدی، متفاوت و برای تولیدکنندگان به معنای واقعی یارانه و معکوس مالیات است. تولیدکنندهای که با عدم دریافت 45 هزار تومان تولید آن متوقف شود، فکر نمیکنم تولیدکنندهی واقعی باشد.
انتهای پیام/