اسماعیل بایگی در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در مشهد مقدس اظهار کرد: در ابتدای کار خود از طریق پردهخوانی با تئاتر آشنا شدم و در سالهای 62 و 63 با سعید تشکری آشنا شدم و پس از آن کار تئاتر را در خانه جوانان هلال احمر مشهد به طور جدی پیگیر شدم و به جرأت میتوانم بگویم آن دوره آموزشی در تعیین راهی که بعدها در آن قرار گرفتم بسیار موثر بود.
بایگی با اشاره به نقش و اهمیت سعید تشکری در آموزش جوانان در دهه 60 عنوان کرد: پس از خانه جوانان هلال احمر به تدریج جذب مرکز آموزش در تئاتر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شدم و پس از آن با آشنایی با رضا سعیدی که کارگدانی فرهیخته و هوشیار بود کار خود را به طور حرفهای ادامه دادم.
وی افزود: تحصیلات دانشگاهی خود را در سال دوم دانشگاه پایان دادم و با خروج داوطلبانه از دانشگاه ادامه تحصیل در رشته ادبیات نمایشی را متوقف کردم چون احساس میکردم آنچه در آن دانشگاه تدریس میشود با چیزی که در ادبیات نمایشی به دنبال آن هستم بسیار متفاوت است.
بایگی خاطرنشان کرد: پس از این که از دانشگاه اراک انصراف دادم به طور کاملاً شخصی به تئاتر پرداختم و با خود گفتم که باید ساکن نباشم و به همین دلیل از آن زمان تا امروز همواره تلاشم این بوده است تا خود را به روزرسانی کنم.
این نمایشنامهنویس مشهدی تصریح کرد: آثاری مانند بخت قهوهای، بخند عشق نمکگیر شود بعد برو، مردی به رنگ سبز جلبکی و مکاشفه در باب نه نه دلاور از جمله آثاری است که نویسندگی آنها را برعهده داشتهام.
وی با تأکید بر این که حدود دو سال است کارگردانی تئاتر را کنار گذاشته است اظهار کرد: آخرین کاری که به طور همزمان نویسندگی و کارگردانی آن را بر عهده داشتم نمایشنامهای بود باد عنوان "من گل جمال زاده رنجم" بود که حدود دو سال پیش کار شد.
بایگی از چاپ یکی از آثار خود توسط استان قدس رضوی خبر داد و افزود: نمایشنامهای با عنوان تپه سلام که با موضوع فرهنگ رضوی به رشته تحریر در آمده بود را با حمایت آستان قدس رضوی به چاپ رساندم.
نویسنده نمایشنامه قیمت مسیح عنوان کرد: رسالت نویسندگی مشخص است و آن در رهبری و راهبلدی نویسنده است که در واقع به نوعی با هدایت جامعه به سوی آنچه از سوی هنرمند مورد تأکید قرار میگیرد همراه است.
بایگی با اشاره به این که نویسنده یک چراغ روشن است بیان کرد: دو سال است که درگیر نوشتن رمانی با نام میدون اعدام هستم که اثری اقلیمی و بومی در ارتباط با مشهد مقدس است.
وی با تأکید بر این که نویسندگی برایش از نان شب واجب تر است گفت: آنقدر به این کار اعتقاد دارم که حتی اگر نان برای خوردن نداشته باشم باز به نویسندگی ادامه میدهم.
این نویسنده بومی مشهدی خاطرنشان کرد: دنیای درام دنیای پر تحرکی است و در آن هجمات بسیاری وجود دارد، در حوزه کلام وقتی خبری در کلام میآید صرفاً اتفاقی است که رخ داده در حالی که در درام این واقعه به مراتب پیچیدهتر و با جزئیات بیشتری به تصویر کشیده میشود و به نوعی شاخ و برگ میگیرد و به این واسطه عمق پیدا میکند.
بایگی تئاتر را پرداختن به چگونگی وقایع دانست و افزود: درام حوزه نقضها و ضد و نقیضهایی است که در کشمکش میان قهرمانان داستان رخ میدهد.
وی از دو موج هنر برای هنر و هنر برای مردم در میان اهالی تئاتر مشهد پس از انقلاب اسلامی یاد کرد و گفت: معمولاً در جهان تئاتر ایستا برای اشراف و تئاتر پویا برای مردم نمایش داده میشده است و من نیز تئاتر را تنها برای مردم میخواهم و معتقدم اگر نمایشنامهای که مینویسم مورد استقبال قرار میگیرد تنها به این دلیل است که با فرهنگ عامه قرابت دارد.
نویسنده نمایشنامه بخت قهوهای تصریح کرد:خیلی به مردمی که در میان آنها زندگی میکنم علاقه دارم و تنها دوست دارم برای آنها بنویسم، اگر بتوانم کاری بکنم که اثرگذاری ان مشخص باشد و پیامدهای انسانی داشته باشد موثر هستم و به نویسندهای که هر چه مینویسد در گوشه خانه میگذارد اعتقادی ندارم.
بایگی از وضعیت خروجی دانشگاهها انتقاد و عنوان کرد: خروجی دانشگاههای ما نیز بسیار بد است و دانشگاههای ما امروز کسانی را تربیت نمیکنند که به بدنه تئاتر بچسبند و به آن قدرت بخشند و شاهکارهای دانشجویان ما تنها نمونه برداری و اجرای کارهای خارجی است.
وی ایرانی بودن تئاتر، نمایشنامه و اجرای را مورد تأکید قرار داد و اظهار کرد: اینجا ایران است و تنها به همین خاطر باید دغدغه ما در ساخت یک نمایش ایرانی باشد و تئاتر اگر غیر از دغدغه جامعه خود به چیزی بپردازد در واقع تئاتر نیست.
بایگی خاطرنشان کرد: تئاتر یک نامه باقاعده و دستور زبانی نیست و زبان مردم است، تئاتر حرفهایی است که از مردم شنیده میشود و در قالبی هنرمندانه و زیبا به خود آنها بر میگردد.
وی با مخالفت با این دیدگاه که نویسندگی رشد نکرده است گفت: در حال حاضر نویسندگان خوبی با دیدگاههایی جامعه ساز و فرهنگ ساز در مشهد داریم و تنها به این دلیل که زمینه مناسب برای اجرای این کارها نیست همگان فکر میکنند که نویسندگی رشد نکرده است.
نویسنده نمایشنامه "من گل جمال زاده رنجم" افزود: با وجود تمام مشکلاتی که در برگزاری شنبههای خوانش ایجاد شد در حال حاضر در این جلسه آثاری خوانده میشود که از ظرفیتهای خوبی برخوردار است اما در کل سرخوردگی ناشی از نادیده گرفتن نویسندگان تا حدودی در قلم آنها تاثیر گذاشته و میبینیم که در بسیاری از آثار این دلسردی وجود دارد.
بایگی عنوان کرد: نویسندگان ما تا حدودی بیحوصله شدهاند زیرا احساس میکنند فضا فضای موضوعپروری است در حالی که چنین چیزی نیست و هرچند نگاه مسئولان به این سمت باشد چنین چیزی در فضای نویسندگی وجود ندارد و آنها باید تلقی خود را عوض کنند.
وی با تأکید بر اهمیت نقش مسئولان در جمع کردن نویسندگان در یک کانون فکری و هنری بیان کرد: اگر مسئولان دغدغه خود را این مسئله بگذارند که با حمایت از هنرمندان و در اختیار گذاشتن امکانات برای آنها شرایط را برای کار هنری مهیا کنند تاثیرات این اقدامات بر ذهن نویسندگان تأثیر گذاشته و شاهد کارهای بهتری خواهیم بود.
بایگی افزود: در دورهای به نمایشهای بومی پرداختم و "قلآباد" از جمله آثاری بود که در قالب نمایشهای بومی نوشته شد، "بمانی" نیز از دیگر نمایشنامههایی بود که در همین فضا نوشته شد و هر کدام از این دو کار محصول چند سال تحقیقاتم پیرامون مشخصات فرهنگی استان خراسان بود.
انتهای پیام/ آ