فرهنگ و اندیشه ما ظرفیت تأسیس علم دینی را دارد/ نسبت علم و دین در جامعه ما مخدوش است
- اخبار فرهنگی
- 28 آبان 1392 - 17:52
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، دومین روز از همایش «فلسفه برای علم، هنر و زندگی» امروز 28 آبانماه با سخنرانی حسن میانداری عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، محمدرضا سعیدآبادی دبیر کل کمیسیون ملی یونسکو در ایران و خسرو باقری استاد ممتاز دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران و با استقبال گسترده دانشجویان و علاقهمندان در تالار فردوسی دانشگاه تهران برگزار شد.
خسرو باقری، عضو هیئت علمی دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران یکی از سخنرانان این مراسم بود که با موضوع نسبت فلسفه و زیستشناسی به ارائه سخن پرداخت و گفت: فلسفه و روانشناسی (به معنای تجربی امروز خود) تعاریف مختلفی دارند و در بررسی رابطه فلسفه و روانشناسی میتواند نسبتهای چندگانه ایجاد شود.
وی گفت: گاهی از فلسفه در مقابل علم سخن میگوییم و اینجا نسبت خاصی بین فلسفه و علم ایجاد میشود. فلسفه هم به معنای نظرورزی میتواند با علم روانشناسی نسبت داشته باشد و هم در معنای تحلیل نیز میتواند با روانشناسی مرتبط باشد. نسبت دیگر آن است که علم را در فلسفه بیابیم و ببینیم. همچنان که مثلا نیچه یکی از فیلسوفانی است که بحثهای روانشناسی مطرح کرده و تاثیرات زیادی بر فروید گذاشته است.
باقری اضافه کرد: نوع سوم رابطه فلسفه و روانشناسی این است که ما فلسفه را در علم قرار دهیم؛ همچنان که کواین به خاطر اصالتی که برای علم تجربی قائل است، تقابل فلسفه و علم را رد میکند و فلسفه را داخل علم قرار میدهد. کواین وحدتگراست و تقابل را نمیپذیرد و یکی از دیدگاههایی که او بر روی آن اصرار دارد این است که اپیستمولوژی در علوم طبیعی بحث شود.
استاد دانشگاه تهران در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه روانشناس پیشفرضهای خود را از فلسفه وام میگیرد و از طریق آنها علم خود را پیش میبرد، عنوان کرد: فلسفه و تعلیم و تربیت نیز مستقیما باهم ارتباط دارند و سابقه ارتباط این دو به دهه 20 و 30 قرن بیستم از زمان جاندیوئی برمیگردد. اگر فلسفه را به معنی تحلیل بگیریم فیلسوف به قول ویتگنشتاین با عنوان درمانگر فکری که در محیطهای آلوده تعلیم و تربیت حاضر میشود.
وی ادامه داد: فیلسوف تحلیلی از سوی دیگر باید پارادوکس تربیت را حل کند. از سویی محیط تربیت محیط رشد کودکان است و از سوی دیگر مربیان و پدر و مادر کودکان را در آداب و عادات و محدودههای خود زندانی میکنند؛ چرا که آنان تربیت را شبیهسازی میدانند و فیلسوفان تعلیم و تربیت باید این تناقضها را حل کنند. اگر فلسفه را به معنای نظرورزی هم در نظر بگیریم آنگاه ارتباطش با تعلیم و تربیت به گونهای دیگر خواهد شد.
استاد دانشگاه تهران در بخش دیگری از سخنان خود به بررسی وجوه مختلف ارتباط فلسفه و روانشناسی و فلسفه و تعلیم و تربیت و تشریح این وجوه با مثالهای متعدد پرداخت.
باقری در پایان این مراسم و در پاسخ به سوال یکی از حضار مبنی بر امکان تاسیس علم دینی در جامعه ما و به خصوص روانشناسی اسلامی گفت: نسبت علم و دین در جامعه ما مخدوش است و اغلب افراد ذهنیت درستی از چیستی علم و دین ندارند. نسخههای مختلفی از علم دینی در جامعه ما مطرح شده است؛ من به نسخهای از علم دینی اعتقاد دارم، اما اتفاقا نسخههای مورد انتقاد، امروز بیشتر مورد بحث و گفتوگو هستند.
وی گفت: در تاسیس چنین دانشی باید بیندیشیم که چگونه یک روانشناسی علمی میتواند به وجود بیاید که هم جنبه علمی آن حفظ شود و هم نقض اقتضائات دینی نشود. ما راه را درست نرفتیم و باید مطالعه محققانهای برای شناسایی بنبستها انجام شود.
استاد برجسته روانشناسی دانشگاه تهران در پاسخ به سوال دیگر مرتبط با همین مضمون تصریح کرد: به نظر من در فضای فکر و اندیشه اسلامی جا برای تاسیس روانشناسی اسلامی وجود دارد، اما متاسفانه ما در حوزه علوم انسانی در نقطه صفر هستیم و نمیدانیم که علوم انسانی که از جامعه ما بجوشد چگونه خواهد بود. هم فرهنگ و هم فلسفه ما برای ابتنای این علوم توانمند هستند. اما نکته مهم آن است که باید روانشناسیای بسازیم که روانشناسان جهان آن را به عنوان یکی از رویکردهای این عرصه به رسمیت بشناسند.
انتهای پیام/