فرزندان بزهکار در غرب حاصل محرومیت از خانواده/تعارض بین فرهنگ دینی و سبک زندگی دلیل تزلزل بنیان خانواده

خبرگزاری تسنیم: رئیس مرکز امور زنان و خانواده دولت نهم گفت: تعارض بین فرهنگ دینی و سبک زندگی یکی از دلایل سست شدن بنیان خانواده است.

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، با توجه به تأکیدات مجدد مقام معظم رهبری در خصوص افزایش جمعیت و فرزند‌آوری و اینکه ایشان فرمودند از نظر سیاست کلی کشور، کشور باید به سمت افزایش جمعیت البته به نحو معقول و معتدل پیش برود؛ امروز کشورهایی که در دنیا دچار پیری شده‌اند و قدرت «زاد و ولد» خودشان را از دست داده‌اند، به دشواری می‌شود گفت که راه علاجی برای حل این مشکل دارند ما هم طبعاً‌ با همین مشکل مواجه خواهیم شد و نباید بگذاریم به اینجا برسیم، میزگرد بررسی مسائل و مشکلات مربوط به افزایش جمعیت و همچنین مشکلات تخصصی زنان برگزار شد که در روزهای گذشته بخش اول این میزگرد منتشر شد.

در این میزگرد، زهرا سجادی، معاون امور خانواده معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری و زهره طبیب‌زاده، نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی و رئیس مرکز امور زنان دولت نهم حضور داشتند که در ذیل بخش دوم این میزگرد با می‌خوانید.

* تسنیم:  لطفاً در خصوص راهکار‌های تحکیم خانواده در جامعه توضیح دهید؟

* طبیب‌زاده: سال گذشته در دبیرخانه اندیشه راهبردی مقام معظم رهبری درباره زن و خانواده 5 همایش برگزار کردیم که موفق عمل شد؛ به نظر بنده باید مشکلات خانواده به صورت بومی و استانی برطرف شود و در خانواده‌ها راهکاری مفید برای تحکیم بنیان خانواده صورت گیرد و مسئولان فرهنگی جامعه ما اعم از نخبگان حوزه و دانشگاه برای آن راه‌حل پیدا کنند. در حال حاضر خانواده‌ها از یکدیگر دور شدند و یک نوع طلاق عاطفی در خانواده‌ها حاکم است.

جوان دچار غرایز جنسی است که این یک موضوع کاملا ًبیولوژیک و طبیعی است وقتی امکان ارضای این غرایز از غیر از کانال ازدواج برای آن وجود داشته باشد مانند رابطه آزاد دختر و پسر که در غرب است دچار مشکلات بسیاری خواهیم شد؛ با تشکیل خانواده مسئولیت روی دوش دو جوان می‌آید و مشکلات را کاهش می‌دهد ولی داشتن روابط آزاد قبل از ازدواج آن غرایز را اطفا می‌کند و باعث می‌شود که سن ازدواج بالا رود.

در غرب آسیب‌های اجتماعی بسیار عدیده‌ای در ارتباط با خانواده وجود دارد. فرزند بدون اینکه خانواده‌ای تشکیل شود به وجود می‌آید که فرزند از خانواده محروم است و عاطفه پدر و مادر را در خانواده تجربه نمی‌کند و بزهکاری و آسیب‌‌های اجتماعی بسیار نامناسبی حاصل این نوع روابط جنسی و این نوع اطفا غرایز جنسی در غرب است به همین دلیل سن ازدواج در غرب بسیار بالاست.

طی 30 سال اخیر، سبک زندگی از خانواده پرجمعیت به خانواده کوچک فعلی تبدیل شده است و زندگی آپارتمان نشینی حاکم شده است همچنین فرهنگ جدیدی که اکنون دامن‌گیر خانواده‌هاست این بوده که افراد باید تحصیلات عالی داشته باشند و به دلیل اینکه از تحصیل عقب می‌افتند، نمی‌توانند ازدواج کنند بنابراین سن ازدواج و فرزند‌آوری بالا رفته است و با کاهش جمعیت مواجه خواهیم شد.

عدم مهارت زندگی و فرهنگ دینی و سست شدن پایه‌های خانواده

عواملی که پایه‌های خانواده را سست می‌کند، متعدد است که عدم مهارت زندگی دینی و فرهنگ دینی از موارد مهم محسوب می‌شود همچنین عدم احترام به حق یکدیگر از مواردی است که پایه‌های خانواده را سست می‌کند. ما در اسلام احادیث بسیاری در خصوص تحکیم خانواده داریم که باید شاهد تقویت مبانی فرهنگ دینی باشیم تا مشکلات کاهش یابد.

اگر یک جوان با فرهنگ دینی، رشد کرده باشد و بداند که چه حقوق و تکالیفی در ارتباط با همسر خود دارد و این حقوق و تکالیف را در راستای آسایش زندگی دنیایی و رسیدن به ارزش‌های والای آخرتی بداند با استحکام خانواده مواجه می‌شویم.

در احادیث ائمه اطهار موارد بسیاری در خصوص زن و مرد مطرح شده است به طور مثال اینکه " در تندخویی همسرت صبر کن" و " در مورد ضعف مالی همسرت صبر کن"؛ درست نقطه مقابل این موضوع این است که از لحاظ تربیتی و فرهنگی به فرزندانمان آموزش لازم را ارائه دهیم و آنها را با سبک زندگی اسلامی آشنا سازیم.

خانواده‌های مرفه؛ تنها الگوهای صداوسیما 

تعارض بین فرهنگ دینی و سبک زندگی یکی از دلایل سست شدن بنیان خانواده است به طور مثال در صدا‌و‌سیما برنامه‌هایی پخش می‌شود که تنها خانواده‌های مرفه را الگو قرار می‌دهد؛ طبیعی است این الگو تکثیر شود و مدام در ذهن مخاطب این موضوع ایجاد شود که داشتن زندگی مشترک یعنی داشتن این امکانات؛ طبیعی است که به کمتر از این قانع نشود و وقتی سنش بالا می‌رود، برایش سن اهمیت ندارد تا به اهدافش برسد در واقع تلاش می‌کند که امکانات را فراهم کند و بعد ازدواج کند.

بنابراین هرچقدر عدم قناعت و مصرف‌گرایی در جامعه تشویق شود، سبک زندگی خانواده‌ها به آن سو رود؛ وقتی سبک زندگی مصرفی به عنوان ارزش مطرح شود و توسط دستگاه‌های ارتباط جمعی این موضوع به عنوان ارزش مطرح شود، طبعاً ازدواج به تاخیر می‌افتد و در خانواده چشم هم چشمی پیش می‌آید.

 فقدان اخلاق در رابطه زناشویی باعث سست شدن بنیان خانواده خواهد شد که این موضوع بسیار مهم است؛ همچنین زمانی که ماهواره‌ با پخش سریال‌ها مروج فساد و فحشا هستند، روابط در یک خانواده کم رنگ می شود و آن زمان مرد و زن روابط خارج از چارچوب خانواده خواهد داشت و این موضوع در جامعه عادی‌سازی می‌شود؛ بنابراین دیگر تقیّد به همسران خدشه‌دار می‌شود و کم کم شاهد فریبکاری، دروغگویی از سوی زن و مرد خواهیم شد و ثبات خانواده را با مشکل مواجه می‌کند.

فرهنگ دینی و داشتن صبر و متانت باعث تداوم زندگی می‌شود؛ یکی از دلایل سست شدن بنیان خانواده، عدم ثبات در خانواده است به این معنا که با هر مشکل اقتصادی و معیشتی طرفین تعادل خود را از دست دهند در حقیقت به دلیل عدم مهارت زندگی درمقابل نابسامانی‌ها زندگی خود را می‌بازند و منجر به اختلاف می‌شود. همچنین عدم سلامت اخلاقی در جامعه که توسط وسایل ارتباطات جمعی یا وسایل تهاجم فرهنگی غرب بر جامعه و خانواده ما تحمیل می‌شود، باعث بی‌ثباتی در خانواده می‌شود.

والدین باید خود را همراه فرزند به روز کند

* سجادی: پیغمبراکرم (ص) فرمودند" اگر می‌خواهید فرزند صالح تربیت کنید از دویست سال قبل فکر کنید " همچنین در قرآن کریم 25 حق مشترک بین زن و شوهر وجود دارد  بنابراین در خصوص موضوعات خانواده و برای تک تک اعضای خانواده موراد بسیاری مطرح شده است؛ ما از زمان نوزادی و حتی قبل از آن از (جنینی) باید برای تشکیل زندگی برنامه‌ریزی کنیم که چگونه عمل کنیم که فرزند خوب و سالمی تربیت کنیم.

اگر خانواده و به خصوص مادر همراه فرزند باشد و والدین خود را با فرزندان به روز کند، کمتر شاهد گسست نسلی هستیم ؛ در واقع این گسست نسل‌ها به دلیل این است که والدین احساس می‌کند دیگر نمی‌تواند مسائل روز را متوجه شود و فرزندانشان از نظر تکنولوژی و مسائل مربوط به آن آگا‌ه‌تر از این پدر و مادر هستند و در این راستا عقب‌نشینی می‌کنند؛ به طور طبیعی این گسست به وجود می‌آید و فرزندان نیز فکر می‌کنند که بالاتر از پد ر و مادر هستند لذا در تصمیم‌گیری‌های ازدواج‌شان با علم کاذب،‌ خودبزرگ‌بینی دارند و با انتخاب فردی خود در راستای ازدواج و همسر بدون نظارت والدین دچار مشکل می‌شوند.

بنابراین اگر پدر و مادر به کامپیوتر و رسانه‌های مجازی و مسائل و آسیب‌های مرتبط با فضای مجازی تسلط داشته باشند و به مسائل فرهنگی فرزندانشان توجه بیشتر کنند، شاهد استحکام بنیان خانواده خواهیم بود.

 

* تسنیم:  در خصوص انتخاب همسر توضیح دهید؟

* طبیب‌زاده: انتخاب همسر در گذشته به صورت سنتی صورت می‌گرفت و معمولاً خانواده‌ها برای پسران و دخترانشان، همسر انتخاب می‌کردند؛ گرچه در فرهنگ دینی ما این مسأله در یک حدی‌ قابل قبول است ولی رضایت انتهایی توسط دو طرف یعنی دو جوان باید صورت گیرد. ممکن است آشنایی اولیه توسط خانواده‌ها باشد ولی پذیرش نهایی در اثر شناخت متقابل دختر و پسر از هم به وجود می‌آید.

اکنون فرصت آشنایی دختران و پسران در مشاغل اجتماعی و در هنگام تحصیل به وجود آمده است و به جهت اختلاطی که بین دو جنس وجود دارد، این فرصت و امکان را ایجاد شده است تا یکدیگر را در مجامع مختلف ببینند و ارتباط داشته باشند که این  موضوع مزایا و معایبی دارد.

در حقیقت دو جوان به دلیل اینکه در اثر ارتباطات اجتماعی شناختی از هم پیدا می‌کنند، در چارچوب مناسبات کاری یا درسی، یک شناخت بیشتری نسبت به طرفین پیدا می‌کنند و از این جهت مثبت است، ولی منفی بودن این موضوع از این حیث است که این فرد فقط با وجوه ظاهری طرف مقابلش آشنا شده است که باید بداند واقعیت‌های زندگی، مناسبات کاری نیست.

والدین در زندگی مشترک تجاربی به دست آوردند و درکی در زندگی کسب می‌کنند که برای جوان این درک حاصل نشده است چون تجربه‌ یک زندگی مشترک را نداشته‌اند همچنین در گذشته پسرو دختر با یکدیگر ارتباط کمی داشتند ولی اکنون این امکان برای پسر و دختر وجود دارد که یکدیگر را در یک پروسه طولانی‌تری دیده و  از هم شناخت بیشتری به دست می‌آورند؛ در واقع به دلیل اینکه در گذشته ارتباط بین طرفین وجود نداشت، باعث می‌شد شناخت کاملی حاصل نشود و انتخاب همسر صرفاً والدین صورت گیرد که مشکلاتی به همراه داشت.

اسلام معتقد است که والدین در انتخاب همسر و تحکیم خانواده نقش بسیاری دارند و می‌توانند به عنوان یک حلقه واسطه و اول باشند که دو جوان را با هم آشنا و  معرفی می‌کنند؛ در واقع والدین بر اثر مناسبات خانوادگی و به واسطه شناختی که از روحیات فرزند دارند، یک فردی  را انتخاب می‌کنند. در واقع اگر خانواده بر نوع تعامل دو جوان نظارت داشته باشند تا شناخت بیشتری از هم پیدا کنند،دیگر شاهد ازدواج هایی در اثر هوا و هوس نیستیم.

نمی‌توانیم بگوییم در محیط کاری یا محیط درسی انتخاب‌ها درست است؛ بنابراین اگر دو جوان در کانون خانواده با هم آشنا شده  و حول یک ارتباط شرعی و با صیغة محرمیت شرعی با هم ارتباط داشتند، شاهد مشکلات کمتری هستیم ولی به طور کلی نباید گفت که انتخاب فقط از جانب خانواده باید صورت گیرد بلکه جوانان آخرین تصمیم را می‌گیرند.

 همچنین باید یک فاصله‌ای بین ازدواج و آشنایی اولیه به وجود بیاید که فرصت شناخت متقابل را به دو جوان دهد؛ بنابراین این راهکاری است که به نظر بنده ممکن است بتواند آسیب‌های انتخاب نادرست همسر و بنیان خانواده را  کاهش دهد.

تصمیم عاقلانه و زندگی عاشقانه

* سجادی: اگر پدر و مادر با فرزند همراه باشد و فرزند پدر و مادر را دوست و مشاور خود بداند به راحتی از مشکل زندگی‌اش عبور می‌کند و به درستی همسر خود را انتخاب می‌کند. چون می‌داند بهترین دوستش پدر و مادر است لذا بهترین انتخاب را می‌کند؛ هیچ وقت نباید فرزندان فقط خودشان تصمیم گیرند چون این تصمیم عجولانه و احساسی است و عاقلانه نیست.

اگر فرزندان می‌خواهند عقل به دنبال تصمیمشان باشد و  زندگی عاشقانه پایدار داشته باشند با نظارت والدین اقدامی را انجام دهند.

روز به روز آمار طلاق افزایش می‌یابد، زیرا عاقلانه تصمیم نگرفته است که در حقیقت اگر عاقلانه زندگی را آغاز کنند ولی عاشقانه ادامه دهند، این زندگی، زندگی موفقی است و لازمه‌ این امر این بوده است که پدر و مادر به عنوان حامی، مشوق و مشاور فرزند باشند که این موضوع با نزدیک شدن پدر و مادر به فرزند صورت می‌گیرد.

گفت و گو با انسیه آبشاری

ادامه دارد...

انتهای پیام/