موضع آمریکا و تحولات جاری در مصر

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه اینترنتی روزنامه مصری «الاهرام»، تحولات مصر با توجه به بازتاب‌های آن روی موازنه قدرت در منطقه و جهان، همچنان در کانون توجهات قرار دارد.

در این میان موضوعات و مسائلی وجود دارد که نگاه‌ها را بیش از پیش به مصر جلب می‌کند که عبارتند از:

 

ـ اعلان «جان کری»، وزیر خارجه آمریکا مبنی بر اینکه جماعت اخوان المسلمین مصر انقلاب این کشور را سرقت و ارتش مصر دمکراسی را احیا کرد.

ـ اقدام قاهره به اخراج سفیر ترکیه پس از ادامه دخالت‌های آنکارا در امور داخلی مصر.

ـ استمرار حملات تروریستی به ارتش مصر در صحرای سینا که تاکنون منجر به کشته شدن ده‌ها نظامی و نیروی امنیتی مصری شده است.

 

این تحولات مفاهیم متعددی را در خصوص تغییر موضع آمریکا و دلایل آن در قبال مصر و از سوی دیگر، نهادینه شدن رویکرد جدید در سیاست مصر به ذهن القا می‌کند که مبتنی بر تحکیم استقلال به دور از وابستگی به غرب و مخالفت با مداخله جویی طرف‌های خارجی در امور داخلی داخلی مصر و نیز تصمیم قاطع آنها برای مقابله با جماعت اخوان المسلمین و گروه‌های تروریستی تکفیری است.

 

پیش زمینه تغییر موضع آمریکا

 

اتهام جان کری مبنی بر اینکه جماعت اخوان المسلمین اقدام به سرقت انقلاب مصر کرده‌اند، در بطن خود حاوی مفاهیم بسیار مهمی است، چراکه این اظهارات بیانگر نوعی تغییر موضع بی‌سابقه کاخ سفید و توقف حمایت‌های آن از جماعت اخوان المسلمین و حمایت آشکار از موضع ارتش مصر است.

این سخنان به معنای حمایت آمریکا از کودتای 30 ژوئن و به رسمیت شناختن دولت انتقالی در مصر است و این تغییر موضع نشان می‌دهد که واشنگتن به شکست محاسیات خود روی اخوان المسلمین برای ممانعت از بروز تحول در مصر اذعان می‌کند و نسبت به قطع روابط خود با قاهره نگران است.

در واقع، واشنگتن زنگ خطر تغییر رویکرد قاهره به سمت روسیه را احساس کرده است، به ویژه پس از آنکه صحنه‌های مربوط به سفر وزرای خارجه و دفاع روسیه به قاهره و دیدار آنها با همتایان مصری و امضای توافقنامه‌های دو جانبه را که قراردادهای تسلیحاتی و از سر گیری همکاری‌های نظامی میان طرفین بخشی از آنها بود، مشاهده کرد.

این تحولات نشانگر نفوذ مجدد روسیه در مصر و در مقابل کاهش نفوذ آمریکا است و از آنجایی که آمریکایی‌ها همیشه بر اساس واقعیت‌های جاری تصمیم می‌گیرند و نمی‌خواهند رفتار تنش‌زای خود در قبال «جمال عبد الناصر»، رئیس جمهور اسبق مصر را تکرار کنند، تصمیم به تغییر موضع نسبی و تغییر لحن خود در تعامل با مصر گرفته‌اند.

اما سوال این است که آیا موضع اخیر وزیر خارجه آمریکا می‌تواند باعث احیای روابط کاخ سفید با قاهره شود؟

تمامی رخ داده‌ها نشانگر آن است که روابط قاهره و واشنگتن به دوران سابق یعنی دوره نظام «حسنی مبارک» یا نظام اخوان المسلمین باز نخواهد گشت، چراکه مصر شاهد تحولاتی انقلابی است که در سیاست‌های این کشور نیز رخنه کرده است. این تحول ناشی از اراده مردمی است که دولت جدید برخواسته از کودتای 30 ژوئن سعی در عملی کردن آن دارد. این اراده مردمی کاملا مخالف سیاست‌های آمریکا در حمایت از جماعت اخوان المسلمین و خواستار پایان دادن به دهه‌های وابستگی مصر به آمریکا است.

اما تا زمانی که کاخ سفید به حاکمیت و استقلال مصر و رویکردهای سیاسی آن به دیده احترام بنگرد، این تحول در مواضع سیاسی مصر منجر به قطع روابط این کشور با آمریکا نخواهد شد، هر چند که قاهره سعی در تبدیل این تغییرات در رویکرد سیاسی خود به اصلی اساسی در مناسبات بین المللی مبتنی بر منافع خود دارد که با منطق سلطه جویی و وابسته سازی آمریکا در تعامل با کشورهای جهان تعارض دارد.

لذا انتظار نمی‌رود که روابط واشنگتن ـ قاهره به شکل سابق خود باز گردد و مصر بار دیگر استقلال و جایگاه خود در جهان عرب و اسلام و نیز قاره آفریقا را از دست بدهد و امنیت ملی آن در معرض خطر قرار گیرد. به عبارت دیگر ماه عسل در روابط آمریکا با مصر تمام شده و مرحله جدیدی از این روابط آغاز شده است که طی آن مصر سعی در احیای استقلال و نقش از دست رفته خود در سایه سلطه جویی‌های آمریکا دارد.

از همین رو، قاهره امروز به این باور رسیده است که مواضع اخیر وزیر خارجه آمریکا از روی اکراه اتخاذ شده و کاخ سفید به این واقعیت پی برده است که سیاست فشار و باج گیری در روابط واشنگتن با مصر مثمر ثمر واقع نخواهد شد و ادامه این روند می‌تواند منجر به قطع روابط میان طرفین و سوق دادن قاهره به سمت روسیه و تحکیم بیشتر روابط این کشور با کشورهای گروه «بریکس» شود.

همین مساله باعث شده است که مصر امروز اصرار زیادی روی احیای استقلال خود داشته باشد، چرا که این مساله باعث احیای نقش و جایگاه منطقه‌ای و بین المللی این کشور می‌شود و در عین حال، حفظ منافع و امنیت ملی آن و ممانعت از تجاوز به حاکمیت و حقوقش را تضمین می‌کند.

واضح است که قاهره امروز سعی در تکیه بر موازنه بین المللی جدید و برقراری روابط بین المللی دارد که باعث تقویت این موازنه شود. تصمیم مصر برای احیا و تحکیم روابط با روسیه را نیز می‌توان اقدامی در همین راستا قلمداد کرد، به ویژه که موضع روسیه با موضع مصر که خواهان رعایت استقلال و تمامیت ارضی و برقراری روابط مبتنی بر همکاری و دوری از سیطره جویی است، هماهنگ و همسو به نظر می‌رسد. همین مساله باعث نگرانی آمریکا شده است که همواره سعی دارد، برای جبران خسارت‌ها، جانب احتیاط را رعایت کند.

 

اخراج سفیر ترکیه و تحکیم رویکرد استقلالی

 

واضح است که تصمیم مصر برای اخراج سفیر ترکیه نیز در راستای همین تحکیم رویکرد مستقل قاهره در دوره پس از کودتای 30 ژوئن اتخاذ شده است و پس از درخواست‌های مکرر «رجب طیب اردوغان»، نخست وزیر ترکیه برای آزادی «محمد مرسی»، رئیس جمهور برکنار شده مصر و استفاده از عبارت «کودتا» و نه انقلاب برای توصیف تحولات روی داده در مصر، قاهره قصد دارد تا جلوی مداخله جویی‌های آنکارا در امور داخلی خود را بگیرد.

این تصمیم قاهره در عین حال، سیلی محکمی به نخست وزیر ترکیه است که برای احیای لقب «سلطان عثمانی» تا حد زیادی به جماعت اخوان دل بسته بود.

حال زمان آن فرا رسیده است که اردوغان تاوان این رویکرد خود را که نه تنها باعث تقویت یا حفظ نقش ترکیه نشده، بلکه باعث تضعیف نقش این کشور را در پی داشته است، پس دهد.

در این شرایط، تا زمانی که ترکیه به سیاست‌های مداخله جویانه و تنش‌زای خود در امور کشورهای عربی ادامه دهد و حاضر به بازنگری جدی در این سیاست و تغییر اصولی لحن و ادبیات خود نشود، در عرصه منطقه‌ای منزوی‌تر خواهد شد.

به نظر می‌رسد، آنکارا پس از مشاهده تغییر موضع آمریکا در پی امضای توافق گروه 5 + 1 با جمهوری اسلامی ایران که حق تولید انرژی هسته‌ای برای اهداف مسالمت آمیز را برای ایران به رسمیت شناخت و به قطع روابط تهران - واشنگتن پایان داد، راه تغییر موضع خود را در پیش گرفته و مرحله عادی سازی روابط دیپلماتیک و اقتصادی با آنرا آغاز کرده است.

 

تروریسم تاثیری بر سیاست جدید مصر ندارد

 

اما سوال این است که آیا تداوم حملات گروه‌های مسلح تکفیری علیه ارتش مصر در صحرای سینا بر روی سیاست‌های دولت جدید مصر تاثیر خواهد گذاشت، به ویژه آن که این حملات بی‌ارتباط با تحولات سیاسی مذکور نیست، به عبارت دیگر، حربه‌ای آمریکایی ـ اسرائیلی برای اعمال فشار علیه ارتش مصر و دولت انتقالی این کشور به منظور مجبور کردن آنها به تغییر رویکرد جدید قاهره است که تا حد زیادی از استراتژی آمریکایی ـ اسرائیلی در عرصه‌های امنیتی و سیاسی فاصله گرفته است.

توجه به این نکته نیز لازم است که گروه‌های موسوم به گروه‌های جهادی تکفیری در نزدیکی مرزهای فلسطین اشغالی فعالیت می‌کنند، اما با این وجود، هیچ عملیاتی علیه ارتش صهیونیستی انجام نداده و حتی یک نظامی صهیونیستی را هم به قتل نرسانده‌اند.

اما این عملیات‌های تروریستی باعث مصمم‌تر شدن مقامات جدید مصری برای مبارزه با تروریسم و تداوم سیاست دور کردن مصر از عرصه وابستگی به آمریکا و رژیم صهیونیستی می‌شود و مواضع قاطع آن در زمینه مقابله با مداخله جویی‌های آمریکا و ترکیه در امور داخلی مصر بیانگر همین مساله است و به وضوح نشان می‌دهد که حوادث صحرای سینا مانع از اجرای طرح نقشه راه که قاهره پس از کودتای 30 ژوئن در پیش گرفته بود، نخواهد شد و دولت آمریکا نیز با درک همین واقعیت تصمیم به تغییر لحن و ادبیات خود گرفته است.

انتهای پیام/