فقط حرف می‌زنند!

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، مطلبی که ابراهیم آقا محمدی در ستون یادداشت روزنامه حمایت با عنوان«فقط حرف می‌زنند!»به چاپ رساند به شرح زیر است:

رویکردهای نظامی‌گرایانه در پیگیری اهداف و منافع ایالات متحده از اولویت خاصی برخوردار است. اما اخیرا تهدیدات غرب و جبهه استکبار علیه نظام جمهوری اسلامی از تهدید سخت و نظامی به تهدیدات نرم تغییر یافته است. موضوعی که سرلشکر محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در رزمایش ثامن‌الائمه(ع) بسیجیان در اصفهان به آن اشاره کرد. در این خصوص نگاهی به علل و عوامل این تغییر رویکرد و اشاره به توانمندی‌های جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با این تهدیدات، محور یادداشت حاضر است. پس از فروپاشی شوروی، غرب به رهبری آمریکا رویکرد مداخله جویانه و دخالت نظامی در کشورهای مختلف را در پیش گرفت. این کار با چند هدف همراه بود: اول، سرکوب جریانات مخالف در برخی کشورهای حامی غرب؛ دوم، براندازی دولت‌های غیر همراه با رویکرد غرب و سوم، روی کار آوردن رژیم‌های حامی غرب. البته علل و عوامل دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که با توجه به اینکه نیاز به بررسی و تحلیل بیشتر دارد در حوصله این یادداشت نمی‌گنجد. اما این رویکرد خشن و نظامی‌گرایانه در مواجهه با ایران ناکارآمدی خود را نشان داد. شکست جناح غرب به رهبری ایالات متحده در 8 سال دفاع مقدس تجربه سخت و دردناکی برای آنها بود. چرا که هزینه‌هایی برای آنها داشت که با هیچ یک از نبردهایی که غرب تاکنون داشته برابری نمی‌کند. همین امر سبب شد تا آنها با عبرت گرفتن از این درس، به زمینه‌ها و حوزه‌های دیگری روی بیاورند.

تهدیداتی که تاکنون از ناحیه غرب علیه ایران صادر شده، بی سابقه است. یکی از دشوارترین حوزه‌هایی که غرب برای تهدید ایران در پیش گرفته، تهدیدات فرهنگی است. علاوه بر این، تحریم‌های اقتصادی از جمله تهدیداتی است که غرب علیه ایران اعمال کرده است. همه تلاش غرب این بوده که بتواند ایران را با فشارها و تحریم‌های اقتصادی مهار کند. از سوی دیگر، غرب می‌کوشد تا با ترویج فرهنگ لیبرالی و اباحه‌گری در میان مردم و خصوصا برخی جریانات سیاسی و فرهنگی، ایران را به کمک ابزارهای رسانه‌ای و تبلیغاتی پیشرفته‌ای که در اختیار دارد، به زانو در آورد.

در این راه سعی کرده با همکاری مشترک هم‌پیمانان غربی مثل اتحادیه اروپا و برخی متحدان منطقه‌ای خود، چهره‌ای وارونه از ایران نشان دهد و افکار عمومی منطقه و جهان را در ایجاد فشارهای اقتصادی و فرهنگی علیه ملت ایران با خود همراه سازد. به نظر می‌رسد با توجه به در پیش گرفتن اقتصاد مقاومتی و تکیه بر توانمندی‌ها و ظرفیت‌های داخلی و بومی از سوی ایران، سناریوی اقتصادی غرب برای شکست ایران، با یاس و ناامیدی مواجه شده است. سناریویی که توانسته کشورهای متعددی را به زانو در بیاورد. اما در ابعاد فرهنگی شاید بتوان گفت با توجه به استحاله شدن برخی از افراد جریانات فکری، فرهنگی و سیاسی سکولار، این امیدواری برای غرب ایجاد شده که شاید بتواند از این منفذ، راهی برای نفوذ وشکست ایران بیاید.

با توجه به جمع معدود و انگشت شمار این افراد و جریانات و دامنه کم اثر و گاه بی اثر و خنثی آنها، می‌توان گفت خود غرب هم به فقدان پایگاه اجتماعی آنها اذعان دارد و اینکه نمی‌تواند بر روی چنین نیروهایی حساب باز کند. اما باید در نظر داشت که یکی از اهداف راهبردی غرب در مواجهه با نظام جمهوری اسلامی، انحراف نظام از مسیر خود است، تا ایران نتواند الگوی مردم‌سالاری دینی خود را به جهان ارائه کند. اما با توجه به خطاهای محاسباتی مکرر و پرشمار غرب در منطقه و جهان، عملا نتیجه معکوس حاصل شده است. بروز و ظهور جنبش‌های خودجوش اسلامی و مردمی در منطقه و الگوگیری از مدل مردم‌سالاری جمهوری اسلامی ایران ذیل عنوان بیداری اسلامی شاهدی بر این مدعا است. البته در این خصوص نباید از شیطنت‌های غرب غافل شد. آگاهی و هوشیاری مداوم، شناخت راهبردها و تاکتیک‌های عملیاتی آنها و تلاش برای مقابله با آنها با ابزارها و اقدامات متناسب مبتنی بر فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی ما از ضروریات است. همان طور که در صدر این یادداشت اشاره شد، جنس تهدیدات غرب از تهدیدات سخت به تهدیدات نرم تغییر یافته است. در اینجا سعی می‌شود برخی از ظرفیت‌ها و توانمندی‌های راهبردی ایران برای مقابله با تهدیدات نوین دشمن اشاره شود.

ما در داخل امکانات و فرصت‌های کثیر اقتصادی برای مقابله با دشمن داریم. بسیاری از ظرفیت‌های بالقوه ما هنوز به بالفعل تبدیل نشده‌اند. در حوزه‌هایی همچون کشاورزی، گردشگری، صنعت و بهداشت ودرمان و مراکز پژوهشی و تحقیقاتی و... ما هنوز از توانمندی‌ها و امکانات موجود به حد لازم بهره نگرفته‌ایم. اگر از مجموعه این امکانات استفاده بهینه صورت پذیرد، می‌توانیم آسیب‌پذیری‌هایی که در این زمینه وجود دارد را برطرف و این تهدیدات را به فرصت تبدیل کرد. پایمردی بر ارزش‌ها و آرمان‌های اانقلاب اسلامی مثل: استقلال، آزادی، رهبری و ولایت فقیه و... و انتقال صحیح آنها به نسل‌های بعدی از جمله ظرفیت‌های فرهنگی ایران است که غرب به شدت از تحقق تام و تمام آن وحشت دارد. مبارزه با رانت‌خواری‌ها و مفاسد اقتصادی از جمله راهکارهایی است که می‌تواند بستر مبارزه با راهبردهای غرب را مهیا سازد. اگر مردم و مسئولان مثل همیشه آگاه و هوشیار باشند و مبارزه با تلاش‌های دشمن در همه زمینه‌ها را وجه همت خود قرار دهند به طور قطع و یقین می‌توان بر همه توطئه‌ها و خدعه‌های دشمن فائق آمد و نقشه‌های آنها را نقش بر آب کرد.

مردم ایران با انقلاب اسلامی توانستند مهمترین متحد غرب در منطقه را سرنگون کنند و هیمنه پوشالی غرب را در هم شکستند. اکنون نیز بیداری اسلامی در منطقه توانسته ضربات مهلک دیگری بر پیکره بیمار دشمنان وارد سازد. لذا باید همواره به یاد داشته باشیم که مبارزه با غرب و شکست دادن آن کار دشواری نیست، پس در این راه نباید به تهدیدات تو خالی دشمنان وقعی نهاد. اینکه هر از گاهی می‌گویند همه گزینه‌ها روی میز است دیگر به یک تکیه کلام طنزآمیز شبیه شده است. تهدیدی که آنقدر تکرار شده که با لوث شدنش زمینه تمسخر گویندگانش را فراهم کرده است. هر جا که آنها تصور کرده‌اند از این گزینه می‌توانند طرفی ببندند، آن را به کار برده‌اند. اما وقتی به ایران می‌رسند فقط حرفش را می‌زنند. مطمئنا اگر در کاربرد گزینه نظامی کوچک‌ترین امکانی داشتند اندکی در کاربرد آن درنگ و تعلل نمی‌کردند.

انتهای پیام/