به گزارش خبرگزاری تسنیم آمار میگوید که ورزش ایران در رشتههای مختلف 80 کرسی بینالمللی را به خود اختصاص داده است اما خودمان بهتر از هرکسی میدانیم که هیچکدام از این 80 کرسی تاثیرگذار نیست که اگر بود این چنین نمیشد که روسها و آذربایجانیها و قزاقها بالابیگری خود بخواهند به مدد داور کمر تیممان را در تهران، در سالن هفتم تیر و مقابل چشم شش هزار هوادار پر شور بشکنند.
جمعهای که گذشت تیم ملی کشتی فرنگی کشورمان با تمام حاشیههایش قهرمان جهان شد. اما چیزی که حتی در شادی بعد از پیروزی ایران هم همه را آزار میداد لحظاتی بود که داوران در خاک خودمان هم میخواستند با ناداوری کمر تیم را بشکنند. وقتی وضعیت ما در کشتی، که جز ابرقدرتها هستیم به این صورت است دیگر نباید از تضیعع حقوقمان در رشتههای دیگر ناراحت باشیم.ناتوانی ورزش ایران در پرورش مدیرانی که بتوانند کرسیهای بینالمللی را کسب کنند و همینطور از دست دادن کرسیهای بینالمللی ورزشی در سالهای اخیر دیگر مسئله تازهای نیست. تنها هر گاه که حقوق ورزش ایران به دلیل نداشتن فردی در بالاترین سطوح تصمیمگیری رشتهای پایمال شده همه به این فکر افتادهاند که چرا کسی نیست تا حقوق ورزشکاران ایرانی را استیفا کند.
سالهاست که کمیت ورزش ایران در این زمینه لنگ است و هر بار به بهانهای این زخم قدیمی سر باز میزند. اینبار اما حضور لالوویچ، رئیس فیلا در تهران بههمراه ناداوریهای عجیبی که در جریان رقابتهای جامجهانی تهران رخ داد موجب شد تا همه بار دیگر برای فقدان حضورمدیران تاثیرگذار ایرانی در سطوح بالای مدیریتی فیلا و امثالهم حسرت بخورند. آن هم در ساختار عجیبی مانند فیلا که لابیگری بر هرچیزی ارجحیت دارد. اما نکته جالب اینجاست که نقطه مشترک همه این آه و افغانها متهم کردن عوامل بیرونی است. خارجیهایی که اجازه نمیدهند پستهای بینالمللی به ایران برسد و فرصت حضور در دیپلماسی بینالمللی، سهم ایران شود بی آنکه خیلی از کوتاهیها یادمان بیاید.
کوتاهی از این جهت که بهواقع باید قبول کنیم که ما مدیری در کلاس جهانی نساختیم که هم کشتی بلد باشد و هم بتواند در سطوح بالای مدیریتی فدراسیون جهانی کشتی تاثیرگذار باشد. این تنها کشتی نیست که در بیشتر رشتهها ما مدیرانی تاثیرگذار نداریم که بتوانند کمکی به ورزش کشورمان در مناسبات بینالمللی بکنند. آمار میگوید که ورزش ایران در رشتههای مختلف 80 کرسی بینالمللی را به خود اختصاص داده است اما خودمان بهتر از هرکسی میدانیم که هیچکدام از این 80 کرسی تاثیرگذار نیست که اگر بود این چنین نمیشد که روسها و آذربایجانیها و قزاقها بالابیگری خود بخواهند به مدد داور کمر تیممان را در تهران، در سالن هفتم تیر و مقابل چشم شش هزار هوادار پر شور بشکنند.
واقعیت موجود این است که ما زبان بینالمللی ورزش را بلد نیستیم. ما نمیتوانیم با لابیگری شانس خود را برای کسب میزبانی جام ملتهای فوتبال آسیا بالا ببریم و مجبوریم به شیخ سلمان باج بدهیم تا ما را در میان گزینههای میزبانی حفظ کند.
مثال معروف این ماجرای اشتباه عجیب سعیدلو و کفاشیان در از دست دادن کرسی AFC است. وقتی سعیدلو سودای حضور در هیات رئیسه AFC را در سر میپروراند نمیدانست زبان بومی او در برابر زبان بینالمللی مدیران AFC کارگر نیست. این شد که وقتی بنهمام به او پیشنهاد داد تا کنار برود و در عوض کفاشیان بر یکی از صندلیهای هیات اجرای AFC بنشیند نپذیرفت. چرا که حریف سریلانکایی را در حد خود نمیدید. اما نتیجهاش چه شد؟ مرد سریلانکایی که پیش از برگزاری انتخابات حضورش در محرز شده بود وارد هیات رئیسه شد و کفاشیان و سعیدلو دست خالی به تهران بازگشتند.
اتفاقاتی از این دست در رشتههای مختلف کم نیست. اتفاقی که برای خادم در حاشیه المپیک لندن رخ داد و او را رسیدن به کرسی در فیلا محرم کرد یا تلاش هادی ساعی برای عضویت در کمیسیون ورزشکاران IOC همه و همه مثالهایی است برای اینکه بهتر بدانیم بیشتر از اینکه غریبهها بخواهند دست ما را از رسیدن به کرسیهای بینالمللی کوتاه کنند این خودمان بودیم که با نابلدی و ناآگاهیمان به مناسبات بینالمللی این توفیق را از خودمان و ورزشمان سلب کردیم.
منبع: تابناک
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.