مقطع کارشناسی رشته فلسفه باید حذف شود
خبرگزاری تسنیم: عضو کارگروه تحول و ارتقای علومانسانی ضمن ارزیابی اقدامات صورت گرفته در شورای تحول علوم انسانی گفت: با مدرک کارشناسی فلسفه دانشجو تنها دچار سردرگمی میشود.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری تسنیم، حجتالاسلام احمد احمدی رئیس انتشارات علوم انسانی سمت و عضو کارگروه تحول و ارتقای علوم انسانی یکی از معدود چهرههای فرهیخته حوزه و دانشگاه است که در هر دو نهاد علمی فرهنگی، هم درس خوانده و هم درس داده و در کنار تربیت شمار فراوانی طلبه فاضل و دانشجوی دانشپژوه، آثار ارزشمندی در قالب کتاب و مقاله منتشر کرده است.
متن کامل گفتوگوی احمد احمدی رئیس انتشارات علوم انسانی سمت و عضو کارگروه تحول و ارتقای علوم انسانی را در ذیل میخوانید:
به عقیده شما چه ضرورتی در تشکیل شورای تحول در علوم انسانی وجود داشته است؟
تحول در حوزه علوم انسانی اجتنابناپذیر است. باید بازار تفکر همواره باز باشد و افراد آزادانه اظهار نظر کنند تا علم به ویژه علوم انسانی به سمت جلو پیش رود. به هر صورت علوم انسانی اساس همه علمها حتی علوم تجربی است، همه صاحبنظران در این حوزه، آرایی داشتند که همواره مورد اظهارنظر و کاوش قرار گرفتهاند.
بسیاری از دانشمندان و فلاسفه در زمینههای مختلف نظرات متعددی ارایه کردهاند که همواره دستخوش تغییر و تحولات قرار گرفتهاند. کسانی که تصور میکنند علوم طبیعی مانند ریاضیات علوم محضاند، دچار اشتباهند. ممکن است دانشمندان امروز یک نظر درباره مبانی علوم انسانی ارایه کنند و فردا نظری دیگر.
بنابراین تحول در آرای فیلسوفان و دانشمندان از گذشته تاکنون وجود داشته است و نباید هیچگاه به یک نظر اکتفا کرد. سازمان مطالعات و تدوین کتابهای علوم انسانی دانشگاهها(سمت) در زمان جنگ که دانشگاهها بسته و بسیاری از رشتهها تعطیل اعلام شدند، در حال برنامهریزی برای دانشگاهها بود و به اقتضای توانایی خود و جامعه دست به تدوین برنامه و کتابهایی زد اما علوم انسانی باید به صورت مستمر مورد بازبینی قرار بگیرد، بسیاری از این برنامهها و کتابها به دلیل گذشت زمان و تغییراتی که در تعلیم و تربیت و مدیریت به وجود آمد مناسب زمان حال نیست به همین دلیل باید هم در قسمت تئوری و هم در قسمت عملی دست به تغییر و تحول زد.
زمانی هم که از تحول این علوم صحبت می کنیم منظور یک یا دو رشته نیست، در حال حاضر 34 رشته در حوزه علوم انسانی داریم، از زبانهای خارجی گرفته تا رشتههایی چون حقوق، جامعه شناسی و تعلیم و تربیت که همگی جزو این گروه محسوب می شوند.
یادمان باشد که در آن رژیم چه کتاب هایی به دست دانشجو می دادند و دانشجویان باید چه کتاب هایی را می خواند، این شرایط بعد از انقلاب متفاوت شد، به هرحال ما بعد از بازگشایی دانشگاه ها رنج و مرارت فراوانی را متحمل شدیم تا کتابهای دیگری را در اختیار دانشجو قرار دهیم. اما با گذشت سی و چند سال مطمئناً برنامه ها نیاز به بررسی دارد، البته به فرض اینکه تمام آن برنامه ها و دروس هم در آن زمان خوب بوده اند طی این سال ها تحولات، افکار و نظریه های جدید پدید آمدهاند که باید آنها را در برنامههایمان بگنجانیم. برخی برنامهها در حال حاضر مورد نیاز نیست که باید برداشته شوند و برخی نیاز است که اضافه شوند.
ارزیابی شما از اقدامات صورت گرفته در شورای تحول در این زمینه چیست؟
اقداماتی در مسیر تحول علوم انسانی صورت پذیرفته است، نمی توانیم بگوییم که این تلاشها اقدامی در راستای اسلامی سازی علوم انسانی و تحول این علوم نیست و نمیتوان گفت در طول این سال ها هیچ قدمی برداشته نشده، اما حقیقت آن است که این تلاش ها کافی نبوده است. ضمن اینکه تحول علوم انسانی در پیشبرد اهداف جامعه اهمیت بالایی دارد، اما تمام مسأله، علوم انسانی نیست و نمی توان هر چالش و مشکلی که در جامعه وجود دارد را گردن علوم انسانی انداخت، مشکل ما از یک بُعد مدیریتی است، این موضوع در حوزههای مختلف از جمله علوم انسانی دیده میشود باید در مدیریتها نیز تحول ایجاد کنیم. تاکنون کتابهای زیادی در حوزه علوم دینی منتشر شده اند همین رویکرد یعنی انتشار کتاب در حوزه های دینی که جزوی از گستره علوم انسانی محسوب می شوند، اقدامی در راستای تحول علوم انسانی به حساب می آید.
تشکیل کارگروههای مختلف از جمله اقدامات مفید و مؤثری است که در این شورا صورت گرفته تا رشتههای مختلف مورد بررسی قرار گیرند و ضعفها و چالشهای آنها شناسایی شود و دیگر اینکه در جهت کارآمدی آن ها قدم های بیشتری برداشته شود. این شورا نزدیک به چهار سال است که کار خودش را شروع کرده البته من از ابتدای تشکیل آن حضور نداشتم اما بعد از مدتی که حضور یافتم مطرح کردم که علوم انسانی پیچیدگیهایی دارد که به آسانی نمی توان در مورد آن تصمیم گیری کرد.
فکر میکنید برای دستیابی به این تحول چه اقداماتی لازم است و یا چه راهی در پیش داریم؟
همان طور که گفتم در این شورا کارگروه هایی تشکیل شده است که اقدام خوبی است و من نیز عضو کارگروه فلسفه هستم. در هر کارگروه نیز تعداد 17 یا 18 کارشناس و صاحب نظر حضور دارند و به بررسی متون در رشتههای گوناگون میپردازند که میتواند بسیار کمک کننده باشد. بعد از اینکه در این کارگروهها اعضا به یک توافق نظر رسیدند برنامه خود را ابتدا به شورا تحویل داده و بعد از تصویب برای وزارت علوم ارسال میکنند این مسیر، راهی ست که ما برای دستیابی به این تحول باید در پیش بگیریم. خوب در گذشته جو دیگری در وزارت علوم وجود داشته است و اکنون طور دیگری است البته به فرض اینکه همه آن برنامههای تصویب شده نیز درست بوده است، ما باید توجه داشته باشیم که مدام در حال تحول در علوم هستیم و تحولات مدام در حال بروز است.
بنابراین تشکیل کارگروه ها و بررسی رشتهها از جمله اقدامات مفید و لازم بوده است. البته ما پیشنهاد کردیم که در همین شورا کارگروهها به صورت مستمر به بررسی رشته ها بپردازند اینکه آیا مثلاً این مطلب جدیدی که مطرح شده برای دانشجو مفید است، آیا اساتید آن را به درستی منتقل می کنند و نظر آنها چیست؟ آیا نیاز به تعدیل احساس میشود یا خیر؟ و بررسی مسائل دیگر. البته نه با این تعداد کارشناسی که در حال حاضر مشغول فعالیت هستند.
راه دیگری که در پیش داریم این است که به دنبال تربیت استاد و تألیف کتابها باشیم. اگر هم در رشتهای نیاز به تغییرات احساس می شود پیگیر آن باشیم. برای مثال در خصوص رشته فلسفه باید بگویم که ما سعی داریم ورودی به این رشته از مقطع کارشناسی ارشد به بالا صورت گیرد.از ابتدا هم این برنامه بود اما به دلیل مشکلات و فرصت اندک آن زمان نتوانستیم این کار را انجام دهیم اما در حال حاضر ما شاهد این امر هستیم که برخی رشتهها دانشجویان وارد میشوند در مقطع لیسانس اما بعد از فارغ التحصیلی آن کارایی که باید داشته باشند را ندارند.
دانشجوی مقطع کارشناسی رشته فلسفه بعد از اتمام چهار سال تحصیل نه میتواند معلم معارف شود و نه چیز دیگری یعنی با مدرک کارشناسی رشته فلسفه دانشجو تنها دچار سردرگمی میشود و نمیتواند شغل مناسبی پیدا کند به همین خاطر ما پیشنهاد کردیم که اگر رشتهای حتی کارایی لازم را ندارد تغییر کند همان طور که در فلسفه این کار انجام خواهد شد.
اقدام دیگر میتواند این باشد که یک آمارگیری و نیازسنجی توسط وزارت علوم صورت گیرد تا افراد بدون بررسی وارد یک رشته نشوند و در نهایت ما با جمع انبوهی از دانشجویانی مواجه شویم که کارایی لازم در اجتماع را ندارند. این امر در خصوص وزارت اموزش و پرورش و بهداشت نیز باید صورت گیرد و ما در این نهادها نیز باید تحولاتی ایجاد کنیم.
وحدت حوزه و دانشگاه را در این امر چطور ارزیابی میکنید؟
به طور کلی انتظار می رود محققان حوزوی در مباحثی چون حقوق، علوم سیاسی و اقتصاد اهتمام بیشتری داشته باشند و به نظرم حضور حوزویان در بحث تحول علوم انسانی باید بیش از این باشد.
مسلماً حضور این اساتید در بازبینی دروس لازم است چراکه ما به دنبال اسلامی سازی و بومی سازی نیز هستیم بنابراین دانش این افراد برای این تحول لازم است. همان طور که پیش از این به آن اشاره کردم ما سالانه کتابهای زیادی در حوزه علوم دینی منتشر میکنیم که میتوانند توسط اساتید حوزوی تدریس شوند و یا محتوای مورد نیاز برخی دروس توسط این افراد اماده شود. در رشتههایی مانند فلسفه، حقوق، روانشناسی، مدیریت و ... ما میتوانیم از آیات و روایات و بیانات بزرگان دینمان استفاده نماییم.
انتهای پیام/