اینهورن: درخواست‌های ایران در موضوع غنی‌سازی می‌تواند مذاکرات را در بن‌بست فرو برد

اینهورن: درخواست‌های ایران در موضوع غنی‌سازی می‌تواند مذاکرات را در بن‌بست فرو برد

خبرگزاری تسنیم: مشاور ویژه سابق رئیس‌جمهور آمریکا معتقد است اختلافات در حوزه ظرفیت غنی‌سازی ایران می‌تواند مذاکرات هسته‌ای را دچار بن‌بست کند.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم؛‌ رابرت اینهورن، یکی از اعضای سابق حلقه داخلی یاران باراک اوباما و مذاکره کننده هسته‌ای سابق آمریکا گزارشی را در اندیشکده بروکینگز نوشته است که ایران در حال دور شدن از گروه 1+5 در یکی از مهمترین مباحث است: اینکه ظرفیت غنی‌سازی ایران چقدر خواهد بود.

اینهورن که تا ماه می 2013 مشاور ویژه در حوزه کنترل تسلیحات بود می‌‌نویسد که ایرانی‌ها ظرفیت غنی‌سازی خود را به آرامی گسترش می‌دهند. وی گفت که این درخواست‌ها می‌توان مذاکرات را در بن‌بست فرو برد.

لس‌آنجلس تایمز در این زمینه نوشت که دولت اوباما سال گذشته به صورت علنی و برای اولین بار تأیید کرد که می‌تواند از برنامه غنی‌سازی داخلی ایران حمایت کند. اما ایران هم‌اکنون گام را فراتر نهاده و اعلام کرده محق است که اورانیوم غنی‌سازی شده مکفی برای آنچه که معتقد است یک برنامه بزرگ تولید انرژی خواهد بود، تولید نماید.

اینهورن می‌گوید ایران به جای اینکه ظرفیت غنی‌سازی خود را به کسری از آنچه هم‌اکنون در جریان است تقلیل دهد، می‌خواهد تمام ماشین‌هایی که اکنون در حال تولید هستند را همچنان عملیاتی نگه دارد، توسعه و تحقیقات را به صورت نامحدودی ادامه دهد، مدت زمان توافق را به هشت سال یا کمتر از آن برساند و زمانی که توافقنامه به پایان رسید غنی‌سازی را وارد سطح صنعتی نماید.

این مشاور سابق اوباما در ادامه مدعی می‌شود که اگر ایران در زمان تداوم مذاکرات بر این خواسته‌ها تأکید کند، بن‌بست در گفتگوها حتمی خواهد بود.

بخش مهمی از گزارش اینهورن در ادامه می‌آید:

آمریکا و شرکای آن در 1+5 خواستار کاهش تند ظرفیت غنی‌سازی کنونی ایران (یعنی حدود 19000 سانتریفیوژ که البته کمتر از 10000 تای آنها کار می‌کنند) به چند هزار سانتریفیوژ نسل اول شده‌اند (در صورت استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته‌تر این تعداد باز هم محدودتر باید باشد.) آنها عنوان می‌کنند که این ظرفیت غنی‌سازی محدود، ایران را قادر می‌سازد تا نیازهای واقع‌بینانه و کوتاه‌مدت خود – یعنی تامین سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران، رآکتور اصلاح‌شده اراک، و شاید یک رآکتور تحقیقاتی آب سبک – را برآورده نماید، و اینکه روسیه مایل است به تامین سوخت نیروگاه بوشهر تا پس از سال 2021 ادامه دهد (و این کار را می‌تواند با اطمینان و قابلیت بیشتر، ارزان‌تر، و ایمن‌تر از ایران انجام دهد).
سیر تکاملی موضع ایران در مورد غنی‌سازی را شاید بتوان "پیش‌بردن حقوق" نامید. برای چندین سال، با اینکه آمریکا گفته بود نباید اجازه هیچ برنامه غنی‌سازی به ایران داده شود، ایرانی‌ها عنوان می‌کردند که هدف اصلی مذاکرات این است که "حق غنی‌سازی" آنها به رسمیت شناخته شود. اما با اینکه آمریکا هنوز حق غنی‌سازی را به رسمیت نمی‌شناسد، سال گذشته موافقت کرد که ایران می‌تواند یک برنامه غنی‌سازی محدود را دنبال نماید. پس از کسب این امتیاز، ایرانی‌ها اکنون طوری صحبت می‌کنند که انگار توانایی تولید مستقل اورانیوم غنی‌شده کافی برای سوخت نیروگاه‌های خود (ظرفیتی که حتی ژاپن نیز فاقد آن است)، یک حق به شمار می‌رود و کمترین خواسته آنها است که باید تضمین و اجرایی گردد. اکنون به نظر می‌رسد آنها از این هم جلوتر رفته‌اند و عنوان می‌کنند که تا سال 2021 به این قابلیت دست بیابند.
هفته گذشته جواد ظریف در مصاحبه با نیویورک تایمز برخی از عناصر موضع حکومت ایران را فاش ساخت و ظاهرا قصد داشت اینطور وانمود نماید که این یک حرکت به سمت 1+5 است، مخصوصا این سخنش که ایران به این زودی‌ها اصراری برای افزایش ظرفیت غنی‌سازی خود ندارد، بلکه توسعه این ظرفیت را چند سال به تعلیق در خواهد آورد و فعلا در ظرفیت کنونی باقی خواهد ماند. اما اظهارات ظریف، در کنار اظهارات رهبری ایران و صالحی، حاکی از آن است که راهبرد ایران در موضوع غنی‌سازی در تضاد کامل با رویکرد آمریکا و شرکایش است.
از گزارش‌های علنی این طور به نظر می‌آید که عناصر کلیدی راهبرد ایران به این شرح است:
• حفظ سطح کنونی ظرفیت سانتریفیوژهای عملیاتی در طی مدت توافق
• مقاومت در برابر فشارها مبنی بر کاهش ظرفیت؛
• انجام تحقیق، آزمایش و تولید نامحدود، و شاید نصب سانتریفیوژهای پیشرفته طی توافق
• ثابت نگه داشتن یا شاید کاهش ذخایر اورانیوم غنی‌شده (حتی به شکل اکسید)
• کوتاه ساختن توافق تا حد ممکن (شاید 5 تا 8 سال)
• و تضمین اینکه، پس از انقضای توافق، دست ایران برای افزایش تعداد سانتریفیوژهای پیشرفته باز باشد تا بتواند در کوتاه‌ترین زمان ممکن به ظرفیت 190 هزار سو دست بیابد
اگر ایران در زمان ادامه گفتگوها چنین رویکردی را دنبال نماید، این کار مطمئنا برای آمریکا و برخی از شرکایش غیرقابل قبول خواهد بود، و گفتگوها را به بن‌بست خواهد کشاند.
مقامات ایرانی دوست دارند بگویند آمریکا و 1+5 باید "واقع‌بینی" بیشتری نشان دهند – بدین معنی که مذاکره‌کنندگان غربی باید واقعیت برنامه‌های هسته‌ای اعلام‌شده ایران را بپذیرند. اما این ایران است که باید واقع‌بینی بیشتری نشان دهد، اگر واقعا خواهان موفقیت مذاکرات و برداشتن تحریم‌ها است.
رویکرد ایران در چندین سطح در آزمون واقع‌بینی رد می‌شود. این کشور هیچ نیاز مبرمی به تولید سوخت بومی برای نیروگاه بوشهر پس از سال 2021 ندارد. روس‌ها خیلی خوشحال خواهند شد که قرارداد تامین سوخت را تا آخر عمر نیروگاه تمدید نموده و سوخت هر رآکتور دیگری که ایران از روسیه می‌خرد را تامین نمایند. تهران با اشاره به تجربه مایوس کننده خود – ناکامی کنسرسیوم "یورودیف" در انجام تعهدات خود در قبال ایران – تصریح می‌کند که نمی‌تواند به تامین‌کنندگان خارجی متکی باشد و باید استقلال در تولید سوخت را تضمین نماید.
اما روسیه با مقاومت در برابر فشارهای آمریکا برای رها کردن پروژه بوشهر، طی دهه‌های گذشته ثابت کرده است که شریک قابل‌اطمینانی برای ایران است. و حتی اگر ایران به روسیه یا بازار پر و پیمان اورانیوم غنی‌شده اعتماد نداشته باشد، به طرق مختلف می‌تواند از اختلال در تامین سوخت جلوگیری نماید؛ مثلا می‌تواند یک محموله سوخت یدکی پنج‌ساله و تجدید‌شونده از روسیه خریداری نماید و آن را در خاک خودش انبار نماید.
ایران حتی در مساله توانایی خود برای تحویل گرفتن تولید سوخت بوشهر از روسیه در سال 2021 نیز واقع‌بینی ندارد. همانطور که مارک هیبز، کارشناس هسته‌ای موقوفه کارنگی در 7 جولای در "ایران فکت فایل" اشاره کرده بود، "ایران فاقد تخصص و زیرساخت لازم برای تولید مقادیر کافی از سوخت VVER (رآکتورهایی از نوع بوشهر) است و هیچ توافق مالکیت فکری با روسیه منعقد نکرده است که به این کشور اجازه دسترسی به داده‌های مربوط به طراحی اجزای کلیدی از جمله سوخت را بدهد؛ اگر قرار باشد ایران بدون همکاری روسیه پیش برود، هرگونه قرارداد دوجانبه‌ای که مسئولیت مسائل ایمنی بوجودآمده در بوشهر را بر عهده روسیه می‌گذارد، خود به خودی لغو خواهد شد."
بنابراین، طرح اعلام شده ایران برای تولید مستقل سوخت نیروگاه بوشهر تا سال 2021 نه تنها غیرضروری است، بلکه از نظر فنی امکان‌پذیر نیست، مشکل حقوقی دارد، و از نظر چارچوب زمانی به شدت غیرواقع‌بینانه است. اگر ایران به نحوی می‌توانست تولید و بارگذاری سوخت نیروگاه بوشهر را به تنهایی انجام دهد، مشکلات ایمنی عمده‌ای به وجود می‌آمد.
این "امتیازدهی" آقای ظریف که گفته است ایران توسعه ظرفیت غنی‌سازی خود را تا چند سال به تعلیق در خواهد آورد، در واقع به هیچ وجه امتیاز نیست. ایران نمی‌خواهد توانمندی غنی‌سازی خود را با استفاده از سانتریفیوژهای کهنه نسل فعلی افزایش دهد، بلکه دوست دارد دستگاه‌های پیشرفته‌تری نصب نماید. اما تحقیق و آزمایش بیشتر در این زمینه احتمالا چندین سال طول خواهد کشید، یعنی تا زمانیکه ایران از عملکرد آنها رضایت کسب نماید، و سپس آنها را به تعداد انبوه تولید نماید. حتی بدون یک توافق، ایران مجبور خواهد بود هرگونه توسعه توانمندی غنی‌سازی در مقیاس صنعتی را کنار بگذارد.
و چنانچه در آینده یک توانمندی در مقیاس صنعتی به سانتریفیوژهای پیشرفته تری نیاز داشته باشد – و اگر تعداد بسیار کمی سانتریفیوژ نسل فعلی برای تامین نیاز عملی و کوتاه‌مدت ایران کافی باشد –  دلیلی ندارد تهران بر حفظ سطح کنونی سانتریفیوژها در طول توافق پافشاری نماید.
اظهارات اخیر ایران مبنی بر نیاز به یک برنامه غنی‌سازی در مقیاس صنعتی جهت تامین سوخت بوشهر و نیروگاه‌های آینده (بویژه اظهارات رهبر ایران در مورد نیاز قطعی به توانمندی 190هزار سو)، ممکن است فضای مانور تیم مذاکره ایران را محدود نماید، مخصوصا حالا که تندروهای ایران شعار 190 هزار سو را اتخاذ کرده‌اند. بگیرد.
اما ممکن ایران مقداری فضای مانور برای خود نگه داشته باشد. ظریف در یک کنفرانس خبری در 15 جولای گفت "این مقدار (190 هزار سو) یک نیاز مبرم نیست و ما برای رسیدن به این سطح وقت داریم. ما همچنین از لحاظ فنی نیز برای رسیدن به این سطح به زمان نیاز داریم. و در این مدت ممکن است امکان رسیدن به یک راه حل فراهم گردد."
اما با توجه به سابقه ایران در دهه‌های اخیر – از جمله نقض متعدد تعهدات منع اشاعه خود و شواهد موثق دال بر انجام تحقیقات و آزمایشات مرتبط با سلاح‌های هسته‌ای – نمی‌تواند انتظار داشته باشد با آن مثل ژاپن یا دیگر کشورهای تابع NPT رفتار کرد. ایران نمی‌تواند از جامعه جهانی انتظار داشته باشد سوابق او را فراموش نماید. ایران از چیزی رنج می‌برد که محمد البرادعی آن را "کسر اعتماد" می‌نامید.
شاید رهبران ایران هنوز هم به تولید تسلیحات هسته‌ای علاقمند باشند، شاید هم نباشند، اما اگر می‌خواهند بقیه دنیا به این باور برسد که برنامه هسته ای آنها منحصرا به مقاصد صلح‌آمیز محدود می‌شود، باید آن را در عمل نشان دهند نه فقط در حرف – و این کار زمان می‌برد. تا زمانیکه ایران اعتماد جامعه جهانی را نسبت به نیت صلح‌آمیز خود جلب ننماید، قابل قبول نخواهد بود که این کشور ظرفیت غنی‌سازی کافی برای رها شدن از قید محدودیت‌ها را بدست بیاورد و مواد هسته‌ای کافی برای ساختن یک بمب در زمان کوتاه را تولید نماید. تعلیق برنامه‌های هسته‌ای غیرنظامی هزینه معقولی است که ایران برای جلب اعتماد جامعه بین‌المللی – و دستیابی به یک توافق جامع که قادر به برداشتن تحریم‌ها باشد، به تقویت اقتصادی کمک کند و به انزوای جهانی پایان دهد –  بپردازد – بایستی بپردازد.

انتهای پیام/.

اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان