آیت‌الله تهرانی: کاش کسی جِرم روح ما را برمی‌داشت

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «حاج‌آقا مجتبی» عنوان یکی از آثاری است که بعد از رحلت آیت‌الله حاج مجتبی تهرانی در سال جاری منتشر شد. این کتاب حاوی خاطرات و مروری بر زندگی این عالم عامل است که برای اولین‌بار در بیست و ششمین دوره نمایشگاه کتاب تهران منتشر و ار همان روزهای نخست با استقبال گرم مخاطبان مواجه شد.

ساختار اثر ترکیب‌شده از خاطرات اقوام، اعضای خانواده، دوستان و نزدیکان حاج‌آقا مجتبی تهرانی است که به صورت کوتاه و با موضوعات مختلف گردآوری، دسته‌بندی و منتشر شده است. هر یک از خاطرات این کتاب که توسط انتشارات مصابیح‌الهدی به چاپ رسیده، برشی از ویژگی‌های شخصیتی و علمی ایشان را نشان می‌دهد، ویژگی‌هایی که همگی بر پارسایی، زهد، علم و توانایی علمی این فرزانه دوران تأکید دارد. در کنار این، وجود خاطراتی از برهه‌های زمانی مختلف نیز سبب شده تا با روایات و حکایات روزهای مختلفی از زندگی این عالم عامل مواجه باشیم؛ روزهایی از تب و تاب پیروزی انقلاب گرفته تا درس و بحث‌های متداول هفتگی، از کلاس‌های اخلاق تا رویه زندگی شخصی و ... .

در صفحات نخست این اثر پیام تسلیت مقام معظم رهبری و دیگر مراجع عظام  درج شده است.گذری با زندگی عالم ربانی، یادداشت آیت‌الله استادی درباره خاندان تهرانی، گزیده‌ای از پیام‌ها و فرمایشات مراجع و بخش‌هایی از خاطرات آقا مجتبی از جمله بخش‌های این اثر است. در ذیل قسمت کوتاهی از خاطرات نقل شده از این عالم ربانی از این کتاب انتخاب و ذکر شده است:

هر زیارتی که می‌روید به نیابت از معصومین(ع) باشد

حجت‌الاسلام حسین تهرانی: از بچگی به ما خیلی سفارش می‌کردند که هر زیارتی که می‌روید به نیابت از ائمه معصومین(ع) بروید، این را از مرحوم پدرشان یاد گرفته بودند. ایشان هر وقت صبح به حرم مشرف می‌شد به نیابت از پیامبر اکرم(ص) و بعد از ظهر به نیابت از یکی از معصومین(ع) زیارت می‌کرد. می‌گفت این کار احتمال استجابت دعای شما و دادن حاجات شما را چندین برابر می‌کند. ایشان خیلی به این مسئله مقید بودند و هر دفعه به نیابت از یکی از ائمه(ع) به زیارت می‌رفتند و آداب زیارت را هم کاملاً رعایت می‌کردند. 

***

ایشان بر زندگی‌اش خیلی دقت داشت؛ علی‌الخصوص بر روی مسائل مالی‌اش؛ به نحوی که واقعاً مرّ شرعی در آنجا رعایت شود. به هیچ وجه اجازه نمی‌داد مال حرام که هیچ، بلکه مال شبهه‌ناک هم در زندگی‌اش نیاید. خیلی دقت داشت! هر مالی در زندگی‌اش نمی‌آمد. به هیچ وجه از هر غذایی در بیرون استفاده نمی‌کرد؛ هر جایی بچه‌هایش را نمی‌برد، چون اعتقاد داشت که این‌ها اثر وضعی می‌گذارد.

تا می‌توانید من را برای شهدا خرج کنید

سردار باقرزاده: سال گذشته شهدا را به مسجد جامع آوردیم و از ایشان خواستیم که در تشییع آنان شرکت کنند. چون کسی از مسئولان رده بالای نظام از آنها استقبال نکرده بود و خیلی غریب بودند. وقتی از ایشان خواستیم که بر پیکر این شهدا حاضر شوند و فاتحه‌ای بخوانند، قبول کردند.

حاج آقا خیلی بشاش و خوشحال بودند. بعد فرمودند: «تا می‌توانید من را برای شهدا خرج کنید، ولی برای کس دیگری خرج نکنید.» یعنی این حالتی که ایشان برای شهدا نشان داد، خیلی مهم بود.

کاش کسی جرم روح ما را برمی‌داشت

عباسی، از نزدیکان: یکبار صحبت از جرمگیری دندان شد. حاج آقا گفتند: «دندان من هم جرم دارد.» ما گفتیم که یکی از دوستان هست که می‌تواند جرمش را بردارد. حاج آقا حالش عوض شد و گفت: «کاش کسی بود که جرم روح ما را برمی‌داشت... .»

یا رب بر اهل بیت چه آمد ز دیدنش

دختر حاج‌آقا مجتبی: بارها وقتی ایام محرم یا رمضان که برای رفتن به جلسه مطالعه می‌کردند، وارد اتاقشان می‌شدم. قطرات اشکی را بر گونه‌هایشان می‌دیدم. وقتی سبب را سؤال می‌کردم، می‌گفتند برای روضه شب مقتل مطالعه می‌کردم و سپس این بیت را زمزمه می‌کردند:

«افسانه‌ای که کس نتواند شنیدنش
یا رب بر اهل بیت چه آمد ز دیدنش»

انتهای پیام/