تشکیلات القاعده در سوریه؛ گروه جبهه النصره
- اخبار بین الملل
- 05 دی 1392 - 08:45
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، خبرگزاری لبنانی «آسیا» در سلسله مقالاتی به قلم «سید مهدی نورانی»، نویسنده جهان عرب به بررسی ریشههای سازمان القاعده، تشکیلات، عملکرد و شاخههای این سازمان تروریستی در کشور سوریه میپردازد.
تشکیلات القاعده در سوریه: جبهه النصره
در جریان جنگ داخلی در سوریه، دو تشکیلات وابسته به سازمان القاعده جایی برای خودشان در میان مخالفان سوری باز کردند. یکی از این دو گروه، گروه «جبهه النصره» است که امروز به طور مستقیم زیر نظر «ایمن الظواهری»، رهبر کنونی سازمان القاعده فعالیت میکند و گروه بعدی «امارت اسلامی عراق و شام» موسوم به «داعش» نام دارد که آن هم وابسته به سازمان القاعده عراق است. علاوه بر اینها، گروههای مسلح جهادی سلفی دیگری نیز در سوریه فعالیت میکنند که لزوما وابسته به سازمان القاعده نیستند.
نامگذاری جبهه النصره در اواخر سال 2011 میلادی و 10 ماه پس از آغاز بحران سوریه در 15 مارس 2011 به صورت علنی فعالیت خود را آغاز کرد. از نام کامل این گروه که «جبهه النصره لأهل الشام» (جبهه یاری سرزمین شام) است، میتوان فهمید که عناصر آن مجاهدانی هستند که در راستای حمایت از اهالی شام (سوریه، اردن، فلسطین و لبنان) فعالیت میکنند. بر این اساس، اعضای این گروه از کشورهای دیگری هستند که برای حمایت از ملتهای مذکور به سوریه آمدهاند، اما در واقع این سازمان غیر از سوریه در هیچ جای دیگری حضور و موجودیت ندارد و هرگز درصد حمایت از اهالی شام در فلسطین اشغالی نیست. اکثر رهبران این گروه اردنی تبار هستند. حال این سوال مطرح میشود که راز شکل گیری چیست؟ و حجم آن چقدر است؟ و چه طرفی طی 20 ماه گذشته از این سازمان حمایت مالی کرده است.
ایدئولوژی جبهه النصره
جبهه النصره از لحاظ ایدئولوژیک، از تفکر جهادی سلفی سازمان القاعده پیروی میکند و سعی در تشکیل امارت اسلامی در سرزمین بزرگ شام شامل: سوریه، لبنان، اردن و فلسطین اشغالی را دارد که بر اساس شرایع اسلامی اداره شود.
جبهه النصره مخالف غرب و رژیم صهیونیستی و ارزشهای غربی مانند دمکراسی، چند حزبی و آزادی عبادت است و در واقع، با مداخله غرب و جامعه بین المللی در جنگ داخلی سوریه نیز مخالف است.
جبهه النصره همچنین با اقلیتهای مذهبی و دینی در سویه و به ویژه علویها و شیعیان جنگ میکند و آنها را کافر و مرتد میداند. این گروه جهاد را بهترین راه برای براندازی نظام سوریه و شخص بشار اسد و تحقق دیگر اهداف خود میداند و شرکت در آن را بر هر مسلمانی واجب دانسته اشت.
راهبرد گروه جبهه النصره
جبهه النصره سعی در حمایت از راهبرد طولانی مدت و چند مرحله ای را دارد:
مرحله نخست: به دست گرفتن قدرت میان گروههای شورشی و بسترسازی برای عملیاتهای جهادی به منظور کمک به براندازی نظام سوریه. قرار است این کار با همکاری گروههای شورشی دیگر و به ویژه گروههای اسلامی صورت گیرد.
در مرحله دوم: دو گروه مذکور سعی در سیطره بر نظام جدید سوریه دارند که قرار است با وحدت و یکپارچگی تمامی گروههای جهادی سلفی فعال در دمشق شکل گیرد و یا حد اقل نقش برجستهای در آن داشته باشند. آنها بر این باورند که نظام جدید سوریه یا هر نظام دیگری که با حضور و نقش آفرینی نیروهای جهادی شکل گیرد؛ سعی در تشکیل خلافت اسلامی در سوریه بزرگ خواهد داشت و نقش خط مقدم القاعده و سازمان جهانی «جهاد» در قلب خاورمیانه را خواهد داشت.
قرار است این شاخه القاعده رهبری مجموعه تروریستی ضد صهیونیستی در بلندیهای اشغالی جولان را بر عهده داشته باشد و عامل صدور تروریسم به کشورهای غربی و کشورهای دیگر جهان باشد و منبع توطعه و تروریسم علیه کشورهای عربی و اسلامی حامی غرب لقب بگیرد.
تشکیلات گروه جبهه النصره
گروه جبهه النصره نقش موثری در جنگ داخلی سوریه دارد و رهبری آن بر عهده فردی است که بر اساس عرف رایج میان سازمانهای سلفی جهادی معاصر عنوان «امیر» بر وی اطلاق میشود و بیانگر این است که فرد مذکور شخصیتی سیاسی و دینی است؛ همان طوری که در دوران صدر اسلام وجود داشت و «حاکمان محلی» در استانها و شهرهای سوریه از وی حمایت خواهند کرد و در برخی موارد چندین امیر در یک استان حضور خواهند داشت.
نهاد عالی رهبری جبهه النصره «شورای مشورتی مجاهدان» نام دارد و در کادر رهبری عالی جبهه النصره، نهادهای دارای اهداف مشخص و فعالانی وجود دارند که مسئولیت عملیاتها، جمع آوری اموال، تهیه تجهیزات و جنگ افزارهای نظامی و انتقال آنها به سوریه، اداره امور دینی، رسانهای و روابط خارجی را بر عهده دارند.
فرماندهی جبهه النصره تشکیلات نظامی در استانهای مختلف (مانند یگانهای نظامی که اکثرا نام «تیپ» و «گردان» بر آنها اطلاق میشود) تشکیل دادهاند و در کنار آن، نهادهای حکومتی، قانونی و رسانهای نیز فعالیت میکنند. هدف کلی آنها تقویت نقش و تاثیر جبهه النصره بر روی مردم و جلب نظر آنها و پر کردن خلأ ناشی از خروج نظام سوریه از مناطق گسترده این کشور است.
فرمانده جبهه النصره یک مبارز عملیاتی با تجربه است که به «ابو محمد الجولانی» معروف است و به نظر میرسد که اصالتا سوری و اهل بلندیهای جولان است. وی تجارب عملیاتی زیادی در عراق و در جریان جنگ علیه آمریکا و هم پیمانان آن اندوخته است و در گذشته از هم رزمان «ابو مصعب الزرقاوی»، رهبر مبارزان اعزام شده از سوی سازمان القاعده به عراق پس از حمله آمریکا به این کشور به شمار میرفت.
اعزام ابو محمد الجولانی به سوریه برای تشکیل جبهه النصره
در کادر رهبری جبهه النصره اسامی فعالان دیگری نیز دیده میشود که آنها نیز از تجارب عملیاتی خوبی در عراق برخوردارند و در کنار هزاران فعال جهادی دیگر از کشورهای عربی و اسلامی (از جمله 500 الی 600 فعال از کشورهای اروپایی و به ویژه فرانسه و انگلیس) فعالیت میکنند.
انتظار میرود که افراد باقی مانده آنها در سوریه پس از مدتی به کشورهای خود بازگردند. در حال حاضر، تعداد فعالان خارجی در سوریه نزدیک به 5 هزار نفر برآورد میشود که اکثر آنها در قالب جبهه النصره فعالیت میکنند.
فعالیت های نظامی و مناطق عملیاتی جبهه النصره
جبهه النصره مسئولیت صدها مورد انفجار و عملیات را بر عهده گرفته است که از جمله آنها میتوان به این موارد اشاره کرد:
انفجار ساختمان ستاد مشترک ارتش سوریه در دمشق، انفجار ساختمان سازمان اطلاعات در حرستا، انفجار مقر افسران در حلب، علاوه بر این، ارتش آزاد سوریه و گروههای شورشی مسلح مانند گردانهای آزادگان شام در عملیات اشغال فرودگاه تفتناز و نبرد نعمان و نیز درگیریها با ارتش سوریه در حلب و نیز تصرف برخی تیپهای ارتش سوریه مشارکت داشتند.
مراکز فعالیت نظامی جبهه النصره عبارت است از: دمشق و اطراف آن، مناطق شمال سوریه و شرق آن که شامل استانهای حلب، حمص، حماة، ادلب و دیر الزور و منطقه درعا در جنوب سوریه میشود که محل آغاز شورشها علیه نظام سوریه بود. در برخی استانهای شمالی و شرقی سوریه نیز این سازمان نفوذ زیادی در میان اهالی دارد.
در مقابل، جبهه النصره و تشکلهای جهادی دیگر هیچ گونه حضور نظامی یا اداری قابل ذکری در مناطق ساحلی سوریه یعنی دو استان طرطوس و لاذقیه که علویها در آنجا حضور دارند و در غرب سوریه قرار دارد و یا در استان سویداء ندارد که طائفه دروزیها در آنجا حضور دارند. این گروه سعی دارد تا در بلندیهای جولان مستقر شود و هر چند که یک بار موفق به اجرای عملیات انتحاری در این منطقه و ضربه زدن به یک مسئول برجسته سوری شده بود، اما در حال حاضر در این منطقه حضور نظامی ندارد.
جبهه النصره بیشتر در این استانها دست به جنگهای چریکی و اقدامات تروریستی علیه پایگاهها، مراکز و شخصیتهای وابسته به ارتش و نظام سوریه میزند و سعی دارد با ایجاد اختلاف میان نظام و طرفداران آن، مناطق تحت سیطره نظام را از هم جدا کند و به قدرت نظام و طرفداران آن برای حفظ قدرت ضربه بزند تا خود و گروههای شورشی دیگر بتوانند، جای پایی برای خود در مناطق گسترده و به ویژه شمال و شرق سوریه باز کنند.
جبهه النصره برای تحقق اهداف خود از تاکتیکهای مختلفی مانند: انفجار خودروهای بمبگذاری شده از طریق تروریستهای عامل اجرای عملیاتهای انتحاری یا سیستم کنترل از راه دور، انفجارهای انتحاری از طریق کمربندهای انفجاری، حمله به پایگاهها، مراکز و فرودگاهها با استفاده از سلاحهای سبک و گلولههای خمپاره، کار گذاشتن بمب در جادههای مواصلاتی اصلی و حمله به ایست بازرسیهای ارتش و نیروهای امنیتی استفاده میکند. ویژگی بارز این گروه عملیاتهای انتحاری آن است و این عملیاتها به ویژه در دمشق و حلب باعث تقویت قدرت میدانی آن شده و ضربات دردناکی را به نظام سوریه وارد آورده است.
اما این عملیاتها حتی در صورت موفقیت آمیز بودن چهره بدی از جبهه النصره به جهانیان نشان میدهد و باعث افزایش ترس و نگرانی کشورهای غربی و عربی نسبت به نفوذ عناصر القاعده در میان گروههای مخالف میشود و در نتیجه باعث کاهش حمایتها از مخالفان میشود. از سوی دیگر، این عملیاتها باعث دور شدن برخی گروههای مردم سوریه از جبهه النصره میشود؛ چرا که هیچ فرقی میان افراد نمیگذارد و همه اعم از نظامی و غیرنظامی را به خاک و خون میکشد. این شیوه مبارزاتی برگرفته از عملیاتهای سالهای گذشته سازمان القاعده به عنوان پدر معنوی جبهه النصره در عراق است.
همکاری جبهه النصره با سازمانهای سلفی جهادی دیگر
جبهه النصره و سازمانهای جهادی سلفی دیگر با گروههای مخالف دارای رویکرد اسلامی که لزوما وابسته با القاعده نیستند، همکاری میکنند. این گروه همچنین به منظور تحقق اهداف مشترک خود با ارتش آزاد سوریه نیز که رویکرد ملی گرایانه سکولاریستی دارد، همکاری میکند و حتی با امارت اسلامی عراق و شام موسوم به «داعش» نیز در برخی مناطق ارتباط دارد.
اما در مقابل، جبهه النصره و سازمانهای جهادی سلفی اختلافاتی هم با ارتش آزاد دارند که در برخی موارد منجر به وقوع حوادث خشونت بار شده است. گروههای سلفی جهادی نیز از این اختلافات بیبهره نیستند. با این وجود، مخالفان سعی دارند، با کنترل اختلافات اساسی میان خود و ممانعت از تبدیل آنها به عاملی برای درگیری شدید سعی دارند، نوک پیکان حملات خود را متوجه نظام سوریه کنند که دشمن مشترک همه آنها به شمار میرود و شاید در آینده و پس از تشکیل نظام جدید در سوریه اختلافات و درگیریهای شدیدی بر سر قدرت که بیشک جبهه النصره یکی از طرف های اساسی آن خواهد بود، روی دهد.
منابع مالی جبهه النصره
بر اساس گزارشهای منابع ویژه، منابع مالی جبهه النصره از دو طریق تامین می شود:
نخست: از طریق سازمان اطلاعات عربستان سعودی که ریاست آن بر عهده شاهزاده بندر بن سلطان، رئیس دستگاه اطلاعات این کشور است. گزارشها حاکی از آن است که اکثر رهبران جبهه النصره قبلا در زندانهای عربستان سعودی محبوس بودند و پس از آزادی، از طریق خاک ترکیه و برخی کشورهای دیگر برای جنگ در سوریه اعزام شدهاند.
در این گزارشها آمده است که افسران سازمان اطلاعات عربستان سعودی از طریق اتاق عملیات ویژه در اراضی کشور مجاور سوریه که به احتمال زیاد اردن است، با جبهه النصره در ارتباط هستند و تجهیزات نظامی و کمکهای مالی به آنها ارائه میدهند.
دوم: کمکهای مالی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس مانند کمک جمعیت بحرینی «الاصاله» به رهبری «عبد الحلیم مراد» که از طریق صفحه شخصی خود در توئیتر خواستار تداوم کمک به ملت سوریه و تجهیز مخالفان شده بود و در اواخر ماه ژوئن گذشته نیز هیاتی به نمایندگی از این جمعیت و به ریاست مراد به سوریه سفر کرده و کمکهایی به 30 هزار شهروند سوری ارائه داده بودند. برخی اعضای این هیات نیز از کمک تسلیحاتی به 1640 نفر از مبارزان سوری از طریق تامین سرمایه مورد نیاز آنها برای خرید سلاح و گلوله خبر داده بودند. در ماه آگوست سال 2012 نیز هیاتی از این جمعیت با حضور عبد الحلیم مراد و «عادل معاوده»، نایب رئیس دوم وی و نیز «حمد مهندی»، نماینده سابق پارلمان بحرین و «فیصل غریر»، با رهبران جبهه النصره دیدار و گفت.گو کرده بودند.
در این میان یک مبلغ کویتی به نام «سعود فایز حویله» نیز که فعالیتهای گستردهای در حمایت از گروههای تروریستی مسلح در سوریه و تامین تسلیحات مورد نیاز آنها داشت، در جریان درگیریهای مسلحانه در سوریه کشته شد. وی در مسجد «صباحیه» منامه، پایتخت بحرین کمکهای مردمی جمع آوری میکرد و با همکاری افراد دیگری مانند شافی عجمی، محمد عجمی، محمد جعیدیه، عبدالرحمن عبد الخالق و برخی افراد دیگر که بارها به سوریه سفر کردهاند، آنها را برای شورشیان مسلح در سوریه ارسال میکرد.
انتهای پیام/