زنگهای هشدار حاشیهنشینی مشهد برای چه کسی به صدا درمیآید؟
- اخبار استانها
- 11 آذر 1392 - 15:11
به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهد مقدس، اگر اخبار شهر مشهد را پیگیری کرده باشید حتما واژه سکونتگاههای غیر رسمی و معضل حاشیه نشینی را زیاد شنیدهاید، واژهای که بسیاری از کارشناسان و جامعه شناسان آن را مهمترین عامل بروز و افزایش معضلات فرهنگی، اجتماعی و از همه مهمتر نبود امنیت میدانند، حواشی که امروز به دلیل گستره محیطی وارد متن شهر مشهد شده است و بسیاری از مشکلات و معضلات را به دلیل وجود آنها و ظهور این سکونتگاهها و حاشیهها میدانند.
تعدادشان در شهر مشهد کم نیست، از انتهای طبرسی و شهرک صابر، نوده، ابراهیم آباد، ده رود، انتهای شهرک باهنر. جمعیت افراد ساکن در این مناطق هم کم نیست هر چند امکانات در این مناطق به نسبت متن شهر بسیار محدود است اما ساکنان این حاشیهها تنها دلخوشیشان داشتن یک سقف است و بس.
در سالهای گذشته پیرامون بحث حاشیه نشینی و سکونتگاههای غیرقانونی در مشهد صحبتهای زیادی به میان آمد اما تا به امروز هیچ تصمیم قاطعی در این مورد نه تنها در مشهد بلکه در کشور گرفته نشده است، به گونه ای که حاشیه نشینان و صاحبان سکونتگاههای غیر قانونی نیز نمیدانند باید از دولت و مدیریت شهری خود مطالبه گر امکانات باشند یا محکوم به تخلفی که از سر ناچاری مرتکب آن شدهاند.
پلان اول
حل معضل حاشیهنشینی تکلیف شهرداری نیست
با این اوصاف سید صولت مرتضوی، شهردار جدید مشهد در آغازین روزهای حضور خود درباره بافتهای حاشیهای مشهد و سکونتگاههای غیر رسمی مشهد گفت: به دلیل وجود شکاف طبقاتی سالهاست که جمعیت بافتهای حاشیهای مشهد رو به افزایش است و امروزه به یک مشکل جدی برای شهر تبدیل شده است، علت ایجاد بافتهای حاشیهای در شهرها ضعف در برنامهریزی است، دولت، شهرداریها و همگان باید با کمک یگدیگر مسکن مقاوم و مناسب بسازند، اگر تمهیدات لازم به منظور ساخت سرپناه برای مردم فراهم نشود طبیعی است که مردم به سمت سکونتگاههای غیر رسمی سوق پیدا میکنند.
البته حل این مشکل تکلیف شهرداری نیست بلکه به استناد قوانین، نوسازی و بهسازی از جمله وظایف کلان دولت به شمار میرود اما شهرداری به عنوان خادم مردم این آمادگی را دارد تا تمام توان خود را برای حل مشکل به کار گیرد که ایجاد پلیس ساختمان برای جلوگیری از ساخت و ساز غیر مجاز در این نواحی یکی از اقدامات شهرداری محسوب میشود.
حاشیهنشینان مشهد در بافت شهری جذب شدند
سیدوحید موسویان، مدیرکل امور فرهنگی زائران استانداری خراسانرضوی نیز اظهار کرد: آمار دقیق حاشیهنشینی در مشهد باید براساس تجزیه و تحلیل اعلام شود و این امر مستلزم این است که ابتدا حاشیهنشینی و حاشیهنشین را تعریف کنیم، مواجهه با حاشیهنشینی نباید براساس حدس و گمانهزنی انجام شود، اما مسئله مهم این است که در مشهد، مشکل غلبه حاشیهنشینان بر بافت شهری وجود ندارد، زیرا در حال حاضر بسیاری از این حاشیهنشینان در بافت شهری جذب شدهاند.جذب لایههای حاشیهنشین در بافت شهری، از طریق ارتقای خدمات فرهنگی و عمرانی انجام شده و در این مناطق حاشیهنشینی جدیدی رشد نکرده است.
وی افزود: نگاه به حاشیهنشینی باید به صورت یک آسیب اجتماعی باشد، بنابراین برنامهای با عنوان «طلیعه مودت» از سوی دفتر امور اجتماعی استانداری خراسانرضوی پیشبینی شده بود که هدف آن، کاهش آسیبهای اجتماعی خانوادههای آسیبپذیر در مناطق حاشیهنشین مشهد است.این برنامه در واقع، یک طرح فرهنگی است و مهمترین بخش آن، اردوهای فرهنگی برای خانوادههای حاشیهنشین است و در اجرای آن، وزارت کشور و همچنین کمیته امداد، دفتر امور اجتماعی استانداری خراسانرضوی را کمک میکنند. البته این طرح، تنها به مشهد اختصاص ندارد و در سطح استان خراسانرضوی مانند مناطق حاشیهنشین سبزوار و تربتحیدریه نیز اجرا میشود.
پلان دوم: اما شهروندان ...
مهاجرت ناشی از بیکاری عامل اصلی حاشیهنشینی است
حسین کهندل بازنشسته فرهنگی میگوید: در سالهای گذشته مهاجرتهای زیادی از روستاها به شهرها و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ شکل گرفته است که این موضوع میتواند یکی از مهمترین علل بروز حاشیه نشینی و وجود سکونتگاههای غیر رسمی باشد چرا که افرادی که مهاجرت میکنند نه تنها سرپناهی در شهرهای بزرگ ندارند بلکه فاقد شغل هستند و از این رو به حاشیه نشینی روی میآورند.
وی میگوید: البته مهمترین علل سکونتگاههای غیر رسمی و گسترش حاشیه نشینی در شهری مثل مشهد بیکاری است، ما در مشهد مهاجرین افغانی و پاکستانی و حتی عراقی داریم که بیشتر آنها در سکونتگاههای غیر رسمی زندگی میکنند و به دلیل نداشتن شغل و درآمد مجبورند در این مناطق ساکن شوند، از طرفی این مناطق محیط امنی برای این مهاجرین است چرا که بسیاری از آنها غیر قانونی وارد ایران شدهاند و از آنجایی که نظارت در مناطق حاشیه نشین کمتر است، بنابراین در این مناطق اقدام به ساخت خانه کردهاند.
مسکن مهر از حاشیهنشینی جلوگیری میکند
محمد رضا قدیری، یکی از بنگاه داران مشهدی میگوید: حاشیه نشینی علتهای زیادی دارد که مهمترین ان فقر و کمبود درامد است بسیاری از افراد برای داشتن زندگی بهتر از روستاها به مشهد می آیند غافل از اینکه گرانی و در آمد پائین و از طرفی نبود اشتغال سبب میشود نتوانند در شهر مشهد زندگی کنند و از آنجا که روی بازگشت به شهر و روستای خود را ندارند اقدام به ساخت و ساز در حاشیه شهر مشهد میکنند، گسترش این روند و نبود نظارت سبب شده است شهر مشهد روز به روز گسترش یابد و از طرفی سیمای شهر نیز نازیبا شود.
وی میگوید: ایجاد شهرهایی مانند گلبهار و بینالود در اطراف مشهد میتواند از بروز حاشیه نشینی جلوگیری کند و از گسترش شهر مشهد بکاهد زمانی شهر مشهد تا وکیل آباد گسترش پیدا کرده بود اما در حال حاضر الهیه، مجیدیه، امیریه، طوس، صابر، نوده همه جزئی از شهر مشهد شدهاند بسیاری از سکونتگاههای غیر رسمی هم هستند که هنوز جزو شهر مشهد محسوب نمیشوند اما باید در نظر گرفت هر چه شهر بزرگتر شود امکانات بیشتری نیاز است در حالی که ما هنوز در هسته مرکزی شهر مشهد با کمبود بسیاری از امکانات مواجه هستیم.
آسیبهای اجتماعی، مهمترین معضل سکونتگاههای غیررسمی
فرشته عطایی، دانشجوی جامعه شناسی میگوید: مهمترین مشکل و آسیبی که حاشیه نشینی و سکونتگاههای غیر رسمی به شهر وارد میکنند جدا از نازیبایی شهری و صرف امکانات بحث آسیبهای اجتماعی است چرا که بیشتر جرائم در این مناطق شکل میگیرد، بیشتر کیف قاپیها، دزدیها و نزاعهایی که در سطح شهر شکل میگیرد ریشه بانیان آنها به همین سکونتگاهها بر میگردد.
وی میافزاید: بیشتر معتادان و قاچاقچیان مواد مخدر در این مکانها کمین دارند چرا که نظارتی در این نقاط شکل نمیگیرد، اگر مدیریت شهری و مسئولان امروز از ایجاد این سکونتگاهها جلوگیری نکنند با گسترش بی رویهای که پدیده حاشیه نشینی در مشهد شکل گرفته است شاید در آینده مشهد تبدیل به جزیرهای در دل این سکونتگاهها شود، مانند قلعه آبکوهی که امروز در دل شهر مشهد قرار گرفته است و با این روند حاشیهها و سکونتگاههای غیر رسمی در آینده تبدیل به متن شهر میشوند.
پلان سوم
مردم ساکن سکونتگاههای غیررسمی چه میگویند؟
احمد که تبعهای افغانی است و در شهرک صابر ساکن است میگوید: سه سال است که بیکار هستم و چون افغانی هستم نمیتوانم جایی کار کنم، از طرفی کارت اشتغال هم ندارم چون غیر قانونی وارد ایران شدهام ، 6 فرزند دارم که همه آنها دست فروشی میکنند و خودم نیز با یکی از دوستانم که افغانی است اما وضعیتش بهتر از من است گاهی در جمعه بازار مهرآباد جنسهای دست دوم میفروشیم.
وی ادامه میدهد: تنها امیدمان برای زندگی در ایران داشتن یک خانه 40 متری است که زمین آن را از یکی از دوستان خریدم اما به دلیل نداشتن پول کافی و سرمایه و شغل هنوز نتوانستهام آن را کامل بسازم هر چند خانه ما به شهر دور است و بچهها مجبورند هر روز راه زیادی را طی کنند اما از زندگی در کنار خیابانها و پارکها بهتر است.
از وی درباره زندگی در افغانستان میپرسم که در جوابم میگوید: در افغانستان هم بیکار بودم و به امید داشتن یک شغل مناسب به ایران آمدم چون بسیاری از دوستانم در حال حاضر در ایران هستند و از زندگیشان رضایت دارند در افغانستان امکانات نیست و نمیتوان مثل ایران در آنجا پول در آورد.
مهسا دختر جوانی است که با داشتن 17 سال سن دو تا بچه کوچک دارد. وی میگوید: پدر و مادرم هر دو معتاد بودند و من به زور با یک مرد بزرگتر از خودم ازدواج کردم اما بعد چند سال شوهرم مرا با دو بچه قد و نیم قد ترک کرد بعد هم چون پولی برای پرداخت کرایه نداشتم صاحبخانه اساسم را بیرون ریخت و من هم که در به در کوچه و خیابان بودم با یک فالگیر آشنا شدم و سر از اینجا در آوردم و با یکی دو تا از خانمهای همین جا ضایعات و نان خشک جمع میکنیم و میفروشیم.
وی میگوید: اگر داشتم که از شهر به اینجا نمی آمدم، من اصلا وضعیت خوبی نداشتم مجبور بودم بچههایم را از بی خانمانی و گرسنگی و سرما نجات دهم اکثر کسانی که اینجا زندگی میکنند به دلیل مشکلات و نداشتن کار و بی پولی و نداشتن کرایه خانه در اینجا برای خودشان یک الونک و سرپناه درست کردهاند اگر این خانهها را خراب کنند و از ما بگیرند ما باید در پارک چادر بزنیم و کنار خیابان بخوابیم.
پلان چهارم
تأثیر حاشیهنشینها بر امنیت شهری
علی مدرسی، استاد دانشگاه و جامعه شناس در این باره میگوید: با توجه به شرایط فوق، حاشیهنشینها جزو مناطق مستعد ارتکاب جرم هستند، فقدان نظارت امنیتی کافی وجود تعداد زیادی افراد نیازمند و بیکار، سطح پائین سواد، فقدان روشنایی کافی در معابر و وضعیت جغرافیایی بعضی مناطق همه سبب میشود مجرمان به راحتی در آنجا پناه گیرند و تا زمانی که این عوامل زمینهساز وجود داشته باشد این مناطق بالقوه جرمخیز میمانند، جوانان حاشیهنشین با فرهنگ ویژه روزها عازم مرکز شهر میشوند تا کاری دست و پا کنند، با توجه به فقدان تخصص و آموزش کافی، به کار دستفروشی، پهن کردن بساط، سیگار فروشی،کار در میدان تره بار میپردازند و به این ترتیب به صورت زائده فعالیتهای شهری در میآیند، این مشاغل غیر تخصصی و زائد خود به عنوان یک عامل سوق دهنده به سوی جرم عمل میکنند.
این استاد دانشگاه میافزاید: حاشیهنشینی و جرم پیوند نزدیکی باهم دارند و در تحقیقات متعددی به نقش مهاجرت به عنوان عامل بنیادین شکلگیری حاشیهنشینی تأکید شده است، حاشیهنشینی را به معنای عام شامل تمام کسانی میداند که در محدوده اقتصادی شهر ساکن هستند ولی جذب اقتصاد شهری نشدهاند و در کشورهای در حال توسعه، به محلات فقیرنشینی اطلاق میشود که اطراف شهرهای بزرگ به وجود آمده و ساکنان این مناطق به علل گوناگون نتوانستهاند جذب نظام اقتصادی، اجتماعی شهرشده و از امکانات و خدمات شهری و نه شکل و شمایل روستاها را دارا هستند، یکی از مسائل مهمی که حاشیهنشینی برای شهرهای بزرگ فراهم آورده است تهدید امنیت انسانها است، آمار نشان میدهد که اکثر جرائم اتفاق افتاده در شهر تهران توسط افرادی صورت گرفته که در حاشیهها زندگی میکردند، به طور کلی ساختار مناطق حاشیهای به گونهای است که گروهها و باندهای مافیایی با حضور در آنجا میتوانند به فعالیت نابهنجار خود بپردازند، همچنین بخش اعظم جرائم و تخلفات اعم از سرقت، فروش مواد مخدر، فحشا، نزاع و درگیری در این مناطق صورت میگیرد، نداشتن اشتغال، وضعیت کاری بد و به طبع نداشتن درآمد ثابت برای گذران زندگی، سطح مواد پایین، باروری بالا سبب میشود فرد حاشیهنشین برای گذران زندگی خود و خانوادهاش به خلاف روی آورد که عمده مشاغل این افراد، مشاغل کاذب، ناپایدار و یا مشاغلی نیمه خصوصی و یا فاقد تخصص لازم هستند، مشاغلی مانند کارگران ساختمانی، دستفروشی و دورهگردی در معابر و خیابانها، سیگارفروشی، جمعآوری ضایعات، نان خشکفروشی، جوشکاری،گچکاری،مسافرکشی و مشاغل مشابه از مهمترین راههای کسب درآمد ساکنین است.
فلاش بک: کمیتهای که فراموش شد
خرداد 1385، غلامعلی حدادعادل، رئیس وقت مجلس شورای اسلامی، از تشکیل کمیته ویژهای برای مطالعه و بررسی اقدامات انجام شده پیرامون پدیده حاشیه نشینی در شهرهای بزرگ سخن گفت و وعده داد این کمیته بزودی راهکاری برای حل بحران حاشیه نشینی در کشور ارائه دهد.
وی حاشیه نشینی را پدیدهای مربوط به اسکان نامناسب در سکونتگاههای بسیاری از کشورهای در حال توسعه و عقب مانده عنوان کرده و گفته بود: هرچند در کشور ما اوایل انقلاب اقدامات خوبی برای جمع آوری حلبی آبادها و گود نشینهای اطراف تهران انجام شد اما با این حال در طول سالهای گذشته مهاجرتی بی رویه از روستاها به سمت شهرهای بزرگ دیده میشود، به طوری که طــبق آمار 15 درصد جمعیت کلانشهرها مشمول تعریف حاشیه نشینی می شود که این رقم بین 8 تا 9 درصد از جمعیت کل کشور را تشکیل میدهد.
سرانجام با پیگیری و تاکید مجلسیها این کمیته تشکیل شد اما تمام جلسات و بررسیهای کارشناسی مطرح شده در آن، حاصلی جز افزایش روزافزون آمار حاشیـــه نشینان در 32 شهر کشور و از همه مهمتر، پایتخت در برنداشت.
در واقع هر چند این کمیته در روزهای نخست با وعده کنترل مهاجرت به شهرهای بزرگ و افزایش معضل حاشیه نشینی در آنها با جدیت کار خود را آغاز کرد اما به مرور زمان کارکرد خود را از دست داد، به گونه ای که حالا با گذشت 6 سال از فعالیتهای این کمیته از اقداماتی که تاکنون در این زمینه انجام شده، کمتر سخنی به میان می آید.
پروژه ساماندهی مناطق حاشیه نشین کشور آنچنان کند به حرکت لاک پشت وار خود ادامه میدهد که نمیتوان حداقل تا 10 سال آینده به اتمام این پروژه امیدوار بود.
حاشیه نشینی و افزایش وقوع جرایم در حاشیهها و سکونتگاههای غیر رسمی کشور به تدریج در حال جای گرفتن در لیست سیاه معضلات کلانشهرهای کشورمان است و این نگرانی وجود دارد که در آیندهای نه چندان دور، آسیب های اجتماعی مبتلا به آن جامعه را تحت الشعاع قرار دهد اما هنوز مسئولان و متولیان، زنگ خطر آسیبهای اجتماعی ناشی از رشد خزنده پدیده حاشیه نشینی در اطراف شهرهای بزرگ را آنچنان که باید، جدی نگرفته و برای آن راهکار مناسبی ارائه نکردهاند.
به نظر میرسد تا زمانی که عزم جدی از سوی تمام دستگاههای متولی برای ساماندهی به وضعیت حاشیه نشینی در کشور وجود نداشته باشد، همچنان این حاشیهها پناهگاه های امنی برای مجرمان و بسترهای مناسبی برای وقوع جرم در جامعه باشند.
گزارش از: مرجان شریعت
انتهای پیام/