به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، بالاخره زمزمههایی که از جابهجایی نجفی از میراث فرهنگی به سازمانی دیگر به گوش میرسید، به خبر قطعی تبدیل شد و رئیس سازمان میراث فرهنگی که چندی پیش توسط معاونان خود رفتنش را تکذیب کرده بود و حتی متن تکذیب این خبر را روی سایت سازمان میراث فرهنگی درج و عنوان کرده بود که رسانهها از گمانهزنی بیجا خودداری کنند، از این سازمان رفت.
این ماجرا از بیماری قلبی نجفی شروع شد، برخی مسئولان سازمان عنوان کردند که نجفی توانایی جسمی لازم برای اداره این سازمان را ندارد و در نهایت هم به گفته خودش دکتر به وی هشدار داده که باید به سراغ کار دیگری برود و این کرسی را به علت داشته فشار کاری بالا به دیگری بسپارد.
از حکم ریاست نجفی بر سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری که مُهر آن در 26 مرداد امسال خورد تاکنون 164 روز میگذرد، شاید مهمترین اقدامات نجفی در این سازمان ایجاد ساختار درونی متناسب برای نقشهای مختلف این سازمان بود اما در حال حاضر بسیاری از اقدامات و طرحها نیمهتمام ماند و شاید آخرین امید برای هدایت به سوی اتمام این طرحها هم با اعلام رفتن حجت، قائممقام سازمان به ناامیدی تبدیل شد.
گویی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری نباید خواب راحت داشته باشد و روی آرامش را ببیند، فرهنگیترین ،تاریخیترین و یکی از درآمدزاترین سازمان کشور که قرار است جایگزین خلفی برای اقتصاد بدون نفت باشد، طی دولت دهم و عمر حدود 4 ساله خود، 4 مدیر در سطح ریاست کل به خود دید که عمر متوسط هر کدام از این مدیران یک سال بود، حالا 6 ماه نشده در دولت تدبیر و امید این سازمان باید رئیس دیگری به خود ببیند.
حال باید پرسید خروجی این عدم ثبات مدیریت به نفع کشور است یا خیر؟ در حالی که بر اساس سند چشمانداز که فقط 12 سال تا رسیدن به آن فرصت داریم باید در سال 1404 به 1.5 درصد از بازار بینالمللی گردشگری ( یعنی حداقل 20 میلیون نفر گردشگر در سال ) و 2% درآمد جهانی گردشگری (یعنی حداقل 20 میلیارد دلار) برسیم و علاوه بر آن باید در این زمان توسط بخش خصوصی داخلی و خارجی برای توسعه مراکز اقامتی و تأسیسات گردشگری از قبیل هتلها، اقامتگاهها، مراکز خرید، صنایع دستی، مراکز تفریحی و توریستی، حمل و نقل سرمایهگذاری کند.
با وجود این فرصت اندک، بعد از بازشدن پای نجفی به ریاست سازمان میراث فرهنگی همه امید داشتند که بالاخره رئیسی را خواهند دید که مدت عمرش در این سازمان به 4 سال برسد و جالب است که خود نجفی در ابتدای ورودش در برنامههای مختلف این سازمان همین موضوع را بیان کرد و گفت:"بنای ما این است که طول عمر مدیریت این سازمان را افزایش دهیم" اما ظاهراً روحانی همان راهی را میرود که احمدینژاد رفت و دنبالهرو بنای غلطی است که احمدینژاد گذاشت.
البته در این ماجرا شاید نجفی را به دلیل بیماری خیلی نتوان مقصر دانست اما بازشدن پای سلطانیفر که حتی یک ساعت هم سبقه مدیریت فرهنگی ندارد، به سازمانی که به قول نجفی کمربند سه حوزه آن فرهنگ است، جای تعجب دارد و دوباره خاطره دوران گذشته را زنده میکند که باز هم سیاست به فرهنگ چربیده است. بارها کارشناسان از این موضوع که سازمان میراث فرهنگی حیاط خلوت رؤسای جمهور است انتقاد کردند اما انگار گوش مسئولان بدهکار نیست، تا امضای حکم مسئولی خشک نشده میبینیم که فرد دیگری انتخاب میکنند و بر سر صندلی ریاست این سازمان مینشانند. اصلاً به همین دلیل بود که زمانی موضوع تبدیلشدن این سازمان به وزارتخانه طرح شد و حتی نمایندگان مجلس بیش از 100 امضا برای این موضوع جمع کردند اما منصرف شدند ضمن اینکه هر فردی رئیس این سازمان شد با این موضوع مخالفت کرد.
حال، دوباره با رفتن یک مدیر، اقدامات تازهای که برای زندهشدن روح مرده میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آغاز شده بود با علامت سوال مواجه شده است و باید دید اولاً بعد از رفتن حجت، معاونان دیگر نجفی هم رفتنی میشوند و اینکه سلطانیفر چه تغییر و تحولاتی در سطح معاونان این سازمان ایجاد میکند؟ آنچه مسلم است این است که بدنه سازمان میراث فرهنگی از این تغییر ایجادشده ناراحتند و خیلی دل و دماغ کار ندارند.
باید منتظر ماند و دید که فرد سیاسی دولت که از مجلس به عنوان وزیر ورزش رأی اعتماد نگرفته چگونه از پس این مسئولیت جدید فرهنگی برمیآید.
انتهای پیام/