به گزارش خبرگزاری تسنیم،نهضت تحریم تنباکو، از وقایع مهم تاریخ معاصر ایران است که آثار و برکات سیاسى، اجتماعى و حتى فرهنگى بسیارى داشت. در روند شکلگیرى و پیروزى این نهضت، منزلت روحانیت و اهمیت جایگاه مرجعیت، در مبارزه با نظام استعمارى آشکار شد و پیوند مردم و مرجعیت، قیامى عمیق و وسیع را موجب گردید. عظمت این نهضت، آنقدر زیاد بود که حتى مورخان منورالفکر و روحانیتستیزى مانند احمد کسروى و آخوندزاده، نتوانستهاند در برابر آن سکوت کنند و این قیام را مقدمه نهضت مشروطیت دانستهاند.
در این قیام براى نخستینبار موقعیت برتر مرجعیت شیعه در برابر سلطنت شاه قاجار آشکار شد. پس از پیروزى نهضت، شیخ فضلالله نورى به دیدار مراد خویش شتافت و به سامرا رفت و ضمن تشریح ابعاد این قیام، از میرزاى شیرازى بهدلیل صدور این حکم کوبنده تقدیر کرد. اما با تأثر شدید میرزاى بزرگ مواجه شد. آن بزرگوار به شیخ فضلالله نورى فرموده بود؛ از این پس دشمنان اسلام قوت مرجعیت و روحانیت را در خواهند یافت و علیه همین نقطه قوت توطئه خواهند کرد. در واقع، میرزاى بزرگ، تمام راههاى ممکن را پیموده بود تا کار به صدور چنین حکمى نرسد اما در نهایت از آنجائى که کیان مملکت اسلامى را در خطر مىدید، چنین کرد.
پیروزى قیام علیه قرارداد توتون و تنباکو، 15 سال بعد ابعاد گستردهترى یافت و به پیروزى مشروطیت منجر شد اما از شگفتىهاى تاریخ مشروطیت، تحقق پیشبینى میرزاى شیرازى بود. چراکه افتخارالعلماء، فرزند میرزا حسن آشتیانى و شیخ فضلالله نورى، نخستین قربانیان توطئههاى استعمارگران علیه روحانیت بودند.
اسلام، دین توحید و تسلیم در برابر حق تعالى است و حاکمیت غیر خداوند در جامعه، به هر شکل و شیوهاى محکوم است. از سوى دیگر، در اسلام هر گونه ستمپذیرى و قبول سلطه مردود است: «وَ لَنْیَجْعَلَ اللّه ُ لِلْکافِرِینَ عَلَى الْمُؤمِنِینَ سَبِیلاً». از این آیه قرآن، قاعده نفى سبیل را بهدست آوردهاند؛ یعنى هر معامله و رابطهاى که موجب شود غیرمسلمان بر مسلمان تسلط یابد، باطل و حرام است.
در این میان، یکى از نقاط عطف و مهم تاریخ معاصر ایران، تحریم تنباکو است که سند گویایى بر رهبرى روحانیت مبارز و مقاومت و همبستگى مردم متعهد این سرزمین در پاسدارى از ارزشهاى اسلامى و دفاع از استقلال و آزادگى است نقش میرزاى بزرگ شیرازى (اعلى اللّه مقامه الشریف) در این حرکت بزرگ، انکارناپذیر است چنانچه امام خمینى(ره) در اینباره فرمودند: «آن مرحوم (میرزاى بزرگ رحمة اللّه علیه) که در سامره تنباکو را تحریم کرد، براى اینکه ایران را تقریباً در اسارت گرفته بودند، بهواسطه قرارداد تنباکو و ایشان یک سطر نوشتند که تنباکو حرام است و حتى بستگان خود آن جائر (ناصرالدین شاه) هم و حرمسراى آن جائر ترتیب اثر دادند به آن فتوا و قلیانها را شکستند و در بعضى جاها تنباکوهایى که قیمت آن هم زیاد بود، در میدان آوردند و آتش زدند و شکست دادند آن قرارداد را و لغو شد قرارداد و یک چنین چیزى و آنها دیدند که یک روحانى پیرمرد، در کنج دهى از دهات عراق، یک کلمه مىنویسد و یک ملت قیام مىکند و قراردادى که مابین شاه جائر و انگلیسىها بوده است، به هم مىزند و یک قدرت این طورى دارد او.»
در فضایى که حکام ایران براى تهیهى مبالغ هنگفت خوشگذرانىها و سفرهاى اروپایى خود، امتیازات بىشمارى به بیگانگان مىدادند و کشور را دچار ناامنى اقتصادى مىکردند، روحانیون بزرگى نظیر میرزاى شیرازى با این شیوهى زمامدارى به مقابله پرداخته و با برخوردارى از حمایت عمومى، از اعطاى امتیازهاى گوناگون ممانعت بهعمل آوردند.
جنبش تنباکو که نمونهاى موفقیتآمیز از یک حرکت عمومى در تاریخ معاصر ایران است، پیروزى خود را مرهون پیوند ویژهى رهبران مذهبى و مردم بود. این پیوند که از یکسو پایههاى مشروعیت سلطنت را متزلزل ساخته بود، از سوى دیگر اقتدار سیاسى روحانیت را نیز افزایش داد و روحانیت را به عنصر اصلى هدایتکننده مقاومتهاى مردمى علیه استعمار و استبداد مبدل کرد بهطورىکه پس از فتواى آیتالله شیرازى مبنى بر تحریم تنباکو، روحانیت در تمام امور اجتماعى و سیاسى ایران نقش داشته است که از آنجمله مىتوان به حضور روحانیت در نهضت مشروطه، ملىشدن صنعت نفت، مخالفت با لایحه انجمنهاى ایالتى و ولایتى، مخالفت با لایحه کاپیتولاسیون، مخالفت با انقلاب سفید شاه و مردم، واقعه 15 خرداد 42، رهبرى انقلاب اسلامى، حوادث پس از انقلاب و... اشاره نمود.
بر این اساس نهضت تنباکو از یکسو سند گویایى بر رهبرى روحانیت مبارز و مقاومت و همبستگى مردم متعهد این سرزمین در پاسدارى از ارزشهاى اسلامى و دفاع از استقلال و آزادگى است و از سوى دیگر با ماهیتى ضد استعمارى و همراه با انگیزههاى اسلامى، نقش مهمى در تاریخ معاصر ایران و بیدارى مردم این سرزمین ایفا نموده است.
زمینههاى پیدایش
رویداد تحریم تنباکو، نقطه عطفى در تاریخ معاصر ایران بهشمار مىرود. پیش از این حرکت، مردم گهگاه در برابر زورگویىها فریاد سر مىدادند، ولى چون بهسرعت سرکوب مىشد، تا مدتى بعد صدایى از کسى به گوش نمىرسید. البته نوعى نارضایتى عمومى، مردم را بهشدت آزار مىداد و آنها آماده بودند با گردن نهادن به توصیههاى عالمان دینى، راه گریز از مشکلات را بیابند. روحانیت نیز به مردم سفارش مىکردند به وظایف دینى خود عمل کنند و از حضور بیگانگان در قلمرو زندگىشان غافل نباشند. ریشه این اثرگذارى به مجالس مذهبى باز مىگشت. علما در مراسم روضهخوانى به مردم سفارش مىکردند از خدمت به اروپاییان دست بردارند و آداب و رسوم اسلامى را زنده کنند. در آن روزگار، مردم حتى وقتى مىدیدند حوادثى چون وبا، قحطى، گرسنگى و سیل، جان و مالشان را تهدید مىکند، آنرا بلاى آسمانى مىدانستند که بهدلیل روىگردانى از مذهب بر آنان نازل شده است. این قراین و ناخرسندى مردم از نظام سیاسى قاجار، زمینههاى مناسبى براى قیام تنباکو پدید آورد.
طمعورزى دوجانبه
اشتهاى بیمارگونه و سیرىناپذیرى ناصرالدین شاه در جمعآورى طلا و نقره و شیفتگى او به تمدن اروپا از یکسو و طمعورزى استعمارگران و رقابت آنان در غارت منابع سرزمینهاى اسلامى از سوى دیگر، موجب گردید دادن امتیازهاى مالى و سیاسى به بیگانگان فزونى یابد. چنین امتیازهایى بدونشک پاى بیگانگان را به کشور ایران مىگشود و آنان را بر جان و اموال مسلمانان چیره مىساخت.
هنگامىکه ناصرالدین شاه در انگلستان بهسر مىبرد، قرار شد قرارداد امتیاز انحصار تنباکو را با فردى انگلیسى به نام ماژور تالبوت امضا کند. وى که از مشاوران سالسپورى، نخستوزیر وقت انگلیس بود، بهصورت ظاهر طرف قرارداد قرار گرفت تا در پس پرده، خود انگلستان همهکاره باشد. حیله استعمارگران در شرایط خاصى صورت گرفت و ماژور تالبوت کوشید رابطهاى دوستانه و عاطفى با شاه برقرار کند. از اینرو، پس از بازگشت شاه از انگلستان، تالبوت را به ایران دعوت کرد. سرانجام امتیاز تنباکو در پانزده ماده در رجب 1307 بسته شد.
مفاد قرارداد
به موجب قرارداد امتیاز انحصار تنباکو، حق خرید و فروش توتون و تنباکوى ایران به مدت پنجاه سال به کمپانى رژى واگذار گردید. از اینرو، تمام کشاورزان ایرانى که این محصول را تولید مىکردند، باید از این شرکت انگلیسى اجازهنامه مىگرفتند. تاجران نیز ناگزیر بودند جواز کار را از این کمپانى دریافت کنند و حق حمل و نقل و بازرسى تمام محمولهها به این مؤسسه واگذار شد. از آنجا که بیست درصد مردم ایران به کشت و فروش و صدور این محصول مشغول بودند، بیشترین بخش درآمد ایران به این کمپانى واگذار گردید و ایران در مقابل این سلطه اقتصادى و سیاسى، تنها یکپنجم سود مىبرد. از آنسو، کمپانى انگلیسى به این بهانه، عبور و مرور مردم را کنترل و تمام کالاها را بازرسى مىکرد و مأموران مسلح تحت این عنوان، آزادى و امنیت عمومى را سلب کرده بودند. رفته رفته احساس شد صحبت از یک شرکت خرید و فروش محصولى خاص نیست و انگلیسىها نزدیک است نام ایران را بهعنوان سرزمینى مستقل از نقشه سیاسى دنیا حذف کنند و این کشور را جزو مستعمرات بریتانیا بپندارند.
خشم مقدس
پس از واگذارى امتیاز خرید و فروش توتون و تنباکو به کمپانى رژى، مردم به رهبرى روحانیت بر ضد این امتیاز استعمارى قیام کردند. در تبریز، آیت اللّه میرزاجواد تبریزى در تلگرافى به شاه گفت: «ما اهالى آذربایجان، خودمان را به فرنگى نمىفروشیم و تا جان داریم، مىکوشیم». مردم خراسان نیز به رهبرى عالمانى چون حاج شیخ محمدتقى بجنوردى، سید حبیب مجتهد شهیدى و میرزا احمد رضوى از این وطنفروشى به خشم آمدند و بىپروا از تهدید والى خراسان، با فراخوانى روحانیان، در حرم رضوى گرد آمدند و در مسجد گوهرشاد متحصن شدند. طلاب مشهد هم براى نشاندادن مخالفت خود با امتیاز، تشکلى به نام «جُند اللّه» بهوجود آوردند و شهر یکپارچه در تعطیلى فرو رفت.
علماى اصفهان با هدایت مردم، شعلههاى قیام را در این قلمرو برافروختند و آیت اللّه آقانجفى، ملامحمدباقر فشارکى و آقا منیرالدین، استفاده از توتون و تنباکو را تحریم کردند. مردم تهران نیز به رهبرى آیت اللّه میرزا محمدحسن آشتیانى، از شاگردان میرزاى شیرازى و نیز شیخ فضل اللّه نورى، عَلَم مبارزه را با این وابستگىِ آشکار بر دوش گرفتند.
در شیراز اعتراض بر ضد قرارداد واگذارى امتیاز تنباکو شدت افزونترى داشت. همزمان با انتشار خبر ورود مأموران انگلیسى به این منطقه، مردم بازارها را بستند و در مساجد اجتماع کردند. در این میان، عالم مجاهد، آیت اللّه سید علىاکبر فال اسیرى که رهبرى مردم را در دست داشت، بر فراز منبر رفت و سخنرانى کرد. او در سخنان خود گفت: «مردم! زمان دفاع عمومى است. بکوشید جامه ذلت نپوشید.» او ناگهان شمشیرى از زیر عباى خود بیرون آورد و فریاد زد: «من صرفاً این اسلحه و چند قطره خون دارم و آنها را در طَبَق اخلاص نهادهام و هر بیگانهاى که براى امتیاز تنباکو وارد این شهر گردد، با او به نبرد برمىخیزم.» این سخنان پرشور، چنان هیجانى در شیراز برپا کرد که تا مدتى نمایندگان کمپانى، جرئت ورود به شهر را نداشتند.
پس از مدتى از تهران دستور دادند آن روحانى مقاوم را تبعید کنند. از اینرو، او را از راه بوشهر به بصره تبعید کردند. مردم وقتى از این وضع آگاه شدند، بهسوى آستانه مقدس شاه چراغ رفتند و جلسههاى پرشورى بر ضد حکومت استبدادى و واگذارى امتیاز تنباکو به راه انداختند. عوامل حکومتى که از این خروش مىهراسیدند، بهسوى مردم تیراندازى کردند و عدهاى را به شهادت رساندند.
رهبرى نهضت
میرزا محمدحسن شیرازى که پیشتاز مبارزه بر ضد واگذارى امتیاز تنباکو بود، در اول ذیحجه 1308 در تلگراف مفصلى که براى شاه فرستاد، اجازه دخالت خارجیان را در امور کشور، منافى صریح قرآن و ضد استقلال کشور و عامل پریشانى ملت دانست و کشتار مردم شیراز را محکوم کرد. در پى این هشدار، شاه از کارپرداز ایران در بغداد خواست میرزا را در مورد امتیاز تنباکو توجیه کند، ولى ایشان نپذیرفت و این حرکت را جدایى میان دولت و ملت پنداشت و افزود: «اگر دولت موقت از عهده بر نمىآید، من به خواست خدا آنرا بر هم مىزنم.» شاه و درباریان مىخواستند با سیاست وقتگذرانى، علما و مردم را از توجه به این موضوع منصرف سازند، ولى هشدارهاى سازنده و کوبنده میرزا، در نامهها و تلگرافهایش همچنان ادامه داشت.
صدور حکم تحریم
وقتگذرانى شاه و نیز درخواست علما و مردم، سرانجام انتظارها را بهسر رسانید و حکم تحریم توتون و تنباکو در عبارتى کوتاه از سوى میرزا شیرازى بدینشرح صادر شد: «بسم اللّه الرحمن الرحیم. الیوم استعمال تنباکو و توتون باَىّ نَحوٍ کان، در حکم محاربه با امام زمان(عج) است. حَرّره الاقل محمد حسن الحسینی.» متن حکم، تمامى مردم را به جنبش درآورد تا جایىکه حتى اوباش مىگفتند: «تا میرزا چپق را حلال نکند، به آن رو نمىآوریم.»
مأموران رژیم قاجار کوشیدند از انتشار این حکم جلوگیرى کنند ولى در همان نصف روز اول، صدهزار نسخه از آن رونویسى شد. صبح روز بعد، در تمام نقاط ایران کسى نمانده بود که از متن این حکم آگاه نباشد. پس از آن، تمام توتونفروشان دکانهاى خود را بستند و قلیانها را برچیدند و هیچکس نه تنها در کوچه و بازار، بلکه در اندرون دستگاه شاه به دخانیات لب نمىزد. حتى یهودیان و مسیحیان با مسلمانان، همکارى و از دخانیات پرهیز کردند.
به زانو درآمدن استعمار
سرانجام ناصرالدین شاه که تأثیر فتواى میرزاى شیرازى را در تحریم تنباکو دیده بود، به فکر تسلیم و لغو امتیاز افتاد. از اینرو، در حالىکه دو هفته از صدور حکم تحریم گذشته بود، در 25 اردیبهشت 1270 فرمان لغو امتیاز تنباکو را به کمپانى رژى صادر کرد و دولت ایران، به پرداخت جریمه به آن کمپانى مجبور شد.
انتهای پیام/