به گزارش خبرگزاری تسنیم از اردبیل ,در دل نوشته شهید والا مقام سلیم نوعی اقدم, خطاب به شهید بزرگوار مهدی باکری,آمده است:بسم الله القاسم الجبارین/ سردار رشید اسلام، جانباز فداکار راه قرآن اسوه تقوا و ایمان عامل به عهد و وفا و ایمان، نام آشنای جبهه ها ی خونین اسلام ایران، مهدی جان، باکری عزیز سلام.
سلامی به روشنی آفتاب اسلام، سلامی چون نیزه های بران، سلامی چون امواج صبای پیام آوران و سلامی همراه لبخند دل و آب دیدگان، سلامی از مهد شیران، از ایران اسلامی، از شهیدان؛ یتیمان ایلام، اهواز و هویزه و خوزستان و از باختران و خاوران، از دشت آزادگان و از مهران و دهلران سلامی از دیدار یادآوران، از باد و باران، از صفای کویران، از بهار شهیدان، از روح جماران، نائب بر حق امام زمان (عج) و از همه یار و یاران و یاوران، دلیران و جانبازان، مقاومان، استوارن، صلابت پیشه گان، راست قامتان، مهدی طلبان، بسیجیان.
سلامی چون لطافت لها ، چون ناز زیبائیها ، از ته دل ، از عمق وجود.
سلامی بر خواسته از دل و نشسته بر جان ، سلامی از هر و همه جا مهدی جان ، سلام و پیام صف شکنان صف دشمن زبون اسلام را بشنومهدی جان ، سلام و پیام خونین بسیجیان و سپاهیان و سربازان و همه یاد آوران یاد را دریاب.
تا مرد به تیر عشق بی سر نشود اندر ره عشق و عاشقی سر نشود
مهدی جان, پیام دردمندان و عاشقان و ذاکران و عابدان دیار عشق و صفا ، دلیران لشکر پیرزومند عاشورا، سوز و ناله و آه سوزان دردمندان نیز دردمندان نیزار نینوا ، که همه جز هیچ به تیغ عشق سر می دهند تا ذبیح راه خدا شوند ، بشنو، باکری ...
بشنو.این صدای رعد آسای بسیج لشکر توست که از بیابانهای کویر آوراگان ویتیمان خوزستان ، آوای فتح و ظفررا در بستر زمین و زمان داد می کشند دمی نزدیک آی ،لحظه ای با ما باش .ببین هنوز هم روح گرم تو در سینه ماست
ببین هنوز هم بسیجیان لشکر پیرزومند تو استوارند, ببین گلوله های آتشین را، ببین فرزندان امام در لشکر تو چه حماسه ها می آفرینند، چه دشمن ها می کشند چه انتقام ها می گیرند، و چه فتح و پیرزوی ها دارند.
هم یار طلب کنی و هم سر خواه آری خواهی ولی میسر نشود
باکری ...هر چند از پیش ما اوج گرفتی اما همیشه با مائی و همیشه ایده استوار تو در شریانهای وجود ما می جوشد و همیشه غیرت مردانگی تو در بازوان قهرمانان بسیج کارگر است.
مهدی جان ...بسیجیان لشکر تو هنوز هم به وصیت تو عاملند, بیا و ببین چه اسلحه ها را گرم به سینه خونینشان می فشارند چه دندانها را روی هم خرد می کنند، چه خشم ها و تنفر ها را به خصم زبون می ریزند چه نعشهای مرده و لاشه های چون موش در آب افتاده بر جای می گذارند بیا و قهرمان لشکرت را ببین.
ببین بعد از عروج خونین تو چه عملیات ها یی والفجر 8 و والفجر 9 ، فتح1،فتح2،فتح3،کربلای 1، کربلای 2، را انداختند بیا و آزادی مهران ، فتح فاو را بنگر و اذان فتح و سرود پیروزی و فریاد عشق رزمندگان اسلام را که از مناره های مسجد فاو در گوش جهانیان داد می کشد، بشو، بیا و دمی با ما باش، بیا لحظه ای با بسیج با قهرمانان اسلام باش.
بیا و بیا و بیابیا در مصفای ما
سلیم 28/8/65
انتهای پیام/