شفافیت بیشتر، کلید رسیدن به توافق هسته‌ای بود

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از اندیشکده مؤسسه واشنگتن، کارشناس این اندیشکده ضمن بررسی موضوع مذاکرات، اهداف هسته‌ای ایران و منطق استراتژیک تهران در مذاکرات به این نتیجه می‌رسد که ایران خواهان ادامه برنامه هسته‌ای خود با درجه‌ای از ابهام است.

جای هیچ تعجبی نیست که مذاکرات دو هفته پیش بین ایران و 1+5 در ژنو بدون توافق اعتماد ساز موقتی به پایان رسید؛ این مسئله ظاهراً به این دلیل است که جمهوری اسلامی نمی‌تواند پیش نویس توافق اصلاح شده‌ای را بپذیرد که «حق غنی سازی» او را به رسمیت نشناخته است. مذاکرات با ایران همیشه از امور دشوار و طولانی بوده است و در این مورد، این امر با اختلافات میان فرانسه و سایر اعضای 1+5 شدیدتر از پیش شد. تهران امیدوار است از مذاکرات برای تأیید، اگر نه قانونی ساختن، موضع خود به عنوان دولتی در آستانه هسته‌ای شدن استفاده کند، در حالیکه میزانی از ابهام را در رابطه با توانمندی‌های واقعی خود حفظ می‌کند و این پیامدی است که بعید است، یا حداقل نباید، 1+5 با آن موافقت کند؛ این واقعیتی است که دیپلماسی با ایران را بسیار پیچیده‌تر می‌کند. اگر دیپلماسی هسته‌ای با ایران به نتیجه برسد، یافتن راهی از میان این پیچیدگی کلید حل مسئله خواهد بود.

 

موضوع مذاکرات

هرچند دیپلمات‌های ایران همچنان تأکید می‌کنند که علاقه جمهوری اسلامی به تکنولوژی هسته‌ای عمدتاً از تمایل به تولید انرژی پاک نشأت می‌گیرد، اما می‌توان با استفاده از نمودار داده‌هایی که در وب سایت رهبر انقلاب ایران منتشر شده و تفکر ایشان را نسبت به این مسئله شرح می‌دهد، به درک بهتری از عوامل مؤثر در برنامه هسته‌ای آن رسید.

براساس تحلیلی محتوایی از 44 سخنرانی آقای خامنه‌ای در مورد این موضوع از سال 2004، چندین دستاورد مهم از سیاست گذاری ایران در «مقاومت هسته‌ای» مشخص می‌گردد. دو مورد مربوط به تولید الکتریسیته و رهایی ایران از صادرات نفت می‌شود؛ اما ده مورد باقیمانده توضیح می‌دهد که چگونه برنامه هسته‌ای به استقلال ایران کمک کرده و آن را قادر می‌سازد تا در مقابل تلاش‌های غرب برای ضعیف و عقب مانده نگه داشتن جهان اسلام ایستادگی کند و قدرت، منزلت و نفوذ جمهوری اسلامی را در جهان اسلام و فراتر از آن بهبود بخشد. این نمودار اطلاعاتی آشکار می‌سازد که نظام ایران برنامه هسته‌ای را عاملی مهم برای آینده کشور به عنوان قدرت بلند پرواز و بزرگ منطقه‌ای در نظر می‌گیرد.

در واقع، برنامه هسته‌ای ایران نسبتاً ارتباط کمی با استفاده صلح آمیز از انرژی هسته‌ای دارد. روی هم رفته، ایران تنها یک کارخانه قدرت هسته‌ای ساخته است، که به طور نامنظم فعالیت کرده است، و نیز سرمایه گذاری اندکی در زیرساخت مورد نیاز برای یک برنامه انرژی هسته‌ای واجد شرایط نموده است. در عوض، برنامه هسته‌ای آن بیشتر به موقعیت ایران در جهان مربوط می‌شود، و در حالیکه مذاکرات هسته‌ای در مورد درجه‌ای از ابهام هسته‌ای هستند، یعنی نزدیکی به بمب، اما جامعه بین‌المللی خواهان مدارا با جمهوری اسلامی است. البته، نباید هیچ وهم و خیالی در رابطه با آن وجود داشته باشد.

 

اهداف برنامه هسته‌ای تهران

این روایت از تمایلات هسته‌ای ایران از اقدامات این کشور نشأت گرفته است، که بینش‌های مهمی را در مورد استراتژی هسته‌ای آن در اختیار قرار می‌دهند. فعالیت تحقیقات و گسترش تسلیحاتی ایران در گذشته، همانطور که توسط آژانس انرژی هسته‌ای به آن استناد شد، و ساخت تجهیزات زیرزمینی مخفی در نطنز، که وجود آن در سال 2002 فاش شد، حاکی از آن است که ایران در حال پیگیری یک برنامه هسته‌ای مخفی و موازی در آن زمان بوده است. اگر تهران توانسته است به طور مخفیانه بمبی بسازد بدون اینکه کشف شود، که احتمالاً این کار را انجام داده است، این توانمندی را تنها در صورت وقوع بحران یا جنگ رو نمایی می‌کند. در این مورد می‌توان به آفریقای جنوبی اشاره کرد که به طور مخفیانه تعدادی از دستگاه‌های هسته‌ای را تا اواخر دهه 1980 تولید کرده بود و قصد داشت آنها را مخفی نگاه دارد. تنها با پایان دوره تبعیض نژادی بود که نقاب از رخ این برنامه برداشته شد.

اهداف تهران در مذاکرات اولیه با ای‌یو3، که به دنبال افشای نطنز آغاز شد، عبارت بود از: کاهش فشار، جلوگیری از اقدام نظامی پیشگیرانه، با این اعتقاد که مادامی که گفتگوها با غرب ادامه دارد حمله نظامی صورت نمی‌گیرد، و خرید زمان به منظور تکمیل تأسیسات حیاتی مورد نیاز برای ایجاد میانبر هسته‌ای.

ایران پس از آن تلاش کرد تا تأسیسات غنی سازی زیرزمینی مخفی دیگری را در فردو بنا کند، که وجود آن در سال 2009 توسط آمریکا فاش شد. با دوبار تلاش، تهران شاید به این نتیجه رسیده است که برنامه مخفی موازی در حال حاضر گزینه قابل دوامی نیست، هرچند دلایل و قراینی وجود دارد مبنی بر اینکه برخی فعالیت‌های توسعه و تحقیقات تسلیحاتی ادامه دارد. البته، علیرغم اینکه تهران در نوامبر 2009 اعلان کرد که قرار است ده کارخانه زیرزمینی دیگر مانند فردو بسازد، هیچ علامت مشخصی وجود ندارد که نشان دهد تهران در حال ساخت تأسیسات مخفی در جای دیگری است. در واقع، در حالیکه مذاکرات سطح بالا در جریان است، این کار نهایت بی احتیاطی است.

با این حساب، هدف تهران احتمالاً ادامه گسترش و ترفیع زیرساخت هسته‌ای خود است تا اینکه اگر تصمیم به ساخت بمب گرفت، زیرساخت هسته‌ای آن به قدری گسترده، پراکنده و سخت شده باشد که دیگر حمله‌ای مؤثر از طرف آمریکا یا اسرائیل ممکن نباشد. چنین برنامه هسته‌ای ضد بمبی ایران را به دولتی در آستانه هسته‌ای شدن با توانمندی میانبر زدن سریع تبدیل می‌کند، و اگر ایران درنهایت، خروج از معاهده منع گسترش تسلیحات هسته‌ای را انتخاب کند، عملاً امکان دستیابی به «بازدارندگی هسته‌ای بدون بمب» یا با بمب را برای آن فراهم می‌کند؛ آن وقت، آمریکا و سایرین در هر زمانی که بحرانی در مورد ایران پیش بیاید به آهستگی قدم برمی‌دارند مبادا که ایران از گزینه هسته‌ای خود استفاده کند.

 

منطق استراتژیک دیپلماسی هسته‌ای تهران

خطوط قرمز هسته ای ایران با دقت برای پیشبرد این هدف طراحی شده‌اند. مهمترین آنها مقاومت تهران بر سر این مسئله است که 1+5 حق مسلم غنی سازی او را به رسمیت بشناسد که در مورد حق مسلم برای گسترش تحقیقات، تولید و استفاده انرژی هسته‌ای برای مقاصد صلح آمیز سخن می‌گوید؛ اما چنین حقی به طور رسمی در معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای وجود ندارد. به رسمیت شناختن چنین حقی برای غنی سازی به تلاش‌های ایران برای توسعه توانمندی‌های پیشرفته غنی سازی و ذخایر انبوه اورانیوم غنی شده مشروعیت می‌بخشد. این مسئله همچنین می‌تواند تلاش‌های جهانی منع گسترش را با توسعه تکنولوژی‌های غنی سازی در کشورهایی مانند امارات متحد عربی، که تاکنون از چنین توانایی‌ای اجتناب کرده‌اند، تحلیل برد.

محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در آخر هفته گذشته اظهار کرد که نه تنها ما چنین در نظر داریم که حق ایران برای غنی سازی یک حق غیر قابل انکار است، بلکه نیازی هم نمی‌بینیم که این حق به عنوان یک «حق» به رسمیت شناخته شود؛ چرا که این یک حق مسلم است و تمام کشورها باید به آن احترام بگذارند. اما این اظهارات اصل مسئله را عوض نمی‌کند که هرگونه تصمیمی از طرف گروه 1+5 مبنی بر موافقت با توانمندی غنی سازی ایران، از طرف تهران به عنوان تصدیق ضمنی چنین حقی تعبیر خواهد شد.

در حالیکه ایران در گذشته این تمایل خود را برای تسلیم بخشی از ذخایر اورانیوم غنی سازی شده خود در عوض سوخت راکتور بیان کرده است، اما قبل از دور اخیر مذاکرات در ژنو، عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه، این تقاضا را که ایران ذخایر اورانیوم غنی سازی شده خود را به خارج ارسال کند، رد کرده و اعلان کرد که ما راجع به شکل، مقدار و سطوح مختلف غنی سازی وارد مذاکره خواهیم شد، اما ارسال مواد هسته‌ای به خارج از کشور خط قرمز ما است. بنابراین، ایران احتمالاً بر حفظ ذخایر اورانیوم غنی شده خود پافشاری خواهد کرد؛ و این یکی از اجزای ضروری برای هرگونه تلاش به منظور دستیابی به توانمندی مخفی میانبر زدن است.

مقامات ایرانی همچنین اشاره کرده‌اند که جمهوری اسلامی ممکن است با محدودیت‌هایی بر تعداد سانتریفیوژ‌ها و سطح غنی سازی موافقت کند. به هر حال، بعید است محدودیت‌هایی را بر نوع و کیفیت سانتریفیوژ‌هایی که به خط کرده است، بپذیرد. در نقاط دیگر دنیا سانتریفیوژ‌هایی وجود دارد که چند صد برابر سانتریفیوژ‌های ایران کارایی دارند و ممکن است ایران قصد داشته باشد که نهایتاً چنین دستگاه‌های پیشرفته‌ای تولید کند. این اقدام ایران را قادر می‌سازد تا هرگونه محدودیتی را که بر تعداد سانتریفیوژ‌ها پذیرفته است، با جانشین کردن کیفیت به جای کمیت جبران کند. اگر ایران سانتریفیوژ‌های کارآمد بیشتری را گسترش دهد، بسیار آسان‌تر می‌تواند تأسیسات مخفی کوچک و غیر قابل کشف غنی سازی احداث کند.

برای کاهش چنین نگرانی‌هایی، رئیس جمهور حسن روحانی «شفافیت بیشتر» را به عنوان اقدامی اعتماد ساز پیشنهاد داده است، اگرچه سایر مقامات از جمله علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی، این مسئله را با یک اخطار مطرح کرده‌اند که تمام فعالیت‌های نظارتی باید با آیین نامه‌های بین‌المللی، قوانین و معاهدات سازگاری داشته باشد و توسط مجلس ایران به تصویب برسد. بنابراین، در حالیکه ایران ممکن است بالاخره با اجرای پروتکل الحاقی آژانس انرژی اتمی، که بسیاری از بازرسان سابق هسته‌ای آن را ناکافی خوانده‌اند، موافقت کند، اما بعید است ترتیبات نظارتی مناسب‌تر و سرزده‌ای را بپذیرد که در چشم آن، نشان از معیار دوگانه تبعیض آمیز در قبال ایران دارد. این موضع، موضع دیرینه ایران در مورد ترتیبات نظارتی در مذاکرات کنترل تسلیحات گذشته بوده است. اگر یک نظام نظارتی تنها این مقدار شفافیت را فراهم کند که نشان دهد ایران با چه سرعتی می‌تواند معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای را دور بزند، و تا حدی شفافیت سازی نکند که خروج از معاهده بلافاصله کشف و در نتیجه متوقف شود، به جای اینکه اعتماد سازی کند، اعتماد را تحلیل می‌برد؛ به هر حال این نوع نظام، هدف ایران را مبنی بر بیشتر شناخته شدن به عنوان دولتی در آستانه هسته‌ای پیش می‌برد.

عجیب آنکه مسئله‌ای وجود دارد که تقریباً هرگز مورد اشاره قرار نگرفته و پتانسیل بالایی برای تحلیل معامله هسته‌ای دارد و آن امتناع تهران از همکاری با تلاش‌های آژانس انرژی اتمی برای بررسی ابعاد نظامی احتمالی در برنامه هسته‌ای ایران است. تهران به عنوان جایگزینی برای همکاری در مورد این مسئله، بارها پیشنهاداتی را در مورد شفافیت نه چندان زیاد در رابطه با فعالیت‌های هسته‌ای جاری خود عرضه داشته و راجع به ترک هرگونه منافع در سلاح‌های هسته‌ای اظهاراتی کرده است؛ مانند فتوای رهبر انقلاب در مورد انرژی هسته‌ای. تشخیص دلیل این امر کار دشواری نیست؛ هرگونه تأیید از طرف ایران مبنی بر داشتن برنامه سلاح‌های هسته‌ای، روایت هسته‌ای ایران را، که با دقت فراوان آن را تنظیم کرده است، به باد می‌دهد؛ این روایت عبارت است از این که ادعاها در مورد برنامه سلاح‌های هسته‌ای ایران بخشی از توطئه آمریکایی- صهیونیستی است تا ایران را در انزوا و جهان اسلام را در مقابل غرب، ضعیف و ناتوان نگه دارند.

برای کشوری که یکسره به دنبال پنهان کاری و حفظ ظاهر است، اعتراف به این که نگرانی‌های جامعه بین‌الملل بی مورد نبوده است و به تبع آن، رها کردن روایت هسته‌ای خود، انفجار ویرانگری خواهد بود. این مسئله، دستیابی به معامله را سخت‌تر می‌کند، هرچند تصور یک معامله معتبر و بادوام بدون حل این مسئله دشوار است. هر معامله‌ای که کار شکنی ایرانی‌ها را در گذشته نادیده بگیرد، تنها کار شکنی بیشتر آنها را در آینده موجب خواهد شد.

 

نتیجه گیری

بنابر تمامی این دلایل، وفق دادن الزامات یک توافق معتبر و بادوام، یعنی صداقت در رابطه با فعالیت‌های هسته‌ای سابق، شفافیت سازی واقعی در مورد فعالیت‌های فعلی و آتی و محدودیت‌های مؤثر بر غنی سازی و باز فرآوری، با هدف جمهوری اسلامی مبنی بر تصدیق موقعیت آن به عنوان دولتی در آستانه هسته‌ای شدن بسیار دشوار خواهد بود؛ در حالیکه مقداری ابهام در مورد توانمندی‌های آن باقی است. ایران نیز برای دستیابی به چنین توافقی، نرمش قهرمانانه بیشتری به کار خواهد گرفت. ایران نیز برای اینکه به درستی به هدف انرژی هسته‌ای برای مقاصد صلح آمیز برسد، باید تعهد پر طمطراق خود را به این هدف، با عمل ثابت کند.

انتهای پیام/